افول آمریکا در فضای مجازی تحقق یافتنی است
یک استاد دانشگاه میگوید افول آمریکا در فضای مجازی نیازمند همکاری و تلاش همهجانبه کشورهای متقابل رویکرد هژمونیک ایالات متحده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، دکتر محمد مهدینژاد نوری استاد دانشگاه صنعتی مالک اشتر در این گفتوگو با دبیرخانه همایش بینالمللی جهان پساآمریکا، به بیان چگونگی و ابعاد افول ایالات متحده پرداخته است.
* آقای دکتر مهدینژاد، وقتی از افول آمریکا یا کاهش گستره هژمونی آمریکا سخن میگوییم، مقصود چیست؟ وقتی از افول آمریکا صحبت میکنیم، در حقیقت صحبت از افول فرهنگی آمریکا است. ممکن است کشوری به لحاظ فیزیکی و نظامی فروبپاشد اما افول فرهنگی بر آن مترتب نشود؛ کمااینکه بریتانیا هم تصور می کرد غروبی در افق نظامی این کشور رخ نمی دهد، اما این اتفاق رخ داد اما همچنان فرهنگ انگلیسی، یکی از نمادهای غربی شناخته میشود.
نخستین بحث این است که آیا اصلا فضای مجازی به همین شکل ادامه خواهد یافت یا خیر؛ چون درباره چیزی صحبت می کنیم که ممکن است دست خوش تغییر و تحول جدی شود و به این شکل فعلی باقی نماند. در چشم اندازهای پیش رو، جامعه هرچه بیشتر به سوی دیجیتالی شدن پیش میرود، این افق تا 50 سال آینده را شامل میشود. با سرمایهگذاری های صورت گرفته، راهبردها و برنامههایی که در حال اجرا هست، به نظر میرسدکه ما روز به روز به سوی حداکثر دیجیتالی شدن پیش میرویم. به ازای هر اقدام ما در دنیا واقعی، یک شناسه دیجیتالی در فضای مجازی ایجاد میشود و تا ابد رد آن باقی خواهد ماند. این اقدامات برای همیشه هستند و حتی اگر پاک هم شوند، رد آنها باقی خواهد ماند. یعنی نه تنها امورات شناخته شده و معمول ما عمدتا در فضای دیجیتال دنبال خواهد شد بلکه ذخیره و ماندگار هم میشوند. اگرچه ممکن است شکل ذخیرهسازی و ابزارهایش تغییر کند، اما قابلیت بازسازی یا بازآفرینی به این اقدامات افزوده خواهد شد.
اگر بتوانیم برای هر مولکول یا اتم از یک موجودی یک شناسه تعریف و در جای دیگری چینش کنیم، می توان از هر جایی آنها را محو و در هر جای دیگر ان را مجددا پدیدار کرد. از آنجایی که فناوری رایانش کوانتومی در حال توسعه است، این فرض دور از ذهن نیست. این موضوع به معنای پهنای باند بی نهایت است. خواص کوانتمی در نظریه به صورتی است که وضعیت هر دادهای را در این جا می تواند در هر جای دیگر علم با هر فاصله ای نشان دهد. این خاصیت تداعی گر عالم خیال است که در عین حال و آن واحد که در این جا هستیم می توانیم در جای دیگری حضور پیدا کنیم. البته این مباحث، مربوط به زمانهایی دور در آینده است و خیلی نمی توان در کوتاه مدت آنها را تصور کرد. بشر هنوز به پردازش کوانتومی به آن نقطه ایدهآل نرسیده و هنوز تا رفع تناقضها فاصله دارد. از سوی دیگر می شنویم که کریستال زمان توسط گوگل کشف شده و می گوید این یعنی زیرو زبر کردن همه چیز! از این دست بحثها بسیار است و بنابراین وقتی از 50 سال آینده سخن میگوییم، به قطع نمی توان گفت چه تحولی در اینده برای فضای مجازی اتفاق میافتد.
