نشست «معادلات ژئوپلیتیک قفقاز»-۴ | احمدی: روسیه، بایدمحاسبات خود درباره وقایع قفقاز را بازنگری کند
احمدی میگوید روسیه درباره وقایع اخیر قفقاز دچار خطای محاسباتی شده و معتقد است حضور نیروهای تکفیری در منطقه، تکاپوی صهیونیستها در پایگاههای نظامی جمهوری آذربایجان، ارزیابی منافع غرب در پس هرگونه درگیری و ... مولفههایی تعیینکننده هستند.
به گزارش خبرنگار حوزه بینالملل خبرگزاری تسنیم، منطقه قفقاز در سال 2020 شاهد جنگی بود که شاید در ابتدا کسی تصورش را هم نداشت که این جنگ چه پیامدهایی میتواند داشته باشد. جنگ موسوم به قرهباغ که در ظاهر بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان رخ داد اما در واقع بازیگران منطقهای و فرامنطقهای بسیاری را با خود همراه کرد. جنگی که اگرچه دور اول آن 44 روز به طول انجامید و منتهی به الحاق بخشی از قرهباغ به جمهوری آذربایجان شد اما پیشرویهای خزندهی آن تا به امروز ادامه داشته و سر از استان سیونیک درآورده است. جمهوری آذربایجان امروز ادعاهای جدیدی مطرح کرده که علاوه بر استان سیونیک، کریدور لاچین و زنگزور را نیز دربردارد. یعنی نقاطی که در صورت جابجایی مرزی، منافع جمهوری اسلامی ایران را در منطقه قفقاز دستخوش تغییرات اساسی خواهد کرد.
در همین راستا سمینار تخصصی "معادلات ژئوپلیتیک قفقاز، نقشآفرینان منطقهای و فرامنطقهای" چندی پیش در محل انجمن اجتماعی ارمنیان تهران برگزار شد. نشست مذکور که بیش از 7 ساعت به طول انجامید شامل 15 سخنرانی همراه با تبادل نظرات بین اساتید و پژوهشگران حوزه قفقاز و برخی فعالان سیاسی از جمله سفرا و چند تن از نمایندگان مجلس بود. همچنین آنا گریگوریان نماینده اپوزیسیون در مجلس ارمنستان گزارش میدانی و کاملی از تحرکات فعلی جمهوری آذربایجان در ارمنستان در این جلسه ارائه کرد.
این سمینار در قالب یک افتتاحیه و سه نشست برگزار شد که اهمیت تاریخی استان سیونیک و منطقه قرهباغ در قفقاز، تهدیدات امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در مرزهای شمال غربی و تهدیدات امنیتی ارمنستان و همچنین اهمیت روابط ایران و ارمنستان تحت گفتمان دو ملت و یک تمدن، رئوس اصلی مباحث طرح شده در این سمینار را شامل میشدند.
حسین احمدی، استاد دانشگاه و مدیر گروه مطالعات سیاست خارجی پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر که تجربه تاریخ نگاری میدانی در حوزههای مورد مناقشه در قفقاز بخصوص قراباغ را در کارنامه خود دارد و آثاری در تصحیح نسخ خطی حوزه قراباغ به زبان فارسی منتشر کرده است در این نشست حاضر شد و گفت: حدود 2 هزار سند از داخل روسیه و ایران تهیه شده است که یک سوم آن به زبان روسی و مابقی به زبان فارسی است و همهی این اسناد دلالت بر این دارد که در دوران استالین 1937 برای جمهوری آذربایجان هویتسازی شده است. تمام این اصطلاحاتی که ما در داخل ایران به کار میبریم، مثل، آذربایجان شمالی و جنوبی، یا عباراتی مثل اینکه فارسها به ترکها ظلم کردند، فارسها به دیگران ظلم کردند همه محصول سال 1937 و پس از آن است.
