تشکلهای مردم نهاد یا هنرمند نما؟!
در خصوص مراودات این تشکل به ظاهر مردم نهاد با هنرمندان و اصحاب رسانه با پیگیریهای صورت گرفته مشخص شد که مدیر تشکل ذکرشده چند ماهی است که استعفایش از مسئولیت روابط عمومی خانه هنرمندان مورد تائید مدیرعامل خانه قرار گرفته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هنوز چند مدت زمانی از ماجرای فضاسازی برخی از اهالی هنر و رسانه در خصوص بازداشت چند عضو ارشد یک جمعیت بهظاهر مردمی و خیریه در کشور نمیگذرد اما مجددا مطالبی مبنی بر نگرانیها نسبت به فعالیتهای شائبه برانگیز یک تشکل تازه تأسیس مردمنهاد با استفاده از ارتباطگیری با اهالی فرهنگ و هنر و البته برخی از اصحاب رسانه دستبهدست میشود، نگرانیهای که باتجربه اقدامات جمعیت مشابهِ که امروز برخی از اعضای ارشد آن به دلایل اخلاقی، مالی و امنیتی در بازداشت به سر میبرند، چندان بیراه نیز نبوده و قطعاً جا دارد از بُعد نظارتی بسیار دقیق و حسابشده مورد بررسی و حسابرسی قرار گیرد تا تجربه تلخ آن جمعیت بهظاهر مردمنهاد مجدد تکرار نشود.
البته جای تأسف دارد که بدانیم حوزه نظارتی و ساماندهی سازمانهای مردمنهاد باسابقه که از دیرباز در کشور دارند و همچنین رشد قابلتوجه آنها بعد از پیروزی انقلاب، تنها از اسفندماه سال گذشته ذیل وزارت کشور مطرح شده است که خود نشان از ضعف و انفعال دولتی در برابر چنین تشکلها و سازمانهای است.
اما شائبه مهمی که موضوع را بسیار حساس و قابلتأمل کرده است مراودات این تشکل مردم نهاد با برخی هنرمندان مطرح کشور و اصحاب رسانه است، دقیقاً همان راهی که جمعیت ذکر نیز پیش از این طی کرده و نتیجهاش بازداشت اعضای ارشد آن به دلایل مشخص است اما نکته قابل تأمل اینکه در مطلب منتشر شده نام مسئول روابط عمومی خانه هنرمندان به عنوان مدیر این موسسه مطرح میشود که بهتبع نگرانیها را نسبت به این قسم مراودات چند برابر میکند تا از ظرفیت خانه هنرمندان در راستای برخی اهداف استفاده گردد و در آینده نهچندان دور شاهد ظهور یک تشکل پرنفوذ در اهالی فرهنگ و هنر و اصحاب رسانه باشیم.
در گام نخست و در خصوص مراودات این تشکل به ظاهر مردم نهاد با هنرمندان و اصحاب رسانه با پیگیریهای صورت گرفته مشخص شد که مدیر تشکل ذکرشده چند ماهی است که استعفایش از مسئولیت روابط عمومی خانه هنرمندان مورد تائید مدیرعامل خانه قرار گرفته و عملاً هیچ گونه مراوده و ارتباطی ندارد و گمانهزنی همکاری خانه هنرمندان با چنین تشکلی مردود و اشتباه است.
اما آنچه در گام بعدی از اهمیت بسیار بالای برخوردار است بحث شبکهسازی در اقشار مستضعف و طبقه متوسط و تمرکز بر روی اقدامات استانی و شهرستانی ست، اقدامی که باید گفت در چند سال اخیر بهکرات از سوی برخی مراکز وابسته به خارج از مرزها دنبال شده و البته هر بار نیز نتیجه جز شکست برایشان نداشته است، ظرفیتی که میتواند در صورت همراه شدن برای جبهه مخالفان و معاند مردم و انقلاب بسیار مؤثر ثمر باشد که به فضل الهی نه تنها مردم علیرغم سختی و مشقتهایشان بلکه با اهتمام دقیق نهادهای نظارتی جلوی آن گرفتهشده است اما در هر صورت با بررسی رفتارهای چند ماه اخیر این تشکل در خصوص مراودات با هنرمندان، اصحاب رسانه و البته سازماندهی در امور استانی و شهرستانی نشان از خیز بلند آنها ذیل برنامههای بشردوستانه و خدا پسندانه دارد که امیدواریم هر چه زودتر و پیش از هرگونه اقدام، صلاحیتش مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد تا خداینکرده نتیجهاش چیزی شبیه جمعیت ذکرشده نباشد و نشود، از سوی دیگر مباحث اقتصادی و گردش مالی نیز باید موردحسابرسی دقیق قرار گیرد زیر هرگونه اقدام نا بهجا و منفعت طلبانه و سود جویانه در این حوزه لطمه جبرانناپذیری به اعتماد مردم در حوزه تعاون و بسیج مردمی خواهد زد، سیاستی که انقلاب ما بر اساس آن استوار گردیده، به گونهی که در سایه همین تعاون و بسیج مردمی ست که چهار دهه ملت سرافراز ایران در برابر تمامی فشارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مقاومت کرده است. پس حسابرسی دقیق و بررسی گردش مالی نیز امری مهم و ضروری یست که میبایست صورت پذیرد.
اما آنچه میبایست در کلیت این یادداشت تأکید و مورد برسی قرار گیرد اینکه اساساً چرا این تشکلهای مردمنهاد برای پیشبرد اهدافشان متوسل به یکسری سلبریتی که سابقه و تجربه ثابت کرده است هرگز درک درستی نسبت به مردم و فشارهای اجتماعی و اقتصادیشان ندارند میشوند و چرا مدیران و مسئولین چنین سمنهایی بهجای انجاموظیفه ذاتی خود که همان کمکهای مردمی و تعاونی گونه هست در نهایت تأسف متوسل به روشهای نخنما شده و بهاصطلاح شو آفهای قدیمی شوند؟ و اساساً جایگاه نظارت بر اقدامات و سیاستهای اجرایی این سازمانهای مردمنهاد دقیقاً کجاست و این پرسش که چرا بعد از گذشت سالیان طولانی از عمر سمن ها، تنها کمتر از یک سال است که بحث نظارت بر تشکلها در معاونت مشارکتهای اجتماعی مطرحشده است.
بیتردید نبود نظارت دقیق و جامع بر روی چنین مشارکتهایی ما را هرروز با یک انحراف و خطا جدید در این حوزه روبهرو میکند، دیروز فلان جمعیت، امروز فلان تشکل و خدا میداند فردا کدام سازمان مردمنهاد دیگر. خلایی که قطعاً ضرر آن عدم اعتماد مردم به بسیج همگانی را در پی خواهد داشت که جبرانش عملا غیر ممکن و بسیار هزینه بر خواد بود.
امیدواریم تا زمان از دست نرفته دولتمردان آستین همت بالا زده و اجازه سو استفاده از اعتماد مردم را به برخی سودجو و منفعتطلب در حوزه مشارکتهای مردمی و تعاونها با تابلو هنرمندان و حمایت برخی اصحاب رسانه نمک گیر شده ندهد.
انتهای پیام/