دست خالی سینمای ایران درباره واقعیتی به نام کرونا
سینماگرانی که مدام از نمایش واقعیت در فیلمها صحبت میکنند به این سؤال جواب دهند که چرا بعد از دو سال و نیم حتی یک فیلم سینمایی درباره مشکلات و مسائل کرونایی در ژانرهای گوناگون دیده نمیشود؟ آیا جانفشانی کادر درمان سوژه مناسبی برای فیلم نبوده است؟
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، همهگیری کرونا در سال 2020 بسیاری از جوامع را تحت تاثیر قرار داد و مشکلات عمدهای را به کشورها و بخشهای مختلف خدمات آن تحمیل کرد، اما واقعیت امر اینجاست که بخش درمان و بیمارستانی در واقع خط مقدم مقابله با این ویروس شناخته شد و بیشترین درگیری را در مسئله همهگیری کرونا تجربه کرد، تاجایی که در این بخش از جامعه نیز تعدادی از فعالان عرصه خدمات پزشکی و بیمارستانی نیز به دلیل ابتلا به بیماری حین انجام وظیفه فوت شدند.
بههرحال بعد از نزدیک به دوسال بیماری فروکش کرد و بسیاری از مستندات موجود در دوره کرونا دستمایه فیلمنامهها و سریالهای مختلف بخصوص در دو کشور کره جنوبی و چین به عنوان اولین نقاط آغاز بیماری شد، هرچند در گذشته موضوع بیماری همهگیری در بسیاری از تولیدات سینمایی و سریالها مانند فیلم "شیوع" که رسما درباره همین ویروس بود، بکار گرفته میشد اما پرداختن به موضوعهای متفاوتی همچون زندگی کادر درمانی و البته آغاز یک بیماری همهگیری به دلیل مشکلات یک کارخانه تولید سوژههایی نوین در این زمینه دید شد.
نام کشور چین به عنوان زادگاه ویروس کرونا در دوره همهگیری این بیماری به عنوان نامی آشنا برای تمامی افراد ساکن روی کره خاکی بود به این دلیل که در رسانهها و اخبار از همان ابتدای تأیید آغاز پاندمی از سوی سازمان جهانی بهداشت عبارت کرونا با نام سرزمین اژدها یا همان چین خودمان گره خورد.
در رسانهها مطرح شد که ویروس کرونا در یکی از آزمایشگاههای دولتی شهر ووهان کشور چین منتشر شده است و هرچند پس از آن ویروس را دارای منشاء حیوانی اعلام کردند اما واقعیت اینجاست که جریان رسانهای و خبری بهگونهای بود که موضوع گسترش بیماری و افزایش تلفات انسانی به دلیل بیتوجهی چین شناخته شد.
این درحالی است که در زمینه ساخت فیلم و سریال با سوژه بیماری کرونا هم باز چین اولین نامی بود که مطرح شد؛ در حقیقت با اینکه چین خود در شیوع این ویروس نقش داشت اما از تکوتا نیافتاد و خودجوش به تولید فیلمها و سریالهایی دست زد که نشاندهنده تلاش کادر درمان و مبارزه مردم برای مقابله با این ویروس بود. البته فراموش نکنیم که سریالها و فیلمهای متفاوتی در آمریکا مثل سریال "آخرین کشتی" و "شیوع" با موضوع بیماری همهگیری قبل از آغاز کرونا ساخته شد که نشاندهنده آمادهسازی افکار عمومی جهان درباره شیوع این ویروس در دنیا بود.
چینیها آغازگر ساخت آثار نمایشی با موضوع کرونا
اما همانطور که گفته شد شرقیها در زمینه ساخت فیلمهای کرونایی پیشقدم بودند و با "پزشکان چینی" واقعیت زندگی دوساله کادر درمان با مشکلات گسترش بیماری برای درمان و مدیریت آن را کلید زدند.
فیلم "پزشکان چینی" داستان گروهی از کارکنان پزشکی خط مقدم مبارزه با همه گیری ویروس کرونا است. آن ها در بیمارستان ووهان جینینتان فعالیت دارند و باید طی ماموریتی به استان "هوبی" که بیشترین آسیب را از موج بیماری کرونا تجربه میکنند ولی کادر درمان با توجه به پیمانی که با یکدیگر بستهاند با قدرت در مقابل این بیماری ایستادگی میکنند.
از سوی دیگر یانگ سانگ جو کارگردان کرهای که فیلم "سمی" او امسال روی پرده نقرهای بود با توجه به موضوع آغاز یک بیماری همهگیر از جریان آغاز شده در ساخت فیلمهای مرتبط با کرونا استفاده کرد و فیلمی با رویکرد منشاء بیماری ریوی ساخت.
در این فیلم اگرچه اشارهای بسیار ضعیف به بیماری کرونا شده اما اشتباه تولید یک ماده شیمیایی برای دستگاه رطوبت ساز باعث آغاز یک بیماری ریوی در کشور شده که اتفاقا خانواده شخصیت اصلی داستان را هم درگیر میکند.
"جونگ تائه هون" پزشک ارشد یک مرکز تروما در یک بیمارستان است. هنگامی که پسرش به دلیل بیماری ریوی ناگهان از پا در می آید به فکر بررسی دلایل فوت فرزند افتاده و نهایتاً به منشاء بیماری یعنی یک ماده ضدعفونی کننده دستگاه رطوبت ساز میرسد و برای اثبات مشکل با کارخانه سازنده به چالشی جدی میخورد.
