اصفهان| روایتی از سبک و سیاق ازدواج شهدا؛ شهیدان چگونه زندگی شیرین و سادهای داشتند؟
گروه استانها- گاهی جوانان آنقدر سخت میگیرند که به راحتی نمیتوانند وارد زندگی مشترک شوند و سالها برای رسیدن به آن تلاش میکنند، اما با نگاهی به زندگی شهدا میبینیم که زیبایی و خوشبختی در همین زندگی سادهای است که در کنار هم آغاز کردند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، از شهدا گفتن و نوشتن شاید کار چندان سادهای نباشد، اما عشق میخواهد و کمی اندیشه برای تأمل در سبک زندگی آنها. علاقه به نوشتن در مورد شهدا ریشه در کودکیام دارد، آن زمان که تفاوتشان را احساس کردم، یادم میآید همسایه دیوار به دیوارمان که دوستی عمیقی با مادرم داشت همسرش به جبهه رفته بود و او که تنها بود گاهی به دیدار مادرم میآمد، باهم حرف میزدند، او از همسر جوانمردش بارها برایمان گفته بود، از نظر ما آقا محمدجواد یک قهرمان بود.
یک روز تابستانی خبر شهادت آقا محمد جواد را شنیدیم؛ آه از نهادمان برآمد، با مادرم نزد همسر صبورش رفتیم، اشک میریخت اما مدام میگفت: «راضیام به رضای خدا و رضایت محمدجوادم، او همیشه آرزوی چنین روزی را داشت».
همان زمان بود که مریم خانم از ازدواجش برایمان گفت، ازدواج سادهای که با یک جفت حلقه، یک بلوز و دامن برای او و یک کت و شلوار برای آقا محمدجواد و با مهریه یک جلد قرآن کریم و 5 سکه به نیت پنج تن آغاز شده بود. میگفت از زمانی که ما ازدوجمان را ساده آغاز کردیم خیلی از دختر و پسرهای فامیل هم همین کار را کردند و به راحتی و با توسل به ائمه اطهار (ع) زندگیشان را شروع کردند.
حرفهای مریم خانم هیچ وقت از یادم نرفت، او از همسایگی ما رفت و نمیدانم حالا چه میکند اما اثرش در زندگی ما همچنان جاری است. حتی یاد قاب عکس شهید محمد جواد که روی دیوار خانه آنها بود را خوب به یاد دارم؛ لبخند و غرورش برایم مثال زدنی بود.
حالا سالها از آن روزها میگذرد و سبک و سیاق زندگی شهدا نه تنها تغییری نکرده است بلکه بر همان پایه و اساس سادگی در حال ادامه یافتن است، آنها را با خودمان و دیگر مردمان مقایسه میکنم، میبینم آنها کجا و ما کجا.
به همین سبب لازم است نگاهی به زندگی شهدا و سبک ازدواج آنها بیندازیم، تأمل کنیم و درس بگیریم، چرا که آنها زندگی را از همان ابتدا ساده و زیبا و به تأسی از ائمه اطهار (ع) آغاز کردند و در راه خود نیز موفق بودند.
یکی از شهدای مدافع حرم که هم ازدواج خودش ساده بود و هم پس از شهادتش همسرش جوانان را به ازدواج ساده تشویق و کمک میکند شهید مسلم خیزاب است.
شهیدی که پس از شهادت هم واسطه ازدواج جوانان میشود
علاقمندی بسیاری از جوانان و خانوادهها به شهید خیزاب و خانواده او سبب شده است تا برخی از جوانان جشن ازدواج خود را در منزل این شهید برگزار و زندگی مشترک خود را در کنار خانواده شهید خیزاب آغاز کنند.
همسر شهید خیزاب در مورد ازدواج خود با همسرشان میگوید: ایشان در روز خواستگاری به من گفتند: «من یک بال را از سپاه گرفتم و منتظر یک بال دیگرم برای پرواز» و من فکر میکنم قرار گرفتنشان در این مسیر هم به خاطر فعالیتشان در بسیج و سپاه باشد.
وی در مورد زندگیاش با شهید اظهار داشت: زندگی من و آقا مسلم سرشار از آرامش و امنیت بود، هرگز بین ما بحثی پیش نیامد. آقا مسلم معتقد بود که زن از ارزش و جایگاه بسیار بالایی برخوردار است. من و همسرم در کنار هم یک "ما" کامل بودیم.
شهید محسن حججی دلش با اهل بیت (ع) بود؛ ازدواجی به سبک شهدا
زهرا عباسی، همسر شهید مدافع حرم محسن حججی در مورد زندگی و ازدواج خود، گفت: همیشه طلب مسیر زندگی مهدوی را داشتم. اگر ماجرای آشنایی ما را کسی از محسن میپرسید، میگفت: ما به واسطه شهدا با هم آشنا شدیم، حالا من هم همان را میگویم: ما به واسطه شهدا آشنا شدیم. من در یک نمایشگاه که مربوط به دفاع مقدس و بزرگداشت شهدای این دوران بود، کار میکردم، همسرم هم در یک دورهای آنجا با ما همکار شد، همدیگر را دیدیم و به قول محسن، این شهدای دفاع مقدس بودند که واسطه آشنایی ما شدند.
