جزئیاتی از نقشه مهندسی فرهنگی برای تحقق تمدن اسلامی/ آیتالله دژکام: بهمریختگی در ساختارهای نهادهای فرهنگساز مشهود است + فیلم
نماینده ولی فقیه در استان فارس در گفتوگویی ویدئویی به تشریح ابعاد نقشه مهندسی فرهنگی و برش استانی آن پرداخت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، هر مسیر و حرکتی برای رسیدن به نتیجه مطلوب و هدف غایی خود نیازمند یک نقشه راه است، اگر این نقشه مشخص باشد میتوان امیدوار بود که در مسیر درست حرکت کرد.
انقلاب اسلامی ایران نیز با یک هدف غایی که تمدنسازی اسلامی بود حدود چهل سال قبل آغاز شد و در این مدت با رهبری داهیانه امام راحل و رهبر معظم انقلاب مسیر خود را تاکنون پشت سر گذاشته است و این نقطه از تاریخ زمانی است که باید حرکت به سمت تحقق آن هدف غایی آغاز شود.
نقشه مهندسی فرهنگی و به تبع آن برشهای استانی راهنمایی است که ما را به این هدف میرساند، استان فارس نیز به عنوان پیش رو در مهرماه 1400 و همزمان با سفر رئیس جمهور به این استان از برش استانی نقشه مهندسی فرهنگی رونمایی کرد و اقدامات اجرایی آن تدبیر شد.
اکنون در آغاز اجرای این نقشه با آیتالله لطفالله دژکام نماینده ولی فقیه در استان فارس به گفتوگو نشستیم تا تصویر واضحتری از این نقشه ارائه شود. لازم به ذکر است که این مصاحبه ویدئویی در 2 قسمت 20 دقیقهای منتشر خواهد شد.
تسنیم: نقش فرهنگ در انقلاب اسلامی ایران چیست؟
آیتالله دژکام: شما میدانید که انقلابها یک نوع واکنش بر فضای حاکم بر یک جامعه است و ما اگر بخواهیم بدانیم چرا انقلاب کردیم قاعدتا باید بدانیم که چه وضعی بر ما حاکم بود، به صورت خیلی خلاصه اگر بخواهیم بگوییم در طول 200 سال گذشته کشورمان همیشه به عنوان یک تابع از تمدن اروپایی مطرح میشده یعنی خودمان به عنوان محور حرکتهای فرهنگی و تمدنی مطرح نبودیم.
البته این اختصاص به ایران نداشته، تمام جهان اسلام به این مسئله مبتلا شدند، در جنگ جهانی اول بزرگترین کشور و قدرت دولت عثمانی بوده است که بعد از جنگ جهانی به دهها کشور تقسیم شده است در صورتی که یک کشور و یک حاکمیت بود و آن حاکمیت مربوط به مسلمانان بود.
در جنگ جهانی دوم اثری از نقش مسلمانان دیده نمیشود چون در جنگ جهانی اول آنقدر این کشور را تقسیم و کوچک کردند که دیگر نتواند منشا اثر باشد.
اروپا انصافا در 3 _ 4 قرن بعد از رنسانس حرکت کرده بود، ما نمیخواهیم بگوییم که حرکتی بود که با مفاهیم ارزشی و فرهنگی ما سازگار بود یا نبود اما به سوی پیشرفت مادی حرکت کرده بود و احساس قدرتمندی میکرد و تمام داشتههای خود را سعی داشت به همه دنیا تحمیل کند به همین جهت آنچه در اروپا مطرح شد به عنوان پایان عصر دین و پایان عصر فلسفه و آغاز دوره دانشهای تجربی که این اساس پوزیتیویسم است.
بنا بر این مسئله، در ایران ما نیز حاکمان وقت تلاش میکردند که ما هم همان تفکر را در ایران داشته باشیم، این تفکر از نظر ما بیماری بود. صاحبان اندیشههای بزرگ و بلند دینی و فلسفی اسلام و ایران این را به عنوان یک بیماری تلقی میکردند اما اروپا همین بیماری را به عنوان داروی درد همه جهان داشت پیشنهاد میداد.
از بعد جنگ جهانی دوم بسیاری از روسای کشورهای اسلامی از جمله ایران کسانی بودند که در اروپا تحصیل کرده بودند و همین تفکرات که از اروپا آموخته بودند را میخواستند پیاده کنند.