این پزشک ارشد که با استفاده از ارتباطات خود با همکارانش در آزمایشگاه شروع به بررسی محصول مورد نظر میکند از سوی مسئولان کارخانه تولید کننده ابتدا تلاش میکند با دادن رشوه جونگ تائه هون را ساکت کند اما پافشار وی در افشای حقایق کار را به تهدید جانی وی میرساند اما در نهایت ایستادگی و پافشاری این پزشک باعث میشود واقعیت را همگان دریافته و روسای شرکت محاکمه میشوند.
غربیها چه کارهایی ساختند؟
اما در کنار این دو اثر سینمایی و تلویزیونی چین سینمای غربی نیز کارهای خوبی ساخت. یکی از این فیلمها "باهمگیر کردهایم" محصول فرانسه است که در آن مشکلات ناشی از خانهنشینی محدودیتهای کرونایی را به زبان کمدی سینمای درآورده است.
نمایی از فیلم "باهم گیر کردهایم"
فیلم کیمی استیون سودربرگ نیز با ژانر دلهرهآور و هیجانی مشکلات شهری ناشی از کرونا را دستمایه ساخت یک فیلم جنایی و ضدفساد کرده است.
نمایی از فیلم "کیمی"
فیلم "بایکدیگر" یک سینمایی انگلیسی است که بار دیگر مشکلات کرونایی را به زبان کمدی بیان کرده است. محدودیتها باعث بروز مشکلاتی برای روابط میان آدمها میشود و همین میتواند دستمایه خنده و شوخیهای بامزه شود که در این فیلم دیده میشود.
هندیها که عموماً جزو خط مقدم واکنش نسبت به موضوعات جهانی در سینما هستند و بهطور مثال خیلی زود درباره داعش هم فیلم ساختند، فیلمی با عنوان کرونا ویروس تولید کردند که بهطور مستقیم در ژانر هیجانی این موضوع را به صورت فیلم درآورده است.
در زمینه مستند نیز فیلم های فراوانی ساخته شده است که میتوان به "کاملاً تحت کنترل"، 76 روز، همگرایی: شجاعت در بحران، ووهان ووهان و دهها فیلم و مستند گوناگون.
اما سینمای ما حتی یک اثر روشن و برجسته درباره کرونا نساخت و به نمایش نگذاشت. البته سینمای جهان تا قبل از شیوع رسمی کرونا فیلمها و سریالهای زیادی درباره شیوع ساختهاند و روانه آنتن کردهاند. اما سینمای شرق آسیا بهخاطر اینکه آغاز ویروس کرونا از چین بوده و خود اولین قربانیان این واقعه را داشته است، نسبت به آن واکنش دراماتیک داشته است.
در هر حال کشور ما که اتفاقاً بهخاطر تحریمها و کمبود داروها عموماً با مشکلات فراوانی روبرو است، شاهد فداکاری فراوان کادر درمان و بهداشت بوده است. این عزیزان که از همان روزهای ابتدایی شاهد مرگ همکارانشان بودند و به نام شهدای سلامت خوانده شدند، جانفشانی و زحمات فراوانی کشیدند. برخی از آنها تا مدتها خانواده و فرزندان خود را از دور میدیدند تا این روزهای سخت عبور کند.
تلویزیون ما توانست یک سریال با عنوان اپیدمی روانه آنتن تلویزیون کند که در زمانه خودش دیده شد. سریال دیگری که درباره کرونا در دست تولید است، سریال "آزادی مشروط" است که توسط مسعود دهنمکی ساخته میشود. اما در سینما متأسفانه خبری از فیلمهای کرونایی نیست. فیلمهایی که بهنظر میرسد نباید هزینه ساخت آنها از هزینههای متعارف فیلمهای سینمایی آپارتمانی چندان بالاتر باشد اما گویا سوژههای خوبی برای کارگردانان ما نشده است.
سریال "اپیدمی"
همین موضوع نشاندهنده ضعف سوژهیابی سینماگران ما است. در روزهایی که موضوعی مانند کرونا که هر روز چندین مبتلا و فوتی دارد و یکی از دغدغههای مردم و کشور است، چرا فیلمسازان ما باز هم سراغ معضلات اجتماعی تکراری میروند؟ آیا دغدغه فیلمسازی آنها نباید به سویی برود که زحمات کادر درمان، پزشکان و پرستاران را نشان دهد؟ مشکلات مردم و واقعیتهای تلخ و شیرینی که در این دو سال و نیم با آن دست به گریبان بودند را بسازند؟ مافیای داروها با مردم چه کردند؟ اشتباهات برخی مسئولین چه نتایج تلخی را به بار نشاند؟ اما دستآورد سینمای ما این است که حتی یک سکانس درباره کرونا نداریم.
سینماگرانی که مدام از نمایش واقعیت در فیلمها صحبت میکنند به این سؤال جواب دهند که چرا بعد از دو سال و نیم حتی یک فیلم سینمایی درباره مشکلات و مسائل کرونایی در ژانرهای گوناگون دیده نمیشود؟ ایا جانفشانی کادر درمان سوژه مناسبی برای فیلم نبوده است؟
این موضوع قابلیت دراماتیزه کردن از وجوه گوناگونی دارد که باید به آن پرداخته شود و هنوز هم دیر نیست.
/نویسنده: محمدباقر صنیعی منش/
انتهای پیام/