"فرونشست زمین" ایران را میبلعد!/ از ۶۰۹ دشت کشور ۴۰۰ دشت در وضعیت بحرانی!
در حالیکه وضعیت "فرونشست زمین" در بسیاری از مناطق کشورمان به وضعیت بحرانی رسیده که رئیس سازمان زمینشناسی کشور میگوید اگر در مجموع مصارف آب کشور صرفاً ۱۵ تا ۲۰ درصد صرفه جویی داشته باشیم, میتوانیم فرونشست را مهار کنیم!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ وضعیت "فرونشست زمین" در بسیاری از مناطق و دشتهای کشورمان به مرحله بحرانی رسیده به صورتی که پدیده فرونشست بهجز استان گیلان, تمام مناطق کشورمان را درگیر کرده است. عمق این پدیده از دشتهای کشور گذشته و در استانهای تهران, اصفهان, فارس و خوزستان به مناطق مسکونی نیز خسارات جدی وارد کرده است!
در حال حاضر گستره فرونشست دستکم دو سوم از دشتهای کشور که محتوی آب شیرین هستند را تحت تاثیر قرار داده است و یکسوم دیگر این دشتها هم با کاهش تراز آب مواجه هستند که با ادامه یافتن این روال, این دشتها نیز در آینده درگیر فرونشست خواهند شد.
عوامل طبیعی و انسانساز از جمله استفاده بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، تغییر اقلیم, گرمایش جهانی, استخراج غیراصولی از معادن, حفر چاههای غیرمجاز, حفر تونلهای مترو و قطار شهری, حرکت آرام زمین و خروج گدازه, عواملی هستند که به بحرانیتر شدن شرایط فرونشست در کشور دامن میزنند؛ در این میان استفاده بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی بیشترین نقش را در افزایش نرخ فرونشست داشته و در واقع مهار فرونشست در گرو بازیابی آبخوانهای زیرزمینی است.
با وجود اینکه ایجاد فرونشست در کشور به بیش از 50 سال قبل بازمیگردد اما شاهدیم که این تهدید بالقوه, نه تنها مورد توجه مسئولان قرار نگرفته است بلکه در میان مردم نیز اطلاعات درستی در رابطه با مخاطرات این پدیده وجود ندارد.
با توجه به اینکه زمان بسیار محدودی برای مهار فرونشست در کشورمان باقی مانده, لازم است تا هرچه سریعتر دستگاههای مسئول در این زمینه اقدام کنند و مردم نیز با مطالبهگری خود به سرعت بخشیدن به روند مهار فرونشست کمک کنند.
برای بررسی ابعاد مختلف پدیده فرونشست و روشهای مهار این بحران بزرگ که دامنگیر مردم استان تهران و اکثر استانهای کشورمان را گرفته است, در قالب نشستی، میزبان دکتر علیرضا شهیدی معاون وزیر صنعت، معدن و تجارت و رئیس سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور و دکتر رضا شهبازی، مدیرکل مخاطرات زمینشناختی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی و اکتشافاتمعدنی کشور بودیم؛ در ادامه مشروح بخش نخست این گفتوگوها تقدیم مخاطبان ارجمند تسنیم شده است:
تسنیم: پدیده فرونشست در کشور ما از چه زمانی شروع شده است و از زمان شناسایی آن چه اقداماتی توسط دستگاههای مسئول برای مهار این پدیده و بازیابی دشتهای درگیر فرونشست انجام شده است؟
دکتر شهیدی: بحث فرونشست در ایران یکی از مخاطرات قدیمی است که این پدیده برای نخستین بار در سال 1347 در دشت رفسنجان دیده شده است؛ در آن زمان فرونشست در دشتهای دیگری نیز رخ داده است اما یا شناسایی نشده بودند یا حساسیت نسبت به آنها کمتر بوده است؛ دشت مهیار اصفهان نیز از دیگر دشتهای بزرگ کشور است که برای نخستین بار نشانههای فرونشست در سال 1366 در این دشت مشاهده شد.
