محب روحالله-۳|درخواست تعجبآور شهید کشوری از دکتر چمران/ هوانیروز؛ اولین یگان پای کار انقلاب اسلامی
یکی از دوستان صمیمی شهید کشوری در خصوص نحوه مجروحیت ایشان در غائله کردستان که با یکدیگر در یک کابین حضور داشتهاند، سخن گفت که شنیدن آن خالی از لطف نیست.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، 15 آذرماه سالروز شهادت بزرگ مردی است که علاوه بر عشق و علاقه وافر به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی، تلاشهای بسیاری برای تثبیت انقلاب انجام داد. تلاشهایی از جنس اخلاص که از همان روزهای ابتدایی انقلاب، عملیاتی شد و به مقابله با گروهکهای تجزیهطلب تبدیل شد.
15 آذرماه سالروز شهادت شهید خلبان احمد کشوری است؛ شهیدی که تا پای جان پای کار انقلاب ماند و نگذاشت در بُهبُهی جنگ، رژیم بعث عراق پیشروی جدی به خاک کشورمان داشته باشد.
ایشان به همراه سایر همکاران در هوانیروز با بالگردهای خود در همان روزهای آغازین جنگ شاهکاری را رغم زدند که علاوه بر کوبیدن مشت به دهان یاوهگوی صدام، یگانهای زرهی رژیم بعث را یکی پس از دیگری منهدم کردند. ناگفته نماند که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و رزمندههای دفاع مقدس، نیروی هوایی و هوانیروز بود که توانست در برابر ارتش تا به دندان مسلح رژیم بعث ایستادگی کنند و برای بازسازی نیروهای مردمی و زمینی زمان خرید.
به همین دلیل خبرگزاری تسنیم در نظر دارد با توجه به سالروز شهادت شهید کشوری به خصوصیات اخلاقی، ابتکارات و اقدامات این شهید بپردازد. لذا برای آشنایی بیشتر با دوستان، همرزمان و فرماندهان ایشان گفتگو کردهایم. در این قسمت گفتگویی با یکی از خلبانان هوانیروز انجام داده ایم که در مجروحیت غائله کردستان با شهید کشوری در یک کابین قرار داشتهاند. مشروح گفتگو به شرح زیر است:
* آوازخوانی شهید کشوری در کابین خلبان
سرهنگ خلبان بازنشسته علی شیخ حمیدی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم با تاکید بر اینکه بیان واقعیتها بسیار زیباتر از شعار دادن است، تصریح کرد: من با شهید کشوری علاوه بر اینکه همکار بودیم، با یکدیگر دوست صمیمی بودیم و با توجه شناختی که از ایشان دارم میگویم که شهید کشوری در قبل از انقلاب نیز بسیار انسان با ایمان و معتقدی بودند.
وی با اشاره به اینکه در دوران ستمشاهی جو حاکم بویی از دین و دیانت نداشت، افزود: شهید کشوری در دوران قبل از انقلاب با توجه به جو حاکم اهل نماز و روزه بودند و این فریضهها به صورت جدی انجام میدادند.
این دوست و همکار شهید کشوری به خصوصیات اخلاقی شهید کشوری اشاره کرد و گفت: ایشان فردی بسیار آرام بود و خیلی کم با دیگران شوخی میکرد. البته این موضوع بیانگر آن نیست که ایشان انسانی خشک و بیروحی بود. مثلاً من در اکثر موارد با ایشان با یک کابین پرواز میکردیم.-یعنی در یک هلیکوپتر بودیم- وقتی عملیات تمام میشد، به دلیل اینکه شهید کشوری بسیار خوش صدا بود از من میپرسید که تا پایگاه برسیم –آواز یا شعری-بخوانم؟ من هم از این موضوع استقبال میکردم.
* شجاعت شهید کشوری در زمان دریافت شبنامه از مسجد آیتالله جلیلی
این خلبان هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران در بخش دیگری از سخنان خود به شکلگیری انقلاب اسلامی اشاره کرد و گفت: در تابستان سال 1357 بود که شهید کشوری به دلیل زمینههای ایمانی و اعتقادی که داشت به انقلاب اسلامی نزدیک شد و به دلیل گرایشهای شخصی، اقداماتی را برای تثبیت و پیروزی انقلاب انجام میداد.
