جای خالیِ برنامههای سرگرمکننده در سیما/ تلویزیون به چند چهره شناخته شده محدود نشود
نظرسنجی صدا و سیما این هشدار را میدهد که تلویزیون از فقدان برنامههای سرگرمکننده رنج میبرد و باید خودش را از وابستگی به افراد و برنامههای خاص، خارج کند.
خبرگزاری تسنیم- مجتبی برزگر: در نظرسنجی روزِ گذشته سازمان صدا و سیما 5 برنامه ورزشی در فهرست 10 برنامه پرمخاطب سیما قرار گرفتند. در میان این برنامههای شاخص، "خندوانه" تکراری یا به تعبیر شبکه نسیم «منتخب خندوانه» در لیستِ پربینندههای تلویزیون قرار گرفته است. استقبال از این منتخب تکراری نشان میدهد مردم منتظر و مشتاق برنامههای سرگرمکنندهاند که این روزها خلأ چنین برنامههایی کاملاً احساس میشود.
شبکه نسیم این روزها برنامههای جدیدی روی آنتن آورده اما هیچکدام نتوانستهاند همچون «خندوانه» و «دورهمی» پربیننده شوند. اساساً استفاده از برنامههای پربیننده و برندسازی نکته مهمی است که باید تلویزیون جدّی بگیرد اما چرا تلویزیون اصرار به حضور «خندوانه» و «دورهمی» دارد؟ یعنی اگر این دو برنامه روی آنتن نباشند هیچ خلاقیت، رویکرد و اتفاق جدیدی نباید شکل بگیرد. زیرا هر شبکهای باید برنامههای متعددی را تدارک ببیند در هر شرایطی برنامه برای عرضه داشته باشد.
امروز در تلویزیون برخی از برنامهها بدون تغییرِ رویه از کلیشه، تکرار و فقدان استراتژی و برنامهریزی، رنج میبرند. به گونهای که خلاقیت در ادامه راه برخی از برنامههای پرمخاطب، سَر بریده میشود. اگر «خندوانه» و یا «دورهمی» هم توفیقی در فصلهای اخیرشان داشتند به خاطر حضور رامبد جوان، استندآپهای مهران مدیری و بازیگران و هنرمندانی بود که در این برنامهها دعوت میشدند. وگرنه حداقل در سالهای اخیر این دو برنامه بیشتر به کلیشه و تکرار افتادند تا خلاقیت و نوآوری در آنها دیده شود.
تلویزیونی که برای ساخت برنامههای با کیفیت و با محتوای سرگرمکننده دارد، نباید خودش را آنقدر به افراد و برنامههای خاص وابسته کند. اتفاقاً در کنار حفظ و تقویت این برنامهها، روی افراد، برنامهها و طرحهای دیگر سرمایهگذاری کند. از این رو با سرمایهگذاری روی مسابقات تلویزیونی و سریالهای نوستالژی و کارهای گفتگومحور میتواند آنتن تلویزیون را همچنان برای مخاطب گرم نگه دارد.
البته در این میان نقد دیگری هم وجود دارد که تعداد بینندههای برنامههای سیما زیر 40 درصد آمده؛ دستاندرکاران جدید باید به پایین آمدن استقبال بینندگان از برنامههای سیما توجه جدّی داشته باشند. از طرفی دیگر رسانه ملّی هم باید به سمتِ خلاقیت و نوآوری برود و خودش را در حلقه افراد و چند برنامه خاص گرفتار نکند. به نظر میرسد این روزها که کماکان همه منتظرِ رامبد جوان و "خندوانه" و مهران مدیری "دورهمی"اند همین فقدان برنامههای سرگرمکننده، باعث شده تا مخاطبان پروپاقُرصِ تلویزیون به سمت فضای مجازی و مدیومهای دیگر بروند.
برنامههای شاخصِ سیما در مهرماه 1400 (بخشِ عمدهای ورزشیاند که نشان میدهد مخاطبان در فقدانِ برنامههای خوب و استاندارد، تماشای این برنامهها را به دیدنِ برنامههای دیگر ترجیح دادند.)
یکی از علتهای اصلی که تلویزیون برای سرگرمکردن مخاطب دچار مشکل شده به "بیتوجهی به ذائقه مخاطب" برمیگردد و تلویزیونیها بر این باورند این مشکل را میتوانند با آوردنِ سلبریتیها و کپیکردنهای وقت و بیوقتِ برنامهها و مسابقات خارجی، برطرف کنند. در صورتی که مخاطبِ سختگیرِ امروز دنبال چیز تازهای است و این کار تازه به جز تکیه بر خلاقیت و نوآوری امکانپذیر نیست.
تلویزیون همیشه خودش را در انتظار چند برنامه خاص قرار داده که تأخیر در بازگشتشان معمولاً با تقاضای دستمزدهای بالاتری همراه است. زیرا تجربه ثابت کرده برنامهای که در تلویزیون پربیننده میشود برای آغاز سری جدید خود، خواهانِ دریافت دستمزدهای بالاتری میشود و این خودش آرام آرام پای دستمزدهای نجومی را به تلویزیون باز کرد.
