نگاهی به ادوار زندگی مرحوم غفوریفرد/ از تحول در ورزش تا احزاب؛ مدیرِ در تراز انقلاب اسلامی
مرحوم حسن غفوریفرد متولد سال ۱۳۲۲ در تهران است که صبح امروز بعد از یک دوره بیماری دار فانی را وداع گفت.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، مرحوم حسن غفوریفرد صبح امروز بعد از یک دوره بیماری دار فانی را وداع گفت. وی متولد سال 1322 در تهران است که مسئولیتهای مختلفی در نظام جمهوری اسلامی را عهدهدار بود.
وی دانشآموخته آمریکا و دارای سه مدرک دکترا از ایران، ژاپن و آمریکاست. آن مرحوم درباره شرایط خانوادگی خویش میگوید: بنده فرزند سوم یک خانواده شش نفره و اولین نفری بودم که به دانشگاه رفتم. زمانی که موفق شدم به ژاپن بروم یا در در آمریکا حضور پیدا کنم همزمان کار و تدریس میکردم. خانواده ما از نظر درآمدی یک خانواده متوسط به شمار میرفت که در مرکز تهران زندگی میکردیم. پدرم کارگر روزمزد بود، خیاطی میکرد و لباس نظامی میدوخت و تا آخرین روز زندگیاش نیز کارگر بود و در نهایت سکته و فوت کرد. میخواهم بگویم از یک خانواده پولدار نبودم که موفق شوم به آمریکا بروم. من نه تنها پولی با خود به آمریکا نبردم بلکه برای خانواده نیز پول فرستادم.
غفوری فرد فعالیت سیاسی و مبارزاتی خود را از زمانی که در ایران بود آغاز کرد و به گفته خودش در قیام 15 خرداد 42 نیز جزء فعالان بود.
ساواک بارها وی را احضار کرده بود چراکه زمانی که دانشجوی دانشگاه کانزاس آمریکا بود، دبیرکلی تشکیلات انجمن اسلامی دانشجویان در آن کشور را هم برعهده داشت که این انجمن نقش مؤثری در ساماندهی راهپیمایی علیه رژیم پهلوی در آمریکا داشت.
غفوری فرد بعد از پیروزی انقلاب به ایران بازگشت؛ نخستین مسئولیت مهم او استانداری خراسان بود که از آذر 58 تا مردادماه 60 در این سمت باقی ماند.
یکی از وقایع مهم تاریخ انقلاب و خراسان یعنی حمله آمریکا به طبس در دوره استانداری وی بود.
غفوری فرد در مصاحبهای دراینباره میگوید: حادثه طبس روز پنجم اردیبهشت 58 یعنی تقریباً 9 ماه بعد از انتصابم اتفاق افتاد. عصر یک روز پنجشنبه به ما خبر دادند که آمریکا به طبس حمله کرده است. اصلاً ما تصور این موضوع را نمیکردیم... در آن زمان، شایعات بسیار زیادی در بین مردم بود. اعم از اینکه آمریکاییها در حال حمله به شهر مشهد هستند، فلان نقطه را گرفتند و... حتی برخی میگفتند چند تا از هواپیماها و هلی کوپترهای آمریکایی در فلان نقطه افتاد و آتش گرفته است. در حالی که هیچ کدام از این خبرها درست نبود. تنها کاری که ما در آن زمان میتوانستیم بکنیم این بود که شهرها را حفظ کنیم. چون تصور بر این بود که ممکن است نیروهای آمریکایی بخواهند وارد شهرها شوند. ما دور شهر مشهد و شهرهای دیگر را با کمک نیروهای بسیجی و سپاهی یک خط مقاومت تشکیل دادیم."
غفوریفرد بعد از استانداری خراسان و در پی شهادت دو تن از نمایندگان این استان در حادثه 7 تیر، در میاندوره انتخابات مجلس وارد پارلمان شد.
از پارلمان تا دولت؛ از وزارت نیرو تا ورزش
حضور مرحوم غفوریفرد در پارلمان دیری نپایید و وی یک ماه بعد با رای اعتماد نمایندگان وزیر نیرو شد.
