نگاهی کوتاه به مصادیق عفاف و حجاب در مردان
عفاف و حجاب از امور نفسانی و به روح آدمی برمیگردد. فلاسفه نفس و روح آدمی را فراتر از وصف تذکیر و تأنیث دانستهاند و این توصیفات را تنها متعلق به جسم بشر میدانند. از این رو، حیا و عفاف از اموری است که هم برای زنان و هم مردان تنظیم شده است.
بهگزارش خبرگزاری تسنیم - دکتر زینب مواصلی جامعه شناس
با توجه به خطابات قرآنی میتوان به این نکته پی برد که عفاف و استعفاف و حیا اختصاص به زن ندارد. بدیهی است در موردی که قرآن بهطور صریح زنان را مخاطب قرار نداده و یا شواهد و قرائن لفظی و معنوی برای انحصار خطاب قرآنی به زنان وجود ندارد خطاب، عام خواهد بود و زنان و مردان مورد عنایت و توجه آیه شریفه واقع میشوند.در یک طبقهبندی منسجم میتوان مصادق زیر را برای عفاف و حجاب مردان درنظر گرفت:
الف) عفت چشم: بیشترین مؤلفههای جنسی برای مردان از طریق چشم دریافت میشود و همواره نگاه پاک و ناپاک در ادبیات جهان مورد توجه قرارگرفته است. در قرآن کریم نیز با صراحت تام به مردان امر شده که نگاه خود رابشکنند «قل للمؤمنین یغضّوا من ابصارهم». اولین زمینه ارتباط مشروع و غیرمشروع از طریق چشم فراهم میگردد و عفت چشم از مهمترین مصادیق عفاف مردان بهشمار میرود. براساس یافتههای پژوهشی، مردان «راستمغز یا به عبارتی بینایی» هستند در حالیکه زنها «چپمغز» یا به عبارتی «گفتاری کلامی» هستند و به همین دلیل است که پسرها بیشتر تصاویر را دوست دارند و دخترها، بیشتر داستانهای رمانتیک را (دی آنجلیس، ،1383 ص224). بنابراین، مهمترین مصداق بیعفتی و بیحیایی در بین مردان چشمچرانی و به نوعی بیتقوایی در نگاه است؛ چنانکه معصوم (ع) میفرماید: عفت در نگاه و شکم (حلالخوری) نشان تقوای فرد است (الدیلمی، ،1408 ص292) و در دعاهای امام سجاد (ع) آمده است که «خدایا مرا آنگونه قرار ده که چشم خود را به جهت عفت و پاکدامنی ببندم» (علی بن الحسین (ع)، ،1375 ص178). نگاه به نامحرم بهطور حضوری و دیدن فیلمهای مستهجن و تصاویر مبتذل، استفاده و ارسال محتوای تحریکآمیز، مطالعه آثار مبتذل جهت لذت بردن و ... از مصادیق بیعفتی در نگاه مردان است.
ب) عفت زبان: در روایات فراوان و نیز در رسالههای عملیه برای زبان و کیفیت بهرهمندی و استفاده از آن سفارشهای زیادی دیده میشود. اولین مبحث در مورد سخن گفتن با نامحرم، «ضرورت» است و پس از آن به «ترس از مفسده» و «ریبه» اشاره شده است. درهرحال، حفظ زبان بهعنوان یکی از مصادیق عفت مردان است. مواردی چون متَلکپرانی، سخنان غیرضروری، فرستادن مطالب محرک، که زمینهساز تخریب افکار عمومی میشود، مکالمات تلفنی و حتی چت کردن از مصادیق بیعفتی در زبان است و عفت زبان، به معنای خویشتنداری، از این موارد است. فحاشی، هتاکی و بیحرمتی در خطابات در خانواده و عدم حفظ حریم اعضای خانواده در نوع کلام نیز میتواند از مصادیق بیعفتی شمرده شود.
ج) عفت گوش: شنیدن برخی از مطالب زمینهساز شهوت، فضای فکری زنان و مردان را آلوده میسازد و چون مردان به نسبت زنان، به شنیدن تمایل بیشتری دارند تا به گفتن، بیشتر در این دام میافتند. شنیدن موسیقی و با سخنان محرک، که بیشتر همراه با دیدن تصاویر نادرست است و ارتباطهای تلفنی و دقت در نرمی صدای نامحرم، حتی اگر سخن وی تحریکآمیز نباشد، از جمله این موارد است.
د) عفت فکر و قلب: گاه افرادی با تصویرسازی ذهنی از برخی صحنههای محرک زمینه لذتجویی غیر مشروع و غیرطبیعی را برای خویش فراهم میکنند. اینگونه افراد، حتی در شرایط طبیعی و معمولی نیز حساسیت خاص خود را داشته و معمولاً هرگونه ارتباط ضروری و غیر ضروری با دیگران برای آنها مشکلساز میشود. این تحریک مستمر موجب بیماریهای جسمی و روانی میشود و در جامعه نیز آثار سوئی را برجای خواهد گذاشت.
ه) عفت در روابط جنسی، پاکدامنی در نیازهای جنسی (زیستی غریزی) از جمله مصادیق عفت در مردان است که در قرآن کریم صریحاً مورد بحث قرار گرفته شده و از نشانههای مؤمنان بهشمار میآید. بدیهی است وقتی افراد مجرد به استعفاف و تلاش در پاکدامنی امر شدهاند و مأمور به حفظ عفت در روابط جنسی هستند، متأهلان به طریق اولی باید عفت پیشه کرده و در فضای خانواده نیازهای خویش را برآورده سازند؛ زیرا نسبت به تعهدات خانواده خویش نیز مسئول هستند. براساس روایات، نزد خداوند پس از شناخت او، چیزی دوستداشتنیتر از عفت شکم و فرج وجود ندارد (الحرّانی، ،1404 ص282).
منابع:
باربارا آنجلیس، رازهایی درباره مردان، ترجمه هادی ابراهیمی، 1383
ناهید طیبی،عفاف و حجاب مردان؛ بایدها و نبایدها و نقش آن در سالمسازی جامعة اسلامی،کتاب اندیشههای راهبردی، زن و خانواده، 1394
انتهای پیام/