زمزمه جنگ-۱۳|نقش اعراب در کمک به صدام/ دستاوردهای عملیات بدر و والفجر۸
غرب با راهاندازی دیپلماسی فشار، اعراب با هزینهکرد مبالغ هنگفت و رژیم عراق نیز با گسترش سازمان رزم خود به ۵۰ لشکر و عمق بخشیدن به میادین مین و موانع و استحکامات مرزی، سعی میکردند که مانع پیشروی بیشتر نیروهای اسلام در این جنگ ناخواسته باشند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، دفاع مقدس گنجینهای از ایستادگی، استقامت و ایثار و از خودگذشتگی مردان و زنان غیرتمند و متعهد ایران در برابر حمله ناجوانمردانه دشمن به این مرز و بوم است. همزمان با هفته دفاع مقدس، مهمترین وقایع سالهای دفاع و حماسه را روایت میکنیم. بخش پنجم این روایت را بخوانید:
* وقایع جنگ در سال 1363
آغازین روزها و ماههای سال 1363 از جبهههای جنگ، خبر درگیریهای گستردهای مخابره نمیشد. رد و بدل کردن گاه و بیگاه آتش بین نیروهای دو طرف، تنها برای خالی نبودن عریضه بود. هرچند عراقیها اقداماتی در خلیج فارس و علیه نفتکشها و سکوهای نفتی ایرانیها انجام داده بودند که با پاسخ محکم و کوبندهی نیروهای دریایی و هوایی ایران مواجه شد.
در پایتخت نیز دیپلماسیها برای پیدا کردن همراه و محکوم کردن تحریمهای یک جانبه شتاب مناسبی داشت. اما این آرامش نسبی سبب نمیشد که در مرکز فرماندهی جنگ، تعلل و کوتاهی وجود داشته باشد. نظامیان ایران به شناسایی مناطق حساس و استراتژیک و طرحریزی عملیاتهای کاربردی و هدفمند پرداخته و بر همین اساس عملیات عاشورا را پایهریزی کردند تا منطقهی استراتژیک میمک را به طور کامل در اختیار خود بگیرند.
ارتفاعات میمک از آن نظر دارای اهمیت بود که نیروهای ایران میتوانستند از فراز آن بر دشتهای شرقی عراق که مشرف به مرز میشد، تسلط کامل داشته باشند تا ارتش بعث، توانایی طرحریزی حمله به خاک ایران را نداشته باشد.
در حقیقت عملیات عاشورا میتوانست ضمن انهدام بخشی از قوای دشمن، پدافند نیروهای ایران بر دشتهای شرق عراق را تحمیل کند که در صورت بروز چنین اتفاقی، نقطهی عطفی در جنگ تحمیلی رخ میداد و به واسطهی آن بخشهای وسیعی از خاک عراق از یوغ حزب بعث آزاد میشد.
عملیات عاشورا، 25 مهر 1363 با رمز یا اباعبدالله الحسین (ع) آغاز شد. تک و تهاجم با موفقیت نسبی و برآورده شدن 80 درصد اهداف اولیه تحقق یافت. موفقیتی که با همکاری اعضای قرارگاه نجف و جهاد سازندگی و یگانهای مهندسی صورت گرفت. بازپسگیری بیش از 50 کیلومتر مربع از اراضی اشغالی، تصرف ارتفاعات استراتژیک فیصل و کوه گچی و دسترسی به جادههای مواصلاتی از جمله دستاوردهای این عملیات بود که جبهههای جنگ را تحرکات خاصی بخشید. همچنین در خلال انجام این عملیات 14 گردان ارتش بعثی از 70 تا 100 درصد منهدم شدند که سقوط 3 فروند هواپیما، 2 فروند هلیکوپتر، انهدام 75 دستگاه تانک و نفربر و ... از جملهی این تلفات و انهدامات بودند.
