«مرگ ماسایوشی» هاراگیری ساموراییهای ژاپن از استعمار غرب/مستندی که باید مذاکرهکنندگان تماشایش کنند+فیلم
مرگ ماسایوشی نگاهی واقعگرایانه به مدرنیزاسیون ژاپن دارد؛ اراده حاکمان سرزمین آفتاب و رگهای حیاتی اقتصاد آنان چندان در دستان آنها نیست تا جایی که نظامیان آمریکایی در آنجا به تجاوز زنان و کودکان ژاپنی نیز دست میزنند و ساموراییها هاراگیری میکنند.
خبرگزاری تسنیم-حمید صنیعی منش: "مرگ ماسایوشی" مستندی چشمنواز و تازه برای علاقمندان تاریخ و سیاست است. این مستند بلند درباره سرنوشت تاریخی-سیاسی کشور ژاپن یا همان امپراطوری خورشید است که در فراز و فرود جنگ جهانی دوم و ورود نیروهای آمریکایی بعد از بمباران اتمی، دچار استعمار فرهنگی و در حقیقت مدرنیزاسیون شده است. به مرور با نفوذ آمریکاییها در لایههای زیرین اقتصاد و سیاست این کشور و همینطور پیمان تاریخی "پلازا"، حیات اقتصادی این کشور توسط ایالت متحده آمریکا تحت تأثیر قرار گرفته و آن را به استناد تحلیلگران دنیا دچار بحران کرده است.
تجاوز آمریکاییها به ژاپنیها در کشور خودشان؟!
فیلم ضمن تبیین این موضوع به سلطه نیروهای نظامی آمریکا در این کشور و در چند استان مهم آن اشاره دارد که منجر به ایجاد ناامنی و حقارت مردم این کشور توسط آمریکاییها شده است. چیزی که شاید برای عموم مردم جهان کمی غیرقابل باور باشد و بیشتر بنظر برسد که تجاوز و تعدی سربازان آمریکایی به مردم غیرنظامی بیشتر شامل کشورهای خاورمیانه و توسعه نیافته مانند عراق و افغانستان باشد. اما حقیقت تلخی که فیلم آن را بیان میکند این است که نظامیان آمریکایی حتی در کشوری پیشرفته و توسعه یافته به نام ژاپن نیز این حق مسلم را برای خود قائلاند که مردم کشور میزبان، مانند بردگان آنان هستند. چیزی که اگر ساموراییهای این کشور از شدت تحقیر و عذاب آن هاراگیری یا همان خودکشی بکنند، نیز عجیب نیست.
فیلم در کل واقعیت ناگفته این کشور را بیان میکند که در نظر بیشتر مردم دنیا خصوصاً مردم ایران مغفول است. ایرانیان که در برههای از زمان برای کار به این کشورسفر میکردند، از آنجا به عنوان کشوری پیشرفته یاد میکنند و خاطره خاصی از آنجا دارند؛ البته مستند ادعای پیشرفت را در این کشور رد نمیکند اما تلاش میکند تا نمای کاملی از ژاپن ارائه دهد. یعنی ضمن نمایش ماجرای توسعه یافتگی و پیشرفتهای این کشور، فقر و بیخانمانی ناشی از سرمایهداری و سیاستهای لیبرالی-آمریکایی ژاپن را نیز نشان میدهد تا تصویر واقعگرایانه از ژاپن ارائه شود.
مستندی که مذاکرهکنندگان باید آن را تماشا کنند
"مرگ ماسایوشی" برای سیاستمداران ایرانی و خصوصاً مذاکرهکنندگان ما که با غرب سالها است که در تعامل و گفتوگو هستند میتواند درس عبرت بزرگی باشد. پیمان پلازایی که نخست وزیر ژاپن "نوبورو تاکهشیتا" آن را امضا کرد باعث شد که اقتصاد ژاپن که میتوان آنرا بزرگترین اقتصاد دنیا در دوران خودش قلمداد کرد، وارد دهه مرگش شود. مرگی که بعد از 30 سال هنوز ادامه دارد و باعث شد تا این اقتصاد به شرایط نامساعدی برشود که هنوز ادامه دارد. اما نکته مهمی که در آن وجود دارد صرفا درس مذاکراتی نیست بلکه این حقیقت مهم و تلخ است که آمریکا با ایجاد بنیاد نفوذ فکری و سیاسی، افرادی را برای آینده خود تربیت کرد که بتواند منافع لیبرالی و سرمایهداری کشور عمو سام و همتایان غربیاش را برآورده کند و نگذارد که ژاپن مطابق منافع ملی، آرمانی و سنتی خودش پیشروی کند.
فیلم بر کلام سید مرتضی آوینی در مقاله جذابش یعنی "راز سرزمین آفتاب" نگاهی دارد؛ روند تجدد در ژاپن تمام آنچیزی که رسانههای رسمی غربی میگویند نیست، بلکه لایههای زیرین مغفولی دارد که نشان از زیرپا گذاشتن سنتها و همینطور تغییر ماهیت توسط لیبرالیسم آمریکایی در این کشور دارد.
تصویر یکی از نقاشیهای سنتی ژاپن که مرتبط با نماد پرچم این کشور است
فیلم با گفتوگو میتواند قدرت پژوهشی خود را افزایش دهد
البته مستند مرگ ماسایوشی مبتنی بر ایده مرکزی خود یعنی روایتی از مدرنیزاسیون ژاپن و فراموشی سنت آن، تنها به تصاویر آرشیوی و متن نریشن بسنده کرده است. این شکل از کار که تنها به متن بسنده کنیم و در عین حال یکی از موضوعات مهم سیاسی و تاریخی دنیا را کالبدشکافی کنیم، برای اتقان و استحکام پژوهش به گفتوگو با کارشناسان نیازمند است. البته در تیتراژ پایانی فیلم به برخی از شخصیتها و منابع اشاره شده است اما برای استحکام بهتر منابع و همینطور اتقان بیشتر برای استنادهای فیلم، بهترین کار گفتوگو با کارشناسان و صاحبنظران این حوزه بود. مورخین، سفرا، نویسندگان و اساتید دانشگاه ژاپنی و همینطور کشورهای دیگر که در این زمینه تحقیق و پژوهش کرده باشند، میتوانستند با بیان حتی همین مطالب مورد نظر کارگردان فیلم، امتیاز بیشتری را در امر پژوهش و تحقیق فیلم داشته باشند.
در کل اما "مرگ ماسایوشی" که راوی نابودی ارزشهای سنتی کشور ژاپن و در حقیقت مرگ آن است، یک فیلم با کشش و جذابیت کافی برای یک فیلم مستند است. جزئیات تاریخی و سیاسی فراوان فیلم طبیعتاً آن را برای عدهای خاص محبوب میکند و عموم مردم شاید نتوانند یک ساعت به تماشای مستندی که راوی نکات ریز و درشت تاریخی باشند بنشینند. مستندساز میتواند با کم کردن برخی از آنها و بردن محتوای آن در بیانی کلیتر، مخاطب عامی را نیز به خود جذب کند.
جلوههای رایانهای فیلم در جهت مهجوریت سنتهای کشور ژاپن و فضای تلخی که تاریخ غرب بر آن جاری کرد، قابل تحسین است. وجهه و شکل معصوم و غریبی از تاریخ کشور زیبای ژاپن با سنتها و آیینهای کهن که توسط لیبرالیسم در حال فراموشی و نابودی است، در فیلم حس میشود که آن را در مسیر هدف غایی فیلم قرار داده است.
انتهای پیام/