نگاهی به اصلاح آییننامه "شورای هنر" با هدف "تحقق تمدن نوین اسلامی"
با نگاهی به اصلاحات آییننامه "شورای هنر" با این رویکرد مواجه میشویم که این اصلاح در راستای "تحقق تمدن نوین اسلامی" و با محور قرار دادن "جهاد تبیین" و توجه به "بیانیه گام دوم انقلاب" و "پیوست احکام اعضای جدید شورا" صورت گرفته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آییننامه "اصلاحی" شورای هنر در تاریخ 13 شهریورماه 1401 ابلاغ شده است.
نسخه پیشین این آییننامه مربوط به 15 شهریورماه 1377 است که به مدت 24 سال مبنای عمل این شورا بوده است.
آنچه در عنوان جدید این آییننامه جلب توجه میکند استفاده از عبارت "اصلاحی" است و جا دارد بررسی شود که چه مواردی در آن اصلاح شده است.
اولین چیزی که آییننامه جدید را از آییننامه سابق متمایز میکند "تعیین رویکردها" در مقدمه است، بخشی که آییننامه سابق فاقد آن بود.
در مقدمه آییننامه اصلاحی با اشاره به توجه "بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی" به "ایجاد تمدن نوین اسلامی" آمده است: "افق نظام اسلامی، تمدنسازی است و تحقق تمدن نوین اسلامی نیز از رهگذار فرهنگ و هنر میسر میگردد و در این میان، نقش آفرینی «هنر» بسیار اساسی و بنیادی است؛ چرا که زمینههای فراوانی را در جهت انتقال مفاهیم و ارزشهای فرهنگی در بر دارد."
این مقدمه سپس رهنمون رهبر معظم انقلاب در خصوص "جهاد تبیین" را مورد توجه قرار داده و افزوده است که "میتوان از ظرفیتهای بسیار متنوع و گسترده هنر، بهعنوان جلوههای قدرتمند و تأثیرگذار در حرکت جهادی تبیین استفاده نمود."
مقدمه آییننامه اصلاحی شورای هنر همچنین به "پیوست حکم اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص طرح تحول شورای عالی" اشاره و آییننامه را متناسب با طرح تحولی شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کرده است.
این مقدمه با طرح سه محور "ایجاد تمدن نوین اسلامی طبق بیانیه گام دوم" ، "جهاد تبیین" و "پیوست حکم اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص طرح تحول شورای عالی "، رویکرد اصلاحی خود را بر این سه محور بنا نهاده و هدف از اصلاح را تحقق آنها اعلام کرده است.
تعداد مواد آییننامه اصلاحی شورای هنر از 4 ماده به 5 ماده افزایش یافته است که در ادامه به بررسی این تغییرات خواهیم پرداخت.
تغییرات ماده 1 ـ وظایف
تعداد بندهای ماده یک آییننامه اصلاحی شورای هنر از 9 بند به 14 بند افزایش یافته و به تبع آن وظایفی به وظایف قبلی شورا اضافه شده است.
بند اول ماده 1 این آییننامه وظیفه "تدوین و ارزیابی سیاستهای کلان هنر جمهوری اسلامی ایران برای پیشنهاد به شورای عالی انقلاب فرهنگی" را بر عهده شورای هنر گذاشته است.
در آییننامه سابق در کنار شورای عالی انقلاب فرهنگی نام مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در این بند وجود داشت که اکنون حذف شده است که بنا بر این میتوان گفت از این پس سیاستهای کلان هنر جمهوری اسلامی ایران "فقط در شورای هنر" تدوین و ارزیابی میشود.
تدوین سیاستها و پیشنهاد آنها علاوه بر بند 1 در بند 7 آییننامه جدید نیز مورد اشاره قرار گرفته است؛ در بند اول با عبارت " تدوین و ارزیابی سیاستهای کلان هنر" و در بند هفتم با عبارت " تبیین نقش کاربردی هنر و تدوین و پیشنهاد سیاستهای مربوط به آن" که مشخص نیست چه تفاوتی بین این دو "تدوین سیاست" وجود دارد و آیا تبیین نقش کاربردی هنر نیاز به سیاستگذاری دارد؟ و یا منظور همانی است که در بند یک آمده است؟
بند دوم ماده یک که مربوط به پیشنهاد سیاستها و راهکارها است خود شامل بندهای هشتگانهای (از الف تا ح) است که تعداد آنها تغییری نکرده اما در سه بند شاهد تغییر برخی از کلمات در آییننامه جدید هستیم، بدین ترتیب که:
در بند (ب) آییننامه سابق آمده بود "ارتقاء فرهنگ مکتوب هنر مذهبی و شرقی از طریق ایجاد تسهیلات تألیف و ترجمه" ، که در آییننامه جدید، هنر "ایرانی و اسلامی" جایگزین هنر "مذهبی و شرقی" شده است و بدین ترتیب انطباق آن با بهکارگیری ابزار هنر برای تحقق تمدن نوین اسلامیِ مورد نظر آییننامه بیشتر شده است.
