تراژدی به نام "افول مهارتآموزی به دانشآموزان" در کشور
"افول مهارتآموزی" در سیستم آموزشی رسمی کشور کار را به جایی رسانده که دانشآموزانی از مدارس فارغالتحصیل شوند که دروس آموزش دیده را به دلیل تکیه صرف بر حافظهمحوری، فراموش کردهاند و در این میان، هیچ مهارت خاصی را نیز در مدرسه فرا نگرفتهاند!
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، "مهارتآموزی به دانشآموزان" از آن دست موضوعاتی است که با وجود تأکید مسئولان کشور در سطوح مختلف، همچنان در میدان اجرا با درهای بسته مواجه است.
هر چند تا به امروز تلاشهای مختلفی برای عینیتبخشی به آرزوی دیرینه نظام آموزشی در تربیت دانشآموزان ماهر شکل گرفته است اما عمر طرحهای مختلف این حوزه پایدار نیست.
مهارتآموزی به دانشآموزان از تأکیدات مستمر رهبر انقلاب هم بوده است؛ ایشان در این ارتباط متذکر شدهاند: «یک مسئله هم، مسئله مهارتآموزی است که من قبلاً هم روی این تکیه کردهام یعنی یافتههای علمی را در عمل پیاده کردن و تحقّق دادن و این را به دانشآموز و جوان و دانشجو یاد دادن که البتّه مرکز اصلیاش آموزش و پرورش است.»
صاحبنظران درباره نوع مهارتهایی که میتوان در مدارس به دانشآموزان آموزش داد، نظرات متفاوتی دارند برخی بر این باورند که نظام آموزش عمومی فرصتی برای توانمندسازی دانشآموزان در حوزه مهارتهای نرم است، توانمندیهایی همچون خوب نوشتن، تسلط بر سخن گفتن، اندیشیدن یا حتی اعتماد به نفس.
در مقابل برخی هم معتقدند باید متناسب با گروههای سنی مختلف دانشآموزان، مهارتهای یدی هم به آنها آموزش داد مثلا در دوره ابتدایی کاشت یک گیاه و در دوره متوسطه مهارتهای کاربردیتر مانند تعمیر لوازم منزل یا مهارت یافتن در یک حوزه کسب و کار.
با این حال نظام آموزشی کشور در تمام این سالها، توفیق چندانی در این عرصه نداشته است از سوی دیگر هنرستانهای کشور که تنها فرصت برای علاقهمندان به مهارت است با محدودیتها و چالشهایی همراه هستند، محدودیتهایی که گاه مانعی بر سر راه جذب تعداد بیشتری از دانشآموزان و گاهی نیز زمینهساز توسعه رشتههایی شده است که نیاز کمتری به لوازم و تجهیزات دارند و به اصطلاح یدی نیستند.
ماحصل چنین شرایطی باعث شده است تا دانشآموزانی از مدارس فارغالتحصیل شوند که دروس آموزش دیده را به دلیل تکیه صرف بر حافظهمحوری، فراموش کردهاند و در این میان، مهارت خاصی را نیز در مدرسه فرا نگرفتهاند بنابراین فرد برای یافتن شغل، چارهای ندارد جز اینکه یکبار دیگر هزینهای را صرف کند تا مهارتی را فرا بگیرد یا اینکه باز هم ادامه تحصیل و اخذ مدرک دانشگاهی را انتخاب کند! که البته در آن حوزه نیز با چالشهای بسیاری مواجه هستیم و در نهایت کشور با جمعیتی از افراد با تحصیلات تکمیلی اما بدون تخصص مواجه است.
فرصتی که آموزش و پرورش هدر میدهد
در حالیکه معرفی رشتههای هنرستانی به دانشآموزان و خانوادهها میتواند فرصتی برای افزایش گرایش دانشآموزان به رشتههای فنی و حرفهای و تغییر نگرشهای نادرست در اینباره باشد اما متأسفانه آموزش و پرورش شهر تهران از این فرصت به خوبی استفاده نمیکند.
مرکز پژوهشهای مجلس به تازگی در گزارشی به بررسی کیفیت آموزشهای فنی و حرفهای در ایران پرداخته است.
