مفهوم لغوی دو ماده قرآنی "عُسر" و "یُسر" نیازمند بازنگری در ترجمه است
آیا عُسر و یُسر به معنی سختی و آسانی است؟ در آن صورت، چگونه سختی و آسانی که ظاهرا نقیض یکدیگرند، با هم همراهاند و پیام آیه چگونه با واقعیت قابل توجیه است؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، الهه هادیان رسنانی، استادیار دانشگاه قرآن و حدیث تهران، در مقالهای که در اختیار تسنیم قرار داده است به بازشناسی مفهوم دو واژه "عُسر" و "یُسر" در آیات 5 و 6 سوره "شرح" ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا﴾ پرداخته است که متن کامل آن را در زیر میخوانیم:
دو ماده قرآنی "عُسر" و "یُسر" از مفاهیم نیازمند بازنگری در ترجمهها و تفاسیر قرآن است. بیشتر لغویان، مترجمان و مفسران قرآن، معادل "سهولت و آسانی" را برای ماده "یسر"؛ و "سختی" را برای ماده "عسر" برگزیدهاند.
مهمترین اشکالی که در صورت پذیرفتن این مفهوم در آیات پنجم و ششم سوره "شرح" نمود مییابد، عدم تطابق پیام آیات با واقعیت است. بر همین اساس، بیشتر مترجمان و مفسران، واژه "مَعَ" در این دو آیه را حاکی از نزدیکی حصول یسر در پی عسر دانسته و در ترجمه آن، کلماتی از قبیل "بعد از" را بهعنوان معادل در نظر گرفته و آیه ششم را نیز تکرار و تأکید آیه پنجم دانستهاند.
این در حالی است که توجه به معنی دقیق لغوی واژه "یُسر" (گشایش و توسعه) و الف و لام موجود در واژه "عُسر" (سختی شناخته شده هدفمند) و نیز قرینه سیاقی آیاتِ نخستین سوره، روشن میکند که آیات مذکور، بیانگر یک سنت عمومی الهی در آیه پنجم است که در آن، خداوند متعال به همه انسانها وعده میدهد که همراه هر سختی، توسعه وجودی حاصل میشود؛ و در آیه ششم، بیان نمونه عینیِ قابل تحقق این سنت درباره رسول خدا (ص) آمده است که به آن حضرت وعده میدهد که با این سختی خاص مسئولیت رسالت تو نیز ای پیامبر، توسعه وجودی همراه است و حاصل میشود.
بر این اساس مفهوم دو آیه چنین خواهد بود: قطعاً با هر عسری (ضیق و سختی هدفمندی)، یسری (سعه وجودی) عظیم است و در این عسر تو ای پیامبر (سختی و سنگینی بار رسالت)، نیز یسر (سعه وجودی) عظیمی خواهد بود. براین اساس، وجه تکرار آیات، تأکید و مبالغه و مانند آن نیست؛ بلکه هریک از دو آیه دربردارنده پیامی مستقل است.
بازیابی مفهوم لغوی واژه "یُسر"
بسیاری از لغویان در بیان معنی ماده "یسر"، مفهوم "سهولت و آسانی و نداشتن سختی" را اخذ کردهاند (مانند راغب اصفهانی، 1412: 892)
گرچه یکی از مصادیق معنای این ریشه میتواند "آسانی و سهولت" باشد ولی در همه مشتقات و مصادیق سیاقهای آن نمیتوان این مفهوم را در نظر گرفت.
ابن فارس در مقائیس برای ماده "یسر" دو اصلِ معنایی در نظر گرفته است:
1- گشایش و توسعه و سبکی (انفتاح شىءٍ و خِفّته) 2- عضوی از اعضاء (عُضو من الأعضاء) (ابن فارس، 1404، ج6: 155).
صرفنظر از اصل معنایی دوم که موضوع این نوشتار نیست، به نظر میرسد اصل معنایی این ماده که در قرآن کریم بارها بهکار رفته است، همان گشایش و توسعه باشد؛ چنانکه در زبان عربی، عبارت "یَسَّرَتِ الغنمُ" آنگاه گفته میشود که شیر و نسل گوسفند زیاد شود (ابن فارس، 1404، ج6: 155؛ جوهری، 1376، ج2: 857).
