به دنبال رستگاری در سوریه/ این کتاب قداست حرم را حفظ کرده است
مجید قیصری در مراسم رونمایی از کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» گفت: کتاب اصلاً تلاش نکرده است تا قداست حرم را به زور در متن بریزد؛ خود متن قداست حرم را حفظ کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، مراسم رونمایی از کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» با حضور علی محمد مؤدب، مجید قیصری، جمال فیضاللهی راوی کتاب و علی اصغر عزتی پاک نویسنده این اثر در پاتوق تهران برگزار شد.
مؤدب در ابتدای این جلسه با بیان اینکه کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» یک کتاب مختصر و مفید است، گفت: به یاد یک بیت شعر از «بیدل» افتادم که گفت: «وحشی دشت معاصی را دو روزی سر دهید/ تا کجا خواهد رمید آخر شکار رحمت است». مسئله اصلی رمان از همان اسم کتاب شروع میشود. کلیدیترین بُعد این کتاب مسئله رستگاری است. فرم تجلی رستگاری در این کتاب هم خاص است. در جایی که همواره خون و خونریزی، انفجار و سختی، تهدید و عذاب رخ میدهد، رستگاری، امان و امنیت نیز آنجا خود را نشان میدهد. در این روزگار که همه به دنبال رفاه و آسایش هستند و سعادتمندی را در تجارت و در فروش انسانیت در مقابل تنآسایی میبینند، کتابی ظهور میکند که رستگاری و آرامش را در خون و انفجار و عذاب و سختی میبیند و در آنجا به آرامش میرسد. اگر مردم این کتاب را بخوانند، پنجرهای جدید از رستگاری واقعی را پیش چشم خود خواهند دید.
وی افزود: راوی در این کتاب از کلان روایت بیزنیس که رفاه و آسایش و پول است، به جایی میرود که آتش و دود و خون و خاک هست. او در آنجا در پی یافتن آرامش است و دیگر نمیخواهد از آنجا فرار کند. راوی کتاب از جنس ماست، او از کالاها، بیزینس و هجوم مفهوم بیزینس و سرمایهداری فرار میکند و در جریان یک خرید و فروش دیگر، به قیمت خوبی تنآسایی را میفروشد و انسانیت را میخرد.
مؤدب بُعد دیگر کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» را تغییر نگاه ما نسبت به سوریه عنوان کرد و ادامه داد: این کتاب سوریه را خانه ما و ما را ساکن آن میکند. زمانی که کوچک بودیم، گاهی در تابستان امواج مختل میشد و تلویزیون ما کانال سوریه را در حالی نشان میداد که شبانهروز مشغول پخش برنامههایی در قالب جُنگها و ... بود. این نوع برنامهها نگاه توریستی به سوریه را تقویت میکرد. غیر از آن، سوریه همیشه چهرهای ساکن و ثابت در اذهان مردم بود، ولی در این کتاب با یک زلزله مواجهیم که چهره اصلی سوریه را نشان میدهد. این اثر به ما هشدار میدهد که واقعیت منطقه خود را بشناسیم. یک متفکر افغانستانی گفته است فاصله ما با ایران 100 سال است و فاصله ایران با ما چند روز است. این اعتقاد را در کتاب عزتی پاک به خوبی میبینیم. «اجارهنشین خیابان الامین» فرصت خوبی است که ببینیم چطور یک شهر یک شبه تبدیل به ویرانه میشود.
مؤدب در ادامه افزود: این یک روایت ناب و کم نظیر از سوریه است؛ چون یک ایرانی در سرزمین سوریه زیسته و دقیقاً هم دوش یک سوری این تحولات را دیده است و حالا در این کتاب، آن اتفاقات را از نگاه و مختصات یک ایرانی برای ما روایت میکند. نویسنده نیز به گونهای آن را مکتوب میکند که ما با این کتاب مسافر میشویم و در سوریه زندگی میکنیم.
وی یادآور شد: ترکیه زمین ایدهآل و بهشت ذهنی بخشی از مردم ایران است که در فضای مجازی درگیرند؛ همانها که در سال گذشته ارز از ایران خارج و در ترکیه خانه خریدند و حداقل سالیانه چند میلیون از این آدمها برای تفریح به آنجا میروند. اما راوی کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» نوع دیگری از زندگی را انتخاب میکند. جمال ناگهان از زندگی میکَنَد و به جایی میرود که در ذهن مردم ایران جهنم است. یعنی از بهشت بیرون میآید به دنبال رستگاری به سوریه میرود.
مجید قیصری، نویسنده، نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه ما برای شناخت کامل نیازمند روایتهای متعدد هستیم، گفت: در هر قصه از سوریه، چیزهایی شنیدهایم ولی این شنیدهها کامل نبوده است. ارزش کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» در این است که ما هر آنچه در مورد سوریه و انفجار عظیمی را که در منطقه غرب آسیا افتاد و موجش تا ایران هم رسید، در این کتاب به صورت تصویری میبینیم.