وی افزود: محققین مستقل در باکو اگر بخواهند میتوانند به انسیتو نسخ خطی محمد فضولی بروند و این نسخ خطی را مشاهده کنند و ببینند که آیا قبل از 1937 یک سند، یک مدرک و یک کتاب برای اینکه مثلاً شوشی، شوشا باشد، یا قرهباغ، قراباغ باشد و تغییراتی از این دست حتی یک منبع وجود دارد یا خیر؟ خواهند دید که نیست! این یعنی برای جمهوری آذربایجان هویتسازی شده است. تعریفی که امروز در داخل ایران هم اذیتها و تنشهایی به وجود میآورد.
احمدی خاطرنشان کرد: زمانی که استالین روی کار آمد گفت تاریخ قبل از سوسیالیست ارزشی ندارد. هر چه بوده سیاه است و باید از نو نوشت. این هویتسازی برای جمهوری آذربایجان و برای آذربایجانیها در راستای از نو نوشتن است. این مطلب و مستندات آن در قالب یک مقالهی ISI و علمی- پژوهشی منتشر خواهد شد.
مدیر گروه مطالعات سیاست خارجی پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر با بیان اینکه اساساً من جمهوری آذربایجان را بازیگر نمیدانم چون این کشور فاقد مؤلفههای قدرت در آن سطحی است که بتواند در اندازه یک بازیگر دانسته شود، گفت: این کشور نه قلمرو چندانی دارد، نه جمعیت قابل توجهی دارد، نه قدرت نظامی برجستهای دارد و نه در عرصهی بینالملل قدرت اقتصادی قابل ملاحظهای محسوب میشود. حال چگونه میتوان آن را یک بازیگر دانست چه رسد به اینکه برخی میگویند بازیگری حداکثری؟ بازیگری برای خودش یک ابتدا و انتهایی دارد.
احمدی ادامه داد: هشت ماه قبل از جنگ دوم قره باغ، شنود بی سیمها در سوریه نشان میداد که تکفیریها را دارند به جمهوری آذربایجان منتقل میکنند ما هم نوشتیم و گفتیم و به دنبال این فریاد زدنها، جنگ دوم قرهباغ، برای ما پژوهشگران جای شگفتی نداشت؛ برای کسانی که تازه به این موضوع ورود کرده بودند برای کسانی که عقبهای برای این مسئله از نظر پژوهشی نداشتند، جای شگفت بود. برای ما موضوع از قبل تعریف شده بود و این اتفاقات در جهت همان سناریویی بود که از قبل داشت پیش میآمد. اصرار رئیس جمهور آذربایجان دال بر اینکه نباید در قپان کنسولگری باز شود و این را به رئیس جمهور فعلی ایران گفته بود و پاسخ سنگین رئیس جمهور ایران دال بر اینکه ما منافع ملی مستقلی داریم و حتما این کار را انجام خواهیم داد، دلالت بر پروسۀ عظیمی دارد که به ناچار باید بخشی از عقبهی آن را در اینجا توضیح دهیم.
این کارشناس مسائل قفقاز ادامه داد: با استناد به بحث تاریخی پان ترکیسم از 170 سال قبل، اینها در فکر این بودند که جنوب ارمنستان که استان سیونیک است را جزو شاهراه پانترکیسم محسوب کنند. مبانی تئوریک پان ترکیسم و همهی نظریهپردازان آن بر این تاکید دارند که از آدریاتیک تا آرام باید همهی این مناطق به هم وصل شود. کشتار 1915 ارمنیان هم در راستای این شاهراه پان ترکیسم بوجود آمد. در آن سال ارمنیان ساکن در بالای دریاچهی وان پاکسازی شدند. به دنبال این حرکت تلاش کردند با یک همانند سازی آذربایجان ایران را به آران شروان گره بزنند. در گام بعدی، طرح گوبل کلید خورد که در دورهای بود که جمهوری اسلامی ایران سر کار آمده بود. در این طرح میخواستند قرهباغ را به ارمنستان الحاق کنند و جنوب ارمنستان به آذربایجان ملحق شود.