همانگونه که گفته شد، عملیات عاشورا در منطقهی میمک، باعث شد تا میدانهای جنگ شاهد شور دوبارهای شوند. همین عامل سبب شد تا دستیابی به بصره، باز هم در اندیشهی فرماندهان سپاه ایران مرور شود. این بار نیز، حضور در منطقهی هورالهویزه که چندماه قبل از آن میزبان عملیات خیبر بود، در دستور کار ارتش و سپاه جمهوری اسلامی قرار گرفت.
* عملیات بدر و ریزش پایههای فکری صدام
انتخاب این منطقه دلایل بسیاری داشت. دشمن بعثی در عملیات آبی ـ خاکی توانایی چشمگیری نداشت. بنابراین انتخاب این منطقهی استراتژیک که با توان کمّی و کیفی نیروهای جمهوری اسلامی همخوانی داشت، میتوانست دستاوردهای کمنظیری به همراه داشته باشد. بر همین اساس اهدافی همچون تسلط بر جادهی بصره ـ استعماره و احاطه به استانهای بصره، ناصریه و العماره و شرق دجله، برای عملیات بدر تعیین شد.
باید اذعان کرد که پس از عملیات خیبر، ارتش بعث اقدام به تشکیل فرماندهی شرق دجله کرد تا بار دیگر از ناحیهی جنوب ضربهپذیر نشود، ایجاد دکلهای دیدهبانی، کمینهای آبراهی، احداث باند هواپیما و هلیکوپتر و ... از دیگر اقدامات بعثیها در این منطقه از عراق بود.
به هر حال عملیات بدر طراحی شد. نیروی زمینی ارتش با 3 لشکر و یک تیپ و سپاه پاسداران با 9 لشکر و 8 تیپ در هم ادغام شدند. هوانیروز برای جابهجایی نیروها آماده شد و نیروی هوایی ارتش نیز مأمور پشتیبانی از عملیات.
نوزدهمین روز از اسفند ماه سال 1363، عملیات با صدور رمز عملیات از قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) آغاز شد و نیروهای ایران، تک و تهاجم خود را از محورهای شمالی و جنوبی آغاز کردند.
بلافاصله استحکامات دشمن بعثی در هم کوبیده و صبح روز بعد، بسیاری از اهداف اولیه تعیین شده، محقق شد.
* هلاکت 15 هزار بعثی
طی روزهای پنجم و ششم عملیات، سپاه ایران حتی بخشی از نیروهای خود را از عرصهی دجله عبور داد؛ اما با مقاومت ارتش بعث مواجه شدند و به همین دلیل پیشروی ناتمام ماند. با این حال عملیات بدر بیش از 8 روز، با آزادسازی روستای ترابه، حوک، نهروان، فجره و تصرف بیش از 800 کیلومتر مربع از اراضی هور و تصرف جاده خندق به طول 13 کیلومتر به پایان رسید. در طی انجام این عملیات 7 تیپ و 5 لشکر عراق بین 20 درصد تا 100 درصد منهدم شدند. لشکر گارد ریاست جمهوری و نیروی کماندوی سپاه 3 نیز تا 20 درصد خسارت دیدند.
بیش از 15 هزار تن از نیروهای بعثی به هلاکت رسیدند و بالغ بر 3 هزار اسیر به دست سپاه اسلام گرفتار شدند، انهدام 250 دستگاه نفربر، 40 قبضه توپ، 200 دستگاه خودرو، 4 فروند هواپیمای پیسی 7 ملخدار، 2 فروند میگ و سوخو، 4 فروند هلیکوپتر و ... از دیگر ضایعات وارد شده به پیکر ارتش حزب بعث بود.
با این حال متأسفانه در این عملیات تعدادی از پاکترین مردان روی زمین همچون؛ باکری، آقاخانی، شعربافچی و ... به شهادت رسیدند.
این عملیات بیش از پیش سرنوشت جنگ را به سود ایران نشانه رفت. همین دلیل کافی بوده تا صدام، دستور بمباران شهر و مناطق مسکونی به ویژه تهران را صادر کند تا مردم را مقابل جمهوری اسلامی قرار دهد که از قضا نتیجهی عکس داد و شور و شعور مردم برای دفاع از تمامیت ارضی کشور در کنار آرمانهای انقلاب اسلامی و ماهیت جمهوری اسلامی، رنگ و بوی بیشتری به خود گرفت.
