شهید دستغیب در حساسترین برهههای تاریخی ایران اسلامی
شهید سیدعبدالحسین دستغیب از جمله روحانیون مبارزی بود که نقش مهمی در پیشبرد نهضت امام خمینی(ره) بهویژه در شیراز داشت و رد پای او را از دههها پیش از انقلاب تا زمان جنگ تحمیلی در حساسترین موقعیتها میتوان دید؛ حضوری پرتاثیر که به شهادت وی ختم شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز، بیستم آذر ماه هر سال، کوچه پس کوچههای محله گود عربان شیراز رنگ و بویی دیگر میگیرد و نام مردی از تبار اهلبیت روی زبانها میچرخد و حکایت مردی نُقل محافل میشود که چهار دهه پیش خون سرخش، رنگ شهادت روی شهر پاشید.
42 سال پیش صدای رعدآسای انفجاری تروریستی آرامش کبوتران حرم مطهر حضرت شاهچراغ (ع) را در این کوچهها بهم ریخت و خون پاک سیدی از سلاله زهرا (س) سنگفرش کوچههای باریک و تودرتوی بافت قدیمی شیراز را گلگون ساخت. آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، نماینده امام (ره) و امام جمعه شیراز در یک اقدام تروریستی به شهادت رسیده بود و برگی دیگر به دفتر قطور مقاومت و ایستادگی ملت سربلند و نستوه ایران زمین اضافه کرد.
حمایت همهجانبه علما و روحانیت از امام خمینی (ره) در جریان انقلاب اسلامی، یکی از عوامل مؤثر در پیروزی انقلاب بود. در حقیقت علما و روحانیون بلاد مختلف، بهصورت حرکت دستهجمعی، با حمایت از امام خمینی (ره) و نشر اندیشههای ایشان، بستر را برای تغییر نظام سیاسی و تحقق انقلاب اسلامی آماده کردند. علمایی که بارها به خاطر حمایت از امام و نشر اندیشههای او، به دست مأموران حکومت پهلوی دستگیر و در زندانهای ساواک شکنجه شدند.
آیتالله شهید سید عبدالحسین دستغیب یکی از این علما در شیراز بود که چه قبل و چه بعد از انقلاب با حمایت از امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی ایران، نقش بسزایی در وحدت همهجانبه مردم شیراز و زنده نگهداشتن روحیه انقلابی مردم داشت.
سید عبدالحسین دستغیب، فرزند آقا سید محمدتقی، در روز عاشورای سال 1332 هجری قمری، مصادف با 7 آذر 1293 هجری شمسی در شیراز، در خانوادهای از سادات حسنی و حسینی، چشم به جهان گشود.
سید عبدالحسین به برکت هوش سرشار و استعدادی که خداوند در ذاتش به ودیعه نهاده بود، دروس مقدماتی را تحت حمایت و تعلیم پدر تا دهسالگی خواند. در 12 سالگی اما از نعمت پدر محروم شد و بهعنوان پسر بزرگ خانواده، سرپرستی مادر، سه خواهر و دو برادر خویش را بر عهده گرفت. وی همزمان راهی مدرسه خان شیراز هم شد؛ مدرسهای که از سالها پیش، فضای آن با انفاس قدسیه عالمانی بزرگ، گرم و معطر شده بود.
در آنجا نزد عالمانی بزرگوار، دوره مقدماتی و سطح را به پایان رساند. پایان یافتن دروس سطح حوزه برای آیتالله دستغیب، همزمان با غائله کشف حجاب رضاخانی بود و دستغیب جوان که حدود 22 سال سن داشت، به مبارزه با این تهاجم فرهنگی پرداخت. این مبارزه اما برای دستغیب بهای سنگینی به همراه داشت؛ فشار روزافزون ماموران حکومتی، خلع لباس و ممنوعیت حضور در مسجد و روی منبر بهایی بود که او پرداخت. در چنین شرایطی که شوق تحصیل هم در دل عبدالحسین جوان ریشه دوانده بود، چارهای نبود جز هجرت، پس او در سال 1314 به نجف اشرف مهاجرت کرد تا دستکم در محیطی آرام و بدون مزاحمتهای حکومتی به ادامه تحصیل بپردازد.