در بخشی از این گزارش آمده است:
بررسیها نشان میدهد که در حال حاضر آموزشهای فنی و حرفهای در ایران 35 درصد دانشآموزان دوره دوم متوسطه و 12 درصد دانشجویان آموزش عالی را شامل میشود که با اهداف تعیین شده در قانون برنامه ششم توسعه برای این بخشها به ترتیب 50 درصد و 30 درصد فاصله دارد!
کمبود معلم و تجهیزات در هنرستانها
همچنین این حوزه با آسیبهایی مانند کمبود هنرآموز و مربی، کمبود تجهیزات کارگاهی، نرخ اشتغال پایین، پایین بودن شأن و جایگاه اجتماعی و کمبود دادههای ارزیابی مواجه است. برای رفع آسیبهای موجود افزایش اعتبارات آموزشهای فنی و حرفهای، افزایش مشارکت بخش خصوصی، روزآمدسازی محتوای آموزشی و ایجاد بانک نیازهای مهارتی کشور پیشنهاد شده است.
در پنج سال اخیر، سهم اعتبارات آموزش فنی و حرفهای از بودجه عمومی دولت از 1.41 درصد به 0.97 درصد کاهش یافته است.
نسبت دانشآموزان فنی و حرفهای و کاردانش به کل دانشآموزان دوره دوم متوسطه در حالی که هدفگذاری قانون برنامه ششم توسعه برای سال تحصیلی 1399-1400 برابر 50 درصد بود در نهایت در سال1400 به 35 درصد رسیده است. نسبت هنرجویان هنرستانهای غیر دولتی به کل هنرجویان در شاخه فنی و حرفهای برابر با 6.48 درصد و در شاخه کاردانش برابر 4.51 درصد است. استاندارد مصوب شورای عالی آموزش و پرورش برای این شاخص در دوره دوم متوسطه 18 درصد است.
در سال تحصیلی 96-97 بیش از 13 هزار نفر در شاخه فنی و حرفهای و 28 هزار نفر در شاخه کاردانش ترک تحصیل کردهاند.
بر اساس آمار اعلامی وزارت آموزش و پرورش نسبت هنرجو به هنرآموز در حال حاضر برابر با 24 است برای این شاخص استانداردی در سطح ملی تعریف نشده اما مقدار آن در مورد کشورهای اتحادیه اروپا برابر با 12 است.
30 درصد افراد پس از دورههای فنی و حرفهای به اشتغال رسیدند
تنها 30 درصد از مهارتآموختگان پس از گذراندن دورههای سازمان آموزش فنی و حرفهای به اشتغال رسیدهاند که از این مقدار 80 درصد در مشاغل مرتبط و 20 درصد نیز نامرتبط با دوره آموزشی بوده است.
هدف اصلی شرکت در دورههای مهارتی سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور دستیابی به شغل متناسب و ارتقای مهارتهای شاغل است از این رو مهمترین شاخص برای ارزیابی اثربخشی عملکرد این سازمان بررسی وضعیت اشتغال مهارت آموختگان آن است.
اطلاعات مربوط به رهگیری مهارت آموختگان در سال 1400 مطابق جدول 17 است. مطابق جدول 17 تعداد 89168 نفر از مهارت آموختگان توسط سازمان آموزش فنی و حرفهای رهگیری شدهاند که 16 درصد آنها قبل از شرکت در دوره آموزشی شاغل بوده و 30 درصد نیز پس از گذراندن دوره موفق به یافتن شغل شدهاند که 80 درصد آنها مرتبط با دوره آموزشی و 20 درصد نیز غیر مرتبط با دوره آموزشی بوده است.
بنابراین تنها حدود 24 درصد کل افراد پس از گذراندن دورههای سازمان موفق به یافتن شغل مرتبط با دوره شدهاند. اشتغال در شغل و حرفه متناسب با تخصص نیروی کار، افزایش سطح بهره وری را به دنبال دارد.
سه دلیل نیافتن شغل
بر اساس رصد مهارت آموختگان توسط سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور، کمبود فرصت شغلی 48 درصد، نداشتن سرمایه کافی 30 درصد و پایین بودن دستمزد 13 درصد به عنوان عوامل اصلی عدم یافتن شغل توسط کارجویان بوده است.
