پیشنهاد تاسیس صندوق حمایت از اهالی موسیقی / درآمد حاصل از قانون ۱۰ درصد، به اهالی موسیقی برگردد
رئیس مجمع صنفی ناشران موسیقی معتقد است که تشکیل صندوقی برای حمایت از اهالی موسیقی ضروری است و برای تشکیل این صندوق میتوان از درآمدهای حاصل از قانون ۱۰ درصد استفاده کرد.
خبرگزاری تسنیم - کنسرتهای موسیقی از یکم تیر اجازه برگزاری دارند. پس از چهار ماه تعطیلیِ اجراهای موسیقی، اکنون اما و اگرهای بسیاری درباره از سرگیریِ کنسرتها وجود دارد. پروتکلهایی تعیین شده و قرار است سالنها تنها نیمی از صندلیهایشان برای هر اجرا پر شود.
تعطیلیِ چهارماههی کنسرتهای موسیقی، نوازندگان و آهنگسازان و خوانندگان را با مشکلات بسیاری مواجه کرده است. این قشر اکنون چهار ماه است که کل درآمدش یا بخش زیادی از درآمدش را به علت شیوع ویروس کرونا از دست داده است. مشکلاتی که در این چند ماه برای موسیقی به وجود آمد، نشان داد که این هنر و هنرمندانش چقدر بدون حامی و پشتیبان هستند.
برای بررسی اوضاع موسیقی در دوران کرونا و البته برای رسیدن به راهکارهایی در جهتِ حمایت بیشتر از اهالی موسیقی، با امیرعباس ستایشگر هم صحبت شدیم. ستایشگر آهنگساز موسیقی ایرانی و رئیس هیأت مدیره مجمع صنفی ناشران موسیقی است.
در ادامه حاصل گفتوگو با این هنرمند را میخوانید:
شیوع ویروس کرونا باعث شد که در چهار ماه گذشته تمام کنسرتهای موسیقی تعطیل شود. در روزهای گذشته دولت اعلام کرده که از اول تیرماه، اجازه برگزاری کنسرتهای موسیقی صادر میشود و اجراها با رعایت برخی پروتکلها میتواند از سر گرفته شود. برایمان از چهار ماه گذشته بگویید و اینکه در این چهار ماه چه بر موسیقی ایران و اهالیش گذشته است.
جهان درگیر پدیدهای شد که هیچکس چگونگی برخورد با آن را نمیدانست. موسیقی و هنرمندانش هم از این قاعده مستثنا نبودند. همیشه پیش خودم فکر میکردم که مصادف شدنِ این اتفاق با شبِ عید هنرمندان که برنامههای وسیعی برگزار میکنند، حتماً حکمتی داشته است.
این از معدود وقایعی بود که تمام بخشهای موسیقی درگیر آن بودند؛ هنرمند و مسئول و منتقد و همه و همه با آن مواجه شدند. امیدوارم که باعث کم رنگ شدن یا به حاشیه رفتنِ بخشهایی از موسیقی نشود.
منظورتان کدام بخش از موسیقی است، خودتان هم اشاره کردید که تمام بخشهای موسیقی با کرونا درگیرند. حال چرا باید بخش خاصی از موسیقی بیشتر از دیگر بخشها آسیب ببیند.
در چنین اوضاعی موسیقیهایی که مخاطبانِ خاص و محدود دارند بیشتر آسیب میبینند؛ موسیقی دستگاهی، موسیقی نواحی و موسیقی کلاسیک. در این روزها باید به دولت کمک کنیم. در چنین اوضاعی قائل به فاصلهگذاری بین دولت و هنرمند نیستم. همه ما با مسئلهای درگیریم که تا کنون تجربه مواجهه با آن را نداشتهایم.
