ماجرای تحولات افغانستان و مسئله طالبان چیست-۱/ آیا طالبان تغییر کرده؟ آمریکا چه نقشی بازی می‌کند؟

ماجرای تحولات افغانستان و مسئله طالبان چیست-1/ آیا طالبان تغییر کرده؟ آمریکا چه نقشی بازی می‌کند؟

مسئله طالبان و ماجرای افغانستان، بخصوص درگیری‌های چند هفته اخیر در این کشور که به تصرف مناطق متعددی از افغانستان توسط طالبان انجامیده، سوالات زیادی را درباره تحولات این کشور و بخصوص ماهیت گروه طالبان ایجاد کرده است.

گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم-

طالبان چگونه گروهی است؟

تاسیس طالبان به سال 1994 باز می‌گردد؛ این گروه از سال 1996 تا 2001 نیز برای مدتی حکومت در افغانستان را در اختیار خود  گرفت. تجربه از طالبان بویژه در مدت زمان حکمرانی او در سالهای یاد شده همراه با افراط و خشونت و تندروی است. موضوعاتی مانند کشتار یکاولنگ از این جمله است. خشونت‌ها به نحوی بود که ایران نیز از دایره تاثیرات این خشونتهای آنان در امان نماند. 17 مرداد 1377 هشت دیپلمات ایرانی به همراه یک خبرنگار (شهید صارمی) در مزار شریف به شهادت رسیدند و برخی انگشت اتهام را در این باره به سمت طالبان بردند. اگرچه خود طالبان بعداً مدعی شد که کشتار توسط نیروهای رسمی آنان نبوده و برخی گزارش‌ها هم از احتمال شکل‌گیری این قتل توسط سپاه صحابه وابسته به سرویس اطلاعات و امنیت پاکستان دارد.

به هرحال چه این کشتار توسط طالبان صورت گرفته باشد و چه نباشد، سابقه‌ی افراط و خشونت‌های این گروه در آن دوران بر کسی پوشیده نیست. رفتار آنان به نحوی بود که حتی در مقطعی موضوع احتمال درگیری نظامی بین ایران و طالبان در مرزهای شرقی در شورای عالی امنیت ملی مطرح شد.

اما گروه طالبان اینک مدعی است که از گذشته درس عبرتهای زیادی گرفته و طالبان امروز طالبان گذشته نیست و در رفتار و الگوهای خود تغییرات جدی انجام داده است. آنها می‌گویند که اعتقادی به کشتار و بخصوص کشتار شیعیان در افغانستان ندارند و دیپلمات‌های دیگر کشورها را نیز هدف قرار نمی‌دهند و با همسایگان هم رابطه خوبی دارند.

ادعایی که اگرچه با گذشته‌ی طالبان نمی‌خواند، اما قابل بررسی است. منتها طالبان باید این مسئله را در عمل اثبات کند و گفتن چنین تغییری در مقام لفظ کارکرد کاملی ندارد. برخی از اقدامات طالبان در همین دوره اخیر نیز می‌تواند این نگرانی را به وجود بیاورد که این تغییر ادعای بزرگی است و اگرچه توسط سران طالبان تکرار می‌شود اما گفته می‌شود بخشی از بدنه طالبان در بعضی پیش روی‌ها در مناطق مختلف چندان توجهی به مشی عدم خشونت نداشته‌اند.

به هر ترتیب ایران طالبان را به عنوان یک واقعیت در افغانستان به رسمیت شناخته و این گروه هم‌اکنون بخش مهمی از جغرافیای افغانستان را در اختیار دارد. ایران معتقد به ضرورت همزیستی مسالمت‌آمیز و صلح‌جویانه همه‌گروه‌ها و قومیت‌ها و اقلیت‌ها در افغانستان است و طالبان را هم بخش مهمی از همین ماجرا می‌داند.

ایران بر ضرورت تامین امنیت کامل در افغانستان برای همه گروه‌ها و تامین امنیت مرزهای شرقی‌اش و همچنین بر ضرورت حضور یک دولت قوی در افغانستان تاکید جدی دارد و این مهمترین سیاست اوست. سیاستی که همه گروه‌ها در افغانستان، از جمله دولت فعلی و همچنین طالبان وگروه های دیگر می‌دانند که نسبت به سیاست‌های تقریباً همه کشورهای درگیر دیگر در مساله افغانستان صادقانه و معطوف به منافع ملی تمام اقوام افغانستانی است.