اما تدبیرها برای خنثیسازی عملیات هوایی علیه شهرها به حضور بازیگر جدیدی در جنگها انجامید. این بازیگر جدید که توسط نیروهای ارتش اسلام به کار گرفته شد، سلاح موشک بود. پرتاب موشک به عمق شهرهای عراق آغاز شد و بغداد، از نزدیک طعم تلخ درگیر بودن با جنگ را چشید و اینچنین شد که جنگ، لایههای جدیدی را ایجاد کرد و استراتژیهای جدیدی برای تداوم جنگ در ذهن مسئولان چیده شد. استراتژیهایی که سال 1363 پر از موفقیت را به سال 1364 سپرد و استقامت، اولین رمزگشایی این استراتژی بود.
* وقایع جنگ در سال 1364/ آغاز عملیاتهای محدود
طبق سنت هر ساله، همزمان با تحویل سال 1364، پیام نوروزی رهبر انقلاب از رسانهی ملی منتشر شد. مهمترین بخش در این سخنان، در یک جمله خلاصه شد. سال 1364 به نام هر سال استقامت نامیده شد، (سیری در جنگ ایران و عراق ـ 2/ خرمشهر، فاو/ محمد درودیان/ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ / صفحه 116) تا در ذیل آن شعار «جنگ جنگ تا رفع فتنه» در اذهان عمومی نقش ببندد تا فعالیت در گروهکهای مخالف جنگ و سازشطلبان فعال در داخل کشور و فشارهای بینالمللی، همه بیاثر شوند.
به موازات این فعالیتهای اعتقادی و سیاسی، فرماندهان جنگ نیز به دست بهره بردن از عملیاتهای محدود در کنار عملیاتهای گشتی رزمی و نفوذی رفتند.
در عملیاتهای گشتی رزمی، حداکثر یک گردان شرکت میکرد که طی آن وارد کردن تلفات و جمعآوری اطلاعات و بازگشت به مواضع اولیهی خودی در دستور کار قرار داشت.
عملیاتهای نفوذی نیز مانند عملیاتهای گشتی رزم بود با این تفاوت که استعدادهای بالغ بر یک تا 3 گردان در آن شرکت داشتند.
اما عملیاتهای محدود با حضور 2 لشکر، 5 گردان، 20 تا 30 گردان شرکت میکردند و سپس از موفقیت در عملیات، در منطقهی تک، باقی میماندند.
انجام این عملیاتها علاوه بر میزان موفقیتهایی که داشت، حضور نیروهای کم و با تلفات بسیار پایینتر انجام شد. البته در صورتی آغاز میشدند که پیروزی در آنها تضمین شده باشد و اهداف و ارزش نظامی و اقتصادی آن تأمین شود.
سلسله عملیاتهای ظفر توسط نیروی زمینی ارتش و عملیاتهای قدس و عملیات عاشورا توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بر این اساس انجام شدند.
عملیات قدس 1، در منطقهی هدرویس از انجام شناساییهای متعدد و با هدف، تصرف پاسگاه ابوذکر، روستای ابوسعید، برکهی مختار و انهدام کمین دژبانی ارتش بعث طرحریزی شد در 25 خرداد ماه 1364، همزمان با روز قدس، عملیات قدس 1 آغاز شد و تنها در 7 دقیقه پس از آغاز عملیات، پاسگاه ابوذکر و ابولیعه به تصرف سپاه اسلام درآمد. برکهی مختار نیز ساعاتی پس از آن به تصرف درآمد.
به هلاکت رسیدن بیش از 200 تن، زخمی شدن 200 تن و اسیر شدن 90 تن از سربازان ارتش بعث، اولین ماحصل قدس 1 بود. انهدام چندین دستگاه هواپیما، هلیکوپتر و قایق جنگی و به غنیمت گرفتن شماری سلاح و ادوات سنگین و نیمهسنگین از دیگر توفیقات این عملیات بود.