از نظر شاخص جهانی دانش (GKI) رتبه آموزش و تربیت فنی و حرفهای ایران در سال 2021 در میان 154 کشور برابر با 54 به دست آمده و نسبت به سال 2020 سه رتبه بهبود یافته است.
کاهش اعتبارات آموزش فنی و حرفهای
سهم اعتبارات آموزش فنی و حرفهای از بودجه عمومی دولتی نیز روند نزولی داشته و به زیر یک درصد افت کرده است! در بازه سالهای 1395 تا 1400 با اینکه دولت موظف به افزایش سهم آموزشهای مهارتی بوده، سهم اعتبارات آموزش فنی و حرفهای از بودجه عمومی دولت از 1.41 درصد به 0.97 درصد کاهش یافته است.
کاهش تعداد دانشآموزان هنرستانی
نسبت مجموع هنرجویان به دانشآموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 91-92 برابر با 36.5 درصد بوده است این نسبت در سال تحصیلی 92-93 به رقم 41.5 درصد افزایش یافته اما در سالهای بعد روند نزولی طی کرده و در سال تحصیلی 99-1400 به عدد 35 درصد رسیده است این در حالی است که بر اساس ماده 66 برنامه ششم توسعه مقرر شده بود که این نسبت تا پایان برنامه در سال 1400 به 50 درصد افزایش یابد.
سهم دانش آموزان فنی و حرفهای دوره متوسطه دوم در 27 عضو اتحادیه اروپا نیز به طور میانگین برابر با 48.4 درصد است که میتواند به عنوان مبنایی در مقایسه تطبیقی استفاده شود.
عوامل متعددی در این رابطه موثر بودهاند، شناخت پایین دانشآموزان و اولیا نسبت به رشتههای فنی حرفهای و کاردانش، تقاضای فزاینده اولیا و دانشآموزان برای ثبت نام در رشته علوم تجربی، افزایش ظرفیت پذیرش دانشآموز در رشتههای شاخه نظری و توسعه نامتوازن رشتههای تحصیلی از جمله عوامل عدم تحقق هدفگذاری قانون برنامه ششم توسعه بود.
در سال تحصیلی 97-98 نسبت هنرجو به هنرآموز به طور میانگین در شاخه فنی و حرفهای برابر با 16 و در شاخه کاردانش برابر با 18 بوده است براساس اعلام وزارت آموزش و پرورش مقدار فعلی این شاخص برای کل هنرستانهای کشور برابر با 24 است که نشان دهنده بدترشدن وضعیت است.
در شاخه فنی و حرفهای استانهای هرمزگان (20)، تهران (20)، شهرستانهای تهران (19)، سیستان و بلوچستان (19) بالاترین نسبت هنرجو به هنرآموز را دارند.در شاخه کاردانش بدترین وضعیت مربوط به استانهای قم (25)، بوشهر (25)، هرمزگان (24) بوده که به معنای تقسیم وقت محدود معلم در کلاس درس در میان تعداد بالای دانش آموزان و کاهش کیفیت آموزش است.
سرانه دانش آموزی یا میزان اعتبارات هزینهای که آموزش و پرورش برای هر دانش آموز در یک سال تحصیلی هزینه میکند، سال 96 در شاخههای مختلف تقریباً برابر بوده است اما در سالهای بعد تفاوت محسوسی بین آنها ایجاد شده و شاخه کاردانش بیشترین سرانه دانشآموزی را به خود اختصاص داده است.
در سالهای مورد بررسی سرانه دانشآموزی شاخه فنی و حرفهای از شاخه نظری کمتر بوده است در سال 99 به میزان 3 درصد که این امر با ماهیت و میزان هزینهبری این آموزشها تناسب ندارد.
میانگین کشوری تراکم در کلاس درس شاخه فنی و حرفهای در دهه اخیر به جز سال تحصیلی 95-96 همواره فراتر از حداکثر مطلوب یعنی عدد 18 بوده است. شاخص تراکم کلاسی برای برخی از مناطق کشور نامساعدتر نیز است به عنوان نمونه در سال تحصیلی 1399-1400 شاخص برای تهران برابر با 23 و برای شهرستانهای تهران 24 بوده است.