فرونشست در ایران از زمانی بهصورت جدی مطرح شد که ما برای استخراج آبهای زیرزمینی شروع به احداث بیرویه چاههای آب زیرزمینی آوردیم؛ در گذشته جمعیت کمتر بوده و فشار به منابع آب زیرزمینی نیز کمتر بوده است اما از سال 1369 میزان برداشت از آبهای زیرزمینی از میزان آبی که منابع آب زیرزمینی را تغذیه میکند بیشتر شد.
کسری منابع آب با یک کسری مخزن دو میلیارد متر مکعبی شروع شد و در سال 1378 که جمعیت ما به 60 میلیون نفر رسید, این تراز منفی به 20 میلیارد متر مکعب رسید و در سال 1398 که جمعیت به حدود 80 میلیون نفر رسید, تراز منفی به 134 میلیارد متر مکعب رسیده است. برای اینکه عمق فشار وارده به آبخوانها را درک کنیم باید بدانیم که مصرف سالیانه ما حدود 100 میلیارد متر مکعب است که 34 میلیارد کمتر از تراز منفی آبخوانهاست.
متأسفانه در سال 1369 که برداشت بیرویه از آبخوانها مطرح شد کسی به این موضوع توجه نکرد و از زمانی هم که سیاستهای کشور به سمت خودکفایی در محصولات کشاورزی رفت فشار روی آبخوانها بیشتر شد؛ در سال 1380 شواهد فرونشست در دشتهای کشور یکی پس از دیگری نمایان میشد و در همان سال بود که سازمان زمینشناسی به موضوع فرونشست ورود پیدا کرد.
در سال 1383 نخستین گزارش سازمان زمینشناسی در رابطه با پدیده فرونشست که با همکاری دانشگاه امپریال کالج انگستان صورت گرفته بود به طور رسمی منتشر شد و در آن زمان ما میزان فرونشست در دشت تهران را محاسبه کردیم که در آن زمان حدود 16 سانتیمتر در سال بود و از آن به بعد بود که سازمان به طور جدی به بررسی نرخ فرونشست در همه دشتهای کشور پرداخت.
در آن زمان خطر فرونشست را به مراجع ذیربط گوشزد کردیم و در همایشهای مختلف نیز این موضوع را با رسانهها مطرح کردیم. این موضوع از همان سالها تا الان که در آستانه ورود به سال 1401 هستیم جدی گرفته نشده است و همچنان شاهد برداشت بیرویه از آبخوانها, جانمایی نادرست صنایع آببر و توسعه بیضابطه کشاورزی هستیم.
تسنیم: آمارهای مختلفی از مصرف آب در بخش کشاورزی, صنعت و شرب وجود دارد؛ آیا آمار دقیقی که بتوان به آن استناد کرد وجود دارد و کدام بخش از کشور بیشترین مصرفکننده منابع آب زیرزمینی محسوب میشود؟
دکتر شهیدی: مصرف آب در صنعت 2.4 میلیارد مترمکعب است و کشاورزی نیز سالانه 89 میلیارد متر مکعب از آب کشور را مصرف میکند که این مقدار حدود 90 درصد مصرف سالانه آب کشور است؛ متأسفانه مصرف بیرویه آب در کشاورزی هنوز وجود دارد و تلاشی برای اصلاح این روند دیده نمیشود.
هنوز در کشور شاهدیم که در 15 استان برنجکاری انجام میشود! در حالی که هیچ توجیحی برای کاشت برنج در استانهایی از جمله فارس و اصفهان با نرخ فرونشست بسیار بالا وجود ندارد؛ زمانی هم که در این رابطه به آنها هشدار داده میشود, بحث موضوعات اجتماعی و معیشت کشاورزان را مطرح میکنند!
وزارت کشاورزی هنوز الگوی کشت مناسبی برای کشور تعیین نکرده است که این مورد منجر به کشت محصول نامناسب در محل نامناسب و در نتیجه کاهش منابع آب زیرزمینی شده است.
دکتر شهبازی: بیلان سالانه مصرف آب کشور در حدود 30 سال پیش 130 میلیارد متر مکعب اعلام شده بود که مطمئناً این مقدار در حال حاضر افزایش یافته است و با توجه به این آمار ما هر ساله بیش از 100 درصد منابع آب شیرین کشورمان را مصرف میکنیم.