در قرآن کریم از جمله افعال مشتق شده از این ریشه، آیه 8 سوره اعلی است ﴿وَ نُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرى﴾ که به معنی توفیق دادن آمده است (همان)؛ زیرا در توفیق، راه گشوده و باز میشود و معنی آیه شریفه این است که: تو را توفیق میدهیم برای توسعه وجودی و وسعت روح.
به نظر میرسد مفاهیم دیگری که در بسیاری از کتابهای لغت و تفسیر در بیان معنای این ریشه ذکرشده است و حتی مفهوم "آسانی و سهولت"، همه مأخوذ از همین اصل معنایی "گشایش" و "توسعه" باشد؛ گرچه در همه مصادیق و سیاقها نمیتوان یک مفهوم را تطبیق داد و هر یک در مورد خاص خود به کار میرود (مصطفوی، 1430، ج14: 27) ولی در بیشتر آیات قرآن کریم مانند آیات 5 و 6 سوره شرح ﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا﴾، به همان اصل معنایی گشایش و سِعه (گشایش و وسعت روح و سعه وجودی) است.
چگونگی دلالت واژه "مع" در آیات و تطبیق آیات با واقعیت
یکی از ابهاماتی که مفسران درباره این آیات با آن مواجه شدهاند چگونگی معیّت و همراهی عُسر و یُسر است. و این ابهام به سبب آن است که "عُسر" را به مفهوم "سختی" و "یُسر" را به مفهوم "آسانی" دانستهاند.
بر این اساس، برخی مفسران معتقدند که حرف "مَعَ" بهجای "بعد"، پیوستگی یسر با عسر را میرساند (طالقانی، 1362، ج4: 157) از دیدگاه علامه طباطبایی نیز مراد از معیّت در این آیات، معیّتِ توالی (واقعشدن یسر به دنبال عسر) است و نه معیّت به معنی تحقق در زمان واحد که یسر و عسر در یکزمان تحقق یابند (طباطبایی، 1390، ج20: 316).
زمخشری نیز تعبیر آیه را بیانگر نزدیکیِ زمانیِ یسر و عسر میداند تا موجب تسلّی خاطر بیشتر و تقویت قلوب باشد (زمخشری، 1407، ج4: 771؛ نیز طبرسی، 1412، ج4: 507).
بر اساس این نگاه، در ترجمه "مَعَ" در آیات شریفه باید کلماتی از قبیل "در پیِ" و یا "بعد از" به عنوان معادل در نظر گرفته شود؛ چنانکه برخی مترجمان و مفسران چنین کردهاند (مانند ترجمههای پاینده، آیتی، موسوی همدانی، صفوی، طاهری قزوینی).
همانگونه که ملاحظه میشود، در این آراء، "مَعَ" دلالت بر معیّت حقیقی ندارد؛ بلکه در مفهوم "بعد" و حاکی از نزدیکی حصولِ یسر در پی عسر است.
حقی برسوی در تفسیر خود -که از تفاسیر اشاری و عرفانی است- چنین بیان میدارد که معیّت در این آیه، معیّت امتزاج به معنی ممزوج بودن عسر و یسر است یعنی معیّت حقیقی است به این مفهوم که عسر و یسر حقیقتاً همراه یکدیگر است و به عبارتی، عسر در یسر است و یسر در عسر و هر دو به یکدیگر برمیگردد (حقی برسوی، بیتا، ج10: 463).
بر اساس این نگاه، این نوع از عسر و یسر و همراهی آن دو با یکدیگر، نعمت و عنایتی از جانب خداوند متعال است که صیقل دهنده و توسعهدهنده استعداد وجودی برای تجلی نور خداوند در وجود انسان است؛ بنابراین هرچه بهره از سختیها بیشتر باشد، این توسعه وجودی بیشتر خواهد بود که البته در این صورت، این سختی برای انسان مفهوم و معنای دیگری خواهد داشت و غیر از سختیهای دیگر است و از این جهت در معرفه آمدن واژه "عسر" و نکره آمدن "یسر" در آیات شریفه اشاره لطیفی است زیرا این سختی، سختی هدفمند و شناختهشدهای است و بر این اساس، دنیا دار عسر است؛ زیرا با سختیهای شناختهشده و هدفمندش، میخواهد در انسان توسعه وجودی و گشایش روح ایجاد کند و به همین جهت عسر و سختی دنیا به خاطر ایجاد یسر (سعه وجودی و وسعت و بزرگی روح) است (عسر برای یسر و به همین جهت در درون یکدیگر وجود دارند.)
