نگرانی دیپلمات ترکیه از چالشها در سیاست خارجی آنکارا
در بسیاری از کشورها تصور و تصویری منفی از ترکیه پدید آمده و چرخشهای تند جایگزین انعطاف دیپلماسی شده است. نقش و مشارکت وزارت امور خارجه و کارشناسان دیپلماسی در سیاست خارجی به شدت محدود شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، این روزها، علاوه بر اقتصاد، دیپلماسی و سیاست خارجی ترکیه نیز حال و روز خوشی ندارد.
چندی پیش رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به شکل ناگهانی تصمیم گرفت 10 سفیر غربی را از آنکارا اخراج کند. اما بعداً تبعات تصمیم خود را دریافت و عقب نشینی کرد. روزنامه قرار، برای درک پیامدهای واکنش های آنی اردوغان و لطمات و آسیب های سیاست خارجی ترکیه، سراغ دیپلمات با تجربه ای رفته که آخرین سفیر ترکیه در سوریه بوده است.
عمر اُنهُن که در حساس ترین دوران فراز و و فرودهای سیاست خارجی اردوغان و داود اوغلو در دمشق خدمت می کرد، از وضعیت دیپلماسی کنونی کشورش به شدت نگران است و عمده ترین آسیب ها و مشکلات موجود را در مصاحبه با طاها آک یول، تبیین کرده است.
چندی پیش رئیس جمهور ترکیه به شکل ناگهانی، تصمیم گرفت 10 سفیر غربی را از آنکارا اخراج کند. این تصمیم در رسانه ها به عنوان «بحران سفرا» نام گرفت. شما همان زمان نوشتید چیزی که بزرگتر از بحران سفرا است، وضعیت کلی سیاست خارجی ترکیه و تنش با بسیاری از کشورهاست. چرا چنین می اندیشید؟
واقعیت این است که در سال های اخیر، ما با بسیاری از کشورها، از ایالات متحده آمریکا گرفته تا مصر، از بنگلادش تا بحرین، از هند تا هلند، چه در مناطق همسایه و چه در مناطق دورتر، مشکلاتی داشته و داریم.
من تصور می کنم در کنار مشکلاتی که درک و رویه های جدید در سیاست داخلی داریم، مشکلات ناشی از رویکرد و روش نیز منجر به منفی شدن روند و عملکرد سیاست خارجی ما شده است. در نتیجه همه چیز به هم ربط دارد و بحران سفرا نیز یک موضوع مستقل نیست.
در واقع، در شرایط فعلی، این تنش تنها به عنوان بخشی از کل پدیدار شده است. ما مشکلات مهم دیگری نیز داریم. مثلاً عملکرد و سازوکار عدالت در کشورمان و میزان پایبندی ما به اجرای تعهدات ناشی از توافقات بین المللی به طور جدی مشکل دارد. تصویری که ما از کشورمان به نمایش می گذاریم و بسیاری از ابعاد روابط سیاسی دوجانبه ما، نیاز به بررسی و تجدیدنظر جدی دارد.
شما در یکی از تحلیل هایتان، چنین نوشتید که یونان با توافقات سیاسی جدید، عملاً ترکیه را محاصره کرده است. آیا می توانید این موضوع را برایمان باز کنید؟
یونان از دیرباز به طور طبیعی و در تمام مدت شب و روز، با ترکیه سر و کار دارد. حسادت، ترس و هراس از ترکیه، زخم لاعلاج یونان است.
اخیراً یونان با یک استراتژی خوب، برنامه ریزی شده و آگاهانه، سیاستی را بر اساس پر کردن شکاف ها و تنش هایی که ترکیه با بسیاری از کشورها تجربه کرده، شکل داده است. یونانی هایی که تا دیروز حواس پرت و نامنظم بودند، حالا این بار یک کار برنامه ریزی شده و هدفمند انجام می دهند.
یونان با نزدیک شدن به اسرائیل، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و مصر که روابط ما با آنها تیره است، مکانیسم های همکاری را ایجاد کرد. آنها قراردادهایی را در زمینه های نظامی، انرژی و سایر زمینه ها امضا کردند.
آنها در حوزه انرژی نیز کار کردند و مجمع گاز مدیترانه شرقی را تشکیل دادند. یونانی ها همچنین قراردادهای دفاعی را با فرانسه و ایالات متحده امضا کردند. دیدید که روز گذشته 8 کشور رزمایش مشترکی را در شرق مدیترانه برگزار کردند. وجه مشترک اغلب این ابتکارات، فعالیت ها و سازماندهی ها و جبهه گیری ها، تلاش برای مهار و اعمال فشار بر ترکیه است. همانطور که قبلاً در مناسبتهای دیگر گفتهام، ترکیه به معنای منفی تبدیل به یک «قدرت وحدتبخش» شده و همه آنها را با هم متحد کرده است!