احمدی خاطرنشان کرد: زمانی که خط لولهی تلفیس – باکو – جیحان افتتاح شد در جلسهای که با حضور رئیس جمهوران ترکیه، آذربایجان و گرجستان و نیز رئیس بریتیش پترولیوم برگزار شد، نقشهای روی میز بود که در آن کلاً جنوب ارمنستان حذف شده بود و در راستای اتصال آذربایجان به نخجوان قرار گرفته بود. در صلحنامه مسکو هم اصرار روسها بر این بود که از نام کریدور استفاده کنند و نه خطوط مواصلاتی. اما در این زمینه هم رئیسجمهور ارمنستان مخالفت کرد و هم زمانی که پوتین به حضور رهبر ایران آمد، ایشان اعلام کرد که راه چند هزار ساله است و باید باز باشد. استالین هم میدانست که این شاهراه پانترکیسم برایش دردسرساز خواهد بود در مقابلش پانآذریسم را تعریف کرد. در موضوع پان آذریسیم ترکیه هم مشغول میماند چون خودش 3 میلیون آذری دارد. به این ترتیب با طرح پان آذریسم 5 کشور بخصوص ایران درگیر ماجرا میشدند و در شاهراه پانترکیسم هم انفصال ایجاد میشد.
وی با بیان اینکه اگرچه در منطقه روسیه حرف اول و آخر را میزند اما رضایت غربیها هم در این بین وجود دارد، ادامه داد: اما در کل این سناریو مدیریت شده در جنگ متعلق به روسیه است که با ترکیه در این زمینه گره خورده است. غرب هم اگرچه حمایت نمیکند اما در تقابل با اینها هم نیست. این سناریو از تاکید روسیه بر عنوان کریدور در بند 9 صلحنامه مسکو که فعلاً خطوط مواصلاتی است، شروع شده و بعد از آن با تجاوز 93 کیلومتری جمهوری آذربایجان به ارمنستان ادامه یافته است. این تجاوز از جادهی جرموک که بهترین نقطه اتصال شمال سیونیک به نخجوان است شروع شده و این اشغال را از جنوب سیونیک آغاز نکردهاند تا برای ایران حساسیت ایجاد نشود. در اینجا لازم است به این نکته اشاره کنیم که در سال 1994 ترکیه با باکو قراردادی منعقد کرده است که طبق آن تاکید شده است در صورت تهدید خارجی برای جمهوری آذربایجان، ترکیه بدون اذن باکو میتواند، نیروی نظامی وارد نخجوان کند و این تهدید خارجی یک مصداق بیشتر ندارد و آن ایران است.
به گفته احمدی این تجاوزات جمهوری آذربایجان در حالی به خاک ارمنستان صورت میگرفت که صلحبانان روسی مراکز بازرسی و ایستگاههای صلحبانی را تخلیه کردند و با وجود اینکه ارمنستان عضو پیمان دستهجمعی بود هیج حمایتی دریافت نکرد و همه این اتفاقات حاکی از آن است که پشت صحنه خبرهایی است.
این کارشناس مسائل قفقاز افزود: به نظر میرسد در این زمینه روسها دچار خطای محاسباتی شدهاند. چون انگلیس از طرفی در ارمنستان معادن را در اختیار گرفته و از طرف دیگر بریتیش پترولیوم هم 38% اکتشاف و استخراج نفت را در اختیار دارد. پس انگلیس قاعدتا باید صحنهی جنگ را مدیریت کند. یکی از خطاهای روسها این بود که اجازه دادند از بستر دریای کاسپین لوله عبور کند. بعد هم پیغام و پسغام دادند که اشتباه کردند. دوم اینکه پایگاه نظامی قبلی خود را تخلیه و در قرهباغ مستقر شدند. سوم، خط لوله باکو به نووروسیس قطع شد. همهی این موارد حاکی از اشتباه محاسباتی روسهاست.