در بند (د) آییننامه سابق هم آمده بود "معرفی آثار هنری ایرانی و هنرمندان کشورهای اسلامی و شرقی به جهان از طریق؛ تألیف، ترجمه، برگزاری نمایشگاهها، جشنوارهها و…" که در آییننامه جدید، کلمه "شرقی" از عبارت "هنرمندان کشورهای اسلامی و شرقی" حذف شده است، که به نظر میرسد تأکیدی بر تمرکز آییننامه بر پیگیری "تحقق تمدن نوین اسلامی" باشد.
بند (ه) آییننامه سابقه وظیفه "شناسایی، معرفی، حفظ و صیانت از آثار هنری کشور" را برای شورای هنر در نظر گرفته بود که آییننامه جدید آن را به این ترتیب اصلاح کرده "شناسایی، معرفی، حفظ و صیانت از آثار واستعدادهای برتر هنری و هنرمندان متعهد کشور" و با افزودن عبارت "استعدادهای برتر هنری و هنرمندان متعهد" به شناسایی، معرفی، حفظ و صیانت از خالقان بالفعل و بالقوه آثار برتر هنری به اندازه خود آن آثار اهمیت داده شده و سرمایههای هنری، منحصر در خود آثار نشده است.
البته در اینجا منظور از بهکارگیری قید متعهد برای هنرمندان و معیار این تعهد مشخص نیست، اما با توجه به اهداف آییننامه که در مقدمه ذکر شده است به نظر میرسد باید منظور هنرمندانی باشند که "تعهد به تحقق تمدن نوین اسلامی در آثار آنها موجود باشد."
همچنین در بند (ح) آییننامه سابق درج شده بود "برنامهریزی برای معرفی آثار کلاسیک فرهنگی - هنری به منظور حفظ و اشاعه هویت فرهنگ ایرانی – اسلامی" که در بند متناظر در آییننامه اصلاحی، عبارت "اصیل و سنتی" جایگزین کلمه "کلاسیک" در آییننامه سابق شده است.
اصلاح دیگر مربوط به به بند (و) میشود که با افزودن کلمه "تبیین" به ابتدای بند متناظر در آییننامه سابق، اینبار وظیفه "تبیین و انتقال مفاهیم و ارزشهای انقلاب اسلامی به نسل جدید از طریق هنر" برای شورای هنر در نظر گرفته شده است که اقدامی در راستای جهاد تبیین از طریق هنر محسوب میشود.
اما در بند 5 ماده 1 آییننامه سابق نوشته شده بود "حمایت از پژوهشهای دینی، فلسفی و عرفانی درباره مبانی هنر واستفاده کاربردی از نتایج این پژوهشها در تولید آثار هنری، معماری و شهرسازی" که در بند متناظر در آییننامه اصلاحی در ابتدای این بند، کلمه "آموزش" اضافه و نوشته شده است " حمایت از آموزش و پژوهشهای دینی،..."
طبق بند 6 آییننامه سابق، "تصویب و اصلاح اساسنامه بنیادها و نهادهای هنری در سطح ملی" به شورای هنر واگذار شده بود، اما در آییننامه اصلاحی بر سر این بند کلمه "پیشنهاد" اضافه شده و اینبار "پیشنهاد تصویب و اصلاح اساسنامه بنیادها و نهادهای هنری در سطح ملی به شورای عالی انقلاب فرهنگی با رعایت قوانین و مقررات مربوطه" به عهده شورای هنر قرار داده شده و اختیارات آن را در این زمینه محدود کرده است.
تبدیل بند 7 ماده 1 آییننامه سابق، به سه بند جدید در آییننامه اصلاحی
بند 7 ماده 1 آییننامه سابق، وظیفه "ارزیابی گزارش سالیانه فعالیتهای هنری کشور و ارائه آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی" را برای شورای هنر مقرر کرده بود که در آییننامه جدید به چند بند تبدیل شده و حاوی نکات زیر است:
اولا؛ در بند مذکور در آییننامه سابق مشخص نبود که گزارش سالیانه فعالیتهای هنری کشور را چه کسی باید تهیه کند که در شورای هنر ارزیابی شود؛ این نقص در بند 9 ماده یک آییننامه اصلاحی برطرف شده و اینبار خود شورای هنر مأمور به "تبیین و ارائه گزارش فصلی از مسائل، مواضع و وضعیت حوزه هنر در جامعه" شده است.
