دلیل محرومیت اردبیل از زبان شهروندان؛ مدیران ناکارآمد بروند
گروه استان ها- ۲۸ سال از استان شدن اردبیل سپری شده و این منطقه همچنان در بخشهای مختلف از محرومیتی ریشهدار رنج میبرد. موضوعی که شهروندان نظرات قابل تاملی پیرامون آن دارند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اردبیل، استان اردبیل 1.09 درصد از مساحت کشور را شامل میشود.مطابق سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، فاصله شمالی ترین تا جنوبی ترین نقطه این استان 290 کیلومتر و فاصله شرقی ترین و غربی ترین نقطه استان 132 کیلومتر است. 11 شهرستان، 26 شهر و 1859 روستا در این استان تقسیم بندی شده و جمعیت آن یک میلیون و 270 هزار و 420 نفر است.
در تمامی اسناد و کتب مربوط به استان اردبیل به قابلیتهای این استان در بخش کشاورزی با تولید بیش از 4.5 میلیون تن در سال، بیش از دو هزار اثر طبیعی و تاریخی با قابلیت گردشگری، وجود سه زون معدنی فلزات گرانبها و واقع شدن در مرز شمال غرب کشوربه عنوان برجسته ترین حوزهها اشاره میشود.
با این وجود نزدیک به سه دهه از استان شدن اردبیل سپری شده و در تمامی بخشهای ذکر شده اردبیل جایگاه قابل قبول و قابل توجهی در بین سایر استانها کسب نکرده است.
برخورداری از قابلیت های متعدد موجب نشده تا از جمعیت بیکاران آن که اخیرا 70 هزار نفر اعلام شده کاسته شود.میزان تجارت خارجی این استان رقم چندان قابل توجهی نیست و جز از چند کشور همسایه و تعداد محدودی محصولات که همه ساله لیست آن تکرار میشود، فراتر نرفته است. در بخش گردشگری به تجربه مشاهده شده که اردبیل مقصد اول گردشگران ایران محسوب نمیشود و در بخش معادن همچنان فرصتهای سرمایه گذاری و اشتغال بالقوه باقی مانده است.
بررسی میدانی خبرگزاری تسنیم و احصا نظرات شهروندان از دلایل محرومیت این استان گویای این موضوع است که عموم شهروندان به قابلیتها و امکانات این استان واقف هستند اما هدایت این امکانات در مسیر صحیح معضلی جدی و رسوب شده است.
عدم مطالبه گری اردبیل حتی بعد از استان شدن
پیش از این خبرگزاری تسنیم به صورت مبسوط موانع سرمایه گذاری در اردبیل را مورد بررسی قرار داده بود. مدیرکل امور اقتصادی و دارایی استان اردبیل در گفتگوی با این رسانه تصریح کرده بود که اردبیل از محرومیتهای تاریخی رنج میبرد و برخی استانها در شرایط مشابه اردبیل هستند.
علیرضا نوروزی با اشاره به تمرکز سرمایهها در چند استان مرکزی اضافه کرد: حتی بعد ها ما نتوانستیم جاذبههایی برای جذب سرمایه گذاری ایجاد کنیم و صرفا به سرمایه گذاران گفتیم که این استان فلان استعدادها و قابلیتها را دارد.
این مدیر اجرایی معتقد است در وضعیتی که یک منطقه از ضعف زیرساختها و سرمایهگذاری رنج میبرد باید به دنبال سرمایه گذاران برود. مطالبه گر باشد و به جای اعلام قابلیتها، زمینه سرمایه گذاری را فراهم سازد.
موضوعی که شهروندان نیز در صحبتهای خود به آن اشاره دارند و معتقدند استانهای موفق در سطح ملی روحیه مطالبه گری بالاتری دارند.
رضایی یکی از شهروندان میگوید اغلب مدیران این استان و به ویژه نمایندگان وعدههایی طرح میکنند و بعد از اتمام دوره کاری مشاهده میشود که شعار بوده است.
وی افزود: مردم با امید و هزاران آرزو نمایندهای را به مجلس میفرستند اما به عینه دیده میشود که مطالبه گری مسئولان ما خیلی کمرنگ است و ما در همه حوزهها به ویژه اقتصاد با محرومیت مواجه هستیم.
تنگ نظری مردم موجی بر ناکارآمدی برخی مدیران
اما در عین حال که روحیه پایین مطالبه گری موجب شده تا اردبیل سالانه به اعتبارات ناچیز خود قناعت کند و حتی برخی ادارات برای خودشیرینی بخشی از آن را بازگرداند، نباید از روحیه تنگ نظری در رده مدیران میانی و کارشناسان چشم پوشید.
رئیس شورای اسلامی شهر اردبیل معتقد است یکی از دلایل عدم موفقیت اردبیل در جذب سرمایه گذاران این است که ما نشستهایم میزان سود سرمایه گذار را محاسبه میکنیم و وقتی میبینیم 100 تومانش میشود 300 تومان برایش مانع ایجاد میکنیم.
جواد انصاری اظهار داشت: نه تنها در جذب سرمایه گذاری موفق نیستیم بلکه اغلب سرمایه گذاران را فراری میدهیم در نتیجه پروژههای بزرگی که میشد اجرا شود، اجرا نشده است.
این اظهارات گویای روحیه و تفکری جاری در امر مشارکت و سرمایه گذاری است که متاسفانه حتی در بین برخی شهروندان نیز دیده میشود. موضوعی که وقتی به ناکارآمدی برخی مدیران اضافه میشود، موجب رفتارهای خودخواهانه و جزیرهای عمل کردن نهادها است.