احمدی ادامه داد: اما در مورد ایران هم انتقاداتی وارد است بخصوص در این مورد که چرا اصرار داریم منافع خود را به جمهوری آذربایجان گره بزنیم. جمهوری آذربایجان هم به اندازه دیگر همسایههای ما از جمله ارمنستان مهم است و نه بیشتر. اگرچه در قانون اساسی ما اصل بر دوستی با کشورهای مسلمان بود اما دگردیسی در آن ایجاد شده و چشمانداز 1404 ما تاکید بر دوستی با کشورهای همسایه است که تاریخ منطقه گواه بوده که ارمنستان همسایه بهتری برای ما بوده است. در طول 30 سال گذشته روابط تجاری ما با جمهوری آذربایجان بر اساس گمرک باکو 300 میلیون دلار است در حالی که تفاهمنامههای متعددی بین دو کشور به امضاء رسیده اما حتی یک مورد به قرارداد منتهی نشده که بتوان از آن هزار دلار سود برد. در حالی که قراردادهای ترکیه و روسیه با جمهوری آذربایجان میلیاردی است.
مدیر گروه مطالعات سیاست خارجی پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر ادامه داد: با این اوصاف ما باید حرکت کنیم و اقتصاد آذربایجان شرقی را به ارمنستان گره بزنیم. چون این شهرها به کانون مقاومت ما در مقابل تحرکات جمهوری آذربایجان تبدیل شده است. دولت ایران نسبت به مانیتورینگ مرزهای خود حساسیت دارد و از ارمنستان خواسته این را رعایت کند و آقای پاشینیان هم قول داده رعایت کند. نکته بعدی استقرار لابراتوار عبور کالا در ایروان است که پیشنهاد میشود به داخل مرزهای ایران منتقل شود.
وی خاطرنشان کرد: ارمنستان در طول 31 سال گذشته براساس منافع ملی کشور ما هرگز برای ما تهدید نظامی و امنیتی نبوده است. اما همین الان در 5 نقطه از آذربایجان آلارم رادارهای رهگیر موشکهای بالستیک دریافت شده است. خوب این موشکها چرا در آنجا مستقر است؟ یا F35های مستقر در جمهوری آذربایجان به چه کار این کشور میآید؟ اینها فقط نمونههایی است که حاکی از تهدیداتی است که در سالهای اخیر از سوی آذربایجان متوجه ایران شده است. بحث تروریستهای تکفیری که از جمهوری آذربایجان وارد ایران شدهاند و جزئیات دیگر بماند. اما بدانند که خویشتنداری ایران ظرفیتی دارد. با اینکه ما برای زلزلهزدگان ترکیه متاسفیم اما پیشبینی بنده این است که اگر زلزله ترکیه رخ نداده بود حداکثر تا آخر بهار پیش رو با جنگ دیگری در منطقه مواجه میشدیم.
احمدی در پایان گفت: اما اگر جمهوری آذربایجان بار دیگر از جرموک وارد ارمنستان شود و ترکیه هم از سمت دیگر وارد شود و استان سیونیک را تصرف کنند، ارمنی و ارمنستان به شدت تضعیف شده و نابود خواهد شد. چون جنگ پیش نشان داد که هیچ کسی از این کشور حمایت نکرد و نخواهد کرد. پیشبینی پژوهشگران این حوزه حاکی از آن است که این جنگ قطعا اتفاق خواهد افتاد. لذا لزوم هماهنگی بیشتر میان ارمنستان و ایران باید صورت بگیرد. تاریخ 8000 سالهی ایران نشان میدهد که ما بحرانمحوریم؛ یعنی باید بحران پیش بیاید تا برای رفع بحران وارد عمل شویم. در بحران پیش آمده در منطقه نیز هماهنگی بیشتر ایران و ارمنستان ضرورت دارد و این هماهنگی باید وارد فضای امنیتی – نظامی – اقتصادی شود. جمهوری اسلامی ایران این ظرفیت را دارد که مانع استقرار سلفیها در جنوب ارمنستان شود. چون اگر این پروژه کلید بخورد به انحاء مختلف پای ناتو هم به منطقه باز خواهد شد و آن وقت چه بسا ایران ناچار به مواجهه با ناتو هم خواهد شد.
انتهای پیام/