صادرات کتاب|جهان عرب تشنه آثار فارسیزبانان/ طلای خودمان را با زغال دیگران معاوضه کردیم و خبر نداریم
مرتضی حیدری آلکثیر میگوید: همیشه نخبگان جهان عرب تشنه آثار فارسیزبانان هستند و بارها از من خواستند که از جهان شعر فارسی، شاعران دیگری غیر از احمد شاملو، فروغ و سهراب را به آنها معرفی کنم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، میراث ایرانیان شعر است و از این میراث به جهانیان سهم چندانی نرسیده است. در حالی که حتی کشورهای همسایه مانند ترکیه تمام هم و غم خود را بهکار گرفتهاند تا از طریق صادرات کتاب، به صدور فرهنگ خود بپردازند، دست ما در حضور در بازارهای جهانی چندان پر نیست، گویی عبارت «صادرات کتاب» برای جامعه ادبی و مسئولان فرهنگی ما امری است سهل و ممتنع؛ هم میدانیم چیست و هم نه، این در حالی است که ادبیات ایران در یکصد سال گذشته و بهویژه پس از پیروزی انقلاب، ادبیاتی پویاست که حوزههای مختلفی را تجربه کرده، با این حال کمتر صدایی از این جامعه بزرگ ادبی مجال و فرصت یافته است که با مخاطبان خارج از ایران نیز همصحبت شود.
پرسشهای اصلی این است؛ چرا علیرغم حضور مستمر در نمایشگاههای بینالمللی و با در نظر گرفتن طرحهای حمایتی، در امر صادرات کتاب موفق عمل نکردهایم و کارنامه قابلتوجهی در این زمینه نداریم؟ چرا از فرصتی بهنام بازارهای منطقهای غافل بودیم و از چنین پتانسیلی چشمپوشی کردهایم؟... انفعال در صادرات کتاب در حالی رخ میدهد که صنعت نشر در ایران طی چند سال اخیر با مشکلات ریز و درشت بسیاری دست به گریبان است و تقویت صادرات کتاب و فراهم شدن حضور ادبیات ایرانی در جوامع ادبی منطقه، میتواند هم به ناشر در این شرایط کمک کند و هم مایه امیدواری برای اهلقلمی باشد که مدتها است در انزوا بهسر میبرند.
مرتضی حیدری آلکثیر هم شاعر است و هم مترجم، از معدود شاعران ایرانی است که با فضای ادبی کشورهای عربی منطقه در ارتباط است. او در گفتوگویی با تسنیم از اشتیاق جامعه ادبی کشورهای منطقه برای شنیدن و خواندن آثار ایرانی گفت و به چرایی اجرا نشدن این آرزوها پاسخ داد.
بهگفته او؛ ادبیات ایرانی بهویژه در حوزه داستان، حرفهای بسیاری برای جامعه ادبی کشورهای منطقه دارد و اگر تعامل و همدلی میان نویسندگان و مسئولان شکل بگیرد، میتوان منتظر اتفاقات امیدوارکننده در این حوزه بود. او که سالها است در حوزه شعر مقاومت فعالیت میکند، بر این باور است که کارهای عرضهشده طی سالهای اخیر در این موضوع، عمدتاً نمایشی و برای ارائه کارنامه سازمانهای مختلف بوده است.