10 روز پس از قدس 1، عملیات محدود قدس 2 در منطقهی هور انجام شد تا از تک احتمالی دشمن که پاتکهای خود را افزایش داده بود، جلوگیری شود.
قدس 2 در چهارمین روز از تیرماه 1364 و با انهدام بخشی از نیروهای تیپ 68 کماندویی بعث به تثبیت موقعیت لشگر ایران در منطقهی فوقالذکر انجامید. استراتژی جدید عملیاتی ـ نظامی فرماندهان جنگ، طرحریزی عملیات نفوذی دیگری را سبب شد با نام قدس 3 تا تپهی 194، به تصرف سپاه ایران درآید. قدس 3 در منطقهی فره سیاه، در غرب رودخانهی میمه در تاریخ 19 تیر انجام شد. قدس 3، نتایج درخشانی به همراه داشت.
پاکسازی منطقهای با وسعت بیش از 20 کیلومتر مربع، کشته و مجروح کردن بیش از 700 تن از سربازان ارتش بعثی، انهدام انبارهای مهمات، پمپ بنزین قرارگاه و تعدادی ادوات جنگی و ماشینآلات نظامی که ارتش بعثی را در منطقهی استراتژیک تپهی 194 مستأصل ساخت.
* پیروزی در عملیاتهای قدس
پیروزیهای درخشان عملیاتهای قدس، فرماندهان را بر آن داشت تا عملیات قدس 4 را در منطقهی هورالهویزه در نظر بگیرند.
آزادسازی بیش از 150 کیلومتر مربع از دریاچهی ام النعاج و تسلط بر بخشی دیگر از هور و ایجاد زمینه برای دسترسی به خاک عراق از مهمترین اهداف این عملیات بود.
تدارکات لازم برای انجام قدس 4 طیریزی شد و نیروها آموزشهای فشردهای را به منظور آموختن و تقویت شنا، غواصی، بلمزنی و قایقرانی دیدند، اولین روز از مرداد سال 1364، حملهی دلاوران ایران در عملیات محدود قدس 4 شروع و مطابق معمول عملیاتهای پیشین، فتوحات آغاز شد. نیمی از دریاچهی ام النعاج در تصرف سپاه اسلام درآمد و 200 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شدند و 53 تن نیز خود را تسلیم نیروهای ایرانی کردند.
عملیات قدس 5 نیز، در هفته پس از آن در 15 مرداد ماه به منظور تکمیل اهداف و نتایج سلسله عملیاتهای قدس انجام شد. موفقیت این عملیات، از نظر استراتژی گام مهمی برای نیروهای جمهوری اسلامی به منظور دسترسی به اهداف از پیش تعیینشده برای این برهه از جنگ به شمار میآمد. البته موانع دشمن کار را سخت کرده بود.
برخی از این موانع عبارت بودند از: 7 ردیف سیم خاردار، بیش از 650 متر میدان مین و بشکههای آتشزای ناپالم و ادوات سنگین و نیمهسنگین نظامی. به هر حال، قدس 5 نیز هر چند با دفاع همهجانبهی عراقیها مواجه شد؛ اما با آزادسازی 30 کیلومتر مربع از هور و تحمیل تلفات به نیروهای ارتش بعث به پایان رسید.
حال، زمان آن بود که اهداف عملیات قدس 4، به طور کامل محقق شود، به همین سبب، عملیات عاشورای 4 پایهریزی شد. در عملیات قدس 4، از گروهی از مجاهدان عراقی بهره برده شد و عاشورای 4 نیز به این گروه از مجاهدان که تحت عنوان تیپ بدر، فعالیت میکردند، سپرده شد.
ساعتی پس از آن از عملیات عاشورای 4، رزمندگان سپاه اسلام به اهداف نخستین عملیات دست یافتند. خط اول دشمن و کمینهای بعثی در آبراه بجبله و نصله، شکسته شد، دشمن در برخی نواحی بدون مقاومت پا به فرار گذاشت و برخی پاسگاههای ارتش عراق سقوط کردند. حوالی ظهر، پاتک عراقیها برای خنثیسازی اثرات عملیات آغاز شد. نیروهای ارتش اسلام نیز با ایجاد کمینها و آرایش دفاعی منظم، به دفع این پاتک پرداختند.
