چهاردهمین شماره مجله «خردورزی» منتشر شد
مجله خردورزی با هدفِ تبیین نسبتِ مذهب، سیاست، و انسان در جهانِ امروز، در چهاردهمین شماره، به چالشهای زیست مذهبی انسان در جامعه مدرن، مسئله شناختِ انسان و مذهب، و انگارههای الگوبرداری از سیره سیاسی اهلبیت در نظامهای سیاسی پرداخته است.
بهگزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چهاردهمین شماره مجله «خردورزی»، ویژهنامه «مذهب و جهان معاصر» در شهریورماه 1401 منتشر شد، این شماره از «خردورزی» به تبیین اندیشهها، مسائل، انگارهها، و چالشهای «مذهب و جهان معاصر» میپردازد.
مجله «خردورزی» در این شماره شامل سه پرونده با عناوین و گفتگوهای زیر است:
مذهب و جامعه
گفتگو با دکتر سید جواد میری؛ دعوتِ اجباری؟!
گفتگو با دکتر سهیل اسعد؛ انعطافِ شریعت
گفتگو با حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابائی؛ الهیاتِ رنج
مذهب و شناخت
گفتگو با دکتر محمدامین سرایی؛ ضعف مطالعات شناختی دین در مهد دینداری
گفتگو با دکتر ابوطالب صفدری؛ تکنولوژی هیئت
مذهب و سیاست
گفتگو با حجت الاسلام دکتر محمدرضا باقرزاده؛ رستاخیزِ عدل
گفتگو با حجت الاسلام دکتر احمد رهدار؛ کربلا و زمانهی ما
گفتگو با حجت الاسلام دکتر محمدجواد نوروزی؛ الگوی حکمرانی
گفتگو با حجت الاسلام دکتر محمدعلی عبداللهی؛ خدا، در بندِ اخلاق
همچنین سرمقالۀ شماره چهاردهم از مجله «خردورزی» به شرح زیر است:
دردِ تنهایی | مذهب و سودای مدرنیته
انسان، بهعنوان محورِ تمامی اندیشهها و اصلیترین موجود در جهان آفرینش، همواره ناگزیر از سیرِ انفسی بوده و هست. انسانمداری و توجه به نفس انسانی، علیرغم مبانی مختلف، همواره موردتوجه بوده است.
یکی از معروفترین چهرههای سوفسطایی، پروتا گوراس است. پروتا گوراس معتقد است که آدمی مقیاس همه چیز است؛ مقیاس هستی آنچه هست و چگونه هست و مقیاس نیستی آنچه نیست و چگونه نیست. سقراط نیز بر خودشناسی تأکید و به مردم توصیه میکرد که خود حقیقی، یعنی روح را بشناسند. افلاطون، ارسطو، هیدگر، و برخی دیگر از اندیشمندان، مایههای اولیه اصالت ذهن و نفس (subjectivism) را بهعنوان مظهری از انسانمداری، شکل دادند و نسبت به آن دقت نظر داشتند.
فلاسفه و حکمای اسلامی نیز تأکیدات ویژهای بر جایگاه انسان در عالم هستی و شناخت این جایگاه و چگونگی تعامل و ارتباط این جایگاه با عالم هستی و مبدأ اصلی وجود، دارند. ابنسینا، ابن عربی، شیخ اشراق، و دیگر اندیشمندان اسلامی اهمیت و جایگاه ویژهای برای منزلت انسان قائل شدهاند. در اندیشه صدرا، انسان در قوس صعودی هستی و بعد از ایجاد عوالم نباتی و حیوانی، پا به عرصه وجود میگذارد و علاوه بر داشتن ویژگیهای این عوالم، از مراتب بالاتر هستی نیز بهرهمند است. به همین دلیل میتوان انسان را خلاصه عوالم وجود نامید.
انسان دائماً موردتوجه و مداقه بوده است. برخی انسان را محدود به عالم دنیا میدانند و به همان اندازه برای بهزیستی او اندیشیدهاند. عدهای نیز انسان را موجودی دائمی، متعالی، کامل، و فراتر از نیازهای دنیایی میدانند. آنها معتقدند کار انسان در این عالم، حرکت است؛ نه خوردن و خوابیدن و خوش بودن، بهدلیل اینکه انسان برای صِرف زندگی در دنیا، به اینهمه استعدادهای درونی و روحانی نیاز ندارد.
سودای جهانی مدرن که دائر مدار زیست انسان است، مواجههی انسان با خویشتن را سختتر کرد و مفهوم «توجه به درون»، طی برداشتهای مدرنیته از انسان و جهان، بهتدریج، رو به نابودی نهاد.
هرچند صنعت و تکنولوژی نوعی عملِ انسانی است که امتداد و بسط وجود انسان است، اما مادامی که تکنولوژی پا را از ابزارِ رفعِ نیاز فراتر گذاشت، تَکثُّر حاصل از آن، میل به تجرد را در وجود آدمی سرکوب کرد. به همین دلیل است که انسانِ امروز، هرچند با انسانها و ابزارهای متنوعی ارتباط دارد؛ اما بیش از گذشته احساسِ تنهایی و غربت میکند.
انسان، نیازمند توجه به درون است و این نیاز هیچگاه با ابزارهای بیرونی و زرق و برقهای جهانِ مدرن برطرف نمیشود. به نظر دِبورا موگاک، تنهایی، آخرین تابو است، تنهایی همان جذام قرن بیست ویکم است که قربانیان را ذرهذره میخورد و هرکه با آن مواجه شود، از آن میگریزد.
به اعتقاد اندیشمندان اسلامی، راز تنهایی انسان، بزرگی وجودی اوست که فراتر از این دنیا است، ازاینرو معتقدند انسان محدود به این دنیا نیست و دنیا برای او صرفاً راه و گذرگاه است؛ نه آخور، عشرتکده، و خوابگاه.
الگوهای سیاسی و اجتماعی
باتوجهبه قدمتِ زیستِ انسان در این عالم، گزارههای اجتماعی و سیاسی متعددی به بشر منتقل شده و انسان بر اساس همین گزارهها، اجتماعات مختلف را اعتبار میکند.
اندیشه اسلامی نیز باتوجهبه نیاز انسان و مبانی اسلامی، الگوهای متنوعِ اجتماعی و سیاسی را به معرفی کرده که همواره، موردتوجه و بحث محافل علمی و نظری است. یکی از الگوهای مهم تاریخی و اسلامی، قیام حسینبنعلی(علیهالسلام) در سال 1361 هجری است. هماکنون و پس از گذشت حدود 1400 سال از این قیام، باتوجهبه فهمهای گوناگون، درسهای مختلفی از این واقعه برداشت میشود. برخی متفکران مدعیاند که عاشورا یک واقعه منحصربهفرد بوده و نمیتوان از آن قانون و الگویی جامع استنتاج کرد؛ در مقابل، بسیاری از اندیشمندان دیگر همچون امام خمینی(ره)، محمدتقی مصباح یزدی، عبدالله جوادی آملی، و… معتقد به امکان و وجوب الگوبرداری از واقعه عاشورا هستند.
مجله خردورزی با هدفِ تبیین نسبتِ مذهب، سیاست، و انسان در جهانِ امروز، در چهاردهمین شماره، به چالشهای زیست مذهبی انسان در جامعه مدرن، مسئله شناختِ انسان و مذهب، و انگارههای الگوبرداری از سیره سیاسی اهلبیت(علیهمالسلام) در نظامهای سیاسی پرداخته است.
انتهای پیام/