تأملی در ایده شکلگیری انجمن صنفی نویسندگان کتاب کودک و نوجوان
خبر تشکیل انجمن صنفی نویسندگان کتاب کودک و نوجوان و رسمیت یافتن این شغل در نظام صنفی و کار خبری بزرگ و مسرت بخش است. اما مسیر را به درستی رفتهایم؟
خبرگزاری تسنیم، سیدعلی کاشفی خوانساری:
ادبیات کودک و نوجوان گرچه از منظری، هویتی دیرین دارد، اما تا قرنها مقولهای مستقل تلقی نمیشده است. مرور نوشتههای دهه 30 و 40 نویسندگان کودک و نوجوان نشان میدهد تا آن زمان هم اثبات استقلال حرفهای به نام نویسندگی برای کودکان و تبیین اهمیت و تخصصی بودن آن از مهمترین دغدغههای این حوزه بوده است.
نویسندگان کودک و نوجوان سالها کوشیدند تا این مقوله را از زیر سایه علوم و تخصصهای دیگر همچون تعلیم و تربیت، ادبیات بزرگسالان و ... خارج کنند و استقلال و هویت آن را نشان دهند.
تعالی و بالندگی ادبیات کودک و نوجوان منوط به حرفهای شدن چرخه و نهاد آن است و در این میان حرفهای شدن نویسندگان و به رسمیت شناخته شدن حرفه نویسندگی برای کودکان به مثابه شغلی رسمی و مستقل، از پیششرطهای بزرگ آن است. به این ترتیب شنیدن خبر تشکیل انجمن صنفی نویسندگان کودک و نوجوان و رسمیت یافتن این شغل در نظام صنفی و کار و امور اجتماعی کشورمان خبری بزرگ و مسرت بخش است.
اینکه سندیکا و اتحادیهای برای اعضای این صنف تشکیل شود و این سندیکا پیگیر حقوق صنفی و حرفهای نویسندگان کودک باشد مایه خوشوقتی است. از چند سال قبل اهالی صنوف مختلف فرهنگی در کنار نمایندگانی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت تعاون،کار ورفاه اجتماعی جلسات متعددی را برگزار کردند که نتیجه آن به رسمیت شناخته شدن این فعالیتهای فرهنگی به عنوان شغل و حرفه از سوی وزارت کار و صدور مجوز تأسیس انجمنهای صنفی در این حوزه ها بود. این دستاورد بزرگ را به همه نویسندگان تبریک میگوییم و از کوشندگان برای حصول آن بسیار متشکریم.
حال که در آستانه تأسیس انجمن صنفی نویسندگان کودک و نوجوان هستیم، جا دارد درباره تعریف و چگونگی تشکیل آن کمی تأمل کنیم و دو پرسش اساسی را در میان بگذاریم.
1. در یک انجمن صنفی نویسندگان چه افرادی باید حضور داشته باشند؟
طبق نظام صنفی هر فرد شاغلی میتواند در یکی از سه وضعیت کارگر، کارفرما و خویشفرما به حرفه و کسب و کار خود مشغول باشد و حرفه نویسندگی نیز از این قاعده مستثنا نیست. کسی که شغلش نویسندگی کتاب کودک و نوجوان است و از این راه امرار معاش میکند یا کارگر یک کارگاه تولید متون و آثار کودکانه است و مثلاً در یک موسسه انتشاراتی یا مطبوعاتی شاغل است یا شخصاً و در منزل مستقلاً به تولید نوشتهها و آثار کودکانه میپردازد و محصولات خود را برای فروش به ناشران عرضه میکند و خویشفرما است و یا آنکه خود کارگاه و مؤسسهای دارد که در مقام کارفرما چندین نویسنده دیگر را برای تولید متن به کار گرفته است.
در هر سه گزینه یک اصل اساسی وجود دارد و آن این که نویسندگی باید تنها شغل و یا حداقل شغل و محل تامین درآمد اصلی کسی باشد که خود را در نظام کار و امور صنفی یک نویسنده میداند. نویسندهای بزرگ و درخشان بودن، آثاری ارزشمند و پر اقبال و ماندگار آفریدن، نویسندهای ماهر، توانمند، خبره و خلاق بودن و ... هیچکدام ملاک نویسنده حرفهای بودن نیست.
چنین ویژگیهای ارزشمندی در گفتمان ادبیات معنا و جایگاه دارد و در گفتمان و جایگاه صنفی و اقتصادی تنها به افرادی نویسنده حرفهای میگوییم که شغل و مجرای ارتزاق و معیشتشان نوشتن باشد. اینجاست که در مییابیم در میان شاعران، داستاننویسان، مترجمان و سایر پدیدآورندگان ادبیات کودک و نوجوان درصد معدودی حرفهای هستند و میتوانند در انجمن صنفی نویسندگان کودک و نوجوان حضور یابند.