مشروح گفتوگوی آلکثیر با تسنیم را میتوانید در ادامه بخوانید:
*تسنیم: از ابتدای دهه 90 آرزویی میان شاعران و نویسندگان ایرانی مبنی بر صادرات کتاب و عرضه آثارشان در خارج از مرزهای ایران مطرح شد. با روی کار آمدن دولت آقای روحانی بهنظر میرسید که این آرزو، دارد کمکم به واقعیت مبدل میشود. در نظر گرفتن طرح گرنت و از سوی دیگر، حضور مستمر در نمایشگاههای بینالمللی کتاب جهان و تأکید بر تقویت دیپلماسی فرهنگی برنامههایی بود که چشمانداز صادرات کتاب را امیدبخش نشان میداد، با گذشت چند سال و بررسی کارنامه هشت سال اخیر، بهنظر میرسد آنچه حاصل شده است در مقایسه با برنامههای اعلامشده، چندان قابل ملاحظه نیست، شما برنامههای اجراشده در این راستا را چطور ارزیابی میکنید؟ بهنظر شما نقاط قوت و ضعف دولت گذشته در این زمینه چه بوده است؟
من بهعنوان کسی که کار بینالمللی انجام میدهم و بهواسطه سفرهایی که به کشورهای عربی و ارتباط با جامعه ادبی منطقه و ایران، همیشه این دغدغه را داشتم که؛ چرا ادبیات و بهخصوص شعر ما بهزبان عربی بهشکل خوب ترجمه نمیشود؟ کارهایی انجام شده است، اما این کارها در حد معرفی شاعران دهه 40 و 50 است و برای شاعران امروز ما کار روشن و برجستهای انجام نشده است. دغدغهام بوده است که خودم کاری انجام دهم، اما فرصت نشده است، بارها نیز این موضوع را با مسئولان در میان گذاشتهام.
من در طول این دهه، با دوستانی آشنا شدم که در آژانسهای ادبی فعالیت میکنند، بهنظرم این یک فرصت است و ما باید از حضور چنین افرادی که پیوسته در نمایشگاههای بزرگ جهان حضور دارند و میتوانند کتابهای ما را معرفی کنند و پذیرش بگیرند، بهره ببریم. از سوی دیگر، با توجه به اتفاقات اخیری که برای قیمت کاغذ رخ داد و بالا بودن نرخ ارز در کشور، عرضه کارهای ایرانی در خارج از کشور بهنفع ناشر خواهد بود. بالا بودن نرخ ارز در مجموع بهنفع صادرات است.
اگر بخواهم به ظرفیتهای ادبیات ایران در منطقه اشاره کنم، باید بگویم که ایران از حیث هنر داستاننویسی خیلی بهتر از کشورهای عربی است. ایران در حوزه قصه و داستان کوتاه حرفهای زیادی برای گفتن دارد اما کشورهای عربی در حوزه شعر جلوتر از ما حرکت میکنند، شمارگان چاپ کتابشان بیشتر است و به آن بها میدهند، با این حال ما نیز از نظر نوآوری و قدم زدن در سطح فرهنگ جهانی در شعر، چیزی کم نداریم و میتوانیم شاعران خوبی را به مخاطب جهانی معرفی کنیم؛ با وجود این اتفاق خاصی هنوز در این حوزه رخ نداده است.
شما در سؤالتان به مشکلات سیستم دولتها اشاره میکنید، اما من مسئله دیگری را مطرح میکنم و آن تنبلی مترجمان در ترجمه آثار فارسی به زبانهای دیگر بهویژه عربی است، تعداد مترجمانی که متخصص این کار باشند، کم است و هزینهای که باید صورت بگیرد بهصرفه نیست.
همیشه نخبگان، شاعران و نویسندگان جهان عرب تشنه آثار فارسیزبانان هستند و بارها از من خواستند که از جهان شعر فارسی، شاعران دیگری غیر از احمد شاملو، فروغ و سهراب را به آنها معرفی کنم.
*تسنیم: انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی بود که همین موضوع ماهیت آن را با دیگر انقلابهای جهان متفاوت و متمایز میکند، از ابتدای پیروزی انقلاب تا به امروز، ملتهای مختلفی در سراسر جهان با انقلاب اسلامی همدل شدهاند، طی 40 سال گذشته تا چهاندازه توانستهایم از این ظرفیت برای عرضه محصولات فرهنگی خود بهویژه در حوزه کتاب بهره ببریم؟
من با توجه به اطلاعی که در حوزه شعر مقاومت و پایداری دارم و حضور در چند کشور عربی، متوجه شدم که کارهای انجامشده بیشتر جنبه نمایشی داشتهاند و عمدتاً آثاری بودهاند که یک نهاد بخواهد با آن گزارشی ارائه دهد، البته کارهای خوبی نیز در این میان انجام شده است، مثلاً چند کتاب خوب در سوریه ترجمه شده است، اما در کشوری مانند عراق کاری انجام ندادیم؛ این در حالی است که عراق رفتهرفته فرهنگ نزدیک به ما پیدا میکند و به فرهنگ، هنر و موسیقی ما علاقهمند است؛ ولی ما بهجز در فضای مجازی، در حوزه کتاب توفیق خاصی برای ایجاد ارتباط با فضای فرهنگی عراق کسب نکردهایم.
