نامه منظوم انصارینژاد به پاس حماسه بزرگ نیروی دریایی سپاه/ «شیرافکنان معرکهاند این تهمتنان»
جمعی از شاعران کشور پس از انتشار خبر عملیات برخورد نیروی دریایی سپاه با ناوهای آمریکایی نسبت به آن واکنش نشان دادند و از اقدامات نیروی دریایی سپاه تقدیر کردند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نیروی دریایی ارتش تروریستی آمریکا هفته گذشته اقدام به سرقت نفت جمهوریاسلامی ایران در دریای عمان کرد. امریکاییها در این اقدام یک نفتکش حامل نفت ایران را در آبهای دریای عمان سرقت کردند و با انتقال محموله نفت به یک نفتکش دیگر، آن را به سوی مقصدی نامعلوم هدایت کردند.
اما رزمندگان نیروی دریایی سپاه با اجرای عملیات هلیبرن بر روی عرشه نفتکش حامل نفت سرقت شده، آن را تصرف و به سوی آبهای سرزمینی ایران هدایت کردند. نیروهای ارتش تروریست امریکا در ادامه با استفاده از چندین فروند بالگرد و ناو جنگی به تعقیب نفتکش پرداختند، اما با ورود قاطعانه و مقتدرانه جان برکفان نیروی دریایی سپاه ناکام ماندند.
این اقدام واکنشهایی را در میان شاعران داشت. جمعی از شاعران پس از انتشار این خبر، نسبت به آن واکنش نشان داده و از اقدامات نیروی دریایی تجلیل کردند. محمدحسین انصارینژاد، از جمله این شاعران است که قصیدهای با عنوان «قصیدهنامهای از بندر» را به همین مناسبت سروده و در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است که میتوانید در ادامه بخوانید:
قصیدهنامهای از بندر
به پاس حماسه بزرگ نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
تقدیم به امیر قافله عشق،
مقام معظم رهبری(مد ظله العالی)
این نامهای است نیمهشب از بندر آمده
در خلسه شبانه شهریور آمده
با این پرندگان پریشان به شامگاه
چون برگبرگ باغچهای پرپر آمده
دریاست پیش چشم و در آشوب موجها
این نامه از تلاطم چشم تر آمده
این نامه چون پرنده شبگرد بینشان
بیتاب ازین کرانه پهناور آمده
از صخرههای ساحل از این دست نامهای
چون قمریای فرود بر این دفتر آمده
مثل دو تکه ابر پر افشانده در افق
با آفتاب از افق خاور آمده
مشتی پر است لای سفرنامه از جنوب
رنگ غروب غمزده خونین پر آمده
اینجا کنار اسکله فانوس چشم من
بر بادبان کشتی بیلنگر آمده
از شور فایز است نماهنگ "دشتیاش"
با شروهها به حنجره خنیاگر آمده
سرشار از دعای جنوب قبیله است
یعنی درست از دل دریا برآمده
این نامه تا سپیده دمان بال و پر زده
هر دَم ازین مکاشفه، رنگینتر آمده
سوی امام آینهها با اذان شوق
در آن شکوه نافله پشتِ در آمده
بیوقفه بر تبسم خورشید خیره است
در سوز و ساز زمزمهای دیگر آمده
میگوید او که قافلهای از دعا تو را
بر ابرها به ولوله سرتاسر آمده
با استغاثه، دست توسل ازین دیار
بر بارگاه شیر خدا حیدر آمده
درها به باغ سوره طه گشوده است
عطر حدیث قدسی پیغمبر آمده
سر میدهیم روضه یاس کبود را
از آن ضریح، رایحه کوثر آمده
آقا! قصیدهای به هوایت سرودهام
با بیتبیت، یکسره اشکم در آمده
در هشت فصل عشق ازین خطه شهید
در پیش پای دوست پیاپی سرآمده
تاریخ این قبیله ورق میخورد دلیر
زین بیشهزار، یکسره شیر نر آمده
شیرافکنان معرکهاند این تهمتنان
حاجت کجا به یاری زال زر آمده؟
بنگر میان زلزله کاخ سفید را
بر کاخ سبز، ولوله محشر آمده
با یک اشارهات به سر انگشت، دیدهایم
هنگامهای به معرکه از تندر آمده
این صف کشیده شبشکنان در خلیج فارس
هنگامه در حماسه از این لشکر آمده
سر در بغل به حکم تو دارند گاه رزم
هرگه اشارتی ز تو ای رهبر آمده
عینالیقین کجاست بجز چشمهای تو
چون شبچراغ مردم ناباور آمده
شبهای شعر توست که بر آسمانهاش
منظومهای ستاره به شور و شر آمده
آنجا چقدر گستره چشمها وسیع
از دل فقط ترانه جانپرور آمده
دستی تکان بده که ببینند منکران
هر روزشان چو شامگه محشر آمده
میبینمت به جاده شهیدانه میروی
چشمت به خاک غربت همسنگر آمده
میبینمت ردای یمانی به شانهات
حرز "و ان یکاد"در انگشتر آمده
میبینمت شکفتهتر از صبح عید، باز
میبینمت که شام غریبان سر آمده
انتهای پیام/