بسیاری از نویسندگان نامدار ما شغلی به جز نوشتن دارند و درآمد اصلی و پایه زندگی ایشان از شغلی به جز نوشتن تامین شده یا میشود. اینان یا کارمندان و بازنشستگان فلان وزارتخانه و بهمان موسسه بودهاند و یا درآمد اصلی زندگی شان از راه کسب و کار و شغل و منبع دیگری به جز نوشتن مثلاً تجارت، کشاورزی، فروشندگی، تولید، آموزش، صنعت، خدمات و ... تأمین شده است.
بزرگوارانی که بازنشسته یا کارمند وزارت ارشاد، آموزش و پرورش، کانون پرورش و سایر وزارتخانه ها و ادارات دولتی هستند، عضو هیئت علمی دانشگاه هستند، یا در کنار مغازهداری، باغداری، آرایشگری، تدریس خصوصی و... نویسندگی میکنند، در نهادهای قضایی، نظامی، انتظامی، آموزشی، پژوهشی، فرهنگی، هنری، حوزوی و ... به شغلی به جز نوشتن مشغولاند و ... گرچه نویسندگانی ارجمند و محترم هستند، اما هیچ کدام نویسنده حرفهای نیستند و حرفه و صنف ایشان نویسندگی نیست و انجمن صنفی نویسندگان، انجمن صنفیشان نیست.
اگر سندیکای نویسندگانی با حضور چنین افرادی تشکیل شود، بلاتردید با نهادی ساختگی، دولتی، فرمایشی، مصنوعی، نمایشی و ابتر روبرو هستیم و نه با یک اتحادیه مستقل، واقعی، حرفهای و صنفی.
نویسندهای که 20 سال سابقه و 10 کتاب دارد نویسنده حرفهای نیست؛ چرا که مشخص است زندگیاش از محل درآمد دیگری گذشته است؛ هرچند که آثارش برنده مهمترین جوایز داخلی و خارجی شده باشد. نویسندهای که در سه سال گذشته کتابی منتشر نکرده اگر هم روزی نویسنده حرفهای بوده امروز چنین جایگاهی ندارد، چرا که فعلاً به چنین حرفهای مشغول نیست. پس باید توجه داشته باشیم تعریف و شرایط نویسنده بودن در یک انجمن فرهنگی و یک انجمن صنفی تفاوت های ماهوی و اساسی دارد. یک نفر نمیتواند و نباید همزمان در چندین اتحادیه صنفی عضو باشد؛ مثلاً در انجمن بازنشستگان فلان بانک و اداره، شرکت تعاونی کارکنان آموزش و پرورش، خانه سینما، انجمن صنفی روزنامهنگاران، انجمن صنفی داستاننویسان، سازمان تاکسیرانی، اتحادیه کسب و کارهای الکترونیک و ... عضو شده و به مطالبه حقوق صنفی بپردازد.
عزیزانی که در کنار مدیریت دولتی، تدریس در دانشگاه یا مدرسه، فعالیت دائمی در صدا و سیما، کارمندی در فلان سازمان یا نهاد فرهنگی و هنری، امامت جماعت فلان مسجد و ... به تالیف و ترجمه کتاب کودک میپردازند افرادی بسیار محترم هستند، اما در نظام صنفی، نویسنده حرفهای محسوب نمیشوند.
2. انجمن صنفی نویسندگان چگونه شکل میگیرد؟
شکلگیری انجمنهای صنفی فرایندی مستقل و درونزا است. گروههای کوچک و پراکنده صنفی گرد هم میآیند و درباره تشکیل یک اتحادیه صنفی به اجماع و توافق میرسند. ایشان با انتخابات از میان خود هیئت موسسی انتخاب میکنند. فراخوان عضویت و پذیرش میدهند. مجمع عمومی برگزار میکنند و بر اساس رایگیری هیئت مدیرهای ادواری برمیگزینند. مثلاً اگر قرار باشد انجمن صنفی نویسندگان کتاب کودک و نوجوان تشکیل شود باید همه نهادهای رسمی و غیررسمی فعال در این حوزه گرد بیایند: انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، شورای کتاب کودک، انجمن قلم ایران، خانه شاعران، بنیاد نمایش کودک و ... . همچنین نویسندگان کودک و نوجوان و فعال در انجمن ویراستاران، انجمن داستاننویسان، کانون نویسندگان ایران، انجمن صنفی مترجمان، انجمن اسلامی ناشران، اتحادیه ناشران و کتابفروشان، انجمن فرهنگی ناشران کودک، انجمن ناشران کودک دیجیتال، انجمن ناشران زن، انجمن ناشران کودک استان قم ، انجمن ناشران آموزشی، انجمن ناشران دفاع مقدس و ...
