یادداشت| مسیر دشوار برای حزب کُردهای مخالف اردوغان
حزب دموکراتیک خلقها٬ از ابتکار عمل سیاسی و اجتماعی دور مانده و نتوانسته خود را به یک حزب ترکیهای تبدیل کند و جریانات ضد کُرد نیز با طرح موضوع ضرورت تعطیلی این حزب٬ بنبستهای جدیدی میآفرینند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ در چند روز اخیر٬ بعد از مدتها یک بار دیگر نام «حزب دموکراتیک خلقها» (HDP) بر سر زبانها افتاد.
این نهاد اقماری پ.ک.ک که در پارلمان ترکیه 60 کرسی دارد و صاحب 11 درصد از آرای مردم ترکیه است٬ در ترکیه عملاً مورد بایکوت قرار گرفته و به حاشیه رانده شده و هیچکدام از رسانههای مهم در هر دو بخش دولتی و خصوصی در ترکیه٬ حاضر نیستند با سران این حزب گفت وگو کنند یا حرفهای آنان را به گوش مردم برسانند.
به همین خاطر٬ به محض این که یکی از سران پ.ک.ک٬ مجال مختصری برای حرف زدن پیدا میکند٬ در فضای مجازی و محافل سیاسی٬ مورد توجه قرار میگیرد.
5 خبر جدید در مورد ه.د.پ
در چند روز اخیر٬ این اظهارات در مورد حزب دموکراتیک خلقها یا ه.د.پ مورد توجه قرار گرفت:
1.مرال آکشنر رهبر حزب خوب در مصاحبه با روزنامه جمهوریت اعلام کرد که حزب دموکراتیک خلقها را به عنوان دنباله ترور قلمداد میکند و معتقد است که این حزب٬ نباید در نظام سیاسی ترکیه جایگاهی داشته باشد.
2.سری ثریا اُندر از سران حزب دموکراتیک خلقها و از اعضای تیم اصلی مذاکره بین پ.ک.ک و دولت ترکیه٬ سخنانی بر زبان آورد که توجه همه را به سوی خود جلب کرد.
این کارگردان و سیاستمدار ترکمان تبار که به تازگی از زندان آزاد شده در گفت وگو با یک شبکه تلویزیونی اینترنتی اعلام کرد:«تا همین یک سال پیش٬ حزب خوب برای ما خودرو تشریفاتی میفرستاد و درخواست دیدار میکرد. از ما مشورت میخواستند و میپرسیدند: باید با کدام یک از مقامات شما در ارتباط باشیم؟ حالا چنین حزبی حق ندارد که خود را در جایگاهی نشان دهد که گویی وظیفه تنظیم احزاب کشور را بر عهده دارد.»
3.پس از انتشار سخنان اُندر٬ بسیاری از سیاستمداران ائتلاف جمهور (حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی)٬ به آکشنر تاخته و این سخنان را نشانه همکاری پنهانی بین ائتلاف ملت و پ.ک.ک دانستند.
4.دوغو پرینچک رهبر حزب کمونیستی وطن٬ یک بار دیگر در فضای مجازی٬ با هشتگ «حزب دموکراتیک خلقها تعطیل شود»٬ کمپین جدیدی علیه این حزب به راه انداخت.
این سیاستمدار کمونیست در دهه هشتاد روابط نزدیکی با اوجالان داشته و بارها در سوریه و لبنان با او دیدار کرده بود. اما در حال حاضر در جبهه حامی اردوغان قرار گرفته و به شدت بر آرمانهای راست افراطی ترکی٬ پافشاری میکند و هشتگ او توانست در فضای مجازی٬ توجه گروهی از ترکها را به سوی خود جلب کند و مورد حمایت قرار بگیرد.