دکتر شهیدی: در حال حاضر از 609 دشت کشور بالغ بر 400 دشت در منطقه بحرانی فرونشست قرار دارند!در اتحادیه اروپا میزان فرونشست 4 میلیمتر در سال به عنوام نُرم بحرانی فرونشست شناخته میشود و این در حالی است که میانگین فرونشست در کشور ما 6 سانتیمتر در سال است!
در برخی مناطق کشور کاهش نرخ فرونشست دیده شده است اما این مورد به معنای "مرگ آبخوان" در آن منطقه است و به این معنی است که اصلاً آبی باقی نمانده تا آن را استحصال کنیم و از این طریق نرخ فرونشست را افزایش دهیم. در نتیجه این کاهش نمیتواند نکته مثبتی باشد.
تسنیم: با وجود اینکه بارها در گزارشات مختلف به مصرف بیرویه آب در کشاورزی به واسطه توسعه بیضابطه آن, روشهای قدیمی کشاورزی, الگوی کشت نامناسب و روشهای آبیاری ناصحیح اشاره شده است اما حرکت جدی در وزارت جهاد برای اصلاح کشاورزی دیده نشده است, آیا شما به عنوان سازمان متولی در اینباره به وزارت جهاد هشدار دادهاید؟
دکتر شهیدی: 90 درصد از منابع آبی ما در سال در بخش کشاورزی مصرف میشود و محصولاتی کشت میشود که به شدت آببر هستند؛ در بحث تغییر الگوی کشت کشاورزی وزارت جهاد مسئولیت دارد اما به دلیل محدودیتهای اجتماعی که دارند این کار را نکردهاند؛ منظور از بحران اجتماعی تغییراتی است که در روند کار کشاورزان ایجاد میشود و ممکن است باعث اعتراض آنها شود.
نخستین نشانههای خشکسالی در ایران در اوایل دهه 80 دیده شد و پیشبینی میشود که در کشور با یک خشکسالی 30 ساله روبهرو باشیم؛ از شروع دوره خشکسالی تعداد چاههای غیرمجاز در کشور افزایش پیدا کرد. در این موضوع مجلس شورای اسلامی نیز مقصر است چرا که در سال 1389 قانونی را تصویب کرد که در آن چاههای غیرمجاز در هر کجا کشور مجاز اعلام شدند و این مورد به افزایش تعداد چاهها کمک کرد. در حال حاضر حدود 40 درصد از چاههایی که در کشور داریم غیر مجاز است؛ در واقع از حدود یک میلیون حلقه چاهی که در کشور داریم 400 هزار چاه غیرمجاز هستند!
در همان سالهایی که تعداد چاههای غیرمجاز کشور در حال زیاد شدن بود, میزان خروجی چاهها کاهش پیدا کرده بود که این هم از نشانههای کاهش منابع آب زیرزمینی بود؛ وقتی آب نباشد جمعیت هم از منطقه مهاجرت میکند و باعث میشود تمرکز جمعیت از بین برود.
بر اساس استانداردهای جهانی کشورها مجاز هستند تا 10 درصد از آبخوانهای خود برداشت کنند اما در کشور ما 70 درصد از آبخوانها برداشت میشود. حالت بحران در برداشت از آبخوانها برداشت 40 درصدی است که این آمار نشان میدهد ما حدود 2 برابر بیشتر از حالت بحران از آبخوانهایمان برداشت میکنیم!
تغییر اقلیم نیز در این روند بیتاثیر نبوده و خشکسالی حاصل از تغییرات اقلیمی منجر به روی آوردن به برداشت بیشتر از آبهای زیرزمینی, از بین رفتن پوشش خاک, نابودی پوشش گیاهی و در نتیجه افزایش نرخ فرونشست شده است. پربارشی متاثر از تغییر اقلیم نیز آسیب زننده است و سیل و فرسایش خاک را به همراه دارد.