یک پیش‌شرط بزرگ برای این منظور تغییر واقعی طالبان نسبت به گذشته‌ی خود است. یعنی همان چیزی که هم‌اکنون ادعای آن را دارند و باید در عمل اثبات کنند که طالبان به دنبال صلح فراگیر در افغانستان، همزیستی همه‌ی قومیت‌ها، حضور همه اقوام در اداره‌ی این کشور و تامین امنیت برای همه و از جمله مرزهای کشورهای همسایه است.

چندی پیش و پس از تشدید درگیری‌ها و سقوط سریالی مناطق مختلف در افغانستان نیز طالبان با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد که این گروه از همه اقوام نمایندگی می‌کند و بر تامین امنیت مردم در مناطق تصرف شده تاکید کرد.

طالبان با انتشار بیانیه‌ای مدعی شد: «همانطور که اعضای طالبان از اقوام، قبایل و مناطق مختلف کشور هستند، در سطح کشور نیز از هر قوم و قبیله و اقشار مختلف نمایندگی می‌کنند و به تمام هموطنان اطمینان می‌دهند که در برابر هیچ کسی عمل تبعیض‌آمیز‌، انتقام‌جویانه، برتری‌طلبانه و خصمانه صورت نخواهد‌ گرفت».

این گروه در این بیانیه از نیروهای امنیتی و دفاعی افغان نیز خواست تا تسلیم شوند و تضمین داد که امنیت آن‌ها تامین شده و به خانه‌هایشان فرستاده خواهند شد.

 

آمریکا و طالبان در افغانستان؛ دشمنان خونی روی پرده یا متحدان مرموز در پشت صحنه؟

اینکه برخی شواهد نشان می‌دهد که شکل‌گیری طالبان از اساس با کمک آمریکایی‌ها و برای مقابله با حضور شوروی بوده قابل چشم‌پوشی نیست، اما اینکه طالبان و آمریکا برای مدت مدیدی در افغانستان جنگیده‌اند هم یک واقعیت بدیهی است. آمریکا یکی از مهمترین هدفش از لشکرکشی به افغانستان در سال 2001 را سرنگون کردن حکومت طالبان عنوان کرد. طالبان از قدرت مرکزی سرنگون شد و ایران هم با سرنگونی آن حکومت طالبان همنوایی داشت.

بر اساس نشست‌هایی که در بن آلمان در همان مقطع شکل گرفت، یک قانون اساسی برای افغانستان نوشته شد. ایران هم در آن مذاکرات که با حضور آمریکایی‌ها برگزار می‌شد حضور داشت و مهمترین تلاش خود را برای شکل‌گیری یک افغانستان امن و صلح‌آمیز برای همه افغانستانی‌ها قرار داده بود.

از مقطع 2003 به بعد همواره آمریکا و طالبان و دولت با یکدیگر در افغانستان جنگیده‌اند. طالبان خواهان دستیابی مجدد به قدرت فائقه در افغانستان است و با حضور نیروهای آمریکایی و سایر نیروهای ناتو دراین کشور نیز مخالف است.

ایران نیز تاکید دارد که آمریکا باید یک خروج مسئولانه از افغانستان را بپذیرد. به نوعی که خروج او توام با امنیت در افغانستان نیز باشد و نه اینکه بهای این خروج را از طریق ناامن کردن افغانستان و تولید یک جنگ داخلی فراگیر در این کشور از جیب ملت افغانستان بردارد.

اما آمریکایی‌ها و طالبان 29 فوریه 2020 با یکدیگر توافقنامه‌ای را در دوحه امضا کرده‌اند که برخی تحلیل‌گران با دید نگرانی به آن می‌نگرند. آمریکایی‌ها و طالبان مدعی‌اند که این توافق منتشر شده و مهمترین مضمونش خروج آمریکا از افغانستان در یک مدت زمان معین است.