از سوی دیگر، در کشوری مانند لبنان میتوان کارهای بیشتری انجام داد، حتی در کشوری مانند عربستان که نخبگان آنها دید مثبتی نسبت به فرهنگ و اسطوره زبان فارسی دارند و علاقهمندند از این فرهنگ اطلاع بیشتری به دست بیاورند، این ظرفیت وجود دارد، بههرحال، کشورهایی که در محور مقاومت هستند، بهدلیل مشکلات اقتصادی که دارند، در حوزه فرهنگ به آن شکل فعال نشدهاند که بتوانیم بهره کافی را ببریم،
دلایل دیگری هم دارد، مثلاً اینکه میان اکثر نخبگان فرهنگی و هنری هنوز آن همدلی و همگرایی رخ نداده است که سینماگران، ادیبان و اهالی فرهنگ ما در کشورهایی که با ما همدل هستند، حضور داشته باشند. این مشکلات در دولت آقای روحانی متأسفانه پررنگتر شد. اتفاقاتی که مخالف و موافق زیادی دارد، سبب شده است که بر نحوه کار فرهنگ ما تأثیر بگذارد، در این میان، وزارت ارشاد نقشی تعیینکننده دارد و میتواند نقشی مؤثر در ایجاد همگرایی داشته باشد. ارشاد میتواند با طبقهای که متأسفانه از فضای فرهنگ و هنری کشور جدا شده و بیشتر بهدنبال مستقل بودن هستند، وارد تعامل شود، این اتفاقی است که باید رقم بخورد. برقراری تعامل و ایجاد همدلی میتواند بهنفع جامعه فرهنگی کشور باشد.
*تسنیم: شما سالها است که در حوزه شعر مقاومت فعالیت میکنید، از سوی دیگر، با مجامع ادبی کشورهای منطقه نیز در ارتباط هستید، شناخت این جوامع از ادبیات امروز ایران در چهحد است؟ آیا ادبیات انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مقاومت توانسته است مخاطبان خود را در این کشورها بیابد؟
فکر میکنم اگر آشنایی هم بوده، در حد حضور چند شاعر از ایران در این کشورها است، در حد معرفی چند شاعر مانند شاملو، سهراب و فروغ و شاعرانی از سبک نیمایی است که نماینده یک گونه ادبی ما هستند. ما گونهها و نحلههای ادبی دیگری هم داریم که بعد از پیروزی انقلاب ظهور کردند؛ بهویژه پتانسیل عظیمی در شعر جوان ما در حوزه شعر کلاسیک و سپید وجود دارد که در حوزه شعر مقاومت فعالیت قابلتوجهی انجام دادهاند، نمونهای از آن توجه به موضوع فلسطین و قدس در شعر است. اینکه ایران خیلی در دفاع از قدس هزینه داده است، ولی متأسفانه این بازنمایی در کشورهای عربی ضعیف است. نیامدیم کتابها و آثاری را تولید کنیم که نخبگان کشورهای عربی را جذب کند و آن نخبگان بتوانند دیپلماسی عمومی را فعال کنند. باید از کارهای نمایشی و روتین خارج شویم و کار را به دست خود هنرمندان بسپاریم. در این زمینه هزینه کنیم، آثار خوبی تولید شود تا بتوان بخشی از این قدرت عظیمی را که در ادبیات مقاومت ما وجود دارد، ترجمه و عرضه کرد.