باید دقت کنیم که زمانی که مرگ آبخوان اتفاق میافتد دیگر بازگشتی برای آن وجود ندارد و آن منطقه با مرگ طبیعی مواجه خواهد شد. مرگ طبیعی به این معنی است که دیگر هیچ موجودی به هیچ نحوی قادر به حیات در آن منطقه نیست. هنوز هیچ کدام از دشتهای ما به طور 100 درصد دچار مرگ آبخوان نشدهاند اما با ادامه این روند قطعاً در زمان نزدیک شاهد این اتفاق در ایران خواهیم بود.
دکتر شهبازی: در دولت دوم آقای احمدینژاد, مسئولان به این نتیجه رسیدند که چون نمیشود چاههای غیرمجاز را پلمب کرد, بیاییم به آنها مجوز بدهیم تا از این طریق بتوان میزان برداشت از آنها را کنترل کرد. این موضوع باعث شد تا در آن زمان تعداد زیادی از افراد اقدام به حفر چاه کنند و مجوز قانونی حفر آن را دریافت کنند. در همان زمان با دولت و سایر سازمانهای مربوطه در خصوص این قانون مکاتبه کردیم و به آنها هشدار دادیم اما سیاستگذارن به این مورد توجهی نکردند.
دولت جدید اگر تنها 10 درصد راندمان کشاورزی را بالا ببرد به اندازه کل مصارف صنعت و شرب در کشور آب آزاد میشود؛ آب مصرفی در صنعت و شرب ارزش افزوده بسیار بالاتری از کشاورزی دارد؛ یک لیتر آب در صنعت برای 40 نفر اشتغال ایجاد میکند اما یک لیتر آب در کشاورزی در گوشه یک مزرعه هدر میرود.
"آلمریا" در جنوب اسپانیا 30 هزار هکتار گلخانه دارد و 60 برابر کشاورزی ایران که در 18 میلیون هکتار کشت انجام میشود, تولید محصول دارد! بیابان جای کشاورزی و تولید غذا نیست باید در بیابان گیاهی دارویی کشت شود, که ارزش ریالی بالایی هم دارد.
تسنیم: در ابتدای صحبتها شما ایجاد فرونشست به دنبال کاهش ذخیره آبی را در سال 1347 عنوان کردید و اسناد تاریخی نشان میدهد که معضل کم آبی از همان سالها در ایران مطرح بوده است؛ آیا در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی مطالعاتی در این زمینه صورت گرفته است؟
دکتر شهیدی: در سال 1353 یک سند آمایش سرزمین توسط شرکت فرانسوی ستیران در کشور نوشته شده است؛ در این سند آمایش آمده است که با توجه به اینکه 60 درصد کشور ایران مناطق خشک و نیمه خشک است, ایران کشور کشاورزی نیست و نباید بیشتر از این در اراضی کشور کشاورزی شود. همچنین صنعت نیز باید در سواحل توسعه پیدا کند.
همچنین در این سند اشاره شده که اگر توسعه صنعت در سواحل اتفاق بیافتد, کرانه ساحلی جنوب ایران میتواند, 15 تا 20 میلیون جمعیت را در خود جای دهد. در همه جای دنیا بزرگترین و ثروتمندترین شهرها در کنار ساحل ایجاد شدهاند. در ایران هم بیش از 900 کیلومتر ساحل داریم اما میبینیم که حدود 300 تا 400 کیلومتر از ساحل مکران ما خالی است و به جز بندر چابهار که 100 هزار نفر جمعیت دارد, توسعهای در آن اتفاق نیافتاده است!
شاهدیم که در کشورهای حاشیه خلیج فارس 100 درصد آب از خلیج فارس تأمین میشود و به وسیله آب شیرین کن آب را در همه بخشها استفاده میکنند اما این مهم در کشور ما نادیده گرفته شده است؛ در کشور ما به جای استفاده از ظرفیت سواحل و مدیریت آبهایی که چه در زیرزمین و چه در سطح زمین داریم, به راهکارهای نامناسبی از جمله انتقال آب بین حوضهای و حفر چاههای ژرف روی آوردهایم.
