سعید شیخزاده: دوبلورهایی که از ایران رفتند، اشتباه کردند!/ در فضایمجازی به دوبله و کیفیت دوبله حمله میشود+فیلم
دوبلور، بازیگر و مجری تلویزیون اعتقاد دارد دوبلورهایی که از ایران رفتند فکر میکردند بهترین اتفاقات برایشان میافتد اما سر از سریالهای ترکیهای درآوردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، هنرمندی میهمان گفتوگوی فرهنگی تسنیم شد که سنِ زیادی ندارد اما کلی خاطره به یادمان میآورد. وقتی به سفر جادویی اکبر عبدی، گالان، علی و غول جنگل، دره شاپرکها، آبادانیها، چاق و لاغر و خیلی سریالها و فیلمهای دیگر سر بزنیم، جای جای آن صدا و تصویر پسربچهای را یادآوری میکند که این روزها جوانِ برومند و کاربلدی شده است.
سعید شیخزاده را این روزها فقط بهعنوان بازیگر نمیشناسیم بلکه از معدود بچههایی بود که برای هنرنماییاش مرزی قائل نشد کنار علاقهمندی و دنبال کردنِ حرفه دوبله، اجرا را هم در این سالها بهصورت تخصصی دنبال کرد. امروز علی کوچولوی معروف، مجری مسابقه ایران و برنامه استعدادیابی "شگفتانگیزان" است.
او در جریان این گفتوگوی تصویری، درباره دوبلورهایی که از ایران رفتند، دوبلههای بیکیفیت سایتها و فضای مجازی، معضلها و مشکلات در برنامهسازی و سریالسازی، بازیگری و اجرا و خیلی موضوعات دیگر، به نکات قابل تأملی پرداخته است که خواندنی، دیدنی و شنیدنیاند.
هم به بازیگری میشناسند و هم دوبله!
مشروح این مصاحبه در ادامه از نظرتان میگذرد:
* بگذارید از اینجا شروع کنیم که سعید شیخزاده را در کوچه و خیابان به بازی در "سفر جادویی" و "چاق و لاغر" و "مأمور سوم" میشناسند و یا صدای ماندگار "هری پاتر"، "مرد عنکبوتی" و حتی یوری سریال "جومونگ"؟
همنسلیهای خودم، با سفر جادویی، چاق و لاغر و دره شاپرکها و فیلمهایی که در دوران کودکی بازی کردم و نسل جدیدتر با دوبلههای من بیشتر آشنایی دارند، همان صدای مرد عنکبوتی و هری پاتر را دنبال میکنند و بهقول شما هم برخی با جومونگ و نقش یوری.
* خودتان کدامیک از این عرصهها را بیشتر دوست دارید و حالتان را اصطلاحاً خوب میکند؛ بازیگری، دوبله، اجرا؟
خیلی شبیه به هماند؛ بازیگری، دوبله و اجرا در یک قالبند. نمیتوانیم بگوییم که من کارهای متفاوت از هم، ارائه میدهم، اینها همه کارهاییاند که از هم دور نیستند و بسیاری در دنیا، بازیگرند و صداپیشگی هم میکنند. بازیگر است و اجرا میکند یا مجری که بازیگر میشود، همه اینها پایهشان، بازیگری، آموزش بازیگری و درونمایه اصلیاش تئاتر است.
بازیگران ما پایهای کار نمیکنند/ به ریشهدارها نگاه کنید!
* چرا برخی از بازیگران ما با توجه به اشاره شما، در حالی که باید توانمندی اجرا و حتی دوبله را هم داشته باشند در بحث اجرا موفق نبودند. بهتعبیر مرحوم چنگیز جلیلوند بههنگام دوبله فیلمهای سینمایی ایرانی بهجای خودش هم نتوانستند حرفهای و تخصصی صحبت کنند، دلیلش چیست؟
اشکالی که در بازیگرهای سینما و تلویزیونمان وجود دارد این است که بسیاری از بازیگرانمان پایهای کار نکردند. آموزش بازیگری را در آموزشگاهها دیدهاند و بلافاصله جلوی دوربین فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی قرار گرفتند، این طوری نیست!! اگر به بازیگران ریشهدارمان نگاه کنید همه آنها صداهای خوبی دارند؛ صدای خوب مسئله نیست اشتباه برداشت نشود، صدای خوب قطعاً اولویت نیست، خوب حرف زدن اولویت است.
