پشت پرده نزدیکی ناگهانی امارات به قطر بعد از بهبود روابط با ترکیه
سفر ناگهانی مشاور امنیت ملی امارات به قطر به فاصله کمی از دیداری وی با اردوغان در ترکیه سوالاتی در خصوص ارتباط میان این دو پرونده ایجاد میکند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، روزنامه رای الیوم در سرمقاله امروز خود به سفر «طحنون بن زاید» مشاور امنیت ملی امارات متحده عربی به قطر و دیدار وی با شیخ «تمیم بن حمد آل ثانی» امیر این کشور پرداخته و نوشت، به نظر میرسد که قطار آشتی میان امارات و قطر بعد از سفر طحنون بن زاید به این کشور به سرعت در حال حرکت است.
علاوه بر آن روز شنبه در حاشیه اجلاس بغداد «شیخ محمد بن راشد آل مکتوم» نخست وزیر امارات و حاکم دبی مشتاق دیدار با امیر قطر بود و توییتهایی همراه با تصاویری از اجلاس بغداد منتشر و تاکید کرد که امیر قطر برادر و دوست ماست.
در این میان واضح است که به ویژه، طرف اماراتی تمایل بالایی به بستن پرونده اختلافات با قطر دارد و با فرستادن طحنون بن زاید به این کشور در تلاش برای جلب نظر مقامات قطری با روش قبیلهای کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است و در این روند به عذر خواهی غیر مستقیم از خانواده حاکم در قطر روی آورده است.
همچنین قابل توجه است که توافق آشتی عربی که در منطقه العلاء عربستان در ابتدای سال جاری میلادی امضا شده و به مناقشه میان 4 کشور تحریم کننده قطر یعنی عربستان، امارات، مصر و بحرین با دوحه پایان داد به شکل عمده تنها درباره روابط عربستان و مصر با قطر اعمال شده و فضای متشنج در مناسبات امارات و بحرین با دوحه همچنان باقی ماند. از طرف دیگر کمپینهای رسانهای و درگیریهای حقوقی متقابل بدون هیچ تغییری میان امارات و بحرین با قطر طی ماههای اخیر همچنان ادامه داشت.
اما این تغییر موضع کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و تصمیم برای احیای روابط از طریق گفتگو بیانگر برخی تحولات در سیاستهای دولتهای این کشورها بعد از گذشت پنج سال از اختلافات شدید است که برخی طرفها از جمله آمریکا و رژیم صهیونیستی همواره با دمیدن در شعله این اختلافات مشغول سوء استفاده از اعراب و باجخواهی از آنها بودند و همین امر منجر به افزایش شکاف میان کشورهای مذکور میشد. اما به نظر می رسد که سران کشورهای عربی در حال تغییر رویکرد اختلافی خود بوده و متوجه شدهاند که این روش بی فایده و در عینحال مضر است.
بسیاری از ناظران میان این اقدام امارات برای نزدیکی به قطر و سفر ناگهانی شیخ طحنون بن زاید به آنکارا و دیدار وی با «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه طی هفته قبل، ارتباط قائل میشوند. اردوغان در پایان این دیدار اعلام کرده بود که به چندین توافق اقتصادی با امارات دست یافته که بزرگترین آنها شامل سرمایه گذاری صدها میلیاردی امارات در اقتصاد ترکیه است که این روزها به دلیل پیامدهای ناشی از شیوع کرونا با بحرانهای متعددی دست و پنجه نرم میکند و درآمد گردشگری آن به شکل قابل توجهی کاهش یافته است؛ در حالیکه این درآمدها ستون فقرات اقتصاد ترکیه را تشکیل میدهد.
علاوه بر آن کاهش سرمایه گذاری های اروپایی و آمریکایی و افزایش بار آوارگان سوری و افغان موجب شده تا ترکیه فشار اقتصادی بالایی را متحمل شود و به همین دلیل برخی کارشناسان بر این باورند که اردوغان به عنوان یک میانجی برای احیای روابط بین امارات و قطر ظاهر شده؛ زیرا ترکیه با دوحه روابط استراتژیک مناسبی دارد و از این طریق قصد دارد به ابوظبی نزدیک شود.
درست است که برخی از مسئولان در قطر و امارات به ویژه امارات مانند «انور قرقاش»، وزیر مشاور امارات در امور خارجه از ایجاد پلهای همکاری و توسعه با کشورهای دوست و برادر در چارچوب آشتی عربی صحبت کرده و بر سیاست امارات برای کنار زدن اختلافات و نگاه مثبت به آینده تاکید میکنند و میگویند که همکاریهای اقتصادی ستون فقرات این توافق آشتی است؛ اما در واقع اهداف حقیقی از احیای این روابط فراتر از همکاریهای اقتصادی بوده و شامل سطوح سیاسی و قبیلهای و حتی شخصی میشود.
اما اختلافات میان قطر و بحرین به عنوان آخرین قسمت باقی مانده از اختلافات کشورهای عربی حوزه خلیج فارس همچنان حل نشده است. کارشناسان در این خصوص معتقدند که بعد از نزدیک شدن امارات و قطر به یکدیگر ممکن است حل مناقشات بحرین با دوحه دشوارتر نیز بشود.
تحلیلگران در این خصوص هشدار میدهند که ادامه اختلافات میان بحرین با قطر و احتمال بروز دوباره اختلافات میان کشورهای حوزه خلیج فارس پیامدهای بسیار دردناکی دارد که نه تنها بر شورای همکاری خلیج فارس و کشورهای عضو آن بلکه در کل منطقه تاثیر گذار خواهد بود. بنابراین بهتر بود که آشتی عربی قبل از تسلیم شدن برخی از کشورهای خلیج فارس در برابر فشارهای آمریکا و دروغهای گمراه کننده اسرائیل و افتادن در باتلاق توافق عادی سازی با دشمن صهیونیستی و تبدیل کردن برادران به دشمن که آسیب زیادی به ملتها و ثبات کشورهای عربی وارد کرد محقق میشد؛ به ویژه بعد از شکست بزرگ آمریکا و ناتو در افغانستان و ثابت شدن این موضوع که آمریکاییها اهمیتی به منافع همپیمانان خود نمیدهند.
انتهای پیام/