وی به ارزش راوی در کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» نیز پرداخت و اضافه کرد: شخصیت این کار نیز دیدنی است. نویسنده توانسته است در این کتاب، یک فضیل بن عیاض را شکار و به ما معرفی کند. کاش نویسنده در مقدمه کتاب به این داستان ارجاع میداد. در واقع میخواهم بگویم اگر ما داستان فیضل بن عیاض را داریم و کمی آن را ناباورانه میدانیم، با این کتاب و روایت میتوانیم به داستان زندگی فضیل نیز ایمان بیاوریم و آن را باور کنیم.
نویسنده کتاب «سه کاهن» با بیان اینکه غالب خاطرات و زندگینامهها درباره جنگ، روایتی سفید دارند و این من را آزار میدهد، یادآور شد: منِ مخاطب به دلایل مختلف تخلفات کوچک و گاه بیاخلاقیهایی را در کنار تمام محسنات یک ایرانی در خود میبینم؛ به همین دلیل دیدن یک شخصیت خیلی سفید آزاردهنده است. اما در کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» با شخصیتی مثل خودمان مواجهیم، او همانند ما دچار عصبانیت، شرمندگی، تصمیمگیری اشتباه و اعتراف به آن و ... میشود و به نفع قصه اینها را بازگو میکند و پیچیدگی و لایههای مختلف را آشکار میکند؛ به همین دلیل میگویم که ما با یک عیار در این کتاب مواجهیم.
وی در مورد فرم روایت نیز گفت: نویسنده اصلاً دخالتی در روایت نداشته است و همه کتاب، خود راوی است که روایت میکند. کتاب هم جذابیت واقعیت را دارد و هم تصویر را درست و بدون دخل و تصرف به ما نشان میدهد. من اول فکر کردم که این کتاب یک ترجمه است. بعد میبینم که خیر، راوی ایرانی است و ما یک روایت ایرانی در بستر سوریه داریم. کتاب اصلاً تلاش نکرده است تا قداست حرم را به زور در متن بریزد؛ خود متن قداست حرم را حفظ کرده است.
فیضاللهی، راوی کتاب «اجارهنشین خیابان الامین» نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه اتفاقات در سوریه با یک اعتراض کوچک شروع شد، گفت: در این اعتراض مردم میخواستند که مأمور اطلاعاتی که جسارت کرده بود، محاکمه شود. این اعتراضات یک ماه و خوردهای بیشتر نبود؛ ولی در این یک ماه از دست مردم در رفت. حلب سقوط کرد و شهرهای دیگر به دست کسانی افتاد که حتی عربی هم بلد نبودند و این همه از جهالت مردم بود.
وی درباره سربلندی و عزت ایران در سوریه نیز گفت: من در آنجا رهبر و ایران و خودم را شناختم. آنجایی که دعا میکردند که خدا رهبر معظم انقلاب را حفظ کند، لذت میبردم. من که کارهای نبودم؛ ولی اگر کسی میگفت این ایرانی است همه خیالشان راحت میشد و به پشتوانه من مردم پشتشان گرم میشد. پیرزن افغانستانی به زیارت حرم حضرت زینب(س) آمده بود و خطاب به ایشان میگفت، حضرت زینب(س) منت گذاشتی قبول کردی من به زیارت شما بیایم. اگر میدانستم با شهادت دو فرزند، به زیارت شما نائل میشوم، همه خانوادهام را فدای راه تو میکردم. من با دیدن این صحنهها کوچکی خود را احساس میکردم. دیدم در مقابل اینها آدم چقدر کوچک هستم.
وی در مورد نقش مدافعین حرم نیز توضیحاتی داد و اضافه کرد: اصحاب کهف زمانی از خواب بیدار شدند که دین مسیحیت جا افتاده بود، اما مردم به گناه کشیده شده بودند. آنها با بیداریشان به مردم یادآوری کردند که معادی هست و آدمها دوباره زنده میشوند. به نظرم مدافعین حرم نیز نقشی همانند نقش اصحاب کهف داشتند. آنها آمدند تا به مردم 40 سال انقلاب کرده بفهمانند که خطر در کمین است و باید مواظب انقلاب باشید.
عزتیپاک، نویسنده کتاب «اجارهنشین خیابان الامین»، نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه خاطرات جمال فیضاللهی خیلی جذاب است و خدا را شکر میکنم که این سوژه را پیش چشمم گذاشت تا ببینم، گفت: فیضاللهی یک ویژگی داشت و آن اینکه وقتی متحول میشود دیگران را هم هدایت میکند و دست آنها را میگیرد. ویژگی دیگر راوی این است که به همه ابعاد هر اتفاقی که برای خودش و مردم افتاده، کاملاً فکر کرده است و درباره آنها حرف دارد. این جمله عجیب راوی که گفت «من فکر میکنم که تمام این ماجراهای سوریه برای این است که من راه به سمت خدا را پیدا کنم»؛ من را واداشت که درباره این شخصیت و خاطراتش کار کنم.
انتهای پیام/