در تئاتر این صدا پخته میشود و بازیگر دیالوگها و حسهای مختلف را تجربه میکند، برای اینکه صدای بازیگر به تماشاگران برسد مجبور است درجه صداییاش را بالا ببرد؛ فراز و فرودها دستِ هنرمند میآید، کجا باید داد بزند، در کجای نمایش آرام باشد، به همین خاطر شما ببینید اکثر بازیگران تئاتری ما خوب حرف میزنند و خیلی هم عالیاند اما بازیگرانی که این تجربیات را ندارند و آموزش ندیدند مسلماً صدای خوب و فن بیان خوبی هم ندارند.
حتماً خوشگلند!
* چرا اسپانسرها بیشتر سراغ همین نوع بازیگران میروند؟
(با خنده) حتماً خوشگلند!
چرا فکر میکنند دوبلور میشوند؟
* من میدانم که نام اکبر منانی برای شما خیلی نام مقدسی است. اکبر منانی بهعنوان یکی از صداهای ماندگار تلویزیون اعتقاد دارد خوب حرف زدن مهم است و دوبلور باید بتواند خوب تیپ بگیرد، اتفاقی که امروز جوانان تازهوارد کمتر به آن توجه میکنند، حتی مرحوم حسین عرفانی را مثال زدند که در سریال "مدیرکل" جای چندین نفر حرف میزدند و تیپ میگرفتند...
نکته درستی است که به تیپسازی در دوبله خیلی سرسری نگاه میشود. برای رسیدن به تیپسازی، باید دوره طولانی طی شود تا دوبلور به تیپسازی درستی برسد یعنی در واقع همین طوری فرد صدایش را تغییر بدهد، تیپسازی نکرده است! همه میتوانند صدایشان را تغییر بدهند اما در اصل قضیه دچار اشکالیم. کسانی که علاقهمند دوبلهاند صرفاً با تغییر صدا نمیتوانند خودشان را دوبلور بنامند، دوبلوری اینطور نیست! در وهله اول دوبلور باید بتواند صدای خودش را پیدا کند؛ پیدا کردن صدای خود، کار بسیار سختی است که در جهان همواره دچار چالش بوده است.
دوبلور باید بتواند صدای خودش را پیدا کند؛ چون وقتی صحبت میکنیم در گوش و ذهنمان، یک حسّ و درکی از صدایمان داریم و وقتی صدایمان ضبط میشود فرکانسهایی که میشنویم با تعریفی که دیگران از صدای ما دارند متفاوت است. باید کار کنیم و به جایی برسیم که صدای خودمان برای خودمان قابل تحمل باشد.
صدایم را پیدا کردم!
* شما چهزمانی توانستید صدای خودتان را پیدا کنید؟
خیلی طول کشید این اتفاق بیفتد. از دوران کودکی کار دوبله میکردم، باورتان نمیشود سه چهار سال است کمکم با صدای خودم کنار آمدم و صدایم برای خودم آشنا شده است. کار گویندگی و دوبلوری، کار آسانی نیست و باید علاقهمند به این عرصه برای این کار وقت بگذارد.
سعید شیخزاده از بازیگری تا دوبله
* زمانی که در عرصه بازیگری میدرخشیدید مثلاً با سفر جادویی اکبر عبدی، آن موقع در ذهنتان بود بازیگری را ادامه دهید و یا روی حرفههای دیگری همچون دوبله و اجرا متمرکز شوید؟
بههرحال با بازیگری شروع کردم و رفتهرفته به دوبله علاقهمند شدم، حالا چطور این علاقهمندی ایجاد شد؟ با فیلم خارجی حرف زدن دلباخته دوبله نشدم بلکه همهچیز با دوبله فیلم ایرانی آغاز شد. آن موقع همه فیلمهایی که ساخته میشد بهدلیل نداشتن امکانات صدا سرِ صحنه، باید دوبله میشد، البته از این جهت ساختن فیلم سادهتر بود و هر اتفاقی میافتاد فیلمبرداری قطع نمیشد. مجبور بودم بهجای خودم در فیلمها صحبت کنم، به همین خاطر با دوبله آشنا شدم. کمکم دیدم چقدر کار وزین و جذابی است؛ البته همهچیز در اول راه راحت بهنظر میرسد اما وقتی کنار دوبلورهای حرفهای بنشینی تازه متوجه میشوی چقدر مسیر طولانی پیشِرو وجود دارد.
