بزرگترین اشتباه کوفیان چه بود؟
اشتباه بزرگ شیعیان در جریان کربلا، این نبود که در سپاه ابنزیاد و عمربن سعد حضور داشتند و در مقابل سپاه امام حسین(ع) ایستادند؛ زیرا یا اصلاً شیعیان در سپاه او نبودند و یا عده بسیار کمی بودهاند که اصلاً به شمار نیامده و شمشیر نکشیدهاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتب تاریخ نوشتهاند همان شبی که یزید به خلافت جامعه اسلامی رسید، حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام نیز حرکت خود را آغاز کرد و با یزید بیعت نکرد و به سوی مکه حرکت و سپس با آمدن نامه دعوت کوفیان، حضرت به سمت کوفه حرکت و قیام علیه یزید را آشکار کرد. حضرت به همه بزرگان و سران شیعه نامه نوشت و آنها را به قیام علیه یزید دعوت کرد و برای روشن شدن اوضاع کوفه پسر عمه خود مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد تا اوضاع را بررسی و نتیجه را به امام گزارش کند.
مسلم با استقبال خوبی از طرف بزرگان شیعه مواجه شد و همه با او بیعت کردند، اما زمانیکه مسلم قیام کرد، برخی از بزرگان شیعه او را تنها گذاشته و قیام علیه ابنزیاد را نادرست خواندن و باعث شدند قیام مسلم شکست بخورد و مسلم دستگیر و به شهادت برسد و در نهایت قضیه کربلا رخ دهد. بنابراین اشتباه بزرگ شیعیان در جریان کربلا، این نبود که در سپاه ابنزیاد و عمربن سعد حضور داشته و در مقابل سپاه امام حسین(ع) ایستادند؛ زیرا یا اصلاً شیعیان در سپاه او نبودند و یا عده بسیار کمی بودهاند که اصلاً به شمار نیامده و شمشیر نکشیدهاند.
اما اشتباه بزرگ و غیرقابل جبران شیعیان و بزرگان شیعه این بود که نماینده امام را رها کردند و تنها گذاشتند، آنها به بهانههای مختلف از جمله اینکه: «مگر مسلم بن عقیل معصوم است که به همه دستوراتش عمل کنیم» ؛ «مسلم دستور مستقیم جهاد و ایستادن در مقابل دشمن را ندارد» ؛ «او جوان است و تجربه ندارد»؛ «فقط امام معصوم میتواند حکم جهاد صادر کند» ؛ «ما منتظر میمانیم تا امام معصوم بیاید و آنگاه برای او جان خواهیم داد.»
اما آنان از کربلا جا ماندند و جز عدّه قلیلی در حدود کمتر از 50 نفر به کربلا نرفتند، حال دلایل مختلفی داشت؛ برخی در زندان بودند و برخی از ترس ابنزیاد در خانه ماندند، برخی بر اثر سختگیریهای ابنزیاد نتوانستند عبور کنند. همین تعللها یا زندانی شدنها، باعث رقم خوردن کربلا شد. این درست است که آنان توبه و تلاش کردند با خونخواهی امام، گناه خود را جبران کنند و حتی برخی مانند سلیمان بن صرد خزاعی به شهادت رسیدند، اما قتلگاه عینالورده کجا و کربلا کجا؟ توفیق یاری و در رکاب امام بودن کجا و توبه و گریه بر امام کجا.
شیعیان و بزرگان کوفه مانند مختار و سلیمان بن صرد با همین شک و شبههها نماینده امام را تنها گذاشتند و در نهایت به شهادت امام منجر شد. قرنهاست که برخی هنوز عبرت نگرفتهاند، هنوز شنیده میشود که برخی میگویند:
مگر ولیّفقیه معصوم است که اطاعت تام داشته باشد؟! میمانیم تا امام زمان(عج) بیاید و برایش جان خواهیم داد. ولیّفقیه کجا و امام زمان(عج) کجا!
ولیّفقیه احتمال دارد اشتباه کند، لذا نباید کاملاً تبعیت کرد.
پاسخ این سخنان این است: اهل کوفه نبودن یعنی تا وقتی امام حسین علیه السلام نیامده، مسلم ولیّ امر است؛ برای عزّت شیعه باید از جانشین او تبعیت کرد. اینجا نیز باید از ولیّفقیه و رهبر معظّم انقلاب تبعیت کرد تا شیعه عزیز بماند، تا راه امام باقی بماند.
توّابین وقتی که باید میآمدند نیامدند، وقتی آمدند که کار تمام شده بود، توّابین کسانی بودند که به زعم خویش جان خود را برای امام حسین علیهالسلام فدا کردند و شهید شدند، اما اشکال این بود که جانفشانیشان به موقع نبود، لذا اثر چندانی هم نداشت. اگر آنها همان جانفشانی را در زمان ورود حضرت مسلم به کوفه انجام میدادند، چهبسا مسیر تاریخ عوض میشد، این یعنی هر حرکتی در زمان خودش مهم است؛ این درس بزرگی برای شیعه است.
مردم ایران به زیبایی تاریخ را تحلیل و پاسخ دادند، آنها در زمان لازم به ندای ولیّ زمان خود، پاسخ مناسب دادند و با فدا کردن جان خود انقلاب عظیم قرن را رقم زدند، همچنین با جانفشانی به موقع و حمایت از ولیّ زمان خود، هشت سال در مقابل تمام دنیا ایستادگی کردند و پشت ولیّ زمان خود را خالی نکردند، با حمایت از ولیّ فقیه زمان خود، باعث عزت و سربلندی شیعه شدند.
* حجتالاسلام محمد فرضیپوریان استاد حوزه علمیه قم
انتهای پیام/