ثانیا؛ پیش از تعریف این وظیفه برای شورا در بند 9، بند 8 آییننامه، مقرر میدارد که "رصد و دیدهبانی تحولات، مطالبات و ظرفیتهای هنری داخلی و خارجی کشور" بر عهده شورای هنر است که در واقع این رصد، مقدمه لازم برای ارائه گزارش فصلی است.
ثالثا؛ آییننامه اصلاحی پس از تعیین دو وظیفه "رصد و دیدبانی" و "ارائه گزارش"، 3 وظیفه تکمیلی در بندهای 10، 11 و 12 ماده 1 برای شورای هنر در نظر گرفته است.
ابتدا در بند 10 "تدوین و ارائه اسناد ملی و توسعهای حوزههای مختلف هنر از جمله: سینما، هنرهای نمایشی، هنرهای تجسمی، موسیقی، هنرهای سنتی، معماری و شعر و ارائه آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی" و سپس در بند 11 وظیفه "ارزیابی و آسیبشناسی اقدامات، فعالیتها وجریانات هنری کشور" و در نهایت در بند 12 وظیفه "برنامهریزی در جهت هماهنگی مدیریت کلان هنر کشور با رویکرد هنر متعالی در تراز تمدن نوین اسلامی" را برای شورای هنر مقرر کرده که طبیعتا مبتنی بر "رصد و دیدبانی" و "ارائه گزارش" پیشینی از مسائل، مواضع و وضعیت حوزه هنر در جامعه است.
بدین ترتیب آییننامه اصلاحی شورای هنر یک چرخه کامل از اختیارات نظارتی، سیاستگذاری و هماهنگکننده را برای این شورا در نظر گرفته است که شامل "رصد و دیدبانی" ، "ارائه گزارش" ، "تدوین و ارائه اسناد ملی و توسعهای" ، "ارزیابی و آسیبشناسی اقدامات" و "برنامهریزی در جهت هماهنگی مدیریت کلان هنر کشور" است.
اما بند 13 آییننامه اصلاحی که بند جدیدی است، از وصف جدیدی هم برای شورای هنر استفاده کرده و به نوعی جایگاه این شورا را قوام بیشتری بخشیده است. در این بند، از شورای هنر به عنوان "قرارگاه عملیاتی هنر کشور" یاد شده است و وظیفه "ارتباط و تعامل فعال شورای هنر بعنوان قرارگاه عملیاتی هنر کشور با ستادهای راهبری وشوراهای تخصصی شورای عالی انقلاب فرهنگی و سایر نهادها و دستگاهها" بر عهده این شورا نهاده شده است.
بند 14 آییننامه اصلاحی هم تکرار بند 9 آییننامه سابق و مربوط به وظیفه "بررسی موارد ارجاعی از شورای عالی انقلاب فرهنگی" است.
تغییرات ماده 2 ـ اعضاء
تعداد اعضای شورای هنر طبق آییننامه سابق هفت نفر و شامل وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی، فرهنگ و آموزش عالی، رؤسای سازمانهای صدا و سیما و تبلیغات اسلامی و سه نفر از اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی بود.
تعداد اعضا در آییننامه اصلاحی به 19 نفر افزایش یافته است و وزارای آموزش و پرورش، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، و رؤسای جهاد دانشگاهی، دانشگاه آزاد، فرهنگستان هنر، حوزه هنری سازمان تبلیغات، بسیج هنرمندان و همچنین یک نفر به انتخاب شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده، سه نفر از هنرمندان، صاحب نظران و فعالان حوزه هنر، یک نفر از رؤسای دانشگاههای هنر و دبیر شورای هنر به جمع قبلی اضافه شدهاند.