* نسبت تغییر و تحولاتی که تحت عنوان افول هژمونی و تغییر و تحولات فضای مجازی در نظر میگیریم تا چه اندازه به یکدیگر پیوسته هستند؟
برخی تصور میکنند تکیه هژمونی آمریکا به قدرت نظامی ایالات متحده است؛ اما من اینگونه تصور نمیکنم و بر این باورم که قدرت نظامی، ابزاری در دست آمریکا است و با توجه به قدرت سیاسی و اقتصادی که ایجاد کرده، جلوهگر هژمونی این کشور است. یعنی با استفاده از فناوری و نوآوری، دانشمندان و اندیشمندان جهان که آنها را با تبلیغ با ارائه جلوههایی از رفاه به آمریکا میبرد و از انان به عنوان برده علمی استفاده میکند، این هژمونی را متجلی میکند. قدرت هژمونیک آمریکا با 330 میلیون نفر جمعیت بر همین اساس می باشد در حالی که چین و هند با حدود سه میلیارد نفر از جمعیت جهان را به خود اختصاص دادهاند، اما از این قدرت برخوردار نیستند؛ لذا قدرت آمریکا از همین بخش علمی، فناوری و اقتصادی و امروزه از قدرت داده و اطلاعات نشأت میگیرد.
ترکیه که قدری با آمریکاییها ناهماهنگ شد و سامانه پدافندی اس 400 را از روسیه خرید، آمریکاییها فروش جنگنده F35 را که قبلا پولش را گرفتند، ممنوع کردند. با وجودیکه این جنگنده گرانقیمت هست و مشتری های محدودی دارد ولی آمریکا از فروش آن برای تادیب ترکیه خودداری می کند. چون، اگرچه آمریکاییها اولین فروشنده تسلیحات دنیا هستند، اما تنها کسری از اقتصاد آنان متکی به فروش تسلیحات نظامی است و ابعاد اقتصاد آن بسیار بزرگتر از این حرفها است.
شرکتهای بزرگ فناور آمریکایی مانند اپل، گوگل، متا یا مایکروسافت از لحاظ حجم درآمدها و گردش مالی جزو 10 شرکت بزرگ دنیا هستند و چند سال پیش درآمد اپل به تنهایی از درآمد نفتی عربستان بیشتر بود. همه این موارد نشان میدهد که موضوع اقتصاد، در شکلگیری یا افول یک قدرت، بسیار کلیدی و حیاتی است و آمریکا دریافته است که ابزار اقتصادیاش، بسیار قدرتمند تر و ذینفوذتر از سایر ابزارها همچون ابزار نظامی برای تحمیل عقیدهاش و تثبیت سلطه اش است.
بحث اقتصادی آمریکا، اساس هژمونی و سلطه آمریکا را شکل میدهد و ابزار نظامی در کنار سایر ابزارهای قدرت اقتصادی ایالات متحده حرکت میکند و دیدیم که در قدرت نظامی ناچار شد افرادی را در افغانستان بکارد و افتراق ایجاد کند. این ابزار همچنان ابزاری برای تفرقه افکنی است، اما آمریکا دریافته که قدرت اقتصادی او، بیش از سایر ابزارها میتواند سلطه این کشور را توسعه و تحکیم ببخشد.
جان آمریکا به فضای مجازی که به عنوان نماد دیجیتالی شدن جوامع بشری در حال توسعه است، وابسته است، زیرا سهم قابل توجهی از اقتصاد جهانی را به خود اختصاص داده و افکار عمومی را که مهمترین عامل برای سوگیریها و تغییرات شناختی است، کنترل میکند.
پس آمریکا برای حفظ هژمونی خود، تکیه سنگینی به فضای مجازی دارد و اقتصاد آمریکا وابستگی جدی به آن دارد. از آنجا که جامعه دیجیتالی و فضای مجازی در حال گسترش و نفوذ در همه عرصه های زندگی بشری است، دارای آیندهای روشن هست و برای همین آمریکا سرمایهگذاری سنگینی روی این حوزه انجام میدهد. مثلا برای یک موتور جستوجوی اینترنتی دو شرکت گوگل و مایکروسافت حدود 13 میلیارد دلار هزینه میکنند! اگرچه ممکن است برای تضعیف روحیه و منصرف کردن رقیب از ورود به این حوزه، عددهایی غیر واقعی را هم مطرح کنند، اما در هر صورت، سرمایهگذاری قابل توجهی بر روی فضای مجازی صورت میدهند.