این تفسیر از آیه و این نوع نگاه به عسر و یسر، به نظر میرسد جامعترین و روشنترین نگاهی باشد که میتواند درباره دو واژه عسر و یسر در آیه و جمع میان آنها وجود داشته باشد.
یکی از لطیفترین و نزدیکترین تفاسیر به این نوع نگاه، از عبدالکریم خطیب است. او پسازآن که "یسر" را به مفهوم "سعه" و "رخاء" (گشایش) دانسته (خطیب، 1424، ج16: 1609)، تفسیری لطیف از واژه "مَعَ" دارد. به گفته وی، واژه "مَعَ" در آیه، مفیدِ مفهوم معیّت است یعنی با هر عسری، یسری است که همراه و مصاحب آن است؛ زیرا هر عسری در درون و ذات خود، بذرهای یسر دارد که در صورت مقاومت، به دست میآید و در آخرِ امر، یسر بر عسر غلبه مییابد و جای آن را میگیرد؛ بنابراین عسر، حالتی گذرا در زندگی انسان است و سرچشمه آن رحمت خداوند است یعنی همانگونه که رحمت خداوند بر غضبش سبقت دارد و غضب او به سبب رحمتش است؛ رحمت خداوند نیز در این است که انسانها را مبتلا به عسر و شدت کند؛ عسری که در درون آن یسری است که منبعث از صبر و استقامت است. بدینسان همواره از سختیها، خیر متولد میشود و بهترین ثمرات در زمین سختیها میروید و به همین جهت در آیات شریفه بلافاصله میفرماید: آنگاه که از جهاد و مبارزه فارغ شدی، به راحتی نپرداز؛ بلکه جهاد و مبارزه جدیدی را شروع کن ﴿فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب﴾ (شرح/7) (خطیب، 1424، ج16: 1610-1612).
بر این اساس روشن میشود که از عسر، یسر متولد میشود؛ اما از یسر، عسر متولد نمیشود؛ زیرا یسر مانند آب باران است که از عالم بالا بوده و با نمک و کدورت همراه نیست برخلاف عسر که مانند آبنمک است.
بنابراین یسر، جوهر؛ و عسر، عرض است و به همین جهت است که با هر عسری، یسری همراه است اما با هر یسری، عسری همراه نیست.
با این نگاه، اصلاً عسری در نظام عالَم، وجود ندارد زیرا عسر، امری وجودی نیست (خطیب، 1424، ج16: 1611) و به تعبیر فضلالله، آیه شریفه اشاره به این حقیقت وجودی است که حالتهای سخت در زندگی دوام ندارد زیرا ریشه در وجود ندارند بلکه ناشی از اوضاع و شرایط متفاوت به وجود آمده در دنیا هستند (فضلالله، 1419، ج24: 317).
در هر صورت، بر اساس این تفسیر، الف و لام عسر، اشاره به عسری شناختهشده و هدفمند دارد که رشد دهنده انسان است؛ خواه الف و لام جنس باشد یا عهد؛ که البته با توجه به سیاق سوره به نظر میرسد بهترین دیدگاه آن باشد که الف و لام عسر اول را جنس و الف و لام عسر دوم را عهد بدانیم؛ به این مفهوم که در آیه نخست، اشاره به یک سنت الهی و در آیه دوم اشاره به عسر و یسر رسول خدا (ص) است؛ چنانکه قرینه سیاقی آیات آغازین سوره که سیاق امتنان است، نیز مؤیّد این معنی است.
