کروئلا بچه شری که به زیبایی انتقام میگیرد
کروئلا در مضمون انتقامگیری قهرمانانه یک شخصیت خاکستری از یک شخصیت سیاه به خوبی عمل کرده و در این نما یک قدم نسبت به دیگر فیلمهای جهان رو به جلو رفته است؛ کروئلا ظاهری شرور دارد اما قهرمانی انتقامجوست.
خبرگزاری تسنیم/ محمدباقر صنیعیمنش: فیلم کروئلا یک فیلم سرگرمکننده محض و با تم و فضای جذابتر و مدرنتری است که میتواند هم مخاطبین بزرگسال و قدیمی که با حس و حال فیلمهای سالهای دور ارتباط برقرار میکردند و هم مخاطبین امروز و جوانتر سینما را با خود همراه کند.
مخاطبین قدیمی را برای اینکه زمان و فضای کلی فیلم قدیمی است و امروزیها را برای لحن و فانتزی جذابش. فیلمنامه فیلم تقریباً کمترین حفره را دارد و توانسته یک فیلم دو ساعت و نیمه دیدنی را تولید کند. فیلمهای بازسازی شده دیزنی از کارتونهای قدیمی که یا همان فیلم را بازسازی کرده و یا سرگذشت شخصیتهای فیلم را ساختهاند، همگی نتوانستند موفق باشند و برخی از آنان مانند شیرشاه یا کتاب جنگل آنطور که انتظار میرفت نتوانستند نظر منتقدین را جلب کند و نمره خوبی را چه در متاکریک یا راتن تومیتوز کسب کنند. علت هم مشخص بود، داستان و طراحی شخصیتهای فیلمها عموماً خستهکننده و فقدان مؤلفههای جدید برای میخکوب کردن مخاطب را داشتند. اما کروئلا توانسته از این آسیبها در امان بماند و سرانجام هم در گیشه موفق شود و هم نظر منتقدین را جلب کند.
کروئلا در لباسی مبدل وارد مهمانی بارونس میشود تا مهمانی را بهم بزند
کروئلا در مضمون انتقامگیری یک شخصیت خاکستری از یک شخصیت سیاه به خوبی عمل کرده است و در این نما یک قدم نسبت به دیگر فیلمهای سینمای جهان رو به جلو رفته است. بیشتر انتقامهای سینمایی دنیا، قهرمانی سفید در مقابل بدمنی سیاه مانند بتمن دارد اما در این فیلم قهرمان فیلم خاکستری است و ترکیب موی سفید و سیاه او این مفهوم را بیان میکند. البته تمایز رنگ سیاه و سفید موهای کروئلا برای اینکه دو شخصیتی بودن او را بیان کند درست است اما خروجی و ترکیب نهایی او نه سیاه و نه سفید است. قهرمانی مانند همه مردم دنیا که اشتباهاتی دارند و گذشته و امروز و فردای سیاه و سفید. این انتخاب شخصیت برای مخاطبین امروز باورپذیر و قابل درک است.
انتخاب کروئلا برای انتقام نتیجه خاصی دارد: برای نابودی سیاهی باید شر بود اما نه الزاماً شرارت محض و سیاهی و تباهی. بلکه باید خاکستری بود و مسیری را آگاهانه انتخاب کرد که شر اصلی و گناهکار حقیقی به دست قانون و به سزای عملش برسد.
بارونس مادر حقیقی کروئلا و شخصیت سیاه فیلم
از سوی دیگر فیلم به شدت از رنگها و جاذبههای طراحی صحنه و لباس بهره میبرد. از آنجایی که فیلم با صنعت مد و لباس مرتبط است و بیشتر فیلم در کارگاههای خیاطی و طراحی میگذرد، فیلم زیبایی خاصی پیدا کرده است. حتی انتقام کروئلا از بارونس نیز با استفاه از طراحیهای پست مدرن در مقابل طراحی سنتی و شیک رقیب صورت میگیرد و همین انتقامگیری شیک و زیبا باعث میشود که ضمن ایجاد سبک خاص و متفاوت در مضمون انتقامگیری که در سینما کمتر به آن توجه شده و به تعبیری یک دستآورد هنری جدید است، انتقام کروئلا از مادرش که طبیعتا برای تماشاگر سخت و دور از پذیرش است را باورپذیر کند.
پیام فیلم میتواند این باشد که برای نابودی شر و فساد نیازی به آنارشیسم گسترده در سطح شهر نیست اگرچه برای رسوایی او کمی باید در شهر شلوغ کرد. مانند سکانس شوی فشن کروئلا در میدان روبروی دفتر بارونس یا ضایع کردن او با ماشین حمل زباله در وسط خیابان اما حد و حدود و قوانین را باید نگه داشت.