متأسفانه دولت از مسئولیت کرونا و ضررهایش برای موسیقی شانه خالی کرده است. تا زمانی که دولت اعلام میکند که کسب و کاری باید تعطیل شود، آن صنف انتظارِ حمایتهای مالی از دولت دارد. اما وقتی دولت اعلام میکند که کنسرتها میتواند برگزار شود، بار از روی دوش دولت برداشته میشود. دولت در اینجا ادعا میکند که ما اجازه فعالیت شما را دادهایم و اگر مردم از اجراهای شما استقبال نمیکنند، من دیگر جوابگو نیستم.
ما هم اگر به جای دولت بودیم، شاید همین تصمیم را میگرفتیم و از مسئولیت شانه خالی میکردیم. در این اوضاع هم دولت باید به اهالی موسیقی کمک کند و هم اهالی موسیقی به دولت کمک کنند.
برای از سرگیریِ فعالیتهای موسیقی سه جلسه برگزار شد که در این جلسهها مدیرعامل خانه موسیقی، مدیرعامل مجمع صنفی و مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد حضور داشتند تا درباره بازگشایی کنسرتهای موسیقی تصمیم گیری شود. اکنون این جلسهها به پروتکلهایی رسیده که بر اساس آن، سالنها با نیمی از ظرفیت میتوانند میزبان کنسرتهای موسیقی باشند و در عین حال اجاره بهای سالنها هم باید نصف شود. بر اساس این پروتکلها، برای هر خریدی که روی سایتِ بلیت فروشی انجام میشود، دو صندلی از سمت راست و دو صندلی از سمت چپ قفل میشود.
صحبت اصلی من روی موسیقی دستگاهی، موسیقی کلاسیک و موسیقی نواحی است.
اشاره کردید که دولت اجازه برگزاری کنسرتها را صادر کرده و با این کار به نوعی از مسئولیتش در قبال اهالی موسیقی شانه خالی کرده است. مگر دولت در چهار ماه گذشته که کسب و کارِ اهالی موسیقی تعطیل بوده، حمایتی هم انجام داده است؟
تا جایی که من میدانم، موضوع سه ماه بیمه اعضای صندوق هنر را دولت تأمین کرده است. از سوی دیگر فرمهایی هم به اهالی موسیقی داده شده تا پرکنند و بر اساس آنها از سوی دولت به هنرمندان وام پرداخت شود.
در حقیقت دولت طی چهار ماه گذشته کمکی نکرده و در نهایت همان حق بیمه هنرمندان را پرداخت کرده است.
قرار بر این است که بر اساس نیاز هر مؤسسه و هر فعالیتِ فرهنگی هنری و بر اساس فُرمهایی که پُر شده است به آنها وام پرداخت شود.
امیدواریم این حمایتها شکل واقعی به خودشان بگیرند و دولت از موسیقی و هنرمندانش حمایت کند. به بحث اصلی خودمان برگردیم. اشاره کردید که بخش موسیقی دستگاهی، کلاسیک و نواحی بیشتر از دیگر بخشهای موسیقی در معرض آسیب قرار دارند.
تمام هنرمندانی که در این سالها در بخش موسیقی کلاسیک، دستگاهی و نواحی فعالیت میکردند، دچار آسیب بودند. این حاصل ساختاری معیوب است که ربطی به این دولت و دولتهای قبل یا حتی شرایط کرونایی ندارد.
حالا که مشکل کرونا به وجود آمده و قرار است ظرفیت سالن نصف شود و حتی با وجود اینکه فرض کنیم هزینهها هم نصف میشود؛ باز هم با این تردید روبه روییم که آیا مخاطب به سالن کنسرت میآید یا خیر.
من خیلی خوشبین نیستم که مردم برای دیدن کنسرتهایی در بخش موسیقی کلاسیک، دستگاهی یا نواحی به سالن بیایند.
دومین موضوع تقویت روحیِ هنرمند است. همه چیز هم پول نیست؛ موضوع اصلی بالارفتن روحیه هنرمند است که میخواهد کارش دیده شود. حالا تصور کنید که سالنی با ظرفیت 200 نفر، تنها 100 نفر تماشاگر دارد. این مسئله بر روحیه هنرمند تاثیر منفی میگذارد.