پس، فضای مجازی به نوعی هم ابزار یکه تازی آمریکا از یک سو و از سوی دیگر شیشه عمرش است. اما آیا این فضا به خودی خود افول خواهد کرد؟ قطعاً خیر! به تعبیر قرآن کریم نیز اقوامی میایند تا باعث اصلاحگری قوم دیگری شوند و اگر جریان حق تلاش و ایستادگی نکند این فضا به خودی خود، زمینهساز افول آمریکا نخواهد شد و باید یک جریان منسجم، نمایانگر تضادها و تناقضهای این فضا باشند.
کشورهای حق طلب از جمله ایران نمیتوانند خود را از این فضا کنار بگذارند و منتظر افول خود به خودی آمریکا باشند. الان حیات جامعه به داده و اطلاعات وابسته است و از آب و هوا برای وی حیاتیتر است. ورود به این عرصه ناشی از یک سری اقتضائات، اختیاری نبوده و اجباری است و باید حضوری فعال در این عرصه داشته باشیم.
در جهان پیش رو، آمریکایی ها با توجه به حجم عملکرد و تغییرات و تسلط به این فضا، یک سلطه دیجیتالی دارند. وقتی شرکت های بزرگ فناوری اطلاعات بر این عرصه تسلط دارند، بنابراین سلطه آمریکا نیز بر این فضای اطلاعاتی رقم خورده است. خوشبختانه چین برخاسته و چنگی بر چهره سلطه مطلق آمریکا انداخته و در عرصه های زیرساختهای فناوری و نرم افزاری کارکرده، اما همچنان فاصله بسیاری تا در هم شکستن این سلطه و برتری وجود دارد. آمریکا تمام ابزارهای حکمرانی بر فضای مجازی را در دست خود گرفته است و نفوذ بالایی در آن دارد.
ریموند دوال که یکی از اصلیترین نظریهپردازان مفهوم قدرت است، بیان میکند که چهار نوع قدرت داریم؛ نخست قدرت اجباری، دوم قدرت ساختاری، سوم قدرت نهادی و چهارم قدرت سازنده. که از قدرت سازنده تحت عنوان قدرت نرم هم یاد می شود. برای قدرت نهادی در سازمانهای بینالمللی نفوذ لازم را دارد، در قدرت ساختاری، سازوکارها را طوری میچینند که دیگران در مسیر گرفتار آنها و ضوابطشان شوند، نهایتا از قدرت زور که همان قدرت نظامی و اقتصادی است نیز با بی شرمی و بی محابا استفاده می کنند. حال این 4 نوع قدرت را در فضای مجازی نیز به دست گرفته است و بر لایههای زیرساختی، نرمافزاری و خدمات فضای مجازی به نوعی سلطه پیدا کرده است.
به طوری که بسیاری از نرم افزارهای کاربردی، نظیر شبکه های اجتماعی، و تمام عناصرش مانند اینستاگرام، فیس بوک و غیره که میگویند مالکش پنجمین ثروتمند دنیاست، همه آمریکایی است.
پس فضای سایبری که جهان را به سمت و سوی دیجیتالی شدن سوق می دهد، در همه چیز، ازجمله در نظام قانون گذاری، سازوکارهای فیزیکی و در خرید و فروش و ارز دیجیتال دخالت دارد.
