تشکیل دولت ائتلافی اسرائیل؛ آیا نخست وزیری «بنت» دوام مییابد؟
تضادهای درونی و منافع به غایت متضاد احزاب تشکیل دهنده ی دولت ائتلافی در اسرائیل در کنار سیالیت سریع تحولات در خاورمیانه شانس تداوم ائتلاف و دولت حاضر در سرزمینهای اشغالی را کاهش میدهد.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پس از کشمکش های فرآوان با رای اعتماد کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) دولتداری دوازده سالهی بنیامین نتانیاهو پایان یافت و دولت جدید پس از چهار انتخابات در دوسال، با نخست وزیری نفتالی بنت تشکیل شد. روز رای اعتماد به کابینه ی بنت با رای گیری نمایندگان رئیس کنست تغییر یافت و میکی لوی با شصت وهفت رای برجای یاری لوین رئیس پیشین کنست که عضو حزب لیکود و متحد نتانیاهو بود تکیه زد.
به بهانه ی تشکیل دولت جدید در سرزمینهای اشغالی می توان چند نکته را بیان داشت:
- نفتالی بنت 49 ساله کار سیاسی را با کارآموزی و دستیاری بنیامین نتانیاهو آغاز کرده و در پارهای حوزهها مواضع و عملکردی تندتر از خود نتانیاهو دارد. بنت معتقد به کمترین حقوق برای فلسطینیهاست و در مسئولیتهای گذشتهاش خواهان الحاق رسمی شهرکهای صهیونیستی و اراضی اشغالی 1967 به خاک رژیم اشغالگر شده بود. بنت به کرات خود را مبتکر حمله به مستشاران نظامی جمهوری اسلامی ایران در سوریه خوانده است و جملهی معروفی به این مضمون دارد که "سوریه باید ویتنام ایران شود." در حوزه عملکرد خارجی رژیم اشغالگر محتمل است که تفاوت معناداری میان دولت بنت و سلفش وجود نداشته باشد. شاید تغییر دولت از دونالد ترامپ به جو بایدن در ایالات متحده دوران طلایی دست باز برای رژیم اشغالگر قدس را به دورانی با رعایت جوانب بیشتر تبدیل کند.
- هشت حزب درون رژیم صهیونیستی برای تشکیل دولت جدید متحد شدهاند. ترکیب غریبی که از راست افراطی (اسرائیل خانه ی ما-آویگدور لیبرمن) تا چپ میانه و اتحاد احزاب عربی(رعم) را شامل میشود. تفاوت نگاه و کردار سیاسی میان این اتحاد چنان وسیع است که یک اتفاق کوچک میتواند منجر به خروج یکی از این احزاب و فروپاشی بلوک سیاسی شود. تا روز رای گیری در کنست مجموع آرا موافق دولت نفتالی بنت شصت و یک رای از مجموع صد وبیست رای مینمود اما در روز رای گیری با تغییر نظر یکی از نمایندگان ائتلاف عربی رعم، آرا به شصت رای کاهش یافت و اگر تنها یک رای دیگر تغییر پیدا میکرد اساسا امکان تشکیل دولت بوجود نمیآمد و نتانیاهو به عنوان کفیل در نخست وزیری باقی میماند. طی هفته ی گذشته دولت رژیم صهیونیستی به سراغ قبایل بادیه نشین فلسطینی در صحرا رفت تا با پیشینه اشغالگری خود آنان را وادار به ترک اراضی شان کند و همین موجب تغییر رای عضو حزب رعم در کنست این رژیم شد. این حد از تعارض منافع که تنها حول محور اسقاط دولت نتانیاهو گرد آمده بودند این افق را مینمایاند که سایه فروپاشی همواره این دولت را تهدید میکند.
- شکافها درون سرزمینهای اشغالی چنان گسترده است که تنها امنیتی سازی میتواند بر روی آن رنگ تعویق و تعلیق بیفشاند. در پارلمان رئیس متعلق به حزب لیکود (نزدیک به نتانیاهو) میکی لیوی حاضر به برگزاری جلسه برای رای به کابینه ی دولت جدید نمیشود و با رای گیری جدید جای خود را به لوی میسپارد. دولت با اقل ممکن از نمایندگان تشکیل می شود.
-شکاف طبقاتی در سرزمینهای اشغالی بیداد میکند. توزیع ناعادلانه ی فرصتها در تمام هفت دهه ی گذشته یک جامعه ی شقه شقه را پدید آورده است. یهودیان غربی (اشکنازی) با برخورداری موروثی از امکان تحصیلات بالاتر برای چند نسل متوالی موقعیتهای برتر مالی-شغلی را به دست می آورند و درماندگی و مشاغل سخت و خشن برای شرقیها (سافاردی) برجای میماند. این نظام طبقاتی که یهودیان اتیوپیایی و .. را اساسا از پایین هرم نیز به بیرون پرتاب کرده است ساختی منجمد و غیر قابل رسوخ است و تنها بحران سازی و امنیتی کردن موضوعات توانسته بر روی این شکاف در این سالها سرپوش بگذارد.
- به سبب گرایشهای غیردینی یائیر لاپید موتلف اصلی نفتالی بنت در تشکیل دولت ( قرار است لاپید دو سال دوم دوره نخست وزیری از سال دوهزار و بیست وسه را برعهده داشته باشد) ممکن است گروه های ارتدوکس (حریدیم) درون سرزمینهای اشغالی آزادی عمل دوران نتانیاهو را نداشته باشند. این جماعت سربازی نمیروند، مالیات نمیدهند و کثیرالولاد هستند.
- آن چه ذیل عنوان توافق آبراهام (عادی سازی روابط رژیم اشغالگر قدس با چند کشور عربی) با میانداری کوشنر داماد دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت ایالات متحده علنی شد احتمالا در دوران جدید با سرعت کمتر حرکت بطئی(روندی کُند) خواهد داشت. کشورهای عربی طرف پیمان آبراهام میدانند که دوران بایدن با دوران ترامپ که دست باز رژیم اشغالگر قدس میتوانست برای آنان راهگشا باشد بسیار متفاوت خواهد بود. مذاکرات احیا برنامهی جامع اقدام مشترک (برجام) میان جمهوری اسلامی ایران و طرفین مقابل نیز پیغام تفاوت شرایط را مخابره کرده است. تلاش برای تنش زدایی و بهبود شرایط از جانب ریاض را میتوان در همین چارچوب دنبال کرد.
آخر اینکه تضادهای درونی و منافع به غایت متضاد احزاب تشکیل دهنده ی دولت در کنار سیالیت سریع تحولات در خاورمیانه شانس تداوم ائتلاف و دولت حاضر در سرزمینهای اشغالی را کاهش میدهد. شاید بنت-لاپید برای امنیتی سازی بحرانهای درونی سرزمینهای اشغالی به یک درگیری یا عملیات نیاز داشته باشند تا هم شنل ناجی را از شانههای نتانیاهو براندازند و او را از سالن انتظار قدرت برانند و هم سرپوشی بر بحرانهای عمیق درونی برای مدتی ابتیاع کنند.
نویسنده: مجید خورشیدی کارشناس روابط بین الملل
انتهای پیام/