به همه اینها باید گروههای غیررسمی و محافل موجود نویسندگان با موضوع داستانهای دفاع مقدس، داستانهای دینی، داستانهای علمی تخیلی، داستانهای ژانری، منتقدان ادبیات کودک و نوجوان، نویسندگان فلان شهرستان و بهمان استان و ... و ... را افزود.
بر اساس آمار رسمی در 20 سال گذشته حدود 81 هزار عنوان کتاب کودک و نوجوان توسط 20 هزار پدیدآورنده انتشار یافته است. اگر فرض کنیم حتی پنج درصد از این پدیدآورندگان، نویسنده حرفهای باشند، چنین نویسندگانی از همه نهادهای فوق حق و قابلیت عضویت واقعی در انجمن صنفی نویسندگان کودک و نوجوان را دارند.
حال بیایید ببینیم آیا این روند و یا روند مشابهی برای شکلگیری انجمن صنفی نویسندگان کودک و نوجوان طی شده است؟ آیا میتوانیم امیدوار باشیم شاهد تولد یک انجمن صنفی مستقل، پویا، سالم و باهویت باشیم؟ آیا برای تشکیل این انجمن از همه انجمنهای فرهنگی و نهادهای مذکور دعوت به همکاری شده است؟ آیا هیئت موسس این انجمن با رای مستقیم نویسندگان حرفهای ادبیات کودک و نوجوان برگزیده شدهاند؟ آیا فراخوان عمومی و گستردهای برای جذب همه نویسندگان حرفهای از گرایشها و تفکرات گوناگون و از مناطق جغرافیایی و حوزههای کاری مختلف صورت گرفته است؟.
متأسفانه جواب این پرسشها منفی است. انجمن نویسندگان کتاب کودک و نوجوان که بنده نیز با افتخار یکی از اعضای آن هستم، تمام این مراحل را بدون توجه به اصول و قواعد اخلاقی و حرفهای لازم طی کرده است. این انجمن از نظر کمی شامل حدود سه درصد از نویسندگان این حوزه و از نظر کیفی شاید شامل سی درصد نویسندگان نامدار و موفق کشور است و به دلایل مختلف نزدیک به هشتاد درصد از کسانی که روزی در آن انجمن عضو شدهاند، امروز با آن رابطهای ندارند و حق عضویتی نمیپردازند و در برنامه ها مشارکت نمیکنند.
چنین انجمنی با کمترین توجه ممکن و استقبال از مشارکت دیگران و یا پایبندی به روشهای دموکراتیک و مردمسالارانه و شایستهسالارانه، در جلسه داخلی هیئت مدیره خود افرادی را بهعنوان هیئت مؤسس انجمن صنفی نویسندگان و کودک و نوجوان منصوب کرده است.
در انتخاب این مؤسسان نه تنها هیچ یک از نهادهای مدنی و فرهنگی دیگر نقشی نداشتهاند، بلکه اعضای همین انجمن نیز بهطور مطلق از روند تصمیمگیری و اطلاع کنار گذاشته شدهاند.
برای شکلگیری این انجمن صنفی و عضوگیری آن نیز هیچ فراخوان عمومی و مشارکتی با سایر نهادها و گروهها و فعالان انجام نگرفته است و به دست و پا کردن تعداد متقاضیان مورد نیاز برای رسیدن به حد نصاب قانونی از میان اعضا وفادار انجمن نویسندگان کودک و نوجوان بسنده شده است.
صمیمانه و خالصانه آرزو میکنم احساس و برداشت من ناصحیح باشد و شاهد تولد سندیکایی حرفهای، مستقل، جامع، کنشگر و مردمی باشیم. اما آنچه که تا اینجا دیدهایم تکرار روال سابق و معمول در انجمن فرهنگی نویسندگان کودک و نوجوان، در شکلدهی انجمن صنفی در حال تأسیس است. روالی که مبتنی بر عضویت حداقل افراد ممکن و مشمول، مشارکت حداقلی اعضا در تصمیمگیریها و مسئولیتها، اکتفا بر کمترین فعالیتها و تمرکز بر انجام پروژههای محوله و گاهبهگاه از سوی دولت، ثابت ماندن تفکر و چهرههای حاکم بر انجمن در ادوار مختلف و ... بوده است؛ روالی که زمینهساز کاهش نقش اجتماعی و فرهنگی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان شده است.
ظاهراً آنچه شاهد آن هستیم زایش طبیعی یک نهاد صنفی نیست؛ بلکه ساختن شمایلی از یک سندیکا بنا به تصمیم دولت و به دست چهرههای فرهنگی همسو با آن و بدون کمترین پایبندی به اصول و قواعد مدنی است. رویکردی تکراری در راستای توسعه دستوری و نمایشی و برونزا که ناکارآمدی آن را بارها از گذشته تا امروز تجربه کردهایم.
انتهای پیام/