فریادهای والیزاده را دوست دارم
* صدای کدام دوبلور شما را به دوبله علاقهمند کرد؟ الگویی در این زمینه داشتید؟
مسلماً صداهای مورد علاقهام سعید مظفری و منوچهر والیزاده است که هر بار میشنوم حالم خوب میشود و از تکنیکهای این بزرگان به عنوان الگو استفاده میکنم. در اجرای گویندگی خانم زهره شکوفنده، منوچهر اسماعیلی و مرحوم جلیلوند و عرفانی فوقالعادهاند. اکبر منانی در دوبله بینظیر است و خیلیهای دیگر، نامشان را نیاوردم ناراحت نشوند.
الگوها و صداهای بینظیر
* آیا بهجای صدای دوبلور پیشکسوتی هم صحبت کردید؟
تقلید نه! اما همذاتپنداری و آموختن از آنها چرا. مثلاً دوبلور برای حرفهای شدن باید نزد پیشکسوتهای این عرصه بنشیند و درس بیاموزد. تکنیکها را بیاموزد؛ مثلاً در فریادزدن و یا هیجانیکردن دیالوگها منوچهر والیزاده الگوی من بوده است. کارهای استاد را میدیدم و فوقالعاده اجرا میکند. این درسی است که نمیتوانید در دانشگاه تعلیم ببینید؛ باید در کنار این اساتید قرار بگیرید و ببینید فراز و فرود کجا باید استفاده کرد و تکنیکهای گویندگی و دوبلوری چیست.
من با همه این حرفها مخالفم
* خیلیها در دوبله میگویند مشکل مالی و معیشتی داریم، خیلیهایشان میگویند سطح دوبله نسبت به گذشته پایین آمده، خیلیها میگویند آدمهای تازه وارد با پارتی، رانت و مافیا وارد عرصه دوبله میشوند و خیلیهایشان هم از دوبلههای زیرزمینی گلایه دارند...
من به طورکل با همه این حرفها مخالفم. جا برای همه هست و همه باید تلاش کنند کاری که دوست دارند بکنند. پارتی و این جریانات برنمیدارد. وقتی من نتوانم دوبله کنم و توانایی اجرا نداشته باشم پارتی هم راهی به جایی نمیبرد. هرکسی میتواند هنرش را ارائه بدهد اما امیدوارم با اصول حسابی باشد و کاری نکنیم که به هنر ضربه بزنیم. لیاقت مردم ما این است بهترینها را بشنوند و ببینند.
الان دورانِ طلایی دوبله است
* یک کاری کنیم آن کوچکترها و تازهواردها طوری پرورش پیدا کنند دوران طلایی تلویزیون را تکرار کنند یا استمرار ببخشند، بهنظرتان این اتفاق الآن میافتد؟
قطعاً. الان حال و احوال دوبله خیلی خوب است. دوستانی که الان در این نسل کار میکنند آن دورهای که باید میگذراندند از حالت آماتوری به حرفهای رسیدند و الان همه بچهها صداهایشان جا افتاده و مشخص است چه نقشهایی را بگویند. از قضا به شما بگویم دوره طلایی الان است. ما الان دوره طلایی داریم اما نگرانی برای آینده داریم و دلیلش این است پایه صحبت کردن در مدارس و خانوادههایمان، اشتباه است و این نگرانی را برای آینده بوجود میآورد.
چون اصولاً آدمها چیزی که از پدر و مادرهایشان و معلمهایشان میشنوند را در آینده استفاده میکنند. وقتی شما در جامعهای میبینید که تکنیک کلام و نوع صحبت کردن تغییر میکند از واژههای خیلی سطح پایین بهره میبرند.
