بندبازی «اروپا» بین واشنگتن و پکن؛ ایالات متحده چگونه از «کانون جهان» خارج شد؟
سفر چهار مقام اروپایی به پکن ظرف شش ماه اخیر، نشانگر تمایل اروپا به ایفای نقش مستقل از آمریکا و بهرسمیت شناختن چین بهعنوان یک قدرت بزرگ برای حل و فصل بحرانهای جهانی در دوران گذار نظام بینالملل است.
خبرگزاری تسنیم - گروه بینالملل: در میانه تلاشهای دیپلماتیک برای حل و فصل بحران اوکراین، در چند ماه اخیر نگاهها بهسوی چین بهعنوان یک قدرت بزرگ چرخیده است؛ چرا که حدود یک ماه پیش پکن طرحی 12 مادهای برای حل و فصل سیاسی بحران در روابط روسیه و اوکراین ارائه داد.
ارائه این طرح صلح از جانب چین بهعنوان کشوری که هم درخارج از حیطه قدرتهای غربی قرار گرفته، و هم به عنوان یک قدرت مدعی که در چند سال اخیر پیشتاز برای تغییر و تحولات مرتبط با نظم جهانی بوده است، تاکنون توجه اکثر کشورهای غربی یعنی ایالات متحده و کشورهای اروپایی را به سمت نقش آفرینی چین جلب کرده و تا حدی میتوان گفت پکن تبدیل به کانون رایزنیهای دیپلماتیک جهانی برای بحث و تبادل نظر پیرامون تحولات و بحرانهای بینالمللی از جمله بحران اوکراین شده است.
بهعنوان مثال در 6 ماه اخیر شاهد سفر 4 مقام اروپایی به پکن از جمله «اولاف شولتز» صدراعظم آلمان، «پدرو سانچز» نخست وزیر اسپانیا، «امانوئل مکرون» رییس جمهور فرانسه و «اورسولا فون درلاین» رییس کمیسیون اروپا بودهایم. باید گفت فارغ از موضوعات و دستورکارهای مرتبط با روابط دوجانبه این کشورها با چین، تحرکات موردنظر را باید در متن و در چارچوب مسائل ذکر شده در سطور پیشین تحلیل کرد.
به طور خلاصه تحرکات دیپلماتیک از جانب اروپا در مقابل چین میتواند نشان دهنده چند موضوع حایز اهمیت در محاسبات طرفین اروپایی و چینی درقبال نقش آفرینی یکدیگر بهخصوص در مورد بحران اوکراین باشد که دو مورد از آن در اینجا ذکر میگردد؛
- نخست آنکه اتحادیه اروپا و بازیگران موثر در آن از جمله آلمان و فرانسه همواره تلاش داشتهاند خود را بهعنوان یک قطب و یکی از اضلاع مستقل نظم جهانی به دنیا معرفی کرده و نشان دهند. در واقع در دستورکارهای تحولات منطقهای و جهانی و حل و فصل آنها طوری خود را نشان میدهند و دست به مانورهای دیپلماتیک میزنند که گویی از دستورکارهای فراآتلانتیکی و در روابط با آمریکا، از واشنگتن تاثیرپذیر نیستند و منافع خاص خود را دنبال میکنند.
باید گفت این موضوع زمانی عینیت و تجسم خود را نشان میدهد که دستورکارهای مستقل اروپایی فارغ از فشارهای ایالات متحده آمریکا، هماهنگی بیشتری با تحرکات دیپلماتیک قدرتهای در حال توسعه و در حال ظهور مانند چین برای دستورکارهای جهانی در حوزهها و بحرانهای مختلف از جمله اوکراین داشته باشند.
در طرف مقابل برای چین با توجه به اینکه اهمیت خاصی در روابط خود با اروپا قایل است و همواره اروپا و سیاستمداران آن را به در پیش گرفتن رفتاری مستقل از آمریکا فراخوانده است، این موضوع دارای اهمیت است. از نگاه چین، رفتار اروپای مستقل از فشارها و دستورکارهای ایالات متحده و هژمونی آن گام برداشتن و نزدیک شدن هر چه بیشتر به نظم جهانی چندقطبی و پر رنگ شدن چندجانبهگرایی مدنظر چین برای حل و فصل بحرانها و معضلات جهانی است که بحران اوکراین و حل و فصل آن نیز درون این چارچوب قرار میگیرد.