دومین پاتک عراقیها ساعتی پس از آن با حمایت یک فروند هواپیمای پیسی 7 و 12 فروند قایق تندروی جنگی و آتش توپخانه آغاز شد که با رشادت مجاهدان عراقی به سرپرستی شهید ابوالخیر، ضمن ناکام ماندن اهداف دشمن، ضمن کشته و اسیر شدن تعدادی نیروی بعثی، 8 فروند قایق تندروی جنگی نیز به غنیمت گرفته شد.
حال دریاچهی امالنعاج که برای عراقیها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود، کاملاً در دست ایرانیها بود. به همین خاطر ستاد فرماندهی ارتش بعث، فرماندهی عراقی منطقه را به دلیل بروز صنعت در عملیات عاشورای 4 را تعویض کرد و به دنبال آن 3 پاتک را به منظور بازپسگیری منطقه طراحی و اجرا کرد.
در این پاتکها مجموعاً 16 فروند قایق تندروی جنگی، 6 فروند هواپیمای پیسی 7، یک فروند دستگاه نفربر و 12 دستگاه بلم با پشتیبانی نیروی هوایی عراقی مورد استفادهی عراقیها قرار گرفت که البته با مجاهدت و رشادت مجاهدان ایرانی، هیچکدام به سر منزل مقصود نرسید و بر عکس آن تمامی اهداف عملیات عاشورای 4 برای سپاه اسلام محقق شد.
این اهداف عبارتند از:
1) آزادسازی 110 کیلومتر مربع از زمینهای منطقه
2) تصرف 3 پاسگاه و انهدام کمینهای دشمن
3) اسارت 76 سرباز بعثی
4) به غنیمت گرفتن 27 قایق و بلم، 99 قبضه سلاحهای نیمهسنگین، 2 قبضه ضد هوایی و 4 قبضه خمپارهانداز
* حمایت همه جانبه اعراب و غرب از رژیم بعث
انجام عملیاتهای محدود با عناوین قدس و عاشورا، ضربههای مهلکی بر پیکرهی ارتش بعث و به تبع آن عرب متحجر و غرب مستکبر داد. از این رو، جبههی دشمن که حالا امتداد آن از غرب تا شرق بود، تحرکات جدیدی را در دستور کار خود قرار داد.
ارتش بعث به دنبال تدوین استراتژی پدافندی برآمد و حامیان غربی و عربی صدام نیز که کمکهای مالی و معنوی خود را افزایش دادند.
اعراب با اعطای دلارهای نفتی و غربیها نیز با فروش تکنولوژیهای تسلیحاتی و سلاحهای پیشرفته به عراق و تحریم فروش سلاح به ایران، سعی در بر هم زدن موازنهی قدرت به نفع عراق را داشتند که ادامهی تصمیماتشان تقویت نیروی هوایی عراق و کشاندن جنگ به شهرها، آسمان و دریا بود.
در این حین غرب با راهاندازی دیپلماسی فشار، اعراب با هزینهکرد مبالغ هنگفت و رژیم عراق نیز با گسترش سازمان رزم خود به 50 لشگر و عمق بخشیدن به میادین مین و موانع و استحکامات مرزی، سعی میکردند که مانع پیشروی بیشتر نیروهای اسلام در این جنگ ناخواسته باشند.
عراقیها بر همین اساس و با استفاده از امکانات، تسلیحات و منابع مالی پرشمار خود، مجموعه حرکتهایی را در زمین و هوا سامان دید تا مانع تعرضهای احتمالی نیروهای جمهوری اسلامی ایران شود. از این رو تعرضهای زمینی به مناطقی در جزایر مجنون، مهران، میمک، سومار و منطقهی هورالهویزه ایجاد کرد تا پاسخی به سلسله عملیاتهای محدود قدس، عاشورا و ظفر داده باشد.
