برپایی یک جشن به یاد سردار
تعداد نسخههای منتشر شده از کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» به مرز ۲۰۰ هزار رسید. به همین مناسبت قرار است مراسمی با حضور جمعی از پژوهشگران برگزار شود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، زندگی شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی از گذشته تا به امروز برای هنرمندان و نویسندگان، یکی از موضوعات جذاب بوده است. پس از شهادت این سردار عزیز، عناوین متعددی درباره او و سبک زندگیاش منتشر شد؛ آثاری که تلاش دارند در کنار معرفی سردار به مخاطبان و نسل جوان، دین خود را نیز به او ادا کنند.
کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» از جمله آثار متفاوتی است که در این زمینه نوشته شده است. این اثر که به روایت حجتالاسلام و المسلمین علی شیرازی و به قلم سعید علامیان نوشته شده، دربردارنده خاطراتی از دوران رفاقتی 40 ساله با سردار است.
کتاب حاج قاسمی که من میشناسم از 12 فصل تشکیل شده است. خاطرات از دوران جنگ و حضور به عنوان یکی از نیروهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز میشود. آشنایی که از سال 61 طی عملیات فتحالمبین آغاز می شود و تا فعالیتهای حجتالاسلام علی شیرازی در کنار شهید سلیمانی در نیروی قدس ادامه مییابد.
در معرفی این اثر آمده است: در واقع سال 1361 در حمیدیه اهواز، شروع دوستی رقم خورد. قاسم سلیمانی فرمانده تیپ ثارالله سخنران بود و علی شیرازی روحانی گردان شهید باهنر، شنونده. همانجا عشق حاج قاسم به دلش نشست. فروردین ماه سال 65 دوستی شکل همکاری به خود گرفت و حاج قاسم، مسئولیت تبلیغات لشکر را به علی شیرازی سپرد. این همراهی پس از جنگ ادامه داشت؛ حجتالاسلام علی شیرازی سال 1381 به عنوان مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در نیروی دریایی سپاه پاسداران منصوب شد. ارتباط او با سردار سلیمانی در مراسم بزرگداشت یاد و خاطره شهدا و خاطرات جنگ ادامه یافت. شهریور سال 1390 به خواست سردار سلیمانی، علی شیرازی، مسئول نمایندگی ولی فقیه در نیروی قدس شد. علی شیرازی هشت سال در این سمت به همراه سردار سلیمانی انجام وظیفه کرد. به گفته او، در این هشت سال همانند روزهای جنگ خود را سرباز سردار سلیمانی میدانست.
حجتالاسلام و المسلمین شیرازی درباره این رفاقت و شخصیت سردار سلیمانی به تسنیم گفت: ایشان در ارتباطهای شخصی خیلی خوش برخورد و خوشخنده بود. همیشه شاد بود، حالت دُگم یا عصبانی نداشت. با هر کس که مواجه میشد، او را تحویل میگرفت؛ به گونهای که آن شخص در اولین برخورد عاشق حاج قاسم میشد و دلش میخواست او را باز هم ببیند.
او ادامه داد: در زندگی شخصی نیز منش شهید سلیمانی قابل تأمل است. حاج قاسم در منزل نمینشست تا بچههایش کار کنند. خودش هم پا میشد، چایی میآورد، میوه میآورد، پذیرایی میکرد. خودش در صحنه حاضر بود. اهل هدیه دادن بود. یادم نمیآید خانه شهیدی رفته باشد و هدیه نبرده باشد. محبتش را به افراد ابراز میکرد. اینها جزو نکات بارزی است که اسلام تأکید میکند.
راوی کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» اضافه کرد: شهید سپهبد قاسم سلیمانی سعی میکرد بایدها و نبایدهای دینی را در زندگیاش پررنگ کند. یکی از نکاتی که باید اشاره کنم و جزو نکات بارز در زندگی ایشان بود، ترسیم کردن نقش و جایگاه پدر به خصوص برای فرزندان شهدا بود. برای آنها مینوشت که پدر شما چه جایگاهی داشت و امروز چه عظمتی دارد. به عنوان نمونه، برای «فاطمه مغفوری»، فرزند شهید مغفوری از شهدای عارف کرمان، در نامهای نوشته بود که میدانید مزار بابای تو امروز در گلزار شهدای کرمان محل مراجعه مردم است و مردم از او حاجت میگیرند؟! خدا را همواره مد نظر داشت، در نامهای که به افراد مینوشت، جایگاه دین، خدا و نماز را در زندگی افراد متذکر میشد. اینها نکاتی است که در بیان و مکتوبات خود همیشه تأکید میکرد.
بخشی از خاطرات کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» درباره نوع برخورد و تعامل او با خانواده شهدا به ویژه فرزندان شهداست؛ موضوعی که مورد توجه رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفت و ایشان در دیداری که با خانواده شهید داشتند، به این نکته اشاره کردند. شیرازی درباره این بُعد از شخصیت سردار سلیمانی، با تأکید بر اینکه برخورد شهید سلیمانی با خانواده و فرزندان شهدا، صمیمانه و این تعامل دو طرفه بود، گفت: وقتی شهید سلیمانی به خانه شهدا میرفت، بچههای شهدا میآمدند و انگار که پدرشان آمده باشد، با او درد دل میکردند. خاطرم هست وقتی حاج قاسم شهید شد، قرار شد که بعد از تشییع، تدفین صورت گیرد اما میسر نشد. سحر که به گلزار شهدای کرمان رفتم، دیدم برخی از دختران و پسران شهدا شب تا صبح در گلزار ایستادهاند تا نکند یک وقت حاج قاسم را تدفین کنند اما آنها حضور نداشته باشد؛ آن هم در دیماه سرد و با آن سوز سرمایی که وجود داشت.
وی ادامه داد: برخی از این فرزندان پس از شهادت حاج قاسم پیامک زده و گفته بودند که روح دارد از جانمان خالی میشود. بعضی از آنها به من گفتند که ما برای بار دوم داغدار شدیم؛ یکبار پدرمان را از دست دادیم و یکبار حاج قاسم را. تعدادی از این فرزندان شهدا زمانی که پدرشان شهید شد، سنی نداشتند، شاید یکی دو سال داشتند یا کوچکتر بودند. آنها میگفتند که ما برای اولینبار داغ پدر را احساس کردیم.
کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» در جایزه جلال نیز مورد تجلیل قرار گرفت. انتشارات خط مقدم تاکنون 136 چاپ از این اثر را منتشر کرده و تاکنون 183 هزار از این نسخه را در دسترس علاقهمندان قرار داده است. قرار است امروز، 20 اردیبهشتماه، جشنی به همین مناسبت در سی و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب تهران برگزار شود.
انتهای پیام/