از سوی دیگر، یونان و بخش روم نشین قبرس موفق شدند مسائل و مشکلات دوجانبه خود با ترکیه را به مسائل اتحادیه اروپا و ترکیه تبدیل کنند و کل اتحادیه را پشت سر خودشان بیاورند. اگر به متن گزارش 2021 کمیسیون اتحادیه اروپا نگاه کنید، دیدگاه یونان و بخش روم نشین قبرس را در مورد مسائل مدیترانه شرقی، دریای اژه و قبرس خواهید دید. آنها با این اقدام، کاری کرده اند که مذاکرات ترکیه و اروپا گره بخورد و حالا مساله قبرس و اختلافات شرق مدیترانه، عملاً به پیش نیاز و پیش شرط برای سامان دادن به روابط ترکیه و اتحادیه اروپا بوده است.
طبیعتاً هدفشان این است که کشورمان را منزوی کنند و ما را تحت فشار بگذارند. البته مقیاس، امکانات و قابلیت های یونان مشخص است. هر چقدر هم که منزوی شویم، امکانات و قدرت ترکیه نیز مشخص است. بنابراین، یونان نمی تواند به زور چیزی از ترکیه بگیرد. اما ترکیه را خسته می کند و در چند حوزه به ما ضرر می زند.
همانطور که شما هم در یادداشت اخیر خود نوشتید، ترکیه در غرب مخالفان قسم خورده دارد. اما واقعیت این است که حداقل تا چندی پیش، ترکیه در همان حوزه دوستانی هم داشت. دوستان ترکیه در آمریکا و اروپا کجا هستند؟ چرا آنها حمایت را از دست دادیم؟
گروههای ضدترکیه، به ویژه لابیهای یونانی و ارمنی، در سرتاسر جهان و در آمریکا، علیه ما فعالیت می کنند. اما در مقابل آنها همواره نهادها، گروه ها، شخصیت ها، نویسندگان و کارشناسانی وجود داشتند که از اهمیت استراتژیک، قدرت و پتانسیل ترکیه آگاه بودند و اهمیت دوستی و اتحاد را درک می کردند و همواره در کنار کشور ما می ایستادند.
اما از آنجایی که اخیراً تنش هایی بین ترکیه و کشورهای مختلف به وجود آمده و تصویر بدی از کشورمان ارائه داده ایم، بر این گروه ها نیز بازتاب منفی داشته است. آنها اکنون یا تغییر جبهه داده اند یا سکوت اختیار کرده اند.
چرا روابط دولت محافظه کار ما با جهان اسلام نیز متشنج است. از نظر شما، آیا عامل اخوان تأثیر دارد؟
اخوان المسلمین همواره در 100 سال گذشته بر بخش مهمی از سیاست خاورمیانه، جهان عرب و جهان اسلام به هر شکلی تاثیرگذار بوده است. دیدید که در جریان بهار عربی که در سال 2011 آغاز شد، فضا برای اخوان باز شد.
آنها یا قدرت را به دست گرفتند یا در کشورهای مختلف منطقه به ویژه تونس و مصر عملاً در ساختار قدرت شریک شدند. البته می دانید که کشورهای مختلف عربی به ویژه کشورهای حوزه خلیج فارس اخوان را یک سازمان تروریستی می دانند و آن را یک تهدید وجودی ارزیابی می کنند.
به قدرت رسیدن اخوان در مصر در سال 2011 باعث نگرانی شدید و بسیج مخالفان اخوان شد. در سال 2013، حکومت مرسی در مصر با کودتای نظامی پایان یافت. در دوره بعد، تحولات مختلفی در قطر، سودان و تونس رخ داد که به نوعی با اخوان در ارتباط بودند.
کشورهای مخالف اخوان، ترکیه را به عنوان طرف اخوان میدانستند و چنین ارزیابی میکردند که دولت ترکیه به دنبال ایجاد منطقه نفوذ و سلطه در خاورمیانه از طریق به کارگیری کارت اخوانالمسلمین است. آنها همچنین مدعی شدند که ترکیه در امور داخلی اعراب دخالت می کند. من فکر می کنم این عوامل یکی از دلایل اصلی مشکلاتی است که ما در جهان عرب با آن مواجه هستیم.
برخی از کارشناسان معتقدند که خرید سامانه موشکی اس 400 از سوی ترکیه، مشکلاتی به وجود آورده است. آیا واقعاً به اس 400 نیاز داشتیم؟ اس 400 در برابر چه تهدیداتی از ما محافظت می کند؟
ما به یک سامانه دفاعی هوایی خوب نیاز داشتیم. سال ها بود که می گفتیم ایران و سوریه سامانه دارند و ما هم باید داشته باشیم. به ویژه در شرایطی که دیدیدم ناتو هم تمایلی برای دفاع از ما ندارد، خود را ملزم دیدیم که سامانه دفاعی مناسبی بخریم.
ابتدا به معامله با چین روی آوردیم، اما بعد، آن را لغو کردیم. پس از آن، تلاش کردیم سیستم پاتریوت را از آمریکا بخریم و نتیجه ای هم نداشت. ظاهراً هم ما مشکلاتی داشتیم و هم کنگره مخالف بود. اما در هر حال، آمریکایی ها معتقدند که این خود ترکیه بوده که پا پس کشیده است. واقعیت هر چه که باشد، در نهایت ترکیه در مورد خرید سامانه اس 400 روسیه تصمیم گرفت. البته کسانی هم هستند که معتقدند این خرید، بخشی از بسته آشتی پس از سرنگونی هواپیمای روسی بوده است.