آنها نیروی هوایی خود را نیز به تکاپو انداختند تا با شکستن دیوار صوتی، بمباران (به ویژه مناطق نفتی) و عکسبرداریهای هوایی بتواند ضرب شستی نشان دهند.
* عملیات والفجر8 چگونه طرحریزی شد؟
همزمان با این اقدامات و در پی موفقیتهای پی در پی رزمندگان اسلام در منطقهی هور، ارتش بعث با استفاده از بهکارگیری اجباری مردم عراق، اقدام به بریدن نیزارها، ایجاد سیل بندها و خشکاندن هور به منظور عمق بخشیدن بیشتر به خشکی کرد تا ضمن ایجاد استحکامات جدید، زمینه را برای مانور و حملات زرهی آماده کند.
این تحرکات، ستاد ارتش اسلام را بر آن داشت تا فرماندهان خود را یکجا جمع کند و این بار به مانند سالهای پیشین طرح یک عملیات گسترده را بنیان ریزند.
مطالعات بسیار انجام شد و با بررسی دقیق وضعیت جبهههای غرب و جنوب غرب، منطقهی فاو برای انجام این عملیات که به خاطر تلاقی در ایامالله دههی فجر، والفجر 8 نامیده شد، انتخاب شد.
فاو دارای ارزش نظامی ـ سیاسی، عارضههای مصنوعی و طبیعی متعدد و همچنین شرایط عملیاتی خاص بود که برای والفجر 8 انتخاب شد که در صورت آزادسازی این شهر، تأسیسات بندری آن به همراه سکوهای پرتاب موشک و تسلط بر اروند رود به دست رزمندگان اسلام میافتاد.
بنابراین طراحی عملیات در این منطقه آغاز و وظایف سازمانها، نیروها و حتی وزارتخانهها در خصوص انجام عملیات تشریح شد.
نیروی زمینی سپاه به همراه هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران بیشترین بار تهاجم در این عملیات را به عهده گرفتند و در شب بیستم بهمن ماه سال 1364، والفجر 8 آغاز شد.
نیروی زمینی سپاه پاسداران تک گستردهی خود برای شکستن خط مقدم دشمن آغاز کرد. نیروهای قایقسوار با حمایت غواصان نیز یورش به خط ساحلی دشمن در هورالهویزه را آغاز کردند. تلاش بعثیها برای حفظ جبهههای جنگ و به ویژه امالقصر شروع میشود.
صدام در همان ساعات آغازین عملیات، دستور میدهد تا 3 لشگر زرهی به منطقه اعزام شوند. این تصمیم برای جلوگیری از سقوط امالقصر گرفته میشود.
عملیات به طور غیرمنتظرهای بسیار زودتر از آنچه تصور میشد، یعنی حدود 48 ساعت زودتر نتیجه داد و قبل از روشن شدن هوا، نیروی اسلام توانستند، فاو را به محاصرهی خود در بیاورند. محور ساحلی نیز در تصرف ایرانیها قرار گرفت تا امکان هرگونه پاتک از سوی ارتش بعثی گرفته شود.
صبح روز بعد، با پاکسازی منطقه از لوث یگانهای عراقی که مستأصل و بدون برنامه به نبرد با سپاه ایران میپرداختند، و مقابله با مقاومتهای کور که از داخل شهر انجام میشد، فاو به طور کلی و کامل پاکسازی شد و فاو تا سرحدات شمالی آن در اختیار ایران قرار گرفت.
در روز دوم از عملیات والفجر 8، دشمن بعثی که نمیخواست منطقهی استراتژیک خط ساحلی را از دست دهد، لشکر 5 خود را وارد کارزار کرد؛ اما تلاشهای آنها، هر چند بسیار و گسترده بود، ناکام ماند. روز بعد نیز ادامهی این تلاشها عقیم ماند تا خط ساحلی با استفاده از تجهیزات مهندسی که به منطقه منتقل شده بود، در تصرف سپاه اسلام بماند.