بررسیهای نشان میدهد که آسیبهای مشترکی در پدید آمدن وضعیت نامطلوب در برخی از شاخصهای ارزیابی موثر بودهاند که عبارتند از:
پایین بودن منابع مالی آموزش فنی حرفهای و مهارتی
آموزشهای فنی و حرفهای با توجه به لزوم وجود فضاهای کارگاهی و تجهیزات آموزشی به منابع مالی بیشتری نسبت به آموزشهای عمومی نیاز دارند این در حالی است که اعتبارات عمومی تخصیص یافته به این آموزش ها سهم اندکی (8.06) درصد از اعتبارات فصل آموزش و پژوهش را شامل میشود.
در دوره دوم متوسطه سرانه هنرجویان فنی و حرفهای و کاردانش تفاوت چندانی با سرانه دانش آموزان شاخه نظری ندارد و عمده تجهیزات کارگاهی هنرستانها فرسوده بوده و متناسب با فناوریهای جدید ارتقاء پیدا نکردهاند.
پایین بودن جایگاه آموزشهای فنی و حرفهای و مهارتی
در حال حاضر در انتخاب رشته تحصیلی و مسیر حرفهای به آموزشهای فنی و حرفهای به عنوان آخرین گزینه نگاه میشود. اولویت اول برای والدین و دانشآموزان تحصیل در شاخههای نظری و رشتههایی همچون علوم تجربی و ریاضی فیزیک است. اغلب موارد دانش آموزانی که دارای معدل دروس پایینی هستند به شاخه فنی حرفهای و شاخه کاردانش سوق داده می شوند.
درجه دوم بودن آموزشهای فنی و حرفهای یکی از مسائل فراگیر در میان کشورهای جهان است که در اسناد مختلف یونسکو به آن پرداخته شده، حتی در آلمان که به عنوان الگوی موفق آموزشهای فنی و حرفهای شناخته میشود، والدین ترجیح میدهند فرزندان خود را به رشتههای نظری بفرستند.
کمبود نیروی انسانی آموزشی
با وجود اذعان به کمبود هنرآموز در دوره دوم متوسطه، آمار دقیقی در این رابطه ارائه نشده است. دفتر آموزش فنی حرفهای و کاردانش وزارت آموزش و پرورش نسبت هنرجو به هنرآموز را در سال تحصیلی 1400-1401 برابر با عدد 24 اعلام کرده است با توجه به تعداد هنرجویان در سال تحصیلی 1399-1400 که برابر با 968730 نفر بوده تعداد هنرآموزان در مدارس فنی و حرفهای و کاردانش حدود 40 هزار نفر محاسبه میشود.
از طرف دیگر به منظور بهبود شاخص استفاده هنرجو به هنرآموز به وضعیت مطلوب یعنی عدد 12 باید تعداد کل هنرآموزان به 80 هزار نفر افزایش یابد.
نبود شاخصهای مداوم و دادههای کافی برای ارزیابی آموزش و تربیت فنی و حرفهای
پایین بودن حضور بخش خصوصی در طراحی و ارائه آموزشهای فنی و حرفهای
پایین بودن نرخ اشتغال و ارتباط شغلی مهارتآموختگان
کمبود فضای آموزشی و تجهیزات کارگاهی و بهروز نبودن آنها
بر اساس اعلام دفتر آموزش متوسطه در حال حاضر حدود 7130 هنرستان مستقل و ضمیمه وجود دارد که نیمی از آنها در سایر فضاهای آموزشی (دبیرستان و ابتدایی) دایر شدهاند. این فضاها برای آموزشهای فنی و حرفهای و کاردانش مناسب نیستند و نیاز به ساخت فضای جدید، کارگاه و سوله وجود دارد همچنین حدود 2600 هنرستان نیز دارای قدمت بالا و بافت فرسوده بوده و نیازمند بازسازی و مقاومسازی هستند.
متن این گزارش را از اینجا دریافت کنید.
انتهای پیام/