دستاندرکاران باید خودشان را از این وابستگی کاذب خارج کنند تا آن گروههای خاص هم بدانند بدون آنها هم تلویزیون میتواند مخاطبش را سرگرم کند. این وابستگی باعث شده تا رقمهای دستمزدها هر روز بالاتر برود و یا شرایط آن گروهها هر بار شکلِ دیگری به خودش بگیرد. وقتی به جای ایدهپردازی، سراغِ استفاده از نسخههای خارجی برنامهها و مسابقات رفتیم، نه تنها مخاطب را نتوانستیم همچون دهههای 1360، 1370 و حتی اوایل 1380، سرگرم کنیم بلکه این سؤال پیش آمد که چرا اتاق فکرها منفعل شدهاند و فکر و ایده خاصی جز کپی کردن بیرون نمیآید؟
وقتی این انفعال در سرگرمسازی ایجاد شد گروهی به سمت رسانههای دیگر رفتند و بعضاً به فضایمجازی تمایل بیشتری پیدا کردند. این اهمالکاری و انفعال، تأثیر نامناسبی در تغییر فرهنگ جامعه و تمایل به سبک زندگی غیر ایرانی داشت. البته در این میان پخش برخی برنامههای کممحتوا و بعضاً بیمحتوا با هزینههای بسیار، تلویزیون را از مخاطبِ همیشگیاش دور کرد.
چرا با وجود چنین هزینههایی مخاطبان اقبال زیادی به تماشای برنامههای تلویزیونی نشان نمیدهند؟ چرا تلویزیون مثل گذشته به طراح و نویسنده و ایدهپرداز اهمیت نمیدهد؟ زیرا اگر بگویند این طور نیست، پس چرا به جز چند برنامه اندک، مابقی برنامهها و مسابقات تلویزیون کپی میشود و خالی از خلاقیت و نوآوری است؟
اگر تلویزیون کماکان بخواهد به شیوه سنتیاش جلو برود قطعاً قدرتمندی فضای مجازی بیشتر به چشم میخورد و رسانه ملّی از قافله رسانهای عقب میماند. این جریان رسانهای همچون ماجرای سرعت اینترنت میماند که اگر نرمافزارتان را به روز نکنید از ماجرای تکنولوژی عقب میمانید. بخواهیم یا نخواهیم تکنولوژی حرف اول را میزند. دقت در کیفیت خروجی برنامهها بسیار اهمیت دارد، چرا که اگر به سبک و سیاق برنامهسازی سنتی پیش برویم همین درجا زدنها ادامه خواهد داشت.
رسانه ملّی در دوره جدید مدیریتی باید ذائقهسنجی را در دستور کارش قرار دهد؛ مردم به چه سرگرمیهایی نیاز دارند؟ چون به تعداد مردم، سلیقه وجود دارد. موجودیت تلویزیون نشان میدهد که نیازمند تنوع بالایی در ساخت برنامههای سرگرمکننده است. کاری که در تمام دنیا اتفاق میافتد. الان مردم دوست دارند انواع و اقسام برنامه مختلف پیش رویشان باشد و در مضیقه انتخاب کردن قرار نگیرند؛ انواع و اقسام مسابقه، تاکشو، برنامه ترکیبی و آموزشی خلاق و... وقتی این قدرت انتخاب برای مخاطب ایرانی از رسانه ملّی بالا برود دیگر به سراغ تلویزیونهای بیگانه نخواهند رفت.
مخاطب ما همانطور که با تماشای برنامهها و سریالهای خوب و با کیفیت نشان داده، به رسانههای میهنیاش وفادار است. چون ترجیح میدهد رسانهای را دنبال کند که با زبان مادریاش با او سخن میگوید. بهروز بودن و بهروزرسانی نیاز مبرمِ سرگرمسازی است؛ اگر اینطور نبود خودِ مهران مدیری و یا حتی کمدینهای دیگر به سراغ کارهای جدید و بهروز نمیرفتند.
از طرفی دیگر، به واسطه تعدد شبکههای تلویزیونی و سایر شبکههای رسانهای مثل نمایش خانگی، فضای مجازی و شبکههای خارجی، رقابت در میدان سرگرمیسازی سختتر شده است. به هر حال کار مشکلی است که مخاطب را نسبت به رسانه متصل نگه دارید و سرگرمش کنید و مخاطب به عنوان بیننده ثابت با تلویزیون بماند. این کار دشواری است و شاید خیلی هم نباید به شبکههای تلویزیونی خرده گرفت، چون آنقدر مدیاها و مدیومها گسترده شده، خیلی سخت میتوان مخاطب را به قلاب انداخت. شاید در کنار برنامههای خوب و با کیفیت سرگرمکننده، کنداکتورِ تلویزیون نیازمند استفاده درست از آرشیو است.
دهههای قبل از گستردگی تکنولوژی و اینترنت، کارهایی روی آنتن رفتهاند که امروز از آنها به عنوان "میراث جامجم" یاد میشود. آن کارها متأسفانه همچنان در فرمتهای قدیمی ماندهاند و غبار زمان و فراموشی به شدت رویشان نشسته و همینطور که نسل به نسل جلوتر میرویم با تغییر در مدیریت و کارمندان آرشیو، آن خاطرهها دورتر میشود.
حتماً سوژهها و موضوعات به خوبی طراحی نمیشوند که هنوز هم برخی خودشان را در پشت موفقیتهای برخی از برنامهها مثل "دورهمی"، "خندوانه" و یا "عصر جدید" پنهان میکنند. این ناشی از ضعیف بودن اتاق فکر و پایین بودن سطح ریسک مدیران است. از طرفی مدیری هم که موقعیت و صندلیاش را در خطر میبیند، ترجیح میدهد در دوره کوتاه مدیریتیاش، خودش را پشت امتحان پسدادههایی همچون این برنامههای تلویزیونی پنهان کند.
انتهای پیام/