شهید مراثی؛ از جانبازی در دفاع مقدس تا شهادت در سوریه+ عکس و فیلم
شهید مدافع حرم مراثی از فرماندهان آذربایجانشرقی در آغازین روزهای نوجوانی در دفاع مقدس حضور پیداکرد و پس از حضور داعش، در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شهید سید رضا مراثی شانزدهمین شهید مدافع حرم استان آذربایجانشرقی است که میان رزمندگان در سوریه به نام «ابوعلی» معروف بود. این شهید پیش از بازنشستگی مسئول هماهنگکننده تیپ مکانیزه امامزمان(عج) شهرستان شبستر در استان آذربایجانشرقی بود. امروز 23 تیرماه سالروز شهادت این شهید مدافع حرم است، لذا با برخی از همرزمان و دوستان شهید گفتگو کردهایم.
متن این گفتگو به این شرح است:
تسنیم: سردار مطلق، در خصوص اخلاقیات شهید مراثی برایمان بگویید.
سردار سرتیپدوم پاسدار عبدالعلی ابراهیمی مطلق فرمانده سابق تیپ امام زمان(عج): شهید حاج سیدرضا مراثی عاشق خدمت کردن بود و با علاقهای که به کار داشت موفق شده بود در رستههای مختلف صفی و ستادی تجربههای خوبی کسب و خدمتی مضاعف ارائه کند.
ایشان با دارا بودن روحیه خدمتی بالا نهتنها در جبهههای حق علیه باطل مفید بود؛ بلکه در خدمت به مردم مناطق عملیاتی نیز در مأموریتهای مختلف یگان که کنار مردم در مناطق مختلف حضور داشتیم شاهد خدمات بیشائبه او به مردم بودیم.
شهید مراثی عاشق کار و کار کردن با روحیات دینی و اسلامی بود و از این جهت میتوان او را شیعه واقعی حضرت امیرالمؤمنین(ع) دانست.
تسنیم: ایشان در سوریه هم همینگونه بودند؟
سردار مطلق: او در مأموریت سوریه با اخلاص خود و ویژگیهای منحصر به فردی که دارا بود به یکی از محبوبترین فرماندهان آن منطقه تبدیل شد و رزمندگان آن منطقه شیفته این بزرگوار بودند.
شهدا با جایگاه عندربهم یرزقون ناظر بر اعمال ما هستند و حتی از نیتهای ما باخبرند. آنها در زمان حیات خود مستقیماً ما را راهنمایی میکردند و بعد از شهادت روح بلندمرتبهشان هدایت مارا بهعهده دارند.
شهید نور است و باید جهت هدایت و رستگار شدن، از این انوار تابناک الهی استفاده کنیم و با الهام گرفتن از انوار شهدا، از چشمههای زلال معرفت و هدایت سیراب خواهیم شد.
امروز شهدا به جامعه بصیرت میدهند و راه مستقیم را به رهروان طریقت مینمایانند.
* خاطره یکی از همرزمان شهید در سوریه
همرزم شهید: اخلاص شهید سیدرضا مراثی در منطقه زبانزد همه بود و همیشه در انجام کارها فقط برای خدا و رضای او سعی و تلاش میکرد و دائماً ورد زبانش این بود که "اگر برای خدا کار کنیم قطعاً نتیجه خواهیم گرفت و در کارها موفق خواهیم بود و هرکس هدفی غیر از کار برای خدا داشته باشد، قطعاً شکست خواهد خورد."
سید در انجام امور خیلی صبور بود و اگر مشکلی در انجام کارها بهوجود میآمد بدون اینکه عصبانی شود، در انجام امور با قاطعیت و صبوری انجام وظیفه میکرد.
هر کسی با سید رضا کار میکرد و کنار ایشان بود در کار کم میآورد، یکی از آنها راننده و مترجم همراه سیدرضا بود و با اینکه فردی تلاشگر بود نتوانست بهعنوان راننده و همراه با سید باشد تا جایی که فردی دیگر بهعنوان راننده دوم برای او در نظر گرفته شد و در بخشی از شبانهروز همراه و راننده ایشان تعویض میشد.
اعتقاد داشت اینجا استراحت معنا ندارد وقتی به سید گفتم "تو خسته نمیشوی؟ کمی استراحت کن."، گفتند: "بهترین حالت استراحت زمانی است که آنقدر تلاش و کوشش کنیم تا در اثر خستگی خوابمان ببرد."، بعد گفت: در قبر به حد کافی استراحت خواهیم کرد.
* فرماندهای بینظیر
سید رضا بعد از سی سال خدمت صادقانه بازنشسته شد و در حالی که در ایام دفاع مقدس به درجه رفیع جانبازی نائل شده بود. او در آن سالها در رسته توپخانه به سطح عالی رسید و بعد از جنگ به رسته زرهی آمد و در این رسته نیز به سطح عالی رسید و همچنین در ستاد به جایگاه خوبی ارتقا یافت و در مأموریتهای شمالغرب بهعنوان مسئول عملیات تیپ بهنحواحسن انجام وظیفه کرد.
