معززینیا: آغاز تکفیرِ آوینی از چاپخانه مقاله «عالم هیچکاک»/ دشمنانش زیر تابوت او خود را تطهیر کردند
توجه شهید آوینی به سینمای هیچکاک باعث اتهامات فراوانی به او شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، پایان هفتهای که گذشت مصادف بود با سالمرگ یکی از کارگردانان بزرگ سینمای کلاسیک یعنی «آلفرد هیچکاک» خالق فیلمهای مانند پرندگان، سرگیجه، طناب، روانی، پنجره پشتی، شمال از شمالی غربی، خرابکار، سایه یک شک، ربکا و چندین فیلم برجسته دیگر در گونه تریلر و معمایی.
هیچکاک را از این نظر جزو طرازهای سینمای وحشت و مهیج میدانند و درباره او مقالات، کتب و مستندهای بسیاری ساختهاند. حتی در سالهای اخیر فیلمی سینمایی و در گونه بیوگرافیک درباره زندگی و آثار او با نام «هیچکاک» محصول سال 2013 و با بازی آنتونی هاپکینز ساخته شد.
آنتونی هاپکینز در نقش هیچکاک
برخی هیچکاک را تنها سرگرمیسازی صرف میدانند که برای جذب مخاطب فیلم ساخته است و قصه گفته است و اما برخی هم او را یک کارگردان مؤلف و برجسته در سینمای جهان میدانند که دارای اندیشه و تفکر ویژهای در بطن فیلمهای سینماییاش است.
میتوان با تفاسیری شهید سید مرتضی آوینی را در دسته دوم قرار داد. این مستندساز و نویسنده انقلاب اسلامی در سالهای پایان عمر پر برکتش با نگارش مقالهای با عنوان «عالم هیچکاک» زمینهساز مطرح شدن هرچه بیشتر این کارگردان سینما شد. بسیار تعجب کردند که چرا آوینی که نویسندهای انقلابی و صریح بوده است یکباره در کنار آن همه یادداشت و مصاحبه جسورانه درباره سینمای ایران و بررسی بدون تعارف آن با انقلاب اسلامی، یکباره به سراغ کارگردانی مانند «هیچکاک» رفته است که جزو کارگردانهای بدنه و مخاطب پسند هالیوود است؟ و چرا دیگر سینماگرانی که در آن موقع به علت ساخت فیلمهای اصطلاحاً فلسفی بسیار مطرح بودند توسط وی که خود اتفاقاً اهل فلسفه بود انتخاب نشده است؟
بسیاری از مخالفان و منتقدان آوینی این انتخاب را هنوز به معنای برگشت وی از مواضع صریح انقلابی و به تعبیری متعادل شدن و میانهرو شدن او میدانند. بعدها این مقاله آوینی زمینهساز کتابی به نام «هیچکاک همیشه استاد» توسط مسعود فراستی شد. همینطور «حسین معززینیا» نیز مستند کوتاهی با تکیه بر مقاله ایشان و با صدای حسین محمودیان ساخت که در بازنمایی و بیان حرف شهید آوینی مؤثر بود.
از این رو به گفتوگو با حسین معززینیا، منتقد و مدرس سینما پرداختیم که مدتی است در آن سوی دنیا در حال تدریس سینما به ایرانیان و فارسی زبانان خارج از کشور است.
شهید آوینی متوجه علاقه خود به «عالم هیچکاک» شد
آقای معززینیا، علت توجه خاص شهید آوینی به هیچکاک را ناشی از چه میدانید؟ آیا انتخاب او دلیل خاصی داشت؟ چرا هیچکاک؟
توجه به هیچکاک در ابتدا با شهید آوینی آغاز نشد. در آن ایام، ماهنامهی فرهنگی «سوره» در هر فصل، یک ویژهنامه سینمایی منتشر میکرد به نام «سورهی سینما». ویژهنامهی تئاتر، ادبیات داستانی و موضوعات دیگر هم منتشر میشد. اما انتشار «سورهی سینما» منظمتر از آنها بود. شماره اول تا سوم «سوره سینما» به موضوعات متنوعی پرداخته بود، اما برای چهارمین شماره، مسعود فراستی پیشنهاد داد ویژهنامه مختص یک موضوع واحد منتشر شود: «آلفرد هیچکاک». یعنی کل یک شماره درباره آثار هیچکاک باشد.