دستغیب به مدت هفت سال در نجف اشرف تحصیل کرد و به مقام شامخ اجتهاد رسید و در سال 1321 به شیراز بازگشت تا در کنار اقامه نماز جماعت در مسجد جامع عتیق، ناشر معارف دینی و علوم اسلامی باشد و با سلاح دانش و ایمان، به پیکار با جهل و عصیان برخیزد.
دستغیب عالمی وارسته و اهل عمل بود، برای همین سخنان و اندرزهای حکیمانه او بر دل مردم مینشست و روز به روز در نزد شیرازیها محبوبتر میشد.
وی از سال 1341، به نهضت امام خمینی (ره) پیوست. در همان سال طرح لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی تصویب شد و مخالفت علما و امام خمینی (ره) با این طرح آغاز شد. وقتی نخستین اعلامیه رهبر انقلاب اسلامی در این خصوص از قم به دستش رسید، با اعلام مخالفت با طرح و حمایت از امام خمینی (ره) بیان کرد: «کلاً و دربست در اختیار اسلام هستم.»
دستگیری و انتقال به زندان
پس از دستگیری حضرت امام در 15 خرداد 1342، مأمورین شاهنشاهی برای مقابله با حرکتهای اعتراضی احتمالی مردم در نقاط مختلف کشور، برخی از وابستگان به امام را نیز دستگیر کردند. یکی از این افراد آیتالله دستغیب در شیراز بود.
در سال 1343 نیز یک بار دیگر مزدوران رژیم نیمهشب به منزل ایشان ریختند و او را به تهران و زندان قزلقلعه منتقل کردند که پس از آزادی، 3 روز میهمان حضرت امام خمینی (ره) بود.
با توجه به انتصاب شیراز به حکومتهای شاهنشاهی ایران باستان، این شهر همواره مورد توجه حکومت پهلوی بود و برخی از جشنهای بزرگ و پرخرج حکومت شاهنشاهی در آنجا برگزار میشد. یکی از این جشنها، جشن هنر شیراز بود که هرساله برگزار میشد.
افشاگریهای بیپروای آیتالله دستغیب در مورد جشن هنر فسادانگیز شیراز، به حرکتهای اسلامی مردم فارس عمق بیشتری بخشید و سخنرانیها و حضورش در تظاهرات و راهپیماییها، پشتوانه محکمی برای مردم ستمدیده بود.
آیتالله دستغیب در سال 1356 و فردای نخستین روز اجرای جشن، پس از اقامه نماز عصر، چنان انتقادی از آن کرد که مأموران در بیرون شبستان مسجد، ضبطصوتها را توقیف کرده و نوارها را از مردم گرفتند. عصر همان روز از طرف مقامات دولتی پیغام فرستادند «شما کوتاه بیایید و ما خودمان جلوگیری میکنیم، مبادا در شهر آشوب شود.»
مردم خواستند که امام جمعه شیراز شود
آیتالله دستغیب بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مانند قبل به فعالیتهای روشنگرانه خود جهت استحکام بخشیدن به نظام نوپای اسلامی ادامه داد.
نخستین هفته پس از اقامه نماز جمعه تهران در سال 1358، مردم شیراز با مراجعه پیاپی از آیتالله دستغیب خواستند، نماز جمعه را در شیراز برپا کند. ایشان در پاسخ به مردم اعلام کردند که نماز جمعه از مناصب خاص است و اختیارش در دست ولی امر که در حال حاضر امام خمینی (ره) است، لذا اگر ایشان دستور بفرمایند، مانعی ندارد.
مردم شیراز بیدرنگ طوماری بلند نوشتند و امضا کردند و آن را برای رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینی (ره) که آن زمان در قم مستقر بودند، ارسال کردند. ایشان نیز بنا به درخواست مردم با دست خط خویش حکم امام جمعهای آیتالله دستغیب را صادر کرد.
