روایتی از قساوت بعثیها در برخورد با اسرای روزهدار
یادم میآید روزهایی که برادران روزهدار بعد از ظهرها از شدت گرما بدنهایشان را بر زمین نمدار آسایشگاه میچسباندند تا شاید عطش آنها کمتر شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، تاریخ و فرهنگ دفاع مقدس، مملو از اتفاقها و رویدادهایی است که ثبت و ضبط تک تک آنها به زمان طولانی و اراده استوار نیازمند است. وقایع اسارت رزمندگان در بازداشتگاههای عراق، و آزار و اذیتهای دشمن، مقطع مهمی از این دوره تاریخی و با اهمیت را تشکیل میدهد. جالبتر این که بخشی از این اتفاقها در ایام ماه مبارک رمضان بوده است. در این قسمت به خاطرات ارسلان ساجدی سابق از اردوگاههای بعثی میپردازیم.
اولین ماه مبارک رمضان در اسارت آغاز شده بود با هوایی بسیار گرم و طاقت فرسا. نه خبری از آب خنک در سحر و افطار بود و نه وسیله خنککنندهای برای روزهای گرم ماه رمضان وجود داشت. باید آفتاب داغ و گرمای شدید را با زبان تشنه و شکم گرسنه تحمل کرد. چند روزی از ماه رمضان به این ترتیب گذشت بعد از آن اسرا از فرمانده عراقی خواستند به خاطر ماه رمضان غذای ظهر را نصف کنند، نصفش را سحر و نصفش را افطار بدهند و اگر ممکن است، چند قالب هم یخ بیاورند. فرمانده عراقی چیزی نگفت و رفت.
یادم میآید روزهایی که برادران روزهدار بعد از ظهرها از شدت گرما بدنهایشان را بر روی زمین نمدار آسایشگاه میچسباندند تا شاید عطش آنها کمتر شود، بعد از نماز مغرب بود که بعثیها آمدند و گفتند 10 نفر بیایند برای گرفتن غذا. مدتی طول کشید اما از غذا خبری نشد. یک دفعه متوجه شدیم که آن نامردها به جای دادن غذا، آن 10 نفر را برده و در گل قرار داده و داخل گوش و دهان آنها را لجن کردهاند. وقتی برادران را با آن وضع به آسایشگاه برگرداندند، سربازها در حالی که میخندیدند، گفتند: همه غذاها را اینها خوردهاند! اگر کس دیگری هم هوس غذا خوردن کرده خبر بدهد!
با وجود این ، ماه رمضان با تمام مشکلات سپری شد.
منبع: پیام آزادگان
انتهای پیام/