معمولاً قبل از چنین تصمیم حساسی، کارشناسان دولتی پیشنهادها و ارزیابیهایی را ارائه میکنند. مقامات هم، موضوع را با مضرات، فواید و همه پیامدهای احتمالی آن به تفصیل بررسی میکنند. این روند تا چه حد در مورد خرید اس 400 مورد توجه قرار گرفت؟
ببینید در هر حال، با خرید اس 400 روابط ما با آمریکا تیره و تار شد و ترکیه در شمول تحریم های CAATSA قرار گرفت. علاوه بر این، ، از برنامه F-35 حذف شدیم، مشکلات دیگری هم در نوسازی F-16 به وجود آمد.
پول ما را بردند و هواپیمایی هم ندادند. از من می پرسند: آیا ارزش داشت؟ می ارزید به خاطر این موشک ها، چنین هزینه ای بدهیم؟ پاسخ من این است: از منظر دفاعی و نظامی، باید متخصصین نظر دهند. اما از لحاظ سیاسی، آن چه من می بینم این است که خرید اس 400 پیامد و هزینه های جدی برای ترکیه به تمام معنا دارد و ما بیش از آن چیزی که به دست آورده ایم، ضرر کرده ایم.
شما در کتاب خود نوشته اید که حمله داعش به کوبانی در سال 2014 میلادی، یک نقطه عطف بود. به نظر شما، چرا آمریکا برای مقابله با داعش همکاری با PYD را بر همراهی با ترکیه ترجیح داد؟
دلایل مختلفی به ذهن من می رسد، از عدم اعتماد بین ترکیه و آمریکا در سال های اخیر گرفته تا این ایده که آمریکا می تواند به راحتی ی.پ.گ (نهاد اقماری پ.ک.ک در شمال سوریه) را رهبری کند. از ارزیابیهای مقامات آمریکایی که در دوره های مختلف در مطبوعات منعکس شده، متوجه می شویم که آمریکا این نگرانی را دارد که ترکیه بیش از حد با گروههای اسلامی از سراسر طیف ها ارتباط نزدیک دارد و به همین خاطر، با سوء ظن به ترکیه برخورد میکنند.
با وجود اعلام ناراحتی ها و هشدارهای ترکیه، آمریکا از سیاست خود در حمایت از این ساختار دست بر نمی دارد. برای آمریکا آسان نیست که حمایت خود از ی.پ.گ را خاتمه دهد. به خصوص پس از رسوایی در افغانستان.
چگونه می توان راهکاری یافت که نگرانی های امنیتی ترکیه در سوریه را کاهش دهد؟
ما با سوریه 911 کیلومتر مرز مشترک داریم، در نتیجه امنیت برای ترکیه مهم است و باید ثبات در سوریه حکمفرما شود. ی.پ.گ و داعش تهدید مستقیم برای کشور ما هستند.
نفوذ روسیه و ایران در این کشور نیز برای ترکیه خوب نیست. راه حلی که نگرانی های ما را کاهش می دهد، حفظ تمامیت ارضی و ثبات سوریه است. برای این کار، باید رهبری در دمشق وجود داشته باشد که وحدت کشور را تضمین کند و همه سوری ها، از جمله مخالفان، صرف نظر از اینکه کدام طرف، فرقه یا پیشینه قومی باشد، در قدرت سهیم شوند. نحوه انجام این مراحل در قطعنامه 2254 شورای امنیت سازمان ملل به روشنی بیان شده است.
شما گفتید که سیاست خارجی ترکیه نیاز به بازسازی و تجدیدنظر دارد. آیا می توانید این موضوع را برای ما باز کنید؟
طبیعتاً منافع ملی، اساس سیاست خارجی هر کشوری است. وظیفه ما این است که از منافع به گونه ای دفاع کنیم که به آنها آسیبی نرسد. ترکیه در گذشته نیز با مشکلاتی روبرو بوده و با آن دست و پنجه نرم کرده است. آیا در آن زمان منافع و حقوق ملی ما حفظ نمی شد؟ چرا. به خوبی محافظت شده بود. از روش های مختلف دیپلماسی و روابط، به درستی استفاده می شد.
در دوره کنونی، سیاست خارجی ما، از نظر روابط و هم از نظر ساختاری و نهادی با مشکلاتی روبرو شده است. پوپولیسم، رویکرد ایدئولوژیک و واکنش آنی، به سیاست خارجی لطمه می زند.
در بسیاری از کشورها تصور و تصویری منفی از کشور ما پدید آمده و چرخش های تند جایگزین انعطاف دیپلماسی شده است. نقش و مشارکت وزارت امور خارجه و کارکنان حرفه ای دیپلماسی در سیاست خارجی به شدت محدود شده است.
انتهای پیام/