در این زمینه فکر نمیکنم کسی مقصر باشد. در واقع این کرونا است که ماجرا را به این شکل درآورده است.
واقعاً نمیتوان کسی را مقصر دانست. ما با ماشین خرابی مواجهیم که همه باید هُلش بدهند شاید درست شود. اصل ماجرا مورد تردید است؛ اینکه نصف سالن بیایند و ماسک بزنند و دستکش داشته باشند یک بحث است و بحث اصلی کلیت ماجراست.
فکر میکنم که همکارانمان در بخش برگزاری کنسرتهای موسیقی پاپ با نصف ظرفیت سالن هم بتوانند کنسرتها را برگزار کنند. به هر حال آنها از سالنهایی با ظرفیت حدود 2 هزار نفر به بالا استفاده میکنند و این مسئله کار را برای آنها راحت تر میکند.
اما در بخش موسیقی دستگاهی، کلاسیک و نواحی فکر میکنم که اوضاع به این زودی به شرایط عادی برنگردد.
وقتی سالن نصفِ اجاره بهایش را بگیرد، باید دقت کنیم که بسیاری از هزینهها همچنان پابرجاست و به هیچ وجه نصف نمیشود. هزینههایی مانند ایاب و ذهاب، تدارکات و تبلیغات همچنان با قیمت ثابت پابرجا هستند. از سوی دیگر برگزارکننده نمیتواند به نوازندگان یا خوانندگان موسیقی دستگاهی، کلاسیک و نواحی بگوید که دستمزدتان را نصف کنید. به هر حال این عزیزان در چند ماه گذشته هیچ فعالیتی نداشتهاند و هم اکنون تحت فشار بسیار زیادی هستند.
باز هم تأکید میکنم که این شرایطی جدید است و ما مانند دیگر نقاط جهان نمیتوانیم به آن نگاه کنیم. باید بپذیریم که شرایط موسیقی در کشورمان خاص است. نمیتوانیم نوع برخوردِ کشورهای اروپایی با موسیقی در دوران کرونا را مبنا قرار دهیم. ما باید بتوانیم سیستم خودمان را پیاده کنیم.
برای این اوضاع و برای اینکه جریان موسیقی در بخشهای کلاسیک، دستگاهی و نواحی همچنان به حیات خودش ادامه دهد، چه راهکارهایی دارید؟
یکی از راهکارها؛ تداوم و قدرت بخشیدن به کنسرتهای آنلاین برای موسیقی دستگاهی، کلاسیک و نواحی است. من واقعا تاسف میخورم از اینکه در این چند ماهِ گذشته این همه کنسرت موسیقی پاپ داشتیم اما دریغ از برگزاری چند اجرا در بخشهای موسیقی دستگاهی یا کلاسیک یا نواحی.
یعنی در ایران یک نفر حق ندارد تکنوازی تار بشنود در قالب یک اجرای آنلاین؛ این جفا در حق موسیقی دستگاهی است. یعنی یک نفر در ایران ما حق این را نداشته که اجرایی از موسیقی کلاسیک یا نواحی را به صورت آنلاین ببیند.
البته این واقعیت را هم میدانیم که بخش زیادی از مردم علاقهمند به موسیقی پاپاند. اما وقتی نگاه میکنیم که حدود 40 سانس کنسرت آنلاین برگزار شده، چرا نباید چند سانس از این اجراها به موسیقی دستگاهی، کلاسیک یا نواحی اختصاص داشته باشد. اینجا جای گله وجود دارد.
اولین راهکار ما این است که دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، زمینه ای را فراهم کند تا اهالی موسیقی دستگاهی، کلاسیک و نواحی بیایند و اجراهایشان را به صورت آنلاین برای مخاطبانشان برگزار کنند.
چه ایرادی دارد که تالار رودکی را برای چند شب به یک تهیهکننده بدهند تا در آنجا بتواند کنسرتهایی در قالب موسیقی دستگاهی یا کلاسیک یا نواحی برگزار کند. این کار چه ایرادی دارد؟
ما باید کنسرتهای آنلاین بخش موسیقی دستگاهی، کلاسیک و نواحی را پررنگتر کنیم و رونق بیشتری به آنها بدهیم.