*تسنیم: اگر فرهنگ را یک جاده دوطرفه در نظر بگیریم، آنچه در کشورمان شاهدش هستیم، ورود پیدرپی و مستمر کتابهای خارجی و ترجمهشده است، بهنظر شما بهعنوان یک کارشناس حوزه ادبیات و فعال فرهنگی، چرا جاده فرهنگ در کشور ما یکسویه است و نابسامانی و عدم نظارت در عرضه کتابهای ترجمهشده چه تأثیری بر ادبیات ایرانی گذاشته است؟
بله، متأسفانه وقتی نگاه کلی به ویترین انتشارات برجسته و برند ادبیات میاندازیم، میبینیم که حجم کتابهای ترجمهشده بهویژه در حوزه رمان، داستان و حتی شعر بسیار زیاد است، بهنظر میرسد هر کسی از هر کتابی خوشش آمد، ترجمه میکند و برنامه خاصی در این زمینه وجود ندارد، این سبب میشود که ما جوهره فرهنگ خودمان را به فراموشی بسپاریم، اینطور تصور میشود که هرچه شاعر و داستاننویس ما بیشتر این کتابها را بخوانند، بیشتر تحویل گرفته میشوند و مدرنتر بهنظر میآیند، این در حالی است که ما طلای خودمان را با زغال دیگران معاوضه کردیم و خودمان خبر نداریم. ادبیات ایرانی بهویژه شعر و آثار شاعرانی چون سعدی، مولوی، حافظ و... را که گونهای نگاه اشراقی و متافیزیکی داشتند و انسان را به خدا میرسانند و از زمین جدا میکنند فراموش کردیم و داریم پیوسته آثار متعددی را ترجمه میکنیم، ما داریم با این حجم از ترجمه، ادبیات خودمان را استحاله میکنیم، فکر میکنم در حوزه شعر این اتفاق رخ داده است.
ما چه در حوزه شعر کلاسیک و چه در شعر مدرن، شاعران میانهرویی داریم که جوهره فرهنگ خود را در شعر حفظ کردهاند، غیر از اینکه زبان شعر فارسی است، محتوایش نیز برای انسان شرقی ایرانی است، کنار این آثار، سرودههایی هم داریم که در آن انسان ایرانی امروز را نمیبینیم، انگار شاعر دارد از آثار آنطرفی تقلید میکند، این اتفاق رخ داده است، ما هنوز نتوانستهایم جوهره فرهنگ خودمان و اتفاقاتی را که پس از انقلاب رخ داده است، ترجمه کنیم و بیش از حد داریم به ترجمه آثار دیگران میپردازیم؛ این در حالی است که معتقدم شاعر و هنرمند ایرانی باید بیش از این بر آثار گذشتگان خود تکیه کند.
ظرفیت ادبیات ایرانی در این امر را چطور ارزیابی میکنید؟ ادبیات پس از انقلاب (بهویژه در حوزه ادبیات مقاومت و دفاع مقدس) چه جذابیتهایی برای مخاطبان منطقه خواهد داشت؟
شاعران برجسته جهان عرب مانند عبدالوهاب البیاتی، نزار قبانی، محمود درویش و اکثر شاعران بزرگ 40 سال اخیر جهان عرب، خود شاعران بزرگ حوزه مقاومت هستند و این اتفاق خوب و جالبی است. شعر مقاومت در جهان عرب بهخلاف ایران درگیر مسائل سیاسی نشده است. در ایران نیز شاعران بزرگی مانند قیصر امینپور، علی معلم، یوسفعلی میرشکاک و بسیاری از شاعران جوان در حوزه شعر مقاومت آثار متعددی منتشر کردهاند و سرودههایی در حالوهوای شعر پایداری و دفاع مقدس دارند، حتی شاعران آوانگارد و روشنفکر ما نیز با فضای قدس، ملتهای مظلوم مانند افغانستان، عراق و... بیگانه نیستند. اگر کسی این اشعار را جمعآوری کند، میراث گرانبهایی است که میتواند اخوت و برادری را با زبان هنر میان مردم منطقه ایجاد کند. همانطور که فیلمهایی مانند یوسف پیامبر(ع)، مریم مقدس و سریالی چون مختار میتواند دل برادران ما در کشورهای عربی را به دست بیاورد، قطعاً ادبیات ما نیز میتواند دل نخبگان منطقه را به دست بیاورد و پل خوبی باشد برای نزدیکتر شدن به کشورهای اسلامی.
انتهای پیام/+