-دوم آنکه بن بست در بحران اوکراین و نرسیدن به یک راهکار موثر برای حل و فصل این بحران آن هم پس از گذشت یک سال از آن، هم چین و هم برخی پایتختهای اروپایی را وادار کرده تا بحث و تبادل نظر میان خود پیرامون گزینههای دیپلماتیک برای آوردن روسیه و اوکراین به میز مذاکره را شدت ببخشند. سفر وانگ ایی دیپلمات ارشد چینی به آلمان برای شرکت در کنفرانس امنیتی مونیخ، ارائه طرح 12 ماده ای از طرف شی جین پینگ رییس جمهور چین برای حل و فصل سیاسی بحران اوکراین و در طرف مقابل سفر مقامات اروپایی به چین، شواهد ما برای صحت و اهمیت این موضوع برای هر یک از طرفین است.
در این بین طرفین چینی و اروپایی تلاش دارند در این تحرکات از ابزارها و اهرمهای خاص خود برای فشار بر طرف مقابل به منظور پیشبرد منافع خود استفاده کنند که البته کفهی این موازنه به سمت چین سنگینی میکند و این کشور در موقعیت بهتری قرار دارد.
فراموش نباید کرد بحران اوکراین بحرانی در همسایگی و پیرامون اروپا است و بیش از همه منافع آنها را تحتالشعاع قرار میدهد تا منافع آمریکا را. چین نیز در این بین همچنان روابط خود را با تمامی طرفین چه با روسیه و چه با اروپا حفظ کرده است. اگرچه در یکسال اخیر این رابطه تا حدی با توجه به مواضع چین نسبت به این بحران دچار آسیب شده بود، با اینحال روی آوردن دولتمردان اروپایی به چین آن هم پس از گذشت یک سال از جنگ اوکراین، نشان دهنده این است که سیاست تهدید چین به تغییر موضع و اتکای صرف به روابط فراآتلانتیکی برای حل یک بحران کارساز نیست.
در واقع روابط نزدیک دومین اقتصاد جهان با روسیه به عنوان یکی از کشورهای درگیر در بحران اوکراین و پافشاری چین بر در نظر گرفتن نگرانیهای امنیتی همه طرفهای درگیر، پایتختهای قدرتهای اروپایی را واداشته تا از ابزار و راهکارهای چین نیز برای حل و فصل سیاسی جنگ اوکراین استفاده کنند. در اینجا میتوان صحبتهای مکرون رییس جمهور فرانسه در پکن و در جریان مذاکرات با شی جین پینگ رییس جمهور چین را بهعنوان مصداق ذکر کرد که گفت «بر روی شی، رییس جمهور چین برای آوردن تمامی طرفها به میز مذاکره حساب باز میکنیم».
بر همین مبناست که نشریه مطرح «تلگراف» چاپ لندن، در آخرین شمارهی خود صراحتا از ظهور پرسرعت چین در دورهی سقوط پرسرعت آمریکا صحبت کرده است.
بهطور کلی باید گفت در معادلات میان چین و اروپا آن چیزی که میتواند باعث پیشبرد این رابطه باشد و توجه چین را به جدیت اروپا برای حل و فصل بحران اوکراین و البته موضوعات دیگر در روابط دوجانبه جلب کند، اهمیت دادن هر چه بیشتر به نقش و موقعیت اروپای مستقل است که فارغ از نفوذ واشنگتن بر این رابطه است و از دستورکارهای فراآتلانتیکی تاثیر نمیپذیرد و در عین حال و همزمان با آن اراده سیاسی اروپا و قدرتهای بزرگ و موثر این قاره برای بهرسمیت شناختن نقش چین بهعنوان یک قدرت بزرگ برای حل و فصل بحرانهای جهانی نیز تاثیری دوچندان بر این روابط خواهد گذاشت.
انتهای پیام/