5.دیروز و امروز هم ابراهیم کیراس و علی بایرام اوغلو از تحلیلگران ترکیه٬ در مورد حزب دموکراتیک خلقها مطلب نوشته و این مساله را مورد ارزیابی قرار دادند که اساساً در سپهر سیاسی فعلی ترکیه٬ حزب مزبور تا چه اندازه مشروعیت دارد و آیا باید به خواستههای این حزب توجه شود یا خیر؟
خطاهای آشکار حزب دموکراتیک خلقها
گرفتن رای از مردم ترکیه و ورود به پارلمان این کشور٬ کار آسانی نیست. در کشور 83 میلیون نفری ترکیه٬ کم نیستند شمار احزابی که بر اساس قانون٬ ناچارند در نصف به علاوه یک در 81 استان این کشور٬ دارای دفتر و شاخه استانی باشند و با صرف سالانه دهها میلیون لیره هزینه و به کارگیری هزاران نفر کادر حقوق بگیر و داوطلب٬ حتی یک کرسی هم در پارلمان ندارند.
به این چند مثال توجه کنیم: حزب ریشهدار و مهمی همچون حزب دموکرات که روزگاری در ترکیه صاحب دولت بوده و قدرت را به شکل یک قبضه در اختیار داشته٬ در حال حاضر از 600 کرسی پارلمان٬ فقط 1 کرسی را در اختیار دارد.
حزب سعادت به عنوان مهمترین حزب سیاسی شاگردان مرحوم اربکان٬ فقط 1 کرسی دارد و حزب وحدت بزرگ نیز به عنوان یکی از احزاب مهم محافظهکار راست افراطی فقط 1 کرسی دارد و این 3 حزب٬ برای به دست آوردن همین 1 کرسیهای به ظاهر کماهمیت٬ به شدت تلاش کرده و عرق ریختهاند.
اما در چنین فضایی٬ حزب دموکراتیک خلقها در پارلمان ترکیه دارای 60 کرسی است و در دوران اوج هم از 550 کرسی پارلمان، 81 کرسی را در اختیار داشت. (در انتخابات بعدی تعداد کرسیهای پارلمان از 550 به 600 افزایش یافت.)
سوال: آیا این حزب برای به دست آوردن این تعداد از کرسیهای پارلمان که در حال حاضر 10 درصد از کل کرسیهاست٬ به یک مبارزه سیاسی و پارلمانی دقیق دست زده و ثمرات آن را به دست آورده است؟
اگر بخواهیم به شکلی منصفانه به چنین پرسشی پاسخ دهیم٬ باید بگوییم: خیر. این پیروزی٬ حاصل یک فعالیت و مبارزه برنامهریزی شده و استراتژی هوشمندانه نیست. قضیه این است که هواداران این حزب٬ نه به نامزد مشخص و نه حتی به حزب٬ بلکه به گفتمان و شعار و فرصتی رای دادهاند که آن را «سهم» و «حق» خود دانسته و در واقع در تضاد بین محورهایی همچون «خودی» و «دیگری» و بر اساس نگرش قومیتی٬ رای به صندوق انداختهاند و این یکی از جدیترین مشکلات حزب دموکراتیک خلقها است.
چرا؟ به این دلیل که حزب مزبور نیازی به تولید فکر سیاسی٬ برنامهریزی و سازماندهی و کادرسازی نمیبینید و خیالش از بابت پیروزی راحت است. در چنین فضایی٬ به عنوان مثال٬ حتی یک دانشجوی تازه فارغ التحصیل شده رشته حقوق٬ صرفاً به خاطر این که خواهرزاده یا برادرزاده عبدالله اوجالان است٬ رای میآورد و به پارلمان میرود.
شاید به همین خاطر است که حزب دموکراتیک خلقها٬ از ابتکار عمل سیاسی و اجتماعی دور مانده و نتوانسته خود را به یک حزب ترکیهای تبدیل کند و جریانات ضد کُرد نیز با طرح موضوع ضرورت تعطیلی این حزب٬ بنبستهای جدیدی میآفرینند.