نگذارند کیفیت فدای بیزینس شود
* در دوبلههای سایتها و فضایمجازی سطح و شأن دوبله را با امکانات نازل و رفتار دستِ چندم پایین آوردند و به قولی ذائقه مردم را نسبت به این هنر پایین آوردند...
مسئله بیزنس جریانی است که به خیلی چیزها ضربه زده است. ما اگر مسئول داشه باشیم اگر کسی سایتی میزند که کلی درآمد از آنجا دارد و پول کسب میکند. مسئولی باید نظارت کند تا کیفیت فدای این بیزینسها و نگاههای تجاری نشود. خدا را شکر، مردم ما کاملاً مسلط شدند و خوب را از بد تشخیص میدهند و هرچیز بیکیفیتی را نمیخرند.
دوبلورهایی که از ایران رفتند، اشتباه کردند!
* چرا برخی از دوبلورهای ما به شبکه های ماهوارهای خصوصاً جِم رفتند و احساس کردند آنجا میتوانند موفقتر باشند؟
اشتباه کردند. هنر ایرانی در ایران اجرا میشود. اگر دقت کنید این همه سال هنرمندان خوبی داریم آن سوی مرز کار میکنند اما هیچ وقت به چشم نیامدند. آن سوی مرزها شاید چند نفر حمایت کنند اما افکار خوشان را تحمیل میکنند. کارگردانان درجه یکی که وقتی فیلم میساختند برای جشنواره، مخاطبین صف میبستند تا این فیلمها را ببینند؛ الان از ایران رفتند اصولاً فیلمهایشان را حتی اهل فن هم آنطور که باید و شاید دنبال نمیکنند.
سر از سریالهای ترکیهای درآوردند
این عزیزان هم فکر کردند بروند آنجا همهچیز برایشان گلستان میشود، میروند جای هنرپیشههای درجهیک حرف میزنند منتها سر از سریالهای ترکیهای درآوردند حتی متأسفانه از نظر مالی و تشکیلاتی هم با آنها خوب رفتار نشد.
ایرادی هم از همکاران خودم میگیرم هرجا میروند میگویند پول دوبله کم است و مشکل معیشتی دارند. فکر کردند اگر این حرفها را بزنند به آنها پول میدهند. این طوری نیست دوبلورها زندگی خوبی دارند. به هر حال دستمزدشان را خودشان مشخص میکنند کم بگیرند مقصرشان خودشاناند.
وضعیت دوبلورها خوب است
* دوبلوری هم بوده گفته که در تلویزیون به ما چایی هم نمیدهند...
این حرفها نیست از من بپرسید، حالا اینطور هم نباشد که همه کارهایشان از فردا تعطیل کنند و همه بخواهند به دوبله بیایند. میگویند "دوبله درهایش را بسته است"، اینطور نیست! سازمان صداوسیما هر سال فراخوانی برای دوبلورها دارد، یک نمونه صدا میفرستند، صداها شنیده میشود اگر دیدند مناسب این کار است روزی میگذارند از همه تست میگیرند، بعد آنجا کارشناسان قدیمی ما نظر میدهند خوبند یا خوب نیستند. صداوسیما برای اینها دوره آموزشی درنظر میگیرد، آموزش میبینند خوبهای آنها جذب میشوند.
چرا ما سریال ترکیببین شدهایم؟
* موضوعی که بسیاری مورد انتقاد قرار میدهند و حتی بعضاً دوبلورها به آن اشاره دارند بحث سریالهای خارجی باکیفیت و متنوع است، چرا آنقدر تلویزیون اصرارِ به دوبله سریالهای کرهای و ترکیهای دارد، آیا مثل قبل این فیلمها خریداری میشوند؟
باور کنید همه این فیلمها خریداری و دوبله میشود اما مشکل اساسی داریم و نمیدانم ریشهاش در کجاست، سلیقه بیننده ما پایین آمده است. سریال درجهیک دنیا که همهجای دنیا سروصدا کرده است برای او آماده میکنیم نگاه نمیکند و زیر همان سریال کامنت میگذارد "چرا آن سریال کرهای دستهچندم را پخش نمیکنید؟"، ما که بهترین خوراک را میدهیم چرا دنبال کار سطح پایین هستید؟ نمیدانم ریشه این مسئله از کجاست، چرا ما سریال ترکیببین شدهایم، البته کره و ترکیه سینمای خوبی دارند اما در سریالها سوژههای دستهپایین را انتخاب میکنند.