آیت الله دستغیب مسئولیت را پذیرفت، اما درحالی که نمایندگی مردم فارس و امامت جمعه شیراز را بر عهده داشت، بیشتر از آنکه بخواهد در امور دولتی دخالت کند، به ارشاد مردم توجه میکرد. معمولا در امور مربوط به اداره استان یا شهر دخالت نمیکرد و در سخنرانیهایش مردم را به همکاری با دولت و مسئولان شهری تشویق میکرد.
این شهید والامقام معتقد بود که اگر دخالتهایی صورت بگیرد، هرج و مرج به وجود خواهد آمد و میگفت مسئولان دولتی باید وظایف قانونی خود را انجام دهند و ما هم ارشاد و هدایت و اصلاح و تربیت اخلاقی مردم را بر عهده داشته باشیم.
وی در تمام جریانات پس از پیروزی انقلاب، بر اساس موازین و اندیشههای امام خمینی، رفتار و تلاش میکرد که مردم شیراز را آنگونه که در نظر امام است، هدایت و رهبری کند؛ نشان به آن نشان که میگفت: (من اطاع الخمینی، فقد اطاع الله) و بنا بر همین اعتقاد از همان آغاز نهضت اسلامی تا پایان عمر همواره پشت سر ایشان حرکت میکرد و از نظر خاص و عام، سختترین مدافع ولایتفقیه بود.
حضور مستقیم و غیرمستقیم دستغیب در جنگ تحمیلی
شهید آیتالله سید عبدالحسین دستغیب در جریان جنگ تحمیلی هم موثر بود بود، به گونهای که با شروع تجاوز دشمن به میهن اسلامی با بیانات رسا، جوانان را به شرکت در جبههها تشویق میکرد و در بسیج نیروهای مردمی به جبهه و تأمین تدارکات برای رزمندگان، تلاش مستمر و پیگیر داشت.
این عارف پرهیزگار به عنوان نماینده امام خمینی (ره) در استان فارس، عضو مجلس خبرگان و رئیس حوزه علمیه، نقش پررنگی در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی داشت. او بارها زندان و تبعید را به جان خرید، اما هرگز دست از تبلیغ دین و حمایت از انقلاب اسلامی برنداشت.
تمام فعالیتهای انقلابی ضد رژیم پهلوی در استان فارس با هدایت این روحانی بزرگوار انجام میشد. اندیشههای ناب اخلاقی، انسانی و ولایی آیت الله دستغیب به اندازهای نافذ بود که پس از 42 سال از شهادت او، همچنان پاسخگوی مناسب نیازهای معنوی نسل امروز است.
از جمله تالیفات وی که تحت تاثیر اندیشه ولایی و اخلاقی او به شمار میرود میتوان به " گناهان کبیره در 2 جلد، قلب سلیم، حقایقی از قرآن، معراج، ماه خدا، صدیقه کبری، کتاب داستانهای شگفت، هشتاد و دو پرسش، سوره نجم، سیدالشهدا علیه السلام، معاد، صلوه الخاشعین و قلب قرآن " اشاره کرد.
تاثیر این شهید بزرگوار در تحولات انقلاب اسلامی بسیار چشمگیر است، به گونهای که از 11 شهر مهم ایران که حکومت نظامی در آن اعلام شده بود، سه شهر در استان فارس قرار داشت. در عمل، یک چهارم انقلاب اسلامی در فارس رخ داد که از تاثیر این روحانی متفکر سرچشمه میگرفت. در دوران جنگ نیز با لباس رزم در میان رزمندگان و سربازان حضور مییافت.
این عالم ربانی سرانجام در 20 آذرماه 1360 خورشیدی در مسیر مسجد برای اقامه نماز جمعه شیراز به وسیله منافقان به شهادت رسید و سومین شهید محراب ایران اسلامی نام گرفت.
انتهای پیام/424