شیخحمیدی با وجود آنکه در دوران طاغوت به ما آموخته بودند که یک نظامی نباید گرایشات سیاسی داشتهباشد اما ایشان فارغ از همه این مسائل به انقلاب اسلامی دل داده بود، ادامه داد: شهید کشوری در همان دوران با شهید شیروی، شهید سهیلیان و آمندخت برای پیروزی انقلاب فعالیت میکردند و این گروه چهار نفره هم و غم خود را در این زمینه صرف میکردند.
وی با اشاره به اینکه تنها پایگاه عملیاتی هوانیروز قبل از انقلاب در کرمانشاه بود به همین دلیل ما در کنار یکدیگر بودیم، یادآورشد: در کرمانشاه مسجدی وجود داشت که امام جماعت آنجا آیتالله جلیلی بودند، به همین دلیل نام مسجد نیز جلیلی شناخته میشد، این عزیزان و شهید کشوری به مسجد رفت و آمد داشتند و شبنامه دریافت میکردند. البته این موضوع را کسی متوجه نمیشد و من به دلیل صمیمیت بیش از اندازه با شهید کشوری متوجه میشدم چراکه اگر کسی متوجه این موضوع میشد معلوم نبود چه بلایی سر ایشان بیاورد.
* هوانیروز؛ اولین یگان پای کار انقلاب
این دوست شهید کشوری، با بیان اینکه ایشان به شدت خوش تیپ بودند، از پاسخ به سئوال خبرنگار خبرگزاری تسنیم که آیا تصویری با یکدیگر دارید گفت که ما تیمی بودیم که اکثر عملیاتها بر عهده ما بود، برای همین همیشه در این تفکر بودم که شهید میشوم. لذا دوست نداشتم عکسی از من یادگاری نباشد که باعث آزار و اذیت خانوادهام شود. با وجود آنکه خیلی عکس ما میگرفتند اما هیچکدام را جمعآوری نکردم.
این خلبان هوانیروز در ادامه به پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت و با بیان اینکه هوانیروز تنها یگانی بود که از ابتدای انقلاب اسلامی پای کار انقلاب آمد، تصریح کرد: انقلاب اسلامی در 22 بهمن به پیروزی رسید که تقریباً 30 بهمنماه بود که اولین ماموریت را خودم انجام دادم. چراکه تیمسار پزشکپور را در مهاباد حزب کوموله کردستان اسیر کرده بود که طی عملیاتی ایشان را آزاد کردیم.
شیخحمیدی به فعالیتهای هوانیروز اشاره کرد و آن را در راستای تثبیت انقلاب اسلامی خواند و گفت: با وجود ماموریتهای مختلف، عمده عملیاتهای هوانیروز از 29 اسفند 1357 به دلیل غائله کردستان شروع شد. با وجود آنکه بسیاری در زمینه کردستان پای کار بودند، اما این هوانیروز بود که توانست این گروهک را سرجای خودش بنشاند.
* درگیری کردستان بسیار سختتر از دفاع مقدس بود
وی با بیان اینکه شهید کشوری، شهید شیرودی و آمندخت و بنده چهار نفری بودیم که در قضیه پاوه حضور داشتیم، خاطرنشان کرد: دکتر چمران در پاوه محاصره شده بود که ما طی عملیاتهایی توانستیم اقدامات خوبی انجام دهیم.
این دوست صمیمی شهید کشوری با گلایه به ساخت برخی از فیلمها، این فیلمها را دور از واقعیت دانست و تصریح کرد: به نظر من درگیری کردستان بسیار دشوارتر از 8 سال دفاع مقدس بود چراکه در جنگهای داخلی از موقعیت دشمن خبر نداریم. در جنگ داخلی همیشه جنگ چریکی حساب میشود که در جنگ چریکی بومیها شرکت میکنند یعنی در خانه خودش هست اما از همان جا میجنگند. برای همین تلفات هوانیروز در کرستان به مراتب بالاتر از دوران دفاع مقدس است.
این خلبان هوانیروز ادامه داد: این جنگها به دلیل اینکه با هموطن خود درحال درگیری هستی موضوع را دشوارتر میکند چراکه وقتی دست روی شاسی شلیک میرود، افکاری در ذهن خطور میکند آیا شلیک کنی یا نه! درحالیکه در قضیه دفاع مقدس این چنین نیست با جان و دل متجاوز را نابود و زمینگیر میکنی.