داستانهایی که به خیانت میرسند
* آیا مقصر پایین آوردن این ذائقهها خودمان نیستیم که ـ در سریالهای تلویزیونی هم کموبیش اما ـ در سریالهای خانگی بیشتر بهسمت سریالهایی با شکل و شمایلِ ترکیهای رفتهایم؟
مشکل همینجاست که نمیدانم چرا این سوژههای دمدستی برای ما دغدغه شدهاند، داستانهایی که به خیانت میرسند و نمیدانم چرا این خیانتهای سریالی آنقدر مهماند که از سوژههای دیگر غافل شدهایم.
ماجرای کنارگذاشتن بازیگری
* زمانی تلویزیون خیلی کارهای متفاوت ارائه میداد اما امروز به اینجا رسیدهایم؛ بازیگران تکراری و قصههای تکراری؟
فکر میکنید برای چه بازیگری را کنار گذاشتم، بازیگری کنید عصبی میشوید و نمیتوانید زندگی کنید. من واقعاً دلم برای خیلی از بازیگران توانمندمان میسوزد؛ خوبند اما نیستند، افسرده شدهاند! مردم مینویسند این بازیگران که حالشان خوب است، بازیگران چهکسانیاند؟ همین 10، 15 نفر! 2000 بازیگر داریم. بازیگران تئاتر ما کجایند؟ الآن یک سال کسی سراغ آنها را نمیگیرد، کرونا یک سال بیکارشان کرد و کسی سراغی از آنها نمیگیرد، یک سال بیکارند، واقعاً زندگی یک بازیگر در ایران فاجعه است.
در سینما پولشان را از بازیگران تازهوارد درمیآورند
* مشکل از کجاست؟ مشکل از آن تهیهکنندههای یکبارمصرفی است که فقط به سود خودشان میاندیشند و یا مدیری است که اصلاً به ترکیب بازیگران تکراری توجه ندارد؟
باور کنید نمیدانم مقصر کیست اما میدانم این مسئله هست، من نمیتوانم بگویم مثلاً مافیا دارند یا نه! در سینما که قطعاً وجود دارد یکسری گروه محدود فقط میتوانند کار کنند. الآن در سینما قطعی میگویم که خیلیها خرج فیلمهایشان را از بازیگران جدید درمیآورند اما در تلویزیون را قبول ندارم چون خودش روی انتخاب بازیگران نظارت دارد.
مسعود کرامتی میگفت "بدترین کار دنیا کارگردانی سینما است"
* پس چرا در همین تلویزیون این بازیگران تکراری زیاد دیده میشوند؟
کارگردان میگوید "این نقش به این بازیگر میخورد."، اما در سینما حال و روز بدتری وجود دارد تهیهکننده سرمایهگذار پیدا میکند و بخشی را میگیرد و بعد دو سه بازیگر را میآورد به آنها میگویند "چقدر میدهید این نقش را به شما بفروشیم؟" و فیلم از این طریق تولید میشود.
صحبتی دیدم از مسعود کرامتی کارگردان سینما که میگفت "بدترین کار دنیا کارگردانی سینما است؛ چرا که دستفروشی میکند نقش را میفروشد و باید هوای سرمایهدار را هم داشته باشد."، چرا فیلمهای خوب سینما به 3 درصد رسیدهاند؟ شغل من فیلم دیدن و فیلم دوبله کردن است. سینمای ما سه درصد فیلم خوب دارد و 97 درصد اصلاً استاندارد و قابل پخش در دنیا نیست.