به این ترتیب، آمریکا با پیشتازی و تسلط بر فضای سایبر، ثروت جهانی را به سمت خود سرازیر کرده است و جامعه دیجیتال را هم تحت سلطه خود قرار داده است. هدف از بیان این مطلب، این است که آگاه باشیم با چه کسی و چه چیزی مواجه هستیم. . آیا این ساختار می تواند همچنان به سلطنت خود ادامه دهد؟ به نظر من این موضوع به چند دلیل امکان پذیر نیست.؛ اولا این که رقبای بسیار جدی نظری چین، روسیه، هند و جمعی از کشورهای دیگر در دنیا برایش ایجاد شده است. ضمنا هم اکنون در برخی از علوم و فناوری ها نظیر هوش مصنوعی، کوانتم و علوم شناختی، چین با سرمایه گذاری و تلاش و دقت فراوان از از آمریکا جلوتر افتاده است.
هوآوی، به عنوان شرکتی چینی برای نخستین بار در کشوری غیر از آمریکا مخابرات نسل پنجم را عملیاتی کرد. این موضوع، فرصتی را برای کشورهای مستقل ایجاد می کند که جدا از سلطهی آمریکایی ها بتوانند حرکت و پیشرفت کنند.
اکنون همان طور که حضور فیزیکی آمریکا در عرصه نظامی رو به افول می گذارد، مانند آن چه که در افغانستان رخ داد، در فضای دیجیتال هم متصور است. البته نمی توان افول آمریکا را در فضای فیزیکی و نظامی را با افول در فضای دیجیتال و مجازی با یکدیگر مقایسه کرد و زمانی دقیق برای آن متصور بود. ولی می توان گفته که این موضوع منحنی نمایی دارد یعنی از یک سو به دلیل تناقض ها و تضادها و حرکت های غیر منطقی که در درون آمریکا انجام میشود، توانمندی های نوآورانه در آنجا تضعیف خواهد شد و از سوی دیگر کشورهایی مانند ایران، با انگیزه های بالا و با تکیه به مکتب حیات بخش در حوزه تولید محتوا و با استفاده درست از اخلاق و بستری که در فضای مجازی ایجاد شده می توانند پیام هایی جذاب از اخلاق و مکتب اسلام مانند حیات طیبه یا نهضت امام حسین (ع) را به سراسر دنیا منتقل کند و از دل آمریکا سربازگیری انجام دهد. این کار اکنون هم انجام شده است اما استفاده از فضای مجازی به آن شدت و شتاب بیشتری میدهد.
اگر فناوریهای پیشرفته از جمله هوش مصنوعی، کوانتم، نانو، فضایی، لیزر، چاپ سه بعدی، جمع آوری و پردازش داده های حجیم و علوم شناختی در اختیار کشورهای مخالف آمریکا قرار بگیرد، منجر به چالش کشیدن برتری او می شود و قدرت و برتری آمریکا را به زیر می کشند.
بنابراین، قرار گرفتن گروهی محکم و با انگیزه مخالف سلطه آمریکا و یکجانبه گرایی از یک سو باعث پیشرفت این کشورها می شود و از طرف دیگر سازوکارهای آمریکایی را بهم خواهند ریخت و به عبارتی شیشه عمر آمریکا را خواهند شکست. وجود کشورهای دیگر صاحب فناوری و اقتصاد قوی باعث گرفتن بازار از دست آمریکا میشود یا اینکه انحصار او را خواهند شکست. بنابراین، هیچ بعید نیست با توجه به مخالفت های جدی بیرونی و تضادهای درونی آمریکا، این افول طی 50 سال آینده به طور کامل محقق شود.
* پس در این 50 سال، فضای مجازی هم تغییر و تحولی جدی خواهد داشت؟
بله بسیار زیاد! هم از لحاظ شکل و هم از لحاظ ارائه خدمات، دستخوش تحول خواهد شد ولی آنچیزی که قطعی است، این است که کل جامعه، دیجیتال میشود و دیتا یا داده، به ارزشمندترین و اصلی ترین سرمایه بدل خواهد شد.