شلوغکاری کروئلا در میدان برای رسوایی بارونس
از این منظر دقیقاً شخصیت کروئلا برخلاف جوکر که آنارشیسم را در سطح شهر دامن زد و آتش آشوب را پراکنده کرد، مسیر معقول و هدفداری را انتخاب میکند، به گونهای که جامعه دچار التهاب نمیشود. البته انتظاری نیست که داستان فیلم برای انتقامگیری کروئلا از مادر ستمگرش که موضوعی شخصی و فردی است را بتواند در سطح و اندازه شهر گسترش دهد اما فیلم پیامش را در زیرمتن به خوبی به مخاطبی که تجربه آشوب و آنارشیسم را در سالهای اخیر دارد بیان میکند.
کروئلا در حقیقت شرارت را بچهگانه و در سطح بازیگوشیهای نوجوانان خیابانی تقلیل میکند تا بتواند هم مخاطب نوجوان را در سبد خود حفظ کند و گیشه را از این نظر حفظ کند و هم اینکه مسیر توجیهپذیرتر انتقام و عدالت را بیان کند.
مد پستمدرن کروئلا برای زمین زدن فشن سنتی بارونس
فیلم را البته نمیتوان فارغ از شخصیتی که کروئلا به آن دچار میشود نادیده گرفت. همانطور که میدانیم این فیلم در واقع سرگذشت و یا اسپینآفی از شخصیت منفی کارتون 101 سگ خالدار محصول سال 1961 است. در آن کارتون کروئلا دویل(شیطانی) شخصیت کاملاً منفی و سیاهی است که میخواهد از پوست تولهسگها برای کالکشن فشن خود لباس بدوزد اما صاحبین سگها تلاش میکنند تا سگها به دست این فرد شرور نرسد. کروئلای کارتون کاملاً شرور و سیاه است اما کروئلای فیلم تازه خاکستری و دوستداشتنی. بنابراین میتوان گفت که شرارت کروئلا برای ما به همراه جزئیات و کنشهای او در جریان داستان توجیهمند و باورپذیر میشود. البته این سخن به معنای آن نیست که فیلم بخواهد دعوت به شر کند اما جای انتقام را با شرارت عوض میکند و بد بودن را به شکل حرفهای بچهگانه و بازیگوشانه میکند تا همانطور که ما از شرارتهای بچهها نمیرنجیم و آن را میپذیریم، کروئلا را قبول کنیم و با آن کنار بیاییم.
مقایسه دو کاراکتر کروئلا در دو فیلم متفاوت نشان میدهد که این بار با شروری محبوب و معقول روبرو هستیم
کروئلا در نهایت خود فیلمی خاکستری است که مسیر را معرفی میکند، مسیری برای تحول و دیگری شدن. مسیری که در آن برای نابودی شر مانند یک شهروند مطیع به پلیس زنگ نمیزنیم و نه مانند هرجومرجگراهای وسط خیابان با یک اسلحه شر را نابود نمیکنیم زیرا در این حالت خود نمادی از شر میشویم. بلکه فیلم مسیر خاکستری میان این را بازنمایی میکند و از خلال فیلم و لابلای تاروپود فرم و قصه، راه سوم یعنی به دام انداختن و رسوایی را بیان میکند حتی اگر برای رسیدن به این مقصود کمی بچه شر بودن لازم باشد. چیزی که کارگردان فیلم در پایان فیلم میگنجاند برای فیلم زیرکانه و قابل تحسین است: تغییر نام کروئلا DEVIL به معنای شر که نام اصلی کروئلا در نسخه اصلی بود به کروئلا DE VIL که کلمه فرانسوی به معنای شهر است؛ شیطان خوانده میشود اما شیطان نیست! در حقیقت کریگ گیلسپی، کارگردان فیلم بار دیگر عدم این همانی طنزآمیز را زیرکانه القا میکند: کروئلا ظاهری شرور دارد اما قهرمانی مهربان است؛ ظاهری با هیبت و هیمنهای خاص اما درونی پاک و مهربان که جزو عناصر شخصیتپردازی قهرمانان هالیوودی است.
کلمه جدید نام برند ماشینی است که کروئلا سوار بر آن است و با اضافه شدن آن به مجموعه اجزای لباس و ملحقاتش، کاراکتری قهرمانی مانند دیگر قهرمانان هالیوودی خواهیم داشت که احتمالاً مانند دیگر قهرمانان هالیوود، منتقم شهر و عدالتخواه جامعه باشد.
نمایی از فیلم با ماشین DE VIL کروئلا
بنابراین کروئلا در مسیر صنعت قهرمانسازی هالیوود به عنوان یک حلقه از این زنجیره نیز نقش ایفا میکند و بدون شک در سالهای بعد شاهد نقشآفرینیهای متفاوت و گوناگون او در کنار دیگر قهرمانان در فیلمهای جدید خواهیم بود.
در پایان اینکه کروئلا و دیگر لایواکشنها و فیلمهای ریبوت شده قرار است تا سابقه ذهنی کاراکترهای منفی دیزنی را پاک کند یا نه چندان مهم نیست اما در هر حال برساخت جدیدی از شرارت با نگاهی انسانیتر و منطقیتر است تا بتوان جامعهای با فساد و شرارت کمتری داشت.
پوستر کارتون 101 سگ خالدار
انتهای پیام/