* ماجرای شنیدنی مجروحیت شهید کشوری در عملیات
شیخحمیدی با تاکید بر اینکه این تیم چهار نفره برای پایان دادن به غائله کردستان بسیار زحمت کشیدند، یادآور شد: خاطر هست در اردیبهشت یا خردادماه سال 59 بود که من به همراه شهید کشوری در یک پرواز باهم بودیم- در یک کابین بودیم- که دشمن تیراندازی شدیدی انجام داد و شهید کشوری را با گلوله کالیبر کوچک زدند که به دلیل خونریزی فراوان بیهوش شده بود. من ابتدا فکر کردم ایشان شهید شده برای همین سکان هلیکوپتر-کبرا- را به دست گرفتم و در اولین فرودگاه که سقز بود فرود آوردم.
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه با چه نوع سلاحی مورد هدف قرار گرفتید، تصریح کرد: ما خودمان میدیدیم که با سلاحهای سبک – که معمولاً کلاشینکف بود- ما را میزنند اما شهید کشوری را با سیمینوف – تک تیرانداز- زدند.
* شهید کشوری به دلیل آغاز جنگ مراحل درمان را رها کرد
این خلبان هوانیروز این مجروحیت شهید کشوری را باعث گران شدن (مجاز به پرواز نبود) شهید کشوری عنوان کرد و افزود: این مجروحیت باعث شده بود شهید کشوری همواره از آتل گردن –گردنبند طبی- استفاده میکرد که البته قرار بود برای معالجه به آلمان سفر کند که به دلیل آغاز جنگ این امر محقق نشد.
شیخحمیدی به آغاز حمله سراسری رژیم بعث عراق پرداخت و گفت: شهید کشوری در ابتدای دوران دفاع مقدس به دلیل آنکه نمیتوانست پرواز انجام دهد بسیار ناراحت و دل مشغول بود. حدود 10 الی 15 روز از جنگ گذشته بود کهدکتر چمران وزیر دفاع وقت به پایگاه ما آمد. شهید کشوری این وقت را مغتنم شمرد و با دکتر چمران صحبت کرد و گفت: گلوله به گردن من اصابت کرده و پزشکان میترسند که این گلوله یه نخاع من آسیب بزند. برای همین از شما میخوام که پرواز را انجام دهم که به دستور مستقیم دکتر چمران اجازه پرواز گرفت.
وی این روحیه شهید کشوری را نشأت گرفته از میهنپرستی و شجاعت ایشان دانست و گفت: هرکسی دیگری جای ایشان بود به دلیل مجروحیت و آغاز جنگ قطعاً به منزل میرفت و استراحت میکرد اما ایشان فازغ از همه چیز دل به دریا زد و درخواست پرواز کرد.
این دوست صمیمی شهید کشوری با بیان اینکه حدود دوماه پرواز شهید کشوری به خواسته خود یعنی شهادت رسید، تصریح کرد: با توجه به اینکه منطقه عملیاتی ما بسیار گسترده بود، آن را به قسمت سرپل ذهاب و ایلام تقسیم کردیم، به همین دلیل بنده و شهید کشوری – البته یک گروه قریب به 30 فروند هلیکوپتر- به ایلام رفتیم و آنجا مستقر شدیم.
* نحوه شهادت شهید کشوری
شیخحمیدی ادامه داد: در شروع جنگ هیچ طرح و برنامهای نداشتیم و فقط تلاش میکردیم که جلوی پیشروی رژیم بعث عراق را بگیریم که اولین طرح توسط سرهنگ سهرابی- که بعدها فرمانده ستاد مشترک شد- طرحریزی شد. که ارتفاعی با نام «میمک» را از بعثیها بگیریم چراکه اگر این ارتفاع در اختیار هر کشوری قرار میگرفت، میتوانست به کل منطقه مسلط شود.
وی با اشاره به اینکه شهید کشوری در این عملیات به شهادت رسید، یادآور شد: ما بین کوه میمک و مرز ایران حدود 3 الی 4 کیلومتر فاصله وجود دارد که دشت لیک نام دارد –که الان هم پالایشگاه نفتی در آن منطقه ساخته شدهاست.- که یک جنگنده سوخو7 رژیم بعث شهید کشوری را ردیابی کرده و لب مرز ایران او را نشانه میگیرد و ایشان را به شهادت میرساند.
این دوست شهید کشوری یادآور شد: بر اثر این حمله کابین خلبان رحیم پزشکی کمک خلبان شهید کشوری، جدا شد و شهید کشوری در کابین خودش کاملاً سوخت.
انتهای پیام/