انتقال آب بین حوضهای بدترین روش مقابله با بحران آب است که متأسفانه در کشور ما اجرا میشود, این انتقال آب سیستم طبیعت ما را به طور کلی از بین برده و در چرخه طبیعت ایجاد مشکل کرده است. جدا از تبعات زیست محیطی این پروژههای انتقال آب به شدت هزینهبر هستند. انتقال آب بین حوضهای اگر برای تأمین شرب باشد توجیح دارد اما برای کشاورزی نباید این کار صورت بگیرد.
سازمان زمینشناسی با استحصال آب ژرف کاملاً مخالف است و عقیده داریم که استحصال آب ژرف آخرین راهی است که باید برای مقابله با کمآبی به کار برد. این آب غیرقابل تجدید است, ای سی (شوری) بسیار بالایی دارد و برداشت آن مانند این است که آب خلیج فارس را از چاه استحصال کنیم! آب ژرف ممکن است که در آینده به کار ما بخورد اما در حال حاضر نباید به آن دست زد.
در حالی که در سیستان چاه ژرف میزنند در پایین دست آن در سروان شاهد این هستیم که با استفاده از آب چاه نخلستانهای عظیمی ایجاد شده است. سراوان مشکل آبی ندارد و کافی است در یک مسیر آب سراوان را به سیستان و شهر زابل منتقل کنیم که این کار همه هزینه بسیار کمتری از حفر چاه ژرف دارد و هم آب سالمتری را در اختیار مردم قرارمیدهد.
تسنیم: راهکارهای منطقی که بتوان به کمک آنها آبهای زیرزمینی را بازیابی کرد و کشور را از خطر ورشکستگی آبی و به دنبال آن بحران فرونشست نجات داد، چیست؟ آیا تاکنون در این زمینه اقدامی انجام شده است؟
دکتر شهیدی: عدهای از کارشناسان شرایط آبی کشور را با عنوان "ورشکستگی آبی" بیان میکنند اما معتقدم که هنوز به آن مرحله نرسیدهایم؛ ورشستگی آبی زمانی است که دیگر راه بازگشتی نباشد اما اگر ما در سیاستهای قبلی تجدیدنظر کنیم و در سیاستگذاریهای جدید تغییری ایجاد کنیم که در مجموع مصارفمان تنها 15 تا 20 درصد صرفه جویی داشته باشیم, میتوانیم بحران آب کشور و به دنبال آن معضل فرونشست را حل کنیم.
یک راهکار این است که دولت مازاد آب کشاورزان را بخرد و از حقآبه آن در جای دیگری استفاده کند و به این شکل مصرف آب کمتر و کشاورزی هدفدار میشود؛ این ایده از جمله مواردی است که میتواند به کاهش آب کشاورزی منجر شود.
مشکل کشور این است که فقط در مورد مخاطرات هشدار میدهیم و اقدامی جهت اصلاح روند آن انجام نمیدهیم. مدیریت بحران باید به صورت جدی به این موضوع ورود کند چرا که فرونشست یک بحران جدی است. در حال حاضر که اوج فرونشست را در کشور مشاهده میکنیم و همه رسانهها در مورد آن اطلاعرسانی میکنند, باز هم مردم توجه خطر فرونشست نیستند. صدا و سیما نیز باید در این زمینه اقدام کند و حتی این موضوع به عنوان یک مخازه طبیعی باید در کتابهای درسی نیز منظور شود.
دکتر شهبازی: کارگروهی تحت عنوان "کارگروه ملی سازگاری با کمآبی" با حضور وزارت نیرو, جهاد کشاورزی, سازمان زمینشناسی و ..., تشکیل شده است که یکی از موضوعات مطرح در این کارگروه موضوع فرونشست است؛ راهکار مهار فرونشست در کنترل برداشت از منابع آب است و متولی آب هم وزارت نیرو است. آخرین مصوبه این کارگروه مربوط به بهمن ماه 1400 است که سازمان زمینشناسی هم در همین تاریخ به عضویت این کارگروه درآمده تا به صورت خاص موضوع فرونشست را دنبال کند.