بنابراین با در نظرگرفتن یک پیام کلی در آیه پنجم (سنت الهی) و بیان مصداق آن سنّت بهصورت عینی درباره رسول خدا (ص) در آیه ششم سوره شرح، میتوان بهقاعدهای کلّی و قابل حصول، همسو با پیام جاودانه قرآن دستیافت؛ با این بیان که: با الف و لام جنس در عسر اول، یک حکم کلّی (سنّت کلّی الهی) بیانشده و در آیه بعد، همان حکم کلّی با الف و لام عهد، بر یک مصداق خارجی تطبیق دادهشده است و بدین گونه مصداق خارجی رسول خدا (ص) و مسئله عسر و یسر ایشان بهمثابه یک مثال و نمونه عینی قابل تحقق از این حکم و سنت الهی به تصویر کشیده شده است.
نتیجهگیری
اگر در آیه نخست، الف و لام موجود در واژه "عسر" را جنس و در آیه دوم، عهد دانسته و تنوین موجود در دو واژه "یسر" را نیز تنوین تنویع مفید تعظیم و تفخیم بدانیم که ضمن اثبات یسر، به مخاطب توجه میدهد که اگر شخص با چراغ ایمان به خود و اطرافش بنگرد، حقیقتِ یسرِ موجود در عسر را درخواهد یافت؛ در آن صورت، مفهوم دو آیه چنین میشود که:
قطعاً با هر عُسری یعنی با هر سختی شناختهشده و هدفمندی، یُسری یا گشایش و وسعت وجودی عظیم است که حاصل میشود (بیان یک سنّت الهی) و در این عسر یعنی سختی تو ای پیامبر که عبارت است از سختی و سنگینی بار مسئولیت رسالت که در آیات آغازین سوره بدانها اشاره شده است، نیز یسر یا سعه وجودی عظیمی است (عسر و یسر خاص رسول خدا).
به نظر میرسد این همان مفهومی است که تقریباً از دیدگاه مفسران مغفول مانده است و آن بیان یک سنّت الهی و وعده به همه انسانها در آیه نخست (: همراه هر سختی، توسعه وجودی حاصل میشود) و تسلی خاطر و قوّت قلب به رسول خدا (ص) در آیه دوم است که همراه این عسری که آن حضرت با آن مواجه است، یسری عظیم است که در ابتدای سوره آن را روشن و بازکرده است یعنی یسری که عبارت است از شرح صدر آن حضرت که همان گشایش و توسعه وجودی است که موجب سبک شدن بار رسالت به واسطه آن سِعه روح میشود و نام و یاد آن حضرت را نیز بالا خواهد برد.
بنابراین وجه تکرار آیه شریفه، تأکید و مبالغه و مانند آن نیست؛ بلکه هر یک از دو آیه، دربردارنده پیام و مفهومی مستقل است.
منابع
1-قرآن کریم با ترجمههای آیتی، پاینده، موسوی همدانی، صفوی، طاهری قزوینی
2- ابن فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، تحقیق هارون، عبد السلام محمد، قم: مکتب الاعلام الاسلامی، (1404ق).
3- جوهرى، اسماعیل بن حماد، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، تحقیق عطار، احمد عبد الغفور، بیروت: دار العلم للملایین، (1376ق).
4- حقى برسوى، اسماعیل بن مصطفى، تفسیر روح البیان، بیروت: دار الفکر، (بیتا).
5- خطیب، عبد الکریم، التفسیر القرآنى للقرآن، بیروت: دارالفکر العربی، (1424ق).
6- راغب اصفهانى، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت: دار القلم، (1412ق).
7- زمخشرى، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فى وجوه التأویل، تصحیح حسین احمد، مصطفى، بیروت: دار الکتاب العربی، (1407ق).
8- طالقانی، محمود، پرتوی از قرآن، تهران: شرکت سهامی انتشار، (1362ش).
9- طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، (1390ق).
10- طبرسى، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تصحیح گرجى، ابوالقاسم، قم: حوزه علمیه قم، مرکز مدیریت، (1412ق).
11- فضل الله، محمد حسین، من وحى القرآن، بیروت: دار الملاک، (1419ق).
12- مصطفوى، حسن، التحقیق فى کلمات القرآن الکریم، بیروت- لندن- قاهره، دار الکتب العلمیة- مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، (1430ق).
انتهای پیام/