اوج این تقابل دو نوع فکر و اندیشه و به نوعی به نظر اروپاییها و آمریکاییها نقطه پایان کار ایران و اسلام حساب میشد در سال 42 پیش آمد و وقتی امام با مسئله کاپیتولاسیون مخالفت کردند مردم توی خیابانها ریختند و اعتراض کردند و عدهای شهید شدند و شاه به نوعی قدرت را برای خود حفظ کرد. بعد از این قضایا شاه یک سفر به قم کرد اما هیچکدام از بزرگان علما و مراجع به استقبالش نیامدند یعنی تقابل جدی شده بود.
شاه که دید کسی از او استقبال نکرده، جلو حرم حضرت معصومه یک سخنرانی کرده و گفته بود بروید به روحانیون و مراجع بگویید دوره شما تمام شده است این دقیقا همان چیزی است که کانت در فلسفهاش گفته که دوره دین تمام شده است.
15 سال شاه با قدرت اروپا و به ویژه در سالهای پایانی آمریکا کاری کرد که ایرانیها ساکت باشند بعد از این 15 سال یک جوشش و خیزش شروع شد؛ این جوشش و خیزشی که در سال 57 منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی شد، محور اصلیاش فرهنگ و معنویت است.
انقلاب ما تقابل یک جریان فرهنگی و عقیدتی است و مسئله، مسئله معیشت نیست. این حرکت فرهنگی عظیم میگفت من در درون خودم مسئله معیشت و اقتصاد را هم حل میکنم اما انگیزهها انگیزههای مالی و معیشتی نبود انگیزههای معنوی و فرهنگی بود.
بسیاری از فیلسوفان پست مدرن نیز به آن اقرار کردند بنابراین نقطه آغاز انقلاب ما و اوج پیروزی چیزی جز حرکت عظیم فرهنگی نیست. در گستره وسیع فرهنگ میگوید مسائل سیاسی اجتماعی و اقتصادی نیز در آن قرار گرفته است. اهمیت فرهنگ در انقلاب ما به عنوان شالوده و اساس است در حالی که در انقلاب صنعتی اروپا بحث اقتصاد و صنعت است. در انقلاب اکتبر شوروی سابق که نگاه میکنیم بحث اقتصاد است.
اوج هدف در دیگر انقلابها مسئله اقتصادی بود اما نگاه ما به تایید هزاران شعاری که مردم ساختند و در سال 57 در میدان دادند شعارهای کاملا معنوی و فرهنگی بود. این اساس باید بعد از انقلاب نیز ادامه پیدا میکرد که امروز ادامه دارد و اگر به مسئله فرهنگ به عنوان نقطه مهم اول نگاه میکنیم که این بیان رهبر معظم انقلاب نیز هست، میفرمایند اهمیت اول مربوط به فرهنگ است گرچه ممکن است در یک برهههایی اقتصاد اولویت برای اقدام و اجرا پیدا کند؛ آن اولویت را میپذیریم ولی میدانیم که اساس این انقلاب فرهنگی است و ادامه این انقلاب بدون جهتگیری فرهنگی امکانپذیر نیست.
تسنیم: لزوم نگارش نقشه مهندسی فرهنگی و ضرورت برش استانی چه بوده است و چگونه باید اجرا شود؟
آیتالله دژکام: وقتی یک انقلاب رخ میدهد تمام ساختارهای پیشینی که در جامعه وجود داشته بهم میریزد انقلاب ویژگیاش این است. وقتی این زیر و رو شدن رخ میدهد باید متناسب با اهداف انقلابی خودمان نهادهای اجتماعی را سامان دهیم و کارهایی که لازم است در آن ساختارها و نهادها شروع به انجام دادن کنیم تا این بهم ریختگی تبدیل شود به سامان جدید، دوره طولانی طول میکشد که اینجا خدا و پیامبران دعوت به صبر کردند اما ما معمولا بیصبری میکنیم.