در رابطه با این افزایش چند نکته قابل ذکر است:
اولا؛ رئیس سازمان تبلیغات اسلامی از لیست اعضا حذف و رئیس حوزه هنری سازمان تبلیغات جایگزین آن شده است، در صورتی که حضور رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در شورای هنر میتوانست جامعیت بیشتری را برای شورا ایجاد کند، چرا که وی مسئول جامعه روحانیون مبلغ کشور محسوب میشود، جامعهای که پس از تأکیدات رهبر معظم انقلاب بر موضوع "جهاد تبیین" مأموریت ویژهای در این زمینه یافته و نیازمند ابزار هنر در این جهاد تبیینی است. این نظر شاید با این استدلال که حضور 2 نفر از یک مجموعه ضرورتی ندارد رد شود، اما حضور همزمان وزیر علوم، رئیس دانشگاه آزاد و رئیس یکی از دانشگاههای هنر که همگی جزء یک مجموعه محسوب میشوند، استدلال مذکور را مردود میکند.
ثانیا؛ 6 نفر از اعضای شورا از جمله سه وزیر از 4 وزیر عضو، شامل وزرای علوم، تحقیقات و فناوری، آموزش و پرورش، میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و رؤسای سازمان صدا و سیما، جهاد دانشگاهی و دانشگاه آزاد اسلامی میتوانند با عدم شرکت در جلسات شورای هنر نماینده تامالاختیار خود را به جلسات بفرستند؛ این احتمالا با توجه به تجربه عدم شرکت وزرا و رؤسای سازمانهای بزرگ و پرمشغله در شوراهای مشابه اندیشیده شده است تا از معطل ماندن مصوبات شورای هنر به واسطه عدم حضور آنها جلوگیری شود.
ثالثا؛ به نظر میرسد آییننامه جدید نظر ویژهای به استفاده از صاحبنظران و فعالان حوزه هنر در مأموریت خود دارد، چرا که علاوه بر اینکه "سه نفر از هنرمندان، صاحب نظران و فعالان حوزه هنر با معرفی رئیس شورا و تایید اعضاء و با حکم دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی" به ترکیب اعضای اصلی شورا افزوده، در ماده 3 نیز مقرر داشته است که " شورا میتواند برای اجرای وظایف خود گروههای کار تشکیل دهد و در موضوعات هنری از صاحبنظران و کارشناسان مربوط، افرادی را برایمشورت دعوت کند."
اینک این سه صاحبنظر و فعال حوزه هنر هستند که باید جامعه هنری کشور را در راستای اجرای این ماده فعال و از فاصله مدیران و مسئولان هنری کشور با آنها کاسته، ماهیت شورایی شورای هنر را تقویت و اتقان، استحکام و قابلیت اجرایی مصوبات شورا را از این طریق تضمین کنند.
رابعا؛ در آییننامه سابق عضوی به نام "دبیر شورای هنر" نداشتیم، و در تبصره 1 ماده 2 آن ذکر شده بود که دبیر از میان اعضا انتخاب میشود؛ اما در تبصره 2 ماده 2 آییننامه اصلاحی مقرر شده است که "دبیر شورای هنر به پیشنهاد رئیس شورا و تأیید اعضاء انتخاب و برای صدور حکم به دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی میشود" ؛ بدین ترتیب دبیر شورای هنر پس از صدور حکمش به عضویت شورا در میآید و بر خلاف سابق، از میان اعضا انتخاب نخواهد شد.
از آنجا که دبیر شورا توسط رئیس شورا و تأیید اعضا انتخاب میشود، آنها نیز میتوانند با انتخاب فردی توانمند و مقبول نزد اکثریت جامعه هنری کشور، دبیر را از میان خود آنها انتخاب و از این طریق از طرفی بر وزن کارشناسی شورا بیفزایند و از سویی دیگر رابطه مستحکمتری با جامعه هنری کشور برقرار کنند.
خامسا؛ انتخاب رئیس شورای هنر همچون سابق از میان اعضا خواهد بود؛ اما طبق آییننامه اصلاحی رئیس انتخابی "جهت تصویب و صدور حکم به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی میشود."
ماده 4 آییننامه اصلاحی که مقرر میدارد "مصوبات شورا پس از تصویب نهایی در شورای عالی انقلاب فرهنگی از طریق دبیرخانه شورای عالی به دستگاههای مجری، ابلاغ میگردد" عینا تکرار ماده 4 آییننامه سابق است.
ماده 5 آییننامه اصلاحی شورای هنر که ماده جدید افزوده شده در آن است تصریح دارد "این آیین نامه در 5 ماده و 3 تبصره در جلسه مورخ 1400/12/24 شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد و جایگزین آئیننامه قبلی (مصوب جلسه 425 مورخ 1377/5/27 و الحاقیه جلسه 593 مورخ 1385/9/13 شورای عالی انقلاب فرهنگی) میگردد" و بر این اساس آییننامه سابق را از درجه اعتبار ساقط و منسوخ اعلام میکند.
انتهای پیام/