اگر چه در ساختار گسترده ه.د.پ٬ سیاستمداران باتجربه و قدیمی همچون خطیب دجله٬ لیلا زانا٬ احمد ترک٬ سری ساکک٬ عثمان بایدمیر٬ فرات آنلی٬ گلتن کشاناک و صلاحالدین دمیرتاش نیز فعالیت کردهاند٬ اما حالا همه آنان یا به حاشیه رانده شده و یا زندانی هستند و قدرت و تریبون حزب٬ در دست چپها و همچنین در اختیار افرادی است که صرفاً به خواستههای سران پ.ک.ک در قندیل توجه میکنند و حاضر نیستند برای ارتباط و تعامل سیاسی و دموکراتیک در داخل ترکیه٬ قدمی بردارند.
چرا؟ به این دلیل که اساساً ه.د.پ٬ در حال حاضر به عنوان نهاد سیاسی و حقوقی رسمی پ.ک.ک در داخل ترکیه٬ کاری به مطالبات کردها در داخل این کشور ندارد و به جای تعامل با احزاب داخل ترکیه و حتی احزاب کُردی منطقه٬ به فکر این است که توجه محافل سیاسی اروپایی و آمریکایی را به سوی خود جلب کرده و بر اساس سیاست سهم قومیتی٬ قدم بردارد.
متاسفانه در این مسیر٬ ه.د.پ هیچگاه در برابر خشونت و جنگطلبیهای پ.ک.ک موضعگیری نکرده و عملاً با سکوت خود٬ دشمنی بخش قابل توجهی از احزاب و مردم ترکیه را به جان خریده است.
ه.د.پ به عنوان یک فرصت تاریخی برای فعالیت سیاسی٬ حقوقی و پارلمانی کردهای ترکیه٬ با سکوت و انفعال خود در برابر سران پ.ک.ک٬ عملاً به آنان مجال داد که جنگ با ترکیه را به شمال سوریه بکشانند و چانهزنی بر سر مطالبات و حقوقی قانونی و فرهنگی کردهای ترکیه به فراموشی سپرده شود.
اشاره به خطاهای مهم حزب دموکراتیک خلقها یا ه.د.پ٬ مطلقاً به این معنی نیست که دولت و حزب حاکم ترکیه در خلق چنین فضایی٬ سهم نداشته است.
خیر. واقعیت این است که حزب عدالت و توسعه یا آکپارتی٬ به بهانه حفظ قدرت٬ برخلاف ماهیت فکری و عقیدتی خود٬ به سرعت به آغوش جریانات راست افراطی نژادپرستانه پناه برد و برای به دست آوردن رای٬ در ترکیه٬ عراق و سوریه٬ بنزین بر آتش جنگ و درگیری ریخت.
اگر حزب عدالت و توسعه و تیم اصلی اردوغان٬ به جای تبعیت از خواستههای افرادی همچون باغچلی٬ پرینچک و دیگران٬ توجه به سیاست اعتدال٬ آرامش و تداوم گفت وگو و مذاکره با سران معتدل و منعطف کُرد و همچنین آگاهسازی مردم کُرد را در برگرفته و به خواستههای آنان توجه میکرد٬ این کلاف تا این اندازه درهم گرهخورده و پر از گرههای کور نمیشد.
با این وجود٬ باز هم همه چیز به پایان نرسیده و در چنین فضایی٬ تبعیت از خواستههای تندروانهای همچون تعطیل کردن حزب دموکراتیک خلقها به نفع فضای سیاسی و اجتماعی ترکیه نیست و عقل و منطق حکم میکند که کردها و ظرفیت ارزشمند گروه قابل توجهی از کادرهای سیاسی آنان٬ در خدمت توسعه و صلح و آرامش به کار گرفته شوند.
محمد علی دستمالی کارشناس مسائل سیاسی ترکیه
انتهای پیام/