وی در مورد ویژگیهای شهید حججی و عواملی که سبب شد با آن شهید زندگی مشترک خود را آغاز کند، گفت: همیشه از خدا میخواستم که کسی را در مسیر زندگی من بگذارد که حضرت زهرا(س) تائیدش کرده باشد، این آرزوی قلبیام بود و وقتی محسن را دیدم، با تمام وجودم حس کردم که دلش یک جور خاصی با اهل بیت(ع) است، حس کردم اگر یک نفر باشد که حضرت زهرا (س) در این دوره و زمانه بخواهد تائیدش کند، همین محسن است، همین طور هم شد حالا میبینم که حضرت زهرا (س) هم ایشان را تایید کرد.
آرزوهای شب عقد و همسرانی که همیشه همراهند
فاطمه شانجانی، همسر شهید مدافع حرم عبدالله باقری، در مورد معیارهای خود برای ازدواج گفت: روز خواستگاری حدود 5 دقیقه با هم صحبت کردیم و من گفتم: «اخلاق و ایمان برایم مهم است» و ایشان هم از نوع کار خود صحبت کرد و گفت: «کارم، مشکلات خاص و خطرات خود را دارد. شیفت و ماموریت هم دارم» و همه مسائل کاری خود را با من در جریان گذاشت. البته چون پدرم سپاهی بود، مقداری با نحوه کارش آشنایی داشتم.
شانجانی در مورد مراسم و مهریهاش اظهار داشت: خیلی ساده، خوب و در حد معمول بود. مهریهام هم بر اساس حروف ابجد، 157 سکه بود. روزی که برای مراسم عقدمان رفته بودیم، به من گفت: «زمان عقد، دعا برآورده میشود، من یک آرزو دارم که دعا کن برآورده شود» ولی آن موقع نگفت که دعایش چه هست و من هم با این که نمیدانستم آرزویش چیست، دعا کردم. بعد از تمام شدن خطبه عقد، پرسیدم چه آرزویی داری که گفت: «آرزویم این بود که شهید شوم.» من از این که همچین عقیدهای داشت، خوشحال شدم.
همسر شهید حسین محمد علیپور میگوید: «مهریهام یک جلد قرآن بود و سهتا صلوات. عقدمان خیلی ساده بود. یک ماه بعد هم عروسی کردیم. دو سه روز رفتیم مشهد مقدس پابوس امام رضا (ع). بار اولی که رفتیم حرم نگاهی به من کرد و گفت: «خانوم میخوام یه دعایی بکنم شما آمین بگی.» خندیدم، گفتم: «تا دعات چی باشه» گفت: «حالا تو کارت نباشه» گفتم: «خب هرچی شما بگید» دستهایش را گرفت سمت آسمان، رو به گنبد طلای امام رضا (ع) و گفت: «اللهم الرزقنا توفیق شهاده فی سبیلک».
دعای توسل در شب عروسی
همسر شهید شهید محمدرضا ارفعی میگوید: مراسم عقدمان سوم شعبان بود، روز تولد امام حسین (ع). دوست داشتم سر عقد لباس سپاه بپوشد، هرچه اصرار کردم زیربار نرفت، گفت: «من خودم را لایق این لباس مقدس نمیدانم.» اما برای مراسم عروسی، پایش را کرده بود توی یک کفش که الا و بلا باید مراسم شب چهارشنبه باشد. دلیلش را که پرسیدم، جواب داد: «نذر کردم شب عروسیم دعای توسل بخونم» آخر سر هم کار خودش را کرد.
نمونه ازدواجهای ساده شهدا چه در زمان دفاع مقدس و چه امروز در زمان شهدای مدافع حرم و مدافع وطن آنقدر بسیارند که به شماره نمیآیند، میتوان با نگاه ساده و کمی تأمل در سبک زندگی آنها به این نتیجه رسید که این همه سخت گیری و تجملات به راستی که فقط بار زندگی را سنگین میکند و جز نگرانی، اضطراب، تشویش، از دست دادن آرامش و فراموش کردن اصل زندگی چیز دیگری ندارد.
یکی از دلایل کاهش ازدواج بدون شک همین سخت گیریهای مادی و معنوی است که سد راه بسیاری از جوانان است، اگر سبک و سیاق زندگی شهدا را در تمام مراحل زندگی اجرا و پیاده کنیم به راستی که با آرامش بیشتری به ادامه زندگی خواهیم پرداخت.
کمی تأمل و مطالعه کنیم و بدانیم که همان طور که شهدا اعتقاد داشتند این دنیا برای کسی نمیماند و در نهایت همه مسافر ابدیت هستیم، پس بهتر آن است که زندگی را سخت نگیریم و ازدواج ساده و آسان را رواج دهیم و از جوانانمان حمایت کنیم تا وارد زندگی ساده، زیبا و با دوام شوند.
انتهای پیام/164/ی