آخرین مسئولیت ایشان معاون هماهنگکننده تیپ بود که بازنشسته شد. سیدرضا 3 بار به مأموریت در کشور سوریه اعزام شد؛ بار اول در سال 92 بهعنوان مسئول عملیات قرارگاه، بار دوم در دفاع از حرم حضرت زینب(س) در دمشق به درجه رفیع جانبازی نائل شد و بار سوم بعد از بازنشستگی و احساس تکلیف حضور یافت و بهعنوان مسئول ستاد قرارگاه انجام وظیفه کرد و هر روز در خط مقدم حضور داشت.
بعد از جلسهای که در آن یکی از فرماندهان از اوضاع حساس منطقه و نیاز به ایثار و فداکاری رزمندگان اسلام صحبت کرد حالوهوای سید رضا عوض شد، میگفت محال است که دوباره به ایران برگردد، در این اواخر مقدمات سفر همسر و فرزندانش به سوریه را فراهم میکرد تا با خیال راحت به مبارزه علیه دشمنان اسلام ادامه دهد.
* پوتینهای پارهای که بوی خون گرفتند/ ماجرای ناراحتی افسر سوری از شهید
از بس دنبال کارها میدوید پوتینهایش پاره شده بود، هرچه التماس کردم "یک جفت پوتین نو بردار."، میگفتند: "دلم رضا نمیده پوتین نو بپوشم، اینها سهمیه رزمندههاست"، تا آخرین روز هم همان پوتینها را پوشید.
روحیه خستگیناپذیر سید واقعاً عجیب بود؛ این شهید والامقام میگفت: ما از ایران به اینجا آمدیم تا کارهای سخت و طاقتفرسا بر زمین نماند وگرنه کارهای عادی را خود این ملت هم میتوانستند انجام دهند. هرکدام از ما باید کار چند نفر را انجام دهیم تا در روز قیامت مدیون شهدا نباشیم.
یکی از افسران سوری که از دست سید شاکی بود، راجع به ایشان گفته بود که "سید رضا، آنقدر زیاد کار میکند و زحمت میکشد که توقع مسئولین را بالا میبرد، نمیدانیم بعد از او ما باید چهکار کنیم".
* شهید مراثی حضور خود در سوریه را محکی برای آزمون ولایتمداری میدانست
حجت الاسلام احمد امینیمسئول سابق نمایندگی ولی فقیه در تیپدر ادامه این گفتگو با اشاره به آیه «من المؤمنین رجالٌ صدقوا ما عاهدوا اللّه علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و مابدّلوا تبدیلاً»، گفت:رزمندگان جبهه مقاومت با حضور آگاهانه و با شجاعتی بینظیر در سختترین شرایط با روحیهای عالی سنگرها را حفظ میکنند. آنها زیر رگبار گلولهها و هجوم تانکها و نفربرهای دشمن با صلابت ایستادگی و نقشههای دشمن را نقش بر آب میکنند.
وی اضافه کرد: شهادت هدیهای الهی است که پیشوایان دینی ما در قالب دعا و نیایش ارزش آن را تفهیم فرمودهاند آنجا که امیرالمؤمنین علی(ع) به درگاه الهی عرض میکند: "نسأل اللّه منازل الشهداء". اکثر بزرگان دین شهادت را از خدا طلب میکردند. شهید ثانی یک سال تمام شبزندهداری کرد تا شب قدر را درک کند و در تمامی این شبها دعای اصلیاش "اللّهم الرزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک" بود و در نهایت هم به آرزویش رسید.
مسئول سابق نمایندگی ولی فقیه در تیپ ادامه داد: سید حضور خود در سوریه و حلب را محکی برای آزمایش ولایتمداری خود میدانست و میگفت: اگر در شدتها و سختیها خدای نکرده سنگر را رها کنیم مشخص خواهد شد که در ولایتمداری مشکل داریم. او اعتقاد داشت که درمان همه دردهای جامعه و مشکلات کشور، حرکت در محور ولایت است و اگر در حول محور ولایت حرکت کنیم وحدت ایجاد خواهد شد و وحدتی مبارک است که حول محور ولایت باشد.
وی افزود: اخلاص سید رضا مراثی آنقدر زبانزد بود که تمام رزمندگان جبهه مقاومت شیفته او شده بودند و محبوبیتی فوقالعاده در منطقه پیدا کرده بود.
وصایایی از شهید حاج سید رضا مراثی بهنقل از یکی از همرزمان سید که در حین رزم به همسنگران خود سفارش کرده بود:
* حضور در جبهه مقاومت میدان ولایتمداری ماست.
* مشکلات کشور ما زمانی حل خواهد شد که مسئولین حول محور ولایت حرکت کنند.
* غیرت جوانان ما اجازه نخواهد داد کودکان ما طعم تلخ آوارگی و اسارت را بچشند.
* همیشه توصیه من به فرزندانم این بوده است که خود را بهلحاظ علمی و معنوی تقویت کنند، زیرا کشور به جوانان دانا و مؤمن نیازمند است.
انتهای پیام/+