به دلیل اینکه مالکیت آبهای زیرزمینی متعلق به مردم است, کنترل آن سخت است. چاههای غیرمجاز تقریباًٌ نیمی از چاههای کشور را تشکیل میدهند, موضوع دیگر چاههای مجازی هستند که بیش از پروانه اهداییشان برداشت میکنند و مورد دیگر چاههای مجازی است که پروانهشان در زمانی صادر شده که در کشور چالش آب را نداشتهایم و نیاز است که در مجوز میزان برداشت این چاهها نیز تجدید نظر شود.
تسنیم: پدیده فرونشست از اصلیترین مخاطرات طبیعی است که در زیر پای مردم قرار دارد و روز به روز خطر آن جدیتر میشود, در این سالها شاهد بودیم که موضوعاتی به مراتب کم اهمیتتر از فرونشست مورد توجه دولت, مردم و رسانهها قرار گرفته است اما موضوع فرونشست با وجود اهمیتی که دارد, همواره نادیده گرفته شده است, علت این بیتوجهی از سوی مردم ومسئولان به این بحران و خطر بزرگ چیست؟
دکتر شهبازی: منابع آب زیرزمینی دور از دید مردم هستند و فرونشست نیز جلوی چشم مردم اتفاق نمیافتد و بعد از چند سال و تدریجاً به سطح زمین میرسد, به همین دلیل است که مخاطب عام کمتر به آن میپردازد و این موضوع از چالشهای مربوط به فرونشست است؛ فرونشست مانند سایر مخاطرات طبیعی مانند خشکسالی, زلزله, ریزگرد, آلودگی هوا و ..., نیست و به خاطر اینکه به شکل تدریجی و به دور از چشم مردم اتفاق میافتد, کمتر به آن پرداخته شده است.
برای مهار فرونشست زمان به شدت محدودی باقی مانده است و باید هرچه سریعتر در این رابطه اقدام کنیم؛ باید پدیده فرونشست و آبهای زیرزمینی را از دل زمین بیرون بیاوریم و به مردم و مسئولان نشان دهیم که این موضوع میتواند چه تأثیری بر زندگی آنها داشته باشد.
دکتر شهیدی: متأسفانه دولت, مجلس, کشاورزان و سایر اقشار هیچکدام مخاطرات فرونشست را درک نکردهاند و سازمان مدیریت بحران نیز در پیشبینی هیچ یک از مخاطرات خوب عمل نکرده است. در اصفهان که یکی از بالاترین نرخهای فرونشست در کشور را دارد شاهد این هستیم که نمایندگان این استان همواره از تخصیص حقآبه زاینده رود صحبت میکنند اما جالب اینجاست که این بحث فقط برای این مطرح میشود که آب برای کشاورزی در استان باشد و نه برای جاری شدن آب در زایندهرود!
ایراد دیگر این است که سازمانهای متخصص مرتبط با مخاطرات به صورت جزیرهای کار میکنند به عنوان مثال در قانون مدیریت بحران, اسمی از سازمان زمینشناسی و هواشناسی نیامده است در حالی که این 2 سازمان، مسئولیت تحقیقات در زمینه زمین و هوا را دارند؛ سازمانهای مرتبط باید به صورت واحد عمل کنند و با هم هماهنگ باشند.
کشور ما از نظر علمی پتانسیل بسیار بالایی در زمینه تحقیقات و تشخیص مخاطرات دارد و تنها لازم است از نظر قانون در روند مواجه شدن با مخاطرات تجدید نظر کنیم. باید همه در یک ریل حرکت کنند, هم صدا شوند و به شکل واحد عمل کنند.
موضوع فرونشست یک بُعد فنی دارد که فقط متخصصان باید آن را توضیح دهند و باید از دادن اطلاعات غلط و غیرواقعی به مردم پرهیر شود. در مواردی دیده شده است که افرادی که اطلاعات تخصصی و قابل استنادی در زمینه فرونشست نداشتهاند, در این رابطه اظهار نظر کردهاند که باید از این دست اقدامات پرهیز شود.
مهار فرونشست به چیزی بیشتر از صحبت کردن و آمار دادن نیاز دارد و وقت آن رسیده تا عملاً به این موضوع ورود پیدا کنیم و هرچه سریعتر در این زمینه اقدام کنیم و راهکارهای اجرایی ارائه دهیم ...
(پایان بخش نخست)
انتهای پیام/