آقای آوینی پذیرفت، در ابتدا با کمی تردید. فیلمهای هیچکاک را قبل از انقلاب در سینما دیده بود، اما سالها بود دیگر تماشایشان نکرده بود. به فراستی گفت کار را شروع کند اما خودش انتظار داشت بعد از تماشای دوباره، یادداشتی بنویسد دربارهی اینکه هیچکاک صرفاً از نظر تکنیکی فیلمساز ماهری است و میشود او را استاد «فن» دانست. اما در طول هفتههایی که بهتدریج فیلمها را دوباره میدید، بسیار شگفتزده شده بود از اینکه هیچکاک برایش جلوه تازهای پیدا کرده است.
هیچکاک
میگفت مضامین فیلمهای هیچکاک و نوع نگاه او به دنیا را دوست دارد و خودش هم حیرتزده بود چرا تعارض جدی نمیبیند میان تلقی هیچکاک از مفهوم خیر و شر، گناه و عقوبت با دیدگاههای دینی خودش. چند هفته پرهیجان و همراه با نوعی کشف و شهود را گذراند تا در نهایت مقاله خودش را نوشت.
در مدت نگارش مقاله با شهید آوینی در گفتوگو بودم
شما فیلم کوتاهی به صورت مستند از مقاله ایشان درباره این کارگردان تهیه کردید. کمی برای ما از انگیزه و فضایی که هنگام تولید این کار داشتید بگویید. (این کار با همه سادگیاش در بازنمایی بهتر فکر آوینی مؤثر است)
انگیزهی من این بود که همیشه اعتقاد داشتم مقاله «عالم هیچکاک» مهمترین متنی است که آوینی درباره سینما نوشته است. من از نزدیک شاهد مراحل شکلگیری این مقاله بودم و در طول چند هفتهای که ایشان فیلمها را میدید و روی مقاله کار میکرد، دربارهاش با آقای آوینی صحبت میکردم. در سالهای پس از شهادت میدیدم عدهای چون تیتر «عالم هیچکاک» روی این مقاله است، میگویند خب ما که فیلمهای هیچکاک را ندیدهایم، یا دیدهایم و دوست نداریم، یا اصلاً این مقاله که محدود به نقد فیلمهای یک فیلمساز است، پس ترجیح میدهیم مقالات دیگری را از آوینی بخوانیم که «جامع»تر و «مهم»تر است!
پوستر مستند «عالم هیچکاک»
در نشستهای دانشگاهی و جلسات بحث حضوری، همیشه تأکید میکردم درباره این مقاله که چنین اشتباهی نکنید و فارغ از علاقه یا عدم علاقه به هیچکاک، این مقاله را با دقت بخوانید، چون این یک متن کارشده و منسجم است و بسیار اساسی در فهم دیدگاه آوینی به سینما و اصلاً کل مقوله هنر.
بنابراین سعی کردم با تولید فیلمی بر اساس این مقاله کمک کنم متن درخشان آوینی بیشتر خوانده شود.
سکانسهایی از فیلمهای هیچکاک هنوز تدریس میشود
جدای از نظر شهید آوینی، درباره چرایی اهمیت هیچکاک در تاریخ سینمای جهان بگویید. نقش وی در تاریخ سینما در میان تعداد بسیار زیادی کارگردان با سلایق مختلف چیست؟
این بحث مبسوط و مفصلی است. اهمیت هیچکاک موضوعی نیست که تأییدش نیازمند نظر من باشد. یکی از فیلمهای او سه دهه است توسط بزرگترین گروه منتقدان و صاحبنظران سینمایی جهان در جایگاه بهترین فیلم تاریخ قرار گرفته، هنوز در همین دوران، فیلمهای مستندی تولید میشود که فقط بر تحلیل یک سکانس از یک فیلم او یا تحلیل یکی از وجوه آثار او متمرکزند، و کتابها و مقالات تازهای به قصد گستردهتر کردن دیدگاهای تحلیلی درباره سینمای هیچکاک منتشر میشوند.