امّا برخی تحلیل‌گران معتقدند که آمریکا و طالبان در واقع این توافق «دوحه» را جایگزین نتایج نشست‌های «بن» کرده‌اند. اینها معتقدند احتمالاً امریکا و طالبان در پشت صحنه توافقی انجام داده‌اند که خروجی آن به این شکل است که آمریکا دولت افغانستان را با طالبان معامله کرده به این شرط که طالبان به جای آنکه تهدیدی برای آمریکا باشد، به ابزاری برای هدف راهبردی آمریکا علیه چین، روسیه و ایران تبدیل شود.

طالبان هرگونه توافق محرمانه با آمریکا را تکذیب می‌کند؛ با این حال بی‌اعتنایی‌های امریکا به دولت افغانستان، استقبال توام با تحقیر نسبی از اشرف غنی در سفر اخیر او به آمریکا، و برخی نشانه‌های دیگر، حاکیست که این گمانه نیز می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد.

یک سناریوی دیگر آن است که آمریکا به دنبال واگذاری کامل قدرت در افغانستان به طالبان نیست، با این حال از طریق بازگذاشتن دست این گروه برای تصرف مناطق بیشتر قصد دارد سهم بزرگی ازدولت آینده افغانستان در اختیار او بگذارند؛ با این حال مشروط به اینکه طالبان نیز به بخشی از سیاست‌های آمریکا در افغانستان و منطقه تبدیل شود و همکاری راهبردی با آمریکا را بپذیرد و یا اینکه مجدداً از دولت ساقط شود!

به هرحال اینها گمانه‌زنی‌هایی است که هیچکدام از آنها به طور قطعی اثبات نشده؛ اما مسائلی است که باید در جریان‌شناسی موضوعات مربوط به تحولات اخیر افغانستان مد نظر قرارداده شود. و از جمله‌ی این احتمالات البته همان ادعای طالبان است که می‌گویند بخشی از سناریوی آمریکا نیستند و با گذشته خود هم تفاوت جدی کرده‌اند. هرچند همانطور که گفته شد باید اینها اثبات شود.

جمع‌بندی: به هرحال هر سناریویی در افغانستان در حال پیگیری باشد اگرچه به لحاظ فهم آن به لحاظ شناختی برای تحلیل‌گران در ایران مهم است، اما به لحاظ «عملی» تقریباً هیچ تفاوتی ندارد؛ چه آنکه موضع ایران در قبال افغانستان یک موضع اصولی است.

ایران تاکید دارد که اولاً مشکلات افغانستان راه‌حل سیاسی دارد و نه نظامی. گروه‌های مختلف مذهبی و سیاسی و ... در این کشور، باید بنشینند و از طریق یک توافق سیاسی مشکلات را حل و یک دولت قدرتمند را تشکیل دهند.  ثانیاً صلح و امنیت مهمترین ضرورت برای یک دولت و ملت قدرتمند است؛ لذا همه گروه ها در این کشور باید امنیت و صلح بین خود را در دستور کار قرار دهند و همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند. تلاش هر گروه برای حذف نظامی و فیزیکی گروه دیگر و بویژه جنایت در حق شیعیان این کشور که مجاورت مذهبی با ملت ایران دارند، نه تنها هیچ کمکی به صلح نخواهد کرد بلکه آتش ناامنی را شعله‌ورتر می‌کند.  ثالثاً  افغانستان باید برای تمام افغانستانی‌ها باشد نه اینکه ملت مظلوم این کشور هزینه منافع ظالمانه و نامشروع برخی دیگر از کشورها از جمله آمریکا را بدهند. رابعاً هرگونه دخالت منفعت‌طلبانه نامشروع دیگر کشورها که هزینه‌ی منافع خود را از جیب ملت افغانستان برمی‌دارند محکوم است. خامساً تشکیل دولت قوی در افغانستان و امنیت در این کشور باید توام با امنیت در مرزهای ایران باشد. ایران نمی‌پذیرد که به واسطه ناامنی‌ و رهاشدگی در مرزهایش، منافع مردم ایران دچار خسارت شود.

گزارش‌های بعدی متعاقباً منتشر می‌شود.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
خانه خودرو شمال
میهن
گوشتیران
رایتل
triboon
طبیعت