نگاهی به مطالب ستون نویسهای ترکیه|خطا در سیاست خارجی ترکیه
نمیشود٬ وقتی که با روسیه دچار مشکل شدی سراغ آمریکا بروی و وقتی که در داخل دچار مشکل تازهتری شدی٬ به سوی اروپاییها بشتابی. این شکل از سیاست خارجی٬ نه باورپذیر و صادقانه است و نه اعتبار و احترامی به دنبال میآورد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، ستوننویسهای روزنامههای ترکیه که در زبان ترکی از آنها به "گوشهنویس" یاد میشود٬ بخشی از فعالان رسانهای توانمند و اثرگذار هستند که معمولاً یادداشتهایشان تاثیر قابل توجهی بر افکار عمومی و معادلات حزبی ترکیه میگذارد.
تسنیم تلاش میکند تا با انتخاب گزینههای قابل توجهی از نوشتههای ستوننویسهای ترکیه تصویری کوچک از تحولات سیاسی٬ فعالیتهای رسانهای و هدایت افکار عمومی این کشور را به دست دهد.
خطا در سیاست خارجی ترکیه
بارش دوست ار/ روزنامه جمهوریت
در حالی که ویروس کرونا در جهان به شکل گستردهای منتشر شده و علاوه بر اغلب حوزههای اقتصادی٬ بازار نفت را هم متلاطم کرده٬ ما هم در داخل ترکیه با مشکلات بزرگی روبرو هستیم. مشکلاتی همچون: گرانی٬ بیکاری٬ مشکل حضور چندین میلیون آواره سوری در ترکیه و همچنین مشکلی به نام سیاست خارجی ترکیه در مورد سوریه.
دیدیم که رئیس جمهور اردوغان٬ برای حل مشکل ادلب٬ در روز پنجم ماه به مسکو رفته و با پوتین دیدار کرد.
دیروز هم که در بلژیک با دبیرکل ناتو و سران اتحادیه اروپا گفتوگو کرد. نتایج دیدار مسکو را که میدانید. خوب...در بروکسل هم نتیجهای به دست نیامد و اردوغان دست خالی به خانه بازگشت.
اما هر دو دیدار٬ یعنی هم دیدار با ولادیمیر پوتین در مسکو و هم دیدار با سران ناتو و اتحادیه اروپا در بروکسل٬ چیز مهمی را به دولت و به همه ما نشان داد. این دو دیدار٬ به خوبی مشخص کرد که مرز و میزان قدرت ترکیه کجاست. میتواند چه کارهایی بکند و توان انجام چه کارهایی را ندارد. در واقع مرز و سقف قدرت ما مشخص شد.
حالا دولت باید این را فهمیده باشد که تهدید در داخل و امتیاز دادن در خارج٬ جواب نمیدهد. نمیشود٬ وقتی که با روسیه دچار مشکل شدی سراغ آمریکا بروی و وقتی که در داخل دچار مشکل تازهتری شدی٬ به سوی اروپاییها بشتابی. این شکل از سیاست خارجی٬ نه باورپذیر و صادقانه است و نه اعتبار و احترامی به دنبال میآورد.
ترکیه٬ آکپارتی و احزاب جدید
فکرت بیلا/ پایگاه تحلیلی تی 24
عبدالله گل٬ علی باباجان و احمد داوود اوغلو٬ سه فردی هستند که در حزب عدالت و توسعه٬ پس از اردوغان٬ از بیشترین میزان اهمیت و محبوبیت برخوردار بودند و حالا هر سه نفر٬ از اردوغان و حزب او جدا شدهاند.
احمد داوود اوغلو حزب جدیدی به نام آینده تاسیس کرد و باباجان نیز با تاسیس حزبی به نام دموکراسی و جهش تاسیس کرده و حالا٬ شاهد ظهور دو حزب جدید هستیم که هر دو٬ از حزب عدالت و توسعه منشعب شدهاند.
احزاب جدید٬ از امکان و توان آن برخوردار هستند که در آینده٬ اردوغان و همراهان او را با چالشهای بزرگی مواجه کنند. درک این نکته بسیار مهم است که ماهیت انتقادات علی باباجان و احمد داوود اوغلو با انتقادات رهبران حزب جمهوری خلق و دیگر احزاب مخالف اردوغان٬ انطباق کامل دارد و همگی در انتقادات خود٬ دارای اشتراک فکر و نظر هستند.
باباجان در گفتوگو با فاکس نیوز گفته است: ما خواهان ترکیهای هستیم که هر کسی بتواند در آن٬ بدون ترس و نگرانی٬ در مورد آینده خود تصمیمگیری و برنامهریزی کند. متاسفانه در این کشور٬ دستگاه قضا مستقل نیست. ما میخواهیم مردم ترکیه از سطح رفاه بالایی برخوردار باشند.
باباجان در ادامه سخنان خود٬ بدون آن که از اردوغان اسم بیاورد٬ حزب عدالت و توسعه را به عنوان یک بیمار توصیف کرد که حاضر نیست هیچ دکتر و طبیبی را به حضور بپذیرد.
چه کسی خائن است؟
طاها آک یول/ روزنامه قرار
یکی از امراض و بیماریهای مهلک در نظام سیاسی و فرهنگ حزبی ما٬ این است که رقبا و مخالفین خود را «خائن به وطن» مینامیم و با چنین اتهام سنگینی به دنبال آن هستیم که همه را از صحنه بیرون برانیم.
مرور قدیمیترین روزنامههای جمهوریت و سخنان و نطقهای قدیمی آتاتورک و دیگران٬ نشان میدهد که از همان آغاز راه٬ برچسبزنی و خائن نامیدن دوستان دیروز و رقبای امروز٬ به یک فرهنگ تبدیل شده است.
به عنوان مثال در سال 1931 میلادی٬ جناب یونس نادی بیگ مشهور٬ در روزنامه جمهوریت٬ چنین تیتر زده است:«نباید به خائنین وطن٬ آزادی بیان داده شود.»
زمانی هم که در آغاز مسیر جمهوریت٬ ژنرال کاظم کارا بکر پاشا٬ میخواست حزب جدیدی تاسیس کند و در کنار آتاتورک نماند٬ آتاتورک نطق تندی کرده و رفقا و همراهان دیروز خود را خائنترین افراد کشور دانست!
در زمانی که حزب عدالت و توسعه تاسیس شد٬ خیلیها اردوغان و حزب او را به خیانت متهم کردند.
حتی برخیها گفتند: با چراغ سبز آمریکا و یهودیان به میدان آمدهاند. بگذارید بازگو نکنم که در آن زمان٬ دولت باغچلی چه الفاظ تندی در مورد اردوغان و حزب عدالت و توسعه به کار میبرد. حالا هم شاهد این هستیم که حزب عدالت و توسعه پس از تثبیت پایههای قدرت٬ هم حزب جهوری خلق را خائن مینامد و هم کلیچدار اوغلوی رهبر حزب را بیشرف و پست میخواند! یعنی به عبارتی دیگر٬ در زمینه متهم کردن دیگران و برچسب خائن زدن به این و آن٬ همه ما مانند هم عمل میکنیم و از این نظر تفاوت چندانی با هم نداریم.
گویی قرار نیست یک لحظه تامل کنیم و از خود بپرسیم: مگر ما هستیم که حق داریم یا اجازه و صلاحیت داریم در مورد خیانت دیگران٬ حکم صادر کنیم. مگر قرار است حزب حاکم و افراد قدرتمند٬ چنین حقی داشته باشند که دیگران را خائن بنامند؟
انتهای پیام/