دولت می تواند علاوه بر اینکه سالن هایش را به طور رایگان در اختیار چنین رویدادهایی قرار میدهد، کمک هزینه مالی هم برای هر اجرا داشته باشد.
شاید همین که دولت سالنهایش را به طور رایگان در اختیار برگزار کننده قرار دهد کمک خوبی باشد.
سالنها که در همین حالت عادی خاک میخورند و خالیاند.
متأسفانه برای برخی از مدیران ما، اینکه سالن خالی باشد و خاک بخورد بهتر از این است که رایگان در اختیار گروهها قرار گیرند.
سیستم مالی چنین کنسرتهایی قابل تعادل است. به هر حال بسیاری از این گروهها چندین ماه تمرین میکنند تا یک کنسرت برگزار کنند و درآمد مالی هر کدام از اعضای گروه رقمی در حدود یک میلیون تومان میشود. پس گروههای موسیقی برای برگزاری کنسرتهای آنلاین طمعِ مالی چندانی ندارند.
برای برگزاری این کنسرتهای آنلاین، میتوان بلیت فروشی هم کرد یا خیر؟ منظورم فروشِ حقِ دیدنِ کنسرت به هر کاربر است که معمولاً با رقمهای اندکی مثل 5 یا 10 هزار تومان انجام میشود.
این کنسرتها باید به صورت رایگان برای مخاطب پخش شود. اما راهِ درآمدش این است که از سهمِ اینترنتی که کاربران استفاده میکنند درصدی به گروه برسد و البته اسپانسرهای فرهنگی هم بیایند و از این اجراها حمایت کنند.
درآمد مالی این اجراها هم به طور کامل به هنرمندان و تیم برگزار کننده برسد.
به نظرم پروژه خرید بلیت برای دیدن کنسرت آنلاین، ماجرایی شکست خورده است و در ایران به هیچ وجه جواب نمیدهد.
راهکار دیگری برای حمایت از موسیقی دستگاهی، کلاسیک یا موسیقی نواحی در این اوضاعِ کرونایی دارید؟
دولت باید صندوقی برای اهالی موسیقی تأسیس کند که هیأت امنایی معتمد داشته باشد. اعضای این هیأت امنا میتوانند از مسئولان وزارت ارشاد، از هنرمندان و از نمایندگان صنفی هنرمندان باشد.
اهالی موسیقی طرحهایی را که دارند، به صندوق ارائه میکنند تا از این صندوق وام بگیرند. اگر دولت در زمینه تأسیس چنین صندوقی اقدام نکند، خودِ جامعه موسیقی میتواند انجام دهد. مشکل این است که در جامعه موسیقی اختلاف رأی زیاد است و این صحبتها معمولاً در نطفه خفه میشود.
کمی بیشتر درباره این صندوق برایمان بگویید.
خانه موسیقی اعلام کرده که 16 هزار عضو دارد. من فرض میگیرم که تنها هزار نفر از اهالی موسیقی عضو این صندوق شوند. حق عضویتِ این صندوق ماهیانه 25 هزار تومان باشد. با این رقم، این صندوق در هر سال حدود 300 میلیون تومان پول خواهد داشت. وقتی صندوق شکل بگیرد، میتوان از دولت هم درخواست کمک کرد. دولت میتواند برای تهیهکنندگانی که در زمینه موسیقی تجاری فعالیت میکنند، الزام بیاورد که در قبالِ چند کنسرت تجاری، چند کنسرت در زمینه موسیقی دستگاهی یا موسیقی نواحی هم برگزار کنند یا اینکه به این صندوق کمک کنند.
برای دولت در بدترین شرایط اقتصادی هم، 500 میلیون یا یک میلیارد تومان پولی نیست. اما وجود این رقم در یک صندوق، خیلی به کار میآید.