یکی از اقدامات وی در دوره وزارت نیرو، تلاش برای راهاندازی نیروگاه بوشهر بود. او که دانشآموخته این رشته بود با توجه به لغو یک طرفه قرارداد ساخت نیروگاه در زمان دولت موقت پیگیر ادامه ساخت بود؛ امری که در دولتهای بعد به سرانجام رسید. غفوریفرد در این باره میگوید: بعد از سال 60 که من خودم به وزارت نیرو رفتم، تصمیم گرفتیم که پیگیر این نیروگاه باشیم؛ نیروگاهی که به هر حال 85 درصد از یک واحد آن و 65 درصد از واحد دیگرش تکمیل شده بود. پیگیری کردیم اما چون ما قرارداد را لغو کرده بودیم نمیتوانستیم ادعایی داشته باشیم و در واقع آلمانیها علیه ما ادعا داشتند... خود من یکی دو بار از نیروگاه بازدید کرده بودم و مقدماتی فراهم کرده بودم ولی توافقی برای ساخت نیروگاه انجام نشده بود. کشورهای غربی که اصولاً حاضر به این کار نبودند. با کشورهای آمریکای جنوبی مثل آرژانتین که تخصصی داشتند مذاکره کردیم. خود من به چکاسلواکی رفتم و صحبتهایی کردم ولی به توافق نرسیدیم. تا نهایتاً سال 74، 75 با روسها به توافق رسیدیم. "
هجرت به ساختمان سئول و انقلاب در ورزشِ بعد از انقلاب
غفوریفرد سال 64 از وزارت نیرو به کمیته ملی المپیک رفت تا اینکه یک دوره 4 ساله در سازمان تربیت بدنی ایفای نقش کرد. در شرایطی که ورزش ایران اوضاع مناسبی نداشت و نیاز بود تا ورزش کشور شخصیت پیدا کند، غفوری فرد توانست ورزش ایران را احیا و بازسازی کند. همچنین شرکت بانوان در المپیک آسیایی 1990 و راهاندازی مجدد ورزشهایی همچون شمشیربازی و بوکس جزء اقدامات این فرد بود.
خود او در اینباره میگوید: مسئولان مملکت در آن برهه زمانی قصد داشتند به ورزشی ایران شخصیت ببخشند و شرایط آن را نسبت به گذشته تغییر دهند تا از وجهه مطلوبی بین مردم برخوردار شود. ورزش به عنوان یک ضد ارزش به شمار میآمد بنابراین از بنده درخواست شد تا در آن مقطع زمانی به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک مشغول به فعالیت شوم.
از حزب جمهوری اسلامی تا تأسیس خانه احزاب
یکی از وجوه زندگی سیاسی آن مرحوم فعالیت حزبی و تشکیلاتی بود؛ غفوریفرد با آغاز انقلاب به حزب جمهوری اسلامی پیوست. حزبی که بیشترین عضو را داشت و دبیرکل آن شهید بهشتی بود.
او بعد از تعطیلی حزب جمهوری اسلامی، به حزب موتلفه پیوست که از احزاب ریشهدار تاریخ ایران است پیوست و در انتخابات دوره هشتم ریاست جمهوری در سال 80، کاندیدای این حزب بود و همزمان دبیرکلی جامعه اسلامی ورزشکاران را عهدهدار بود. او در دهه هشتاد نیز دبیرکلی جامعه اسلامی مهندسین از احزاب مهم اصولگرا را برعهده داشت.
یکی از اقدامات غفوریفرد در حوزه تحزب، تلاش برای راهاندازی خانه احزاب ایران بود که در نهایت سال 94 با راهاندازی آن وی اولین رئیس این نهاد به نمایندگی از احزاب اصولگرا انتخاب شد.
پای کار نظام در فتنهها
مرحوم غفوری فرد در طول زندگی و 44 سال گذشته، همواره از خط اصیل انقلاب خارج نشده و در دفاع از کشور به میدان آمده بود.
او سال 88 بهرغم اینکه به میرحسین موسوی رای داده بود اما در برابر قانونشکنیهای وی و به آشوب کشیدن کشور موضع محکمی گرفت و نسبت به ساکتان فتنه تذکر میداد سکوت خود را بشکند.
او درباره سقوط افراد از جمله بنیصدر نخستین رئیسجمهور معتقد بود تکبرش بزرگترین اشکالش بود و هیچ کسی را غیر از خودش قبول نداشت. ما با بنیصدر خارج هم که بودیم و در اتحادیه انجمنهای اسلامی اروپا و آمریکا که با هم همکاری میکردند، با هم اختلاف داشتیم. یکبار از اروپا آمد آمریکا که سخنرانی کند اما من نگذاشتم، اختلافات ما از سال 54 و 55 شروع شد. عرض کنم که یقین هم داشتم که اشکال بزرگایشان مسأله تکبرش هستش و هیچ کس دیگری را هم قبول نداشت.
نمایندگی مردم تهران در ادوار هفتم و هشتم و ریاست دانشگاه بینالمللی قزوین در دولت نهم و همچنین ریاست بازرسی شورای عالی انقلاب فرهنگی بخشی از سوابق آن مرحوم است.
انتهای پیام/