چرا هیچیک از تهدیدات اسرائیل برای حمله به لبنان عملی نمیشود؟
در سایه معادلاتی که حزبالله از دو دهه گذشته ترسیم کرده است، هرگونه تهدیدات مقامات صهیونیست برای حمله به لبنان در قالب سروصدا و هیاهویی بیهوده تعبیر میشود که برای سرپوش گذاشتن بر نقاط ضعیف این رژیم است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در گذشتهای نهچندان دور معادلات درگیری میان رژیم صهیونیستی و طرفهای مختلف در منطقه به این صورت بود که این طرفها باید زمان آغاز حملات اسرائیل را ارزیابی و خود را برای مقابله با آن آماده میکردند و تلآویو تحت حمایت آمریکا بهراحتی میتوانست خواستههای خود را عملی کند. قبل از سال 2000 و شکست بزرگی که مقاومت لبنان به رژیم صهیونیستی تحمیل و اشغالگران را از جنوب این کشور بیرون کرد، لبنان نیز در شرایطی قرار داشت که نمیتوانست از تجاوزات اسرائیل در امان بماند و تنها باید راهکاری میاندیشید تا زخمهای ناشی از حملات و تجاوزات اسرائیل را التیام ببخشد.
اما در زمان حاضر شرایط بسیار متفاوت از گذشته است؛ بهطوری که بعد از تهدیدات توخالی مقامات صهیونیست از جمله «آویو کوخاوی» رئیس ستاد ارتش رژیم صهیونیستی، هیچیک از لبنانیها تحت تأثیر قرار نگرفتند و در موضعی واحد اعلام کردند که به حقوق کشور خود در منطقه دریایی مورد مناقشه با رژیم صهیونیستی پایبند هستند، این موضع لبنان نتیجه طبیعی معادلاتی است که در دو دهه گذشته بعد از شکست بزرگ اسرائیل مقابل حزبالله تثبیت شد؛ بهطوری که صهیونیستها میدانند هرگونه جنگ و رویارویی جدید با لبنان بهمعنی تحمیل خسارتهای هنگفت و غیر قابل پیشبینی به اسرائیل است و این رژیم دیگر نمیتواند ابتکار عمل جنگ را در دست بگیرد.
اما کدام عوامل اصلی موجب شده است معادله درگیری بین لبنان و رژیم صهیونیستی دچار چنین تغییراتی شود و علت این ارزیابی صهیونیستها از جنگ آینده با حزبالله چیست، همچنین چرا دیگر صهیونیستها امید ندارند که بتوانند حزبالله را از بین ببرند و نقاط ضعف اسرائیل در تقابل نظامی آینده با مقاومت لبنان کدام است؟ در این زمینه باید به چند نکته توجه کنیم؛
اولین مورد در این چارچوب به معادله بازدارندگی برمیگردد که حزبالله از دو دهه گذشته آن را ترسیم کرده است و صهیونیستها نیز مجبور شدهاند این معادله را بهرسمیت بشناسند، البته این بدان معنا نیست که حزبالله لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی در سطح تجهیزات و توان نظامی با یکدیگر برابر هستند، پرواضح است که ارتش اسرائیل تحت حمایت آمریکا و اروپا مجهز به تجهیزات سنگین و پیشرفته است اما با وجود این، در دو جنگ قبلی مقابل حزبالله شکست خورد.
چند نکته مهم را در این زمینه باید مورد توجه قرار داد که اولین مورد مربوط به جنگ روانی و روحیه ضعیف برای نبرد میان اسرائیلیهاست، به این صورت که لبنانیها و بهطور مشخص مقاومت این کشور در هرگونه تقابل نظامی با رژیم صهیونیستی تنها به منافع لبنان میاندیشند و معادلات خود را نیز بر همین اساس ترسیم میکنند، اما چنین معادلاتی میان صهیونیستها وجود ندارد و اسرائیلیها بهشدت از دریافت ضربات دردناکی که خسارتهای هنگفت مالی و مادی برای آنها بههمراه خواهد داشت، وحشت دارند.
بهدلیل همین نقطهضعف بزرگ رژیم صهیونیستی، حزبالله توانسته است معادله بازدارندگی خود را در مسیر پیشرفتهای قرار دهد. عمده علت خودداری دشمن صهیونیستی از ورود به جنگ با لبنان ترس از ضرباتی است که صهیونیستها در این جنگ متحمل خواهند شد و اسرائیلیها در ارزیابیهای خود به این نتیجه رسیدهاند اگر بخواهند طرف آغازکننده جنگ باشند باید بهایی بپردازند که تحمل پیامدهای آن را ندارند، همین مسئله موجب شده است رژیم صهیونیستی در تعامل با پرونده لبنان گزینه نظامی را کنار بگذارد.
از سال 2006 تاکنون و آخرین جنگی که میان لبنان و ارتش رژیم صهیونیستی اتفاق افتاد و حزبالله توانست اسرائیلیها را در این جنگ شکست دهد، مقامات صهیونیست در تلاش برای جبران این شکست بارها در تهدیداتی توخالی اعلام کردهاند که جنگ سوم با لبنان را آغاز خواهند کرد اما هیچکدام از این تهدیدات تاکنون عملی نشده است.
اما آیا این تفاسیر بهمعنای آن است که گزینه جنگ میان لبنان و رژیم صهیونیستی منتفی شده است و اسرائیل دیگر هرگز به لبنان حمله نخواهد کرد؟ پاسخ به این سؤال مربوط به ارزیابیهای رژیم صهیونیستی از واکنش حزبالله است، به این صورت که اگر اسرائیلیها ارزیابی کنند پاسخ حزبالله به تجاوزات این رژیم محدود خواهد بود، بدون تردید حملات خود را آغاز خواهند کرد، اما اگر صهیونیستها به این نتیجه برسند که در صورت آغاز هرگونه تجاوز علیه لبنان با واکنش قاطع و سختی از جانب حزبالله مواجه میشوند هرگز بهسمت گزینه نظامی نخواهند رفت.
فارغ از اینکه جنگ سوم بین رژیم صهیونیستی و لبنان اتفاق بیفتد یا نه مسلم است که این جنگ دیگر بستگی به ابتکار و اراده اسرائیلی ندارد و محاسبات در جدول تصمیمگیریهای تلآویو بسیار متفاوتتر از گذشته است، به همین دلیل است که بسیاری از کارشناسان و ناظران هرگونه تهدید مقامات صهیونیستی جهت حمله به لبنان را در قالب سروصدا و هیاهویی بیهوده تلقی میکنند که در راستای سرپوش گذاشتن بهروی نقاط ضعف این رژیم است و حداقل در دو دهه گذشته ثابت شده است که هیچیک از تهدیدات اسرائیلیها به مرحله عمل نمیرسد.
انتهای پیام/+