در واقع از سطح مدیریت تا کارشناسی افراد اعمال سلیقه کرده و به جای نفع جمعی، نفع فردی را مشاهده میکنند.
از طرفی نهادهای اجرایی نیز قادر به جلب مشارکت مردم نیستند تا این قاعده معیوب در هم شکسته شود. هر زمان ادارات و نهادها از مردم طلب مشارکت کردهاند، پاسخ مثبت گرفتهاند اما زمانی که پشت به مردم حتی در ارائه خدمات خود کم کاری داشتهاند، شهروندان نیز پای کار نبوده و برای رسیدن به هدفی متعالی قدمی برنداشتهاند.
نبود نقشه توسعه در استان
در لابه لای نظرات مردم اردبیل پیرامون علل محرومیت استان اردبیل، یکی از مهمترین معضلات پایدار این استان شنیده میشود. اینکه این استان نقشه راه ندارد.
یکی از شهروندان معتقد است هر مسئولی برای خودش برنامه تعریف میکند. در هر ادارهای با آمدن یک مدیر همه چیز تغییر میکند و اولین تغییر، تغییر معاونتها، کارشناسان و جابه جایی کارمندان است. دومین تغییر، تغییر فضا و ساختمان اداره است.
محمدی افزود: در ادامه هیچ اتفاق خاصی جز ایرادگیری از عملکرد مدیر قبلی و اعلام اینکه قرار است مدیر فعلی تحولی بیمانند را موجب شود، شنیده نمیشود اما در واقع همان آش و همان کاسه و هیچ اتفاق خاصی هم نمیافتد.
این شهروند معتقد است اگر چنین روالی سالها است در اردبیل تکرار میشود به دلیل نبود نقشه راه و فراخ بودن فرصت رفتارهای سلیقهای مدیران است. هر مدیری میتواند برای خود افق توسعه ترسیم کند و انگار نه انگار که دستگاه اجرایی وی بخشی از یک مجموعه بزرگ خدماتی برای مردم است.
این معضل به قوت باقی است. نبود نقشه راه و سند آمایش موجب اجرای برنامههای باری به هر جهت شده است. هر برنامهای هم تدوین شده در بایگانی ادارات خاک می خورد. بودجهای صرف آن شده، مدتی اخبار آن منتشر شده و در ادامه عملا به اجرا درنیامده است. گرفتاری کارمندان به روزمرگی آفت بزرگی است که حتی روحیه بخش خصوصی را برای فعالیت بهینه تضعیف میکند.
در شهرها حتی تا سطح استفاده از طرحهای جامع و تفصیلی با مشکل مواجه هستیم. هر بخشنامهای میتواند محل رفتار سلیقهای باشد و مدیران برای حل و فصل مشکلات ناشی از رفتارهای سلیقهای جلسات سلیقهای برگزار میکنند.
ضعف مدیریت علمی و شایسته سالاری
مجموع شرایطی که سرعت رشد این استان در ابعاد مختلف را بسیار ناچیز ساخته است، موجب شده تا اردبیل با مهاجرت نخبگان خود مواجه شود. جالب آنکه بخشی از انرژی مدیران که البته با افتخار در کارنامههای خود یاد میکنند، جلب مشارکت معنوی و مالی همان نخبگانی است که موجب مهاجرت آنها شدهاند.
این در حالی است که ضعف مدیریت علمی به عینه مشهود است. برخی مدیران بدون توجه به تخصص در حوزه کاری گماشته میشوند که شاید حتی خودشان نیز علاقهای به آن ندارند. چهرههای علمی، اندیشمند و فرهیخته فقط در جلسات به صورت کارشناسانی که چندان هم حق رأی ندارند حضور مییابند. هر از چند گاهی برنامهای برای ارائه لوح تقدیر به یکی از اینها برگزار میشود و این نهایت ارتباط گیری با اندیشمندان و افرادی است که ایدههای فاخری برای رشد و توسعه استان دارند.
یکی از چهرههای دانشگاهی در این خصوص گفت: وقتی نخبگان علمی بیکار هستند و باید راننده تاکسی شده یا دستفروشی کنند و یا برای یک میلیون تومان در یک کارخانه مشغول به کار شوند، مهاجرت میکنند.
وی افزود: ما بعد از استان شدن اردبیل شاهد افزایش تعداد دانشگاهها بودیم اما چقدر این موضوع در ارتقا فرهنگ مردم، رشد علمی جامعه، رشد علمی و مدیریتی دستگاههای اجرایی و استفاده از چهرههای علمی در مناصب مدیریتی مورد استفاده قرار گرفته است.
این استاد دانشگاه معتقد است برخی مدیران ناکارآمد صرفا آمار فارغ التحصیلان بیکار این استان را افزایش دادهاند و عملا از مدیریت علمی به دلیل اینکه جایگاه خودشان متزلزل میشود، فراری هستند.
تنها توجه به یکی از عوامل ذکر شده که حرف دل مردم است، میتواند نقطه شروعی برای اردبیل به منظور خروج از سیکل معیوب برنامه ریزیها باشد. باید توجه داشت که اغلب مردم از نقش خود غافل شده و مشکلات را به پای مسئولان مینویسند. این در حالی است که مسئولان صرفا با تعهد و صداقت و جلب مشارکت مردم میتوانند وعدههای خود را به کرسی بنشانند و بودهاند مدیرانی که چنین کردهاند و نام و یادشان به نیکی در اذهان عمومی ثبت و ضبط شده است.
گزارش از ونوس بهنود
انتهای پیام/136/ش