چند روز پس از آغاز عملیات که دشمن اهمیت و عمق والفجر 8 را درک کرد و متوجه ناکارآمدی لشگر 5 و نیروهای باقیماندهی عراقی در منطقه شد، لشگر گارد جمهوری را به این منطقه اعزام کرد تا بصره را از خطر سقوط نجات دهد.
این در حالی بود که نیروهای خودی پایگاههای اول و دوم موشکی در شمال فاو را به تصرف خود درآورده بودند و از نظر آرایشی تسلط مناسبی بر تحرکات دشمن داشتند و با استفاده از فرصت شب که نیروهای گارد، پشت شهر فاو و در سنگرهای خود مشغول به استراحت بودند و انتظار صبح را میکشیدند تا ارتش و سپاه ایران حملهور شوند، نیروهای ایران اقدام به غافلگیری کردند، دشمن تا حدی خود را از زبون و دست بسته دید که برای رهایی از وضعیت فوق، اقدام به بمباران شیمیایی کرد؛ اما از آنجا که این بمبها میان نیروهای دو طرف منفجر شد، بیش از 70 درصد نیروهای عراقی را آلوده و بسیاری از آنها را نابینا کرد. این وضعیت شرایط نیروهای عراقی را بیش از پیش بدتر کرد و با انهدام تیپها و گردانهای حاضر در منطقه، تلفات بسیاری را برای ارتش عراق تحمیل کرد. لشگر هفتم که مأمور محافظت از منطقه بود، به دست سپاه ایران متلاشی شد و تیپهای مختلف گارد جمهوری نیز بسیاری از نیروهای خود را از دست داد.
این عقبماندگی در نبردهای زمینی، حاکمان عراق را برآن داشت تا به جنگ هوایی روی بیاورند و حتی به بمباران شیمیایی بپردازند که البته با پیشبینیهای صورت گرفته، اکثر این اقدامات کور دشمن در همان نطفه خفه شد.
درگیریهای نیروهای دو طرف به مدت چندین روز مرتب ادامه داشت و در خلال همین درگیریها، ایرانیها در منطقه به ثبات بیشتری دست مییافتند و ادوات نیروهای بیشتری از عراقیها منهدم شد، و به هلاکت میرسیدند و حتی تغییر تاکتیک دشمن در رزم و استفاده از نیروهای پیاده به جای نیروهای زرهی نیز برای عراق نتیجهبخش نبود.
*عملیاتهای عملیات والفجر8 چه بود؟
این عملیات (والفجر 8) نتایج درخشانی برای ایران به همراه داشت که مهمترین آن آزادسازی 800 کیلومتر از مرزهای عراق بود. والفجر 8 علاوه بر هلاکت رساندن بیش از 50 هزار بعثی که میان آنها فرمانده لشکر و تیپ و گردان و ... وجود داشت، بیش از 700 اسیر که بین آنها افسران ارشد نیز حضور داشتند، را نصیب ایرانیها کرد. انهدام ادوات سنگین و سبک جنگی مانند هواپیما (45 فروند) هلیکوپتر (10 فروند) ناوچه (3 فروند) تانک و نفربر و خودرو و توپخانه و ... از دیگر تلفات ارتش بعث در والفجر 8 بود که باید به آن انهدام 100 درصدی 10 تیپ پیاده، کماندو و نیرو مخصوص و 2 تیپ زرهی، 4 گردان ضد هوایی، 10 گردان قاطع جیشالشعبی و 5 گردان توپخانه و همچنین انهدام بیش از 50 درصدی 41 تیپ کماندو و نیرو مخصوص و زرهی و همچنین انهدام حدود 30 درصدی 10 لشکر و 5 تیپ کماندو، زرهی و مکانیزه دشمن را افزود.
به هر حال این عملیات، ضربهی مهلکی بر پیکرهی عراق و متحدان و همدستان غربی و عربی آن وارد ساخت. به طوری که تمام دنیای استکبار و عرب متحجر، توان مالی و تبلیغاتی خود را به کار بستند تا عراق منطقهی فاو را بازپس گیرد. اقدامی مذبوحانه و کور که حتی تا آخرین روز سال 1364 نیز نتیجهبخش نبود.
انتهای پیام/