این عبارت که گاهی گفته میشود" هنوز بعد از 40 سال نتوانستیم فلان کار را کنیم" نشان از بیصبری است در حالی اگر از یک جامعهشناس پرسیده شود که آیا این هنوز یعنی عقب مانده هستیم به نظر میرسد که تحولات اجتماعی خیلی طولانیتر از تحولات فردی رقم میخورد. در هر تحول اجتماعی و انقلابی که رقم میخورد دو یا سه نسل درگیر میشوند تا سامان جدید ایجاد شود در حالی که انتظار داریم در همان نسل اول سامان رخ دهد.
این یک اشتباه است که تعمدا در جنگ نرم و جنگ شناختی این اشتباه را برای ما جا بیندازند و مجبورمان کنند که بپذیریم و احساس عقب ماندگی کنیم در حالی که حرکت انقلابی ما جاندار و قوی مسیر خود را ادامه میدهد اما این اشتباه در شناخت و ادراک دشمن میخواهد برای ما ایجاد کند که هیچ کاری نشده است.
کار سامانمند جلو میرود البته نمیخواهم بگویم از آن وقت طبیعی خودمان جلو هستیم اما مسلما عقب نیستیم این نکته را اگر توجه کنیم به این ضرورتی که گفتیم پی میبرید. اینک اما بهم ریختگی در همه ساختارهای ما که متولی کارهای فرهنگی بودند پیش آمده است شاید این حرف یک مقداری سنگین باشد اما انقلاب، روحانیت و حوزه را نیز به سوی تعالی بیشتر تغییر داده است.
اصحاب رسانه واژه توقع از حوزه انقلابی را مطرح میکنند، این یعنی حوزه تغییر کرده و رویکرد انقلابی به خود گرفته است، حوزهای که مبدا انقلاب بوده خودش دچار تحول عمیق و عظیم شده است. در حوزه علمیه قم دو رشته بیشتر نبود، معقول و منقول حتی وقتی دانشکده الهیات تشکیل شد کسی بیش از این چیزی نگفت، اما امروز حوزه علمیه قم 400 رشته تحصیلی دارد که در مقاطع کارشناسی کارشناسی ارشد و دکتری نیرو تربیت میکند و به علوم مختلف از نگاه اسلامی مینگرد.
نه برای ایران بلکه در همه کشورهای جهان، در بیش از 130 کشور فارغالتحصیلان حوزه علمیه قم داریم و با وجود این همه پیشرفت،اما رهبر انقلاب هنوز راضی نیستند و معتقدند ظرفیت روحانیت و حوزه خیلی بیش از اینهاست.
لذا باید همه نهادهای فرهنگساز و مبلغ و پیش برنده فرهنگ را دوباره ساماندهی کنیم تحت یک برنامه منسجم هماهنگ کنیم و با همافزایی این نهادها فرهنگ را پیش ببریم.
تسنیم: در این سند چگونه در استان همه تفکرات دیده شد تا یک نسخه در برابر هجمههای دشمن باشد؟
آیتالله دژکام: مشکلی که در این سالهای اخیر مواجه بودیم این بود که همه تلاش میکردند اما به تعبیری جزیرهای و موازی، این سبب میشد که نتیجه تلاشها مطلوب نباشد. ما باید سراغ یک نقشهای میرفتیم که همه مطابق با آن نقشه عمل کنند چون در این صورت اقدام جزیرهای نیست بلکه اقدام با راهبردهای مشخص و اهداف کلان بین همه فعالان عرصه فرهنگ و با یک راهبری که به نوعی باید از یک اعمال میشد و این ظهور یک تمدن جدید را رقم خواهد زد.
نوع مدیریت در این سند استان فارس چنین نوشته شده که مدیریت ولایی، امامت و امت باشد. این نوع کار اگر در گذشته تمدن دنیا معنا ندارد ولی ما میخواهیم این را زنده کنیم، در این روایات است که پیش از ظهور مردم محبت امام زمان به دلشان میافتد، سرود سلام فرمانده مصداق همین است. این دوست داشتن آغاز تمدن ولایت و امامت است.
در نقشه فرهنگی اساسی که گذاشته این است که بتواند با محوریت امامت و ولایت انسجام ایجاد کند و اهداف فرهنگی را محقق کند، نقشه مهندسی فرهنگی کشور تدوین شده و هم در استان برش استانی مشخص شده است.
قسمت دوم این مصاحبه و گفتوگو در روزهای آینده منتشر خواهد شد.
انتهای پیام/424/ی