در جامعه موسیقی هنرمندانی هستند که گاهی کارشان لَنگِ یک میلیون تومان است. اختصاص دادنِ 500 میلیون یا یک میلیارد تومن برای چنین صندوقی، به هیچ وجه کار دشواری نیست.
این صندوق میتواند در شرایط بحرانی مثل الان (شیوع ویروس کرونا) به دادِ اهالی موسیقی برسد. این صندوق موجب اطمینان خاطرِ اهالی موسیقی میشود. مثلاً فلان هنرمند میخواهد آلبومی منتشر کند و به 20 میلیون تومان پول نیاز دارد. این رقم را به راحتی میتواند از این صندوق وام بگیرد و طیِ یک یا دو سال هم آن را پس بدهد.
در سال گذشته قانونی تصویب شد که براساس آن 10 درصد از درآمد کنسرتها در شهرهای کلان، به خزانه دولت واریز میشد. پرسش این است که این 10 درصد در سال گذشته چقدر بود و الان این پول کجاست و در چه زمینههایی خرج شد. شاید با همین 10 درصدی که سال گذشته دولت از اهالی موسیقی گرفت، میشد همین صندوق را تشکیل داد و جایی برای حمایت از اهالی موسیقی شکل بگیرد.
تا جایی که من در جریان هستم، 10 درصدِ مربوط به 6 ماه دوم سال گذشته هنوز از شرکتها دریافت نشده است. همین مبلغ را میتوانند از شرکتها بگیرند و با آن صندوق تشکیل شود.
در ابتدای صحبتهایم اشاره کردم که هم ما باید به دولت کمک کنیم و هم دولت به ما.
این دو راهکاری که ارائه کردید، میتواند بسیار مؤثر و مفید باشد. دولت باید در این اوضاعِ بحرانی به هنر موسیقی کمک کند و این راهکارها میتواند جریان موسیقی دستگاهی، کلاسیک و نواحی را رونق دهد.
دولت و اهل موسیقی هر دو باید به همدیگر کمک کنند. دولت این توان را ندارد که جماعت موسیقی را در خانه نگه دارد و از آنها حمایت مالی کند. ما هم نمیتوانیم همهچیز را از دولت بخواهیم. تا این اتفاق دوسویه نیفتد، این مشکل مهار نمیشود. من با 20 سال سابقه برگزاری کنسرت، مطمئنم که اگر حرکتی جدی در این زمینه رخ ندهد، موسیقی کلاسیک، دستگاهی و نواحی با آسیب جدی مواجه میشود.
مهمترین آسیبی که این سه بخش از موسیقی را تهدید میکند، کدام است؟
آسیب این موسیقی تعطیل شدن نیست؛ بیمایه شدن است. شما دیگر موزیسینی مثل پرویز مشکاتیان پیدا نخواهید کرد؛ حتی اگر شبی 100 کنسرت در بخش موسیقی دستگاهی برگزار شود.
بخشی از موسیقی دستگاهی و موسیقی کلاسیک، ذهنیتسازی است؛ یعنی هنرمند خودش را ارائه میدهد تا بتواند خودش را تکمیل کند. در بخشهای دیگر موسیقی فقط بحث برگزاری کنسرت مطرح است و ایرادی هم نیست؛ چرا که این خصوصیت آن موسیقیها است.
ولی ما اگر الان به داد موسیقیهای با مخاطبِ محدود نرسیم، ذوق در این موسیقیها میخشکد.
در این روزها شاهدیم که در فضای مجازی بسیاری از افراد ساز میزنند و مخاطبان زیادی هم دارند و هر شب هم برنامهای برگزار میکنند. اما از دل این کارها موزیسین درنمیآید.
به هر روی ما در اینجا دو راهکار ارائه دادیم که به نظرم راههای عملی و مؤثری هستند. خطر از بین رفتنِ ذوق در موسیقی ما وجود دارد؛ حتی اگر جیب هنرمند پر از پول باشد.
انتهای پیام/