چرا نیروی خوب کم بهسراغ دوبله میآیند؟
* چقدر این تکرارشدن آدمها در دوبله وجود دارد؟
ما در دوبله چون تعداد کمی داریم بهاندازه بازیگران نیستند؛ در مجموع تعدادشان به 100 نفر هم نمیرسد. در طول ماه چیزی در حدود 150 فیلم و سریال دوبله میشود تقسیم کنید این اتفاق میافتد. نیروی خوب خیلی سخت به دوبله اضافه میشود این اشکالی است که هنوز به پاسخش نرسیدهایم؛ چرا نیروهای خوب کم بهسراغ دوبله میآیند؟
مرد عنکبوتی را دوست دارم
* کدام از دوبلههای خودتان را بیشتر از همه دوست دارید؟
مرد عنکبوتی. من عاشق مرد عنکبوتیام؛ بهنظرم اصلاً قهرمان یعنی مرد عنکبوتی.
کودکشناسان در تلویزیون نیستند
* شما چون کار کودک در کارنامهتان دارید میپرسم؛ چرا واقعاً قهرمان خودمان را به کودکانمان معرفی نمیکنیم؟
ما فکر میکنیم استانداردیم. چند نفر از کسانی که در حوزه کودک کار میکنند کودکشناساند و ادبیات کودک را خواندند از زمانی که بازنشسته شدند و یا رفتند دنیای کودک در تلویزیون با آسیبهای شدیدی روبهرو بوده است، از جمله شیرین جاهد، خانم برومند و ایرج طهماسب و خیلیهای دیگر؛ کسانی که کودک و ادبیات و دنیای کودک را میشناختند.
در حق شگفتانگیزان ظلم شد
* شگفتانگیزان را کار میکنید، گفتوگوهای شما آگاهانهتر است؛ از این برنامه استعدادیابی بگویید.
در حق این برنامه خیلی ظلم شد، بهخاطر شگفتانگیزان رفتم تا جایی که بتوانم راحت و صمیمانه با بچهها گفتوگو کنم، واقعاً این کار سخت است، چون بچههای ایرانی جلوی دوربین خجالت میکشند و سخت به حرف میآیند، این اتفاق در بزرگسالان هم وجود دارد. من دقیقاً از مجری خارجی بهنام "استیون هاروی" تقلید میکنم تا این گفتوگوها جذاب و دلچسب جلو بروند.
ناراحتم که به بچهها اهمیت نمیدهیم چون پولساز نیستند. ما هدفمان در شگفتانگیزان این است که همه مردم چه در مناطق محروم و چه در مناطق دیگر بدانند بچهها میتوانند شگفتانگیز باشند و در آینده برای این مرز و بوم افتخارآفرینی کنند.
کار بدِ برخی از دوبلورها/ کودک را نمیشناسند
* انیمیشنهای خارجی روی آنتن میروند که با وجود بازنویسیهای متعدد اما باز با فرهنگِ این مخاطب سنخیت ندارد یا برنامههایی که بیشتر برای بزرگسالان است تا کودکان؟
متأسفانه کار بدی در برخی از دوبلهها پیش آمد البته از سمت دوبلورهای حرفهای نبود و خیلی هم استقبال شد، شوخیهای بزرگسالانهای که در انیمیشنهای کودکان قرار گرفت که خیلی از جهت تربیتی برای کودکان مناسب نیست، یا بهتعبیر شما در تلویزیون برنامههایی که بیشتر برای بزرگسالان کاربرد دارد اما به نام کودک روی آنتن میرود. متأسفانه بچهها را بزرگسالانه میبینیم و انگار آنها باید در دنیای بزرگترها زندگی کنند، چون متأسفانه مدیران و دستاندرکاران امر شناخت کافی نسبت به کودک ندارند.
ماجرای مسابقه ایران و بازگشت به بازیگری
* از حضورتان در مسابقه ایران بگویید.
مسابقه ایران خیلی مسابقه شرافتمندی است، در مورد کپی شدن هم بدانید که ما در این مسابقه همه کار میکنیم تا ایران معرفی شود، به همین خاطر باید جنس داخل این مسابقه از اجرا تا شرکتکنندهها و حرفهایشان خیلی ایران و خودمانی باشد.
* سراغ بازیگری میروید؟
الآن اصلاً به بازیگری فکر نمیکنم اما میدانم در آینده باز وسوسه میشوم بازیگری کنم.
انتهای پیام/+