از ماست که بر ماست/ سکوت، پاسخ صنف به تعطیلیهای کتابفروشان
تعطیلی کتابفروشان سومین هفته متوالی خود را سپری میکند و در این میان برخی از انفعال نهادهای صنفی نشر گلایه میکنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، بحران تعطیلی کتابفروشیهای کشور در حالی سومین هفته متوالی خود را تجربه میکند که با وجود گذراندن دومین فصل از این تعطیلیها در دوران پاندمی کرونا، هنوز هیچ یک از نهادهای دولتی و صنفی تصویری روشن از آینده این صنعت برای خود متصور نبوده و در عین حال به نقش خود در این راستا تأکید میکنند.
تعطیلی کتابفروشی در کشور ما که عمده سیستم آن بر پایه مناسبات سنتی پایهگذاری شده منجر به تعطیلی چرخهای از مشاغل دیگر نیز میشود، که تبعات بعضاً جبران ناپذیری را در کوتاه مدت و بلند مدت با خود به همراه دارد، با این همه هیچ گونه مسکنی کوتاه مدت یا بلند مدتی برای درمان این پدیده در نظر گرفته نشده است. طرحهای فروش فصلی کتاب که به باور برخی از کتابفروشان جندان تاثیری هم در کسب و کار آنها ندارد، در سال جاری در وزارت ارشاد متوقف مانده و مدتهاست خبری از دیگر خرید حمایتی کتاب نیست.
از سوی دیگر وضعیت کاغذ به قدری وخیم شده است که مقامات دست به دامان مصاحبههای دیرهنگام شدهاند، اما نکته قابل تأمل در این زمینه سکوت و انفعال عجیب اصناف نشر به ویژه تشکلهای صنفی ناشران و کتابفروشان در تشریح ابعاد این اتفاق و استمداد کمک و راه حل برای انجام آن است، به نظر میرسد آنقدر که موضوعاتی مانند بیمه و معافیت از آن و یا مالیات و معافیت از آن برای تشکلهای صنفی نشر اهمیت دارد، اقتصاد نشر و سرپا ماندن بنگاه های کوچک و بزرگ کتابفروشی و نشر برای این تشکلها قابل توجه نیست، به ویژه اینکه در چنین شرایطی گاه اظهارنظرها و حتی مصاحبههایی که تنها به وضع موجود و تبعات ناشی از آن که دیگر هر کتابفروش و ناشر آن را حفظ است، نپردازد، بلکه کمک فکری به ناشران برای حیات در این شرایط نیز داشته باشد، از سوی اصناف نیز قابل قبول است.
روی سخن نگارنده متوجه هیچ اتحادیه یا تشکلی به تنهایی نیست؛ بلکه این سؤال از همه اصناف نشر در سراسر کشور وجود دارد که صنفی که از توانایی عملیاتی برای تأثیرگذاری در نهادهای تصمیم گیرنده و سیاستگذار در حوزه نشر برخوردار نیست و نمیتواند در بزنگاههای اینچنینی با آیندهنگری و برنامهریزی نیازها و خواستههای به حق اعضای خویش را تامین و به مرحله اجرا برساند، اساسا چه کارکرد دیگری دارد و برای چه ایجاد شده است؟ در بحران کنونی هیئت مدیرههای اتحادیههای سراسر کشور به عنوان نمایندگان صنف مشغول چه کاری هستند؟ و این کارشان قرار است منجر به چه جیزی شود؟ مهمتر از همه اینکه اگر به هر دلیل این وضعیت تکرار شود از الان چه فکری کردهاند؟ این سوال را باید از وزارت ارشاد و معاونت فرهنگی نیز پرسید که چرا همیشه دقیقه آخر به فکر مطالبات میافتید؟ اگر قرار است همه چیز را خود ناشران و کتابفروشان حل کنند نقش صنف در این میان چیست؟
تجربه فعالیت اتحادیههای صنفی نشر در سالهای اخیر در برخی موضوعات از جمله معافیت مالیاتی ناشران و کتابفروشان، مبارزه با قاچجاق کتاب و ... نشان داده هر زمان صنف تمام قد به میدان آمده ناممکنها را ممکن کرده است پس چگونه است که حالا ترجیح داده سکوت را انتخاب کند؟
مگر اتحادیههای صنفی مشابه همچون چاپ نتوانستند دولت را نسبت به لزوم فعالیت صنف متبوع خود در ایام تعطیلیهای کرونا متقاعد کنند؟ پس چگونه است که دست نشر خالی است؟
صنعت نشر در سالهای اخیر با وجود همه تجربههای تلخ و شیرینش از فروش مجازی، چرا هنوز به یک سیستم متمرکز و مشخص در فروش مجازی دست پیدا نکرده تا ناشران در این بحرانهال بتوانند از آن استفاده روزافزون داشته باشند؟ چرا هنوز بعد از سالها از ورود تکنولوژیهای مجازی نشر ما به شکل سنتی اداره میشود و از فرصتهای پیش رو استفاده نمیشود؟
این ها سوالاتی است که پاسخ به هر کدام از آنها میتواند مسیری را پیش پای آینده صنعت نشر ایران باز کند.
انتهای پیام/