اشارهای به فیلم «روانی» هیچکاک
او فیلمسازی است که در عین پایبندی به جذب تماشاگر و وفاداری به قواعد سینمای تجاری، با جسارت یک سینماگر تجربی، مرزهای زبان سینما را گسترده کرده و تأثیری عمیق بر سینماگران معاصر خودش و فیلمسازان دهههای بعد باقی گذاشته است. هیچکاک را بپسندیم یا نپسندیم ناچاریم تحلیلش کنیم و تلاش کنیم او را بفهمیم.
تحلیلهای مندرآوردی درباره آوینی زیاد شده است
بسیاری توجه خاص شهید آوینی را نسبت به هیچکاک به معنای گردش ایشان از فضای انقلابی به تعادل و غربگرایی می دانند. نظر شما چیست؟
راستش این «بسیاری» مورد نظر شما، تحلیلهای مندرآوردی و بیمبنا درباره شهید آوینی داشتهاند، دارند و خواهند داشت. همانطور که درباره هر موضوع یا پدیده دیگری از این نظریهها صادر میکنند. به برنامههای سالگرد اخیر و میزگردهای تلویزیونی دقت بفرمایید، نظراتی صادر شد که بسیار مفید است برای شناسایی دنیای ذهنی گویندگانشان، نه توضیح یک آدم واقعی به نام سیدمرتضی آوینی.
این وضعیتی که شما اشاره میکنید، از همان لحظه انتشار کتاب هیچکاک، یا حتی قبل از آن، از داخل چاپخانه و با دستکاری در نام ناشر کتاب آغاز شد، ماجراهایی درست کرد که بلافاصله با انتشار مقالاتی در روزنامههای کیهان و جمهوری اسلامی و بعد هم حرفهای درگوشی در محافل خصوصی ادامه پیدا کرد و باعث تکفیر سیدمرتضی آوینی شد، و نوشتهشدن عباراتی از قبیل «دیگر نمیشود به مجله سوره زد»، «آقای سردبیر به خدا هم فکر کنید» و... اما چند هفته بعد همانها که چنین نظراتی داشتند زیر تابوت آوینی مشغول تطهیر خودشان شدند و فراموش کردند دارند کسی را تشییع میکنند که دقیقاً سه ماه قبل از شهادت، چندین هفته از وقتش را صرف تماشای فیلمهای هیچکاک، فکر کردن و نوشتن درباره آن فیلمها کرده است. من قضاوتی نمیکنم، شما بگویید این تناقض را چطور باید توضیح داد؟
شهید آوینی
بههرحال من سالها است عادت کردهام ببینم آدمها درباره موضوعاتی که درست درکش نکردهاند و دوست ندارند درکش کنند، اظهارنظرهای قطعی کنند، از آن آقا که ناگهان هوس میکند «قصهی کامران و غزاله» را به روایتی سوزناک درباره یک عشق از دسترفته تبدیل کند، بی آنکه برایش مهم باشد این قصه چقدر سندیت دارد، تا کسانی که آوینی را به شاگرد «سید احمد فردید» تبدیل میکنند بی آنکه سندی ارائه کنند بر حضور آوینی در مکتب فردید یا هر نوع ارتباط و انتساب به او در هر مقطعی از تاریخ، تا همان کسانی که با وجود واقعیتی ملموس شامل یک مقاله طولانی دربارهی هیچکاک، به ما میگویند فکر و ذکر آوینی شهدا و دین و پیغمبر بود و این وصلهها به او نمیچسبد!
این رسم رایجی است در تاریخ که آدمها از هر شخصیت مشهوری یک نسخه شخصی بتراشند و توی جیبشان نگه دارند. نسخهای که بیشتر شبیه خودشان است تا آن کسی که واقعاً وجود داشته و در این دنیا زیسته. این «نسخههای شخصی» ظاهراً به آدمها آرامش میدهد و به کارشان میآید.
انتهای پیام/