حجاب سدی بزرگ در برابر رواج سبک زندگی غربی
تمدن غرب، عفاف و حجاب را سدی بزرگ در برابر رواج نظام سرمایهداری و سبک زندگی غربی میداند که برای شکستن مقاومت فرهنگی جامعه ایرانی و فعالسازی گسلهای درونی، بر آن تمرکز کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پوشش عفیفانه، فرهنگ جاری ما در طول تاریخ این کهن سرزمین بوده و در آموزههای دینی ما نیز مورد تأکید قرار گرفته است. سبک پوشش و آرایش، به عنوان یکی از شاخههای «سبک زندگی» به شدت تحت تأثیر عوامل زیرساختی و کلان جامعه قرار دارد و به عنوان یک کنش اجتماعی، متأثر از ساختارهای فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.
مهدی عسگری، نماینده مجلس شورای اسلامی، طی یادداشتی به بررسی ضرورت برنامهریزی ریشهای متناسب جهت عفاف و حجاب با مقیاس درگیری فرهنگی و ضرورت بازنگری در طرح فعلی کمیسیون فرهنگی مجلس پرداخته است.
ضرورت برنامهریزی ریشهای متناسب با مقیاس درگیری فرهنگی
سبک پوشش و آرایش، به عنوان یکی از شاخههای «سبک زندگی» به شدت تحت تأثیر عوامل زیرساختی و کلان جامعه قرار دارد و به عنوان یک کنش اجتماعی، متأثر از ساختارهای فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.
بنابراین با یک موضوع تکبعدی و جزئی مواجه نیستیم که به طور مستقل مورد تحلیل و تجویز قرار گیرد. لذا هر گونه برنامهریزی در این حوزه، بدون نگاهی کلان و طرحی جامع، اثربخشی مطلوب، عمیق و پایداری را نخواهد داشت.
البته این نکته به معنی بیتفاوتی حاکمیت و جامعه دینی به مسئله پوشش و عفت عمومی نیست، بلکه التفاتبخشی نسبت به رویکردها و اقداماتی است که فارغ از ریشهها، بسترها و مقیاسِ درگیری فرهنگی، صرفاً به سطوح خُرد، میدانی و فردی بسنده میکنند.
الگوی پوشش، یکی از وجوه درگیری تمدنی غرب با اسلام است که غرب برای آن به صورت سازماندهیشده، برنامهریزی و هزینه میکند، آنها در این تقابل، هدفمند و همافزا عمل میکنند و ما _به لحاظ نظری و عملی_ پراکنده و ناهماهنگ. از طرف دیگر، سکولاریسم پنهانی که در سیستم آموزشی و رسانهای ما جریان دارد نیز پازل جریان معارض را تکمیل میکند.
حجاب سدی بزرگ در برابر رواج سبک زندگی غربی
احکام پوشش در اسلام نه تنها نشانگر منع حضور زن در اجتماع نیست بلکه نشان میدهد اسلام روابط اجتماعی زن را مبتنی بر نگاه انسانی و با توجه به عواطف فطری و لطافت وجودی او تنظیم و بر استحکام خانواده و سلامت اخلاقی جامعه تأکید کرده، اما غرب، حضور زن را بر محور جنسیت و مادیگرایی ترسیم کرده است.
تمدن غرب، حجاب را سدی بزرگ در برابر رواج نظام سرمایهداری و سبک زندگی غربی میداند که برای شکستن مقاومت فرهنگی جامعه ایرانی و فعالسازی گسلهای درونی، بر آن تمرکز کرده است.
از سوی دیگر نواقص نظام حکمرانی به ویژه در حوزه معیشتی و نابرابری در توزیع فرصتها، بستر و شیب جامعه را برای نمادهای ارزشی همچون حجاب، نامناسب و منفی میکند.
در حالی که حاکمیت شیب محیطی را درجهت الگوی تراز باید تنظیم کند. اما اینک عرصه عمومی برای رعایت پوششِ تراز هموار نیست و به طور مثال به لحاظ اجتماعی و اقتصادی، هزینهها و محذورات خاصی را در پی دارد.
خلق چالشهای اجتماعی در اثر دوگانگیها در عرصه سیاستگذاری
در این میان اتفاقات تلخی نیز روی میدهد که بر نگرانی جامعه میافزاید؛ گاهی حوادثی چون ماستپاشی در شاندیز، (فارغ از چند و چون ماجرا) تصویری بیمنطق و مشمئزکننده از حامیان حجاب را ترسیم میکند و گاهی شاهد برخوردهای تند و خشن در برابر تذکرات برخواسته از حساسیتهای مذهبیِ جامعه هستیم.
این چالشهای اجتماعی ریشه در کمتوجهیها، تناقضات و دوگانگیهایی دارد که در عرصه سیاستگذاری و تصمیمسازی در کشور وجود دارد و اینگونه خود را در سطح جامعه نشان میدهد.
ما از سویی درصدد حفظ فرهنگ بومی، معنویتِ تاریخی و ارزشها و نمادهای مذهبی در جامعه هستیم و از سویی با تجویز الگوی توسعه غربی و ترویج تفکرات سرمایهداری و نئولیبرالی، به جای حرکت به سمت عدالت، (بهعنوان یکی از آرمانهای اصلی انقلاب) به سوی شکاف طبقاتی حرکت کردهایم و این شرایط باعث شکلگیری و تشدید گسلهای اجتماعی میشود.
یکی از مهمترین بخشهای زیرساختی در معماریِ سبک زندگی، نظام آموزش و پرورش است که عملاً کارکرد مطلوبی در این حوزه نداشته و با وجود تجارب موفق (که به صورت موردی اجرا شده) و طرحها و ایدههای مؤثر که نمونهای از آنها را در ماههای گذشته به وزیر آموزشوپرورش ارائه کردهایم و برخلاف تمرکز جریان معارض، بر مدارس دخترانه برای ایجاد گسست و التهاب، همچنان با کوتاهی و غفلت جدی در این حوزه مواجهیم.
طرح سؤال از وزرای فرهنگ و صمت
موارد مؤثر دیگری همچون سازمان رسانهای، فضای مجازی، مدل شهرسازی و الگوی ساخت مسکن، صنعت مدلینگ و زنجیره طراحی، تولید و توزیع پوشاک، فضای اداری و نحوه مواجهه دستگاههای اجرایی با این موضوع، از جمله عوامل مهمی است که نیاز به توجه جدی دارد که در این خصوص با طرح سؤال از وزیر فرهنگ و وزیر صمت، از آنها خواستهایم تا نسبت به مسئولیتهایشان در این حوزه پاسخگو باشند.
انتهای پیام/