افتخارات لشکر ۴۱ ثارالله به روایت سردار سلیمانی
در خاطرات شفاهی شهید قاسم سلیمانی آمده است: ۵ تا از این عملیات هایی که داشتیم پایان بخش تهاجم و اشغال کشور ما بودند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سپهبد شهید قاسم سلیمانی در دوران 8 سال دفاع مقدس فرماندهی لشکر 41 ثارالله را بهعهده داشت که متشکل از رزمندگان کرمان بود. لشکر 41 ثارالله در سال 1359 در قالب یک گردان از نیروهای سپاه پاسداران استان کرمان شکل گرفت، سال 1360 به تیپ ارتقا پیدا کرد و از سال 1361 با گسترش سازمان آن به 3 تیپ و یک گردان زرهی، بهعنوان لشکر 41 ثارالله به فعالیت ادامه داد.
در سال 1386 در پی شکلگیری سپاههای استانی، نام آن به سپاه ثارالله استان کرمان تغییر پیدا کرد. لشکر 41 ثارالله در طول 8 سال دفاع مقدس در عملیاتهای مختلفی نظیر نصر4، کربلای1، کربلای4، کربلای5، بدر، خیبر، والفجر یک، والفجر3، والفجر4، رمضان، بیتالمقدس و بیتالمقدس7، فتحالمبین و طریقالقدس حضور داشت.
شهید قاسم سلیمانی با سرداران آن خو گرفته بود و بارها با خبر شهادتشان غمگین از خدا طلب شهادت میکرد. قسمتی از خاطرات شفاهی حاج قاسم درباره افتخارات لشکر 41 ثارالله به روایت «ذوالفقار» در ادامه میآید:
همه 12 یا 13 عملیات مهمی که داشتیم، از ویژگیهای خاص برخوردار بودند. پنج تا از این عملیات ها پایان بخش تهاجم و اشغال کشور ما بودند. این ها تقریباً بر همه اراضی اشغالی ما پایان دادند. در همه این پنج عملیات بزرگ، استان کرمان در قالب لشکر 41 ثارالله پیشتاز بود. در عملیاتهایی که تعقیب دشمن بود، کرمان پیشتاز بود. در جلوههای برجسته ای که افتخار ملی شد، این جلوهها در جمع رزمندگان کرمانی بالا بود.
ما افتخار میکنیم که «شهید شهسواری» مال ما بود. شهسواری که با دستهای بسته در محاصره دشمن فریاد میزد: «مرگ بر صدام ضد اسلام!» این خیلی ارزش دارد و قابل قیمتگذاری نیست. کرمانیها افتخار میکنند که شخصیتی مثل «شهید قاسم میرحسینی» نه قائم مقام لشکر شان که فرمانده واقعی لشکرشان بود. ما افتخار میکنیم میرحسینی مال ما بود. انسانی که به تنهایی یک لشکر بود. در جنگ بعضی وقتها جنازهها و مجروحین و زندهها آنقدر در هم تنیده بود که قابل تفکیک نبود. وقتی در تنگنای جنگ صدای میرحسینی شنیده می شد، مثل این بود که یک لشکر وارد میشد.
افتخار میکنیم که «شهید حسین عالی» مال ماست. او نوجوان بود. افتخار میکنیم که «شهید علی حاجبی» مال ماست. جلوه زیبای ارزشمندی که در خلوص بی همتا بود و در هیچ شبی نافله شبش ترک نمیشد. طوری که امروز قبرش امامزاده شهر ماست. کرمانیها افتخار میکنند به شهید حاجبی که حرارت حقیقی معنوی لشکر ثارالله بوده از هرمزگان. کرمانیها افتخار میکنند به «شهید فرخی» از بندرعباس بود و وقتی خون از بدنش جاری شد روی قایق ایستاد و به من گفت: «حقم را ادا کردم.» افتخار میکنیم به «شهید مغفوری» که در حفظ بیتالمال کوشا بود. موقع وضع حمل همسرش برای انتقال از موتورسیکلت سپاه استفاده نکرد.
افتخار میکنیم که «شهید حسین یوسف الهی» مال ماست. او که عارف بود و مدعی شد حضرت فاطمه سلام الله علیها پیروزی والفجر8 را به او بشارت داده بود. افتخار میکنیم که «شهید مشایخی» مال ماست و در شب خوف کربلای 5 گفت: «چراغها را روشن کنید تا در روشنایی حرف بزنم.» گفت: «برادران! اگر من خواستم عقبنشینی کنم، من را با تیر بزنید.» ما افتخار میکنیم به «حاج علی محمدی» افتخار میکنیم جمع عظیمی از آن 23 نفری که دشمن را به سخره گرفتند، مال ما بودند.
ما افتخار میکنیم به «شهید عظیمی»؛ آن عارفی که دعای او دلها را میسوزاند. ما افتخار میکنیم به «شیخ شیرازی» که شهید ماست. ما افتخارات بزرگی داریم. افتخار میکنیم داشتیم جوانانی را که عمر خودشان را در انتظار و در کمین رسیدن به محبوب گذر کردند مثل «شهید بادپا»، «شهید جمالی» و «شهید اللهدادی» که پس از 25 سال خود را به قافله شهدا رساندند. افتخار می کنیم به بی بی سکینه که جز یک فرزند هیچ قومی نداشت و ندارد. او مادر شهید ماست.
ما افتخار میکنیم «شهید عباس ماریچی» مال ماست که پدر او از فقر فرار کرد. افتخار می کنیم پیرمرد 70 ساله «شمس الدینی» غواص لشکر ماست. ما افتخار میکنیم به مادران شهید. افتخار میکنیم به تاجیک که از روی پل کانال ماهیگیری در حال عبور بود، در یک فاصله 1000 متری از گردان 300 نفری او 100 نفر شهید شدند و او کمر خم نکرد و همچنان ایستاده میدوید و خود را به طرف دیگر کانال رساند. اینها افتخارات شهر ماست. افتخارات ابدی کرمان ماست.
انتهای پیام/