* دیجیتالی شدن آمریکا با دیجیتالی شدن چین و روسیه متفاوت است؟
ذات دیجیتالی شدن فراتر از ارادهی دولتها و جامعه است چراکه این تغییر و تحول به دلیل نیاز و اقتضای شرایط با خلاقیت و ابتکار بشر به وجود آمده یا به عبارت دیگر دست دستساخته بشر است و برای غلبه بر چالش های پیش روی بشریت و فتح جهان ناشناخته می باشد. هرچند انسان از عدم نمی تواند چیزی را ایجاد کند ولی می تواند رابطه میان پدیده ها را کشف و در مناسبات بین آنها تغییراتی را ایجاد نماید. نکته مهم این است که اکنون با شناسایی و کارسازی این پدیده، انسان میتواند به هرشکل که بخواهد از آن استفاده کند. چین و آمریکا هریک برای استفاده از این فضا، یک راهبرد تدوین کرده اند و این راهبردها مشابه یکدیگر نیستند.
به این ترتیب، چین یک جبهه ایجاد کرده و پیگیر نگاه بومی خود و پیاده سازی آن در عمل می باشد. چین تلاش می کند تا اراده خود را بر فضای مجازی حاکم کند. بنابراین، افول آمریکا در جامعه دیجیتالی آینده، به عنوان قدرت برتر، حتما امکانپذیر است ولی به شرط فعال بودن جبهه مقابل. در پاسخ به این که آیا نشانههایی از این افول ظاهر شده است، باید گفت که بله، ظرفیت هایی که در چین و روسیه، هند و ایران و برخی از کشورهای دیگر در خصوص طراحی و تولید انواع نرم افزار و سخت افزار و خدمات پایه وجود دارد خود عامل مهمی برای استقلال از آمریکا و سلطه او خواهد بود.
ظرفیتی که حتی اگر بخش قابل توجهی از آن در مقابله با فضای کنونی فعال شود، می تواند به افول آمریکا بیانجامد. افق این رخداد، چندساله خواهد بود و به هر حال این امر در کمتر از یک دهه محقق نمی شود اما با توجه به نشانههایی که وجود دارد، در بالای 10 سال امکانپذیر خواهد بود.
* ما(جمهوری اسلامی ایران) در سطح حکمرانی خودمان در فضای مجازی با این اتفاقاتی که در حال رخ دادن است چگونه برخورد کنیم؟
پرواضح است که علیرغم توان محدودمان، باید در این عرصه، بخصوص در توید محتوای فاخر، دائماً باید حالت تهاجمی داشته باشیم که برای این موضوع در درجه اول مسئولان باید باور داشته باشند که در حال جنگ سایبری هستیم؛ و لذا در کنار توسعه زیرساخت ها به توسعه توانمندی ها از جمله آموزش دائم نیروی انسانی بپردازیم تا توان و ظرفیت آنها ارتقا یابد. نباید نگاه نومیدانه داشت و عقب نشینی کرد، لذا باید فعالیتی همه جانبه و گسترده از آموزش، پژوهش، توسعه و بکارگیری فناوری های پیشرفته داشته باشیم و برای فتح قلهها، آسیب رساندن به دشمن به ویژه در بخش هایی که پیامدهای جنگ همه جانبه را ندارد مانند عملیات شناختی تلاش و مجاهدت عظیم داشته باشیم.
فضای مجازی جزئی جدایی ناپذیر از حیات بشری شده و روز به روز بر میزان نفوذش افزوده می شود. پس باید در بخش های نظامی و غیر نظامی، کارهای فرهنگی برای تولید محتواهای اصیل و فاخر، تقویت زیرساختها، تولید متعلقات، دیپلماسی سایبری، همکاریهای بین المللی، بازارسازی و صادرات، دسترسی به برخی از فناوریهای پیشرفته با همکاری کشورهای دوست و متحد انجام شود. نهایتا باید به دنبال ایجاد فضایی فعال برای ارتقای توانمندی های داخلی و تبدیل شدن به بازیگری قابل قبول در سطح بین المللی و تعقیب تحولات به نفع انقلاب اسلامی باشیم و در این راه گام های اثربخش برداریم.
انتهای پیام/