چرا بساطیهای کتاب خیابان انقلاب تافته جدا بافتهاند؟
در حالیکه شهرداری تهران در ماههای گذشته اقدام به ساماندهی دستفروشان در چهارراهها و معابر اصلی شهر کرده است، بساطگستران خیابان انقلاب که آفت این سالهای نشر و فرهنگ شدهاند، همچنان آزادانه فعالیت میکنند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، چند ماهی است که شهرداری تهران طرح ساماندهی دستفروشان در نقاط مختلف شهر را در دستور کار قرار داده و چهارراهها و خیابانهای مهم شهر را پاکسازی کرده است.
مسعود رنجبریان، مدیرعامل شرکت شهربان، حریمبان چندی پیش بیان کرده بود: در بحث ساماندهی و جمعآوری دستفروشان در تهران یکی از بازوهای ما شرکت ساماندهی مشاغل است؛ ما بالغ بر 2200 نیرو در شرکت شهربان داریم که در سطح مناطق 22گانه هستند و 900 معبربان هم داریم که همه اینها در اختیار مناطق است. معبربانان در ذیل و عاملیت شهرداری ناحیه هستند و آنها مکلف هستند به صورت مرتب جمعآوری سدمعبریها را انجام دهند و این اقدام در جاهای مختلفی از جمله چهارراه ولیعصر که مورد تأکید بیشتر اعضای شورای شهر بود انجام شد... از اواسط ماه گذشته بحث جمعآوری بساطگسترها در محدوده چهار راه ولیعصر(عج) را آغاز کردیم و حتی روزهای پنجشنبه و جمعه هم اجازه بساطی را نمیدهیم.
رنجبریان ادامه داد: ما بعد از جمعآوری دستفروشان ساماندهی را در دستور کار داریم. هنگامی که جمعآوری انجام میشد میزی در آن محدوده گذاشته بودیم که دستفروشان اسامی خود را مینوشتند ما باید آمار را چک کنیم دستفروشان واقعی شناسایی و منطبق با دستورالعملها غرفه دهیم؛ ببینید برخی از این افراد دستفروش نیستند عدهای آنها را به کار گرفته و روزانه حقوق میدهند فارغ از یک کسب و کار این اقدام به یک بحث درآمدزایی برای گروهی منجر شده است به همین دلیل ما به دنبال شناسایی دستفروشان واقعی هستیم تا حقی از کسی ضایع نشود.
پیادهروهای انقلاب فراموش نشود
در حالی این اقدام شهرداریتهران در مناطق مختلف شهر انجام میشود که پیادهروهای خیابان انقلاب سالهاست که با حضور بساط گستران کتاب چهرهای زشت و غیرفرهنگی به خود گرفته است و اعتراض مسئولان و صنف ناشران و کتابفروشان نیز تاکنون راه به جایی نبرده است. در دورههایی شهرداری منطقه همکاریهایی با اتحادیه ناشران و کتابفروشان برای جمعآوری این بساط گستران داشته است، اما این همکاریها مقطعی بوده و هر بار بساطگستران قدرتمندتر از گذشته باز گشتهاند.
بارها در شبکههای اجتماعی تصاویری از بساط گستران کتاب در روزهای تعطیل منتشر شده است، بساط گسترانی که کتابها را کیلویی و تلنبار شده روی هم در پیادهروها به حراج گذاشتهاند، وضعیتی که نه زیبنده فرهنگ است و نه کتاب. اما اتفاقی در نهایت رخ نداده است.
خیابان انقلاب بازار دستفروشان است یا بساطگران؟
شاید این پرسش پیش آید که چرا میگوییم، بساط گستر و از واژه دستفروش استفاده نمیکنیم. طبق بررسیهای انجام شده در سنوات گذشته، عمده دستفروشان کتاب در خیابان انقلاب حالا دیگر در فضاهای سربسته و بازارهای دست دوم فروشی(پاساز صفویه اوایل خیابان کارگر) و بازار بزرگ ایران( مقابل خیابان جمالزاده) ساماندهی شدهاند و پیادهروی خیابان انقلاب شاهد حضور گسترده افرادی است که دستفروش نیستند، بلکه از سوی افراد دیگر به کار گرفته شده و روزانه حقوق از آنها دریافت میکنند. افرادی که در بازار زیرزمینی قاچاق کتاب و کتابسازی در ایران فعال هستند.
اگر سری به کتابهای عرضه شده روی آسفالت خیابان انقلاب بزنید، متوجه خواهد شد که یا کتابهای پرفروش ناشران با سر و شکلی دیگر (منتشر شده توسط ناشران کتابساز) در بین آنها به چشم میخورد یا کتابهای قدیمی که با پیشوند و پسوند سانسور نشده عرضه شدهاند، در موارد بسیاری نیز کتابهای فاقد مجوز، کتابهایی که حالا انتشار و عرضه انها غیرقانونی است در بساط آنها یافت میشود.
این پرسش در سالهای گذشته همواره مطرح بوده است که چرا شهرداری و نهادهای ذیربط اقدامی برای جمعآوری این بساطیها انجام نمیدهند؟ مگر روشن نیست که چه کتابها و چه محتواهایی توسط این دسته عرضه میشوند؟ مگر ناشران و مسئولان فرهنگی بارها تذکر در این زمینه را ندادهاند؟
چرا باید این پدیده غیر فرهنگی که میتوان آن را بازار غیررسمی کتاب نام نهاد و اثرات جبرانناپذیری بر بدنه نشر و فرهنگ کشور دارد، رها شوند. بساط گسترانی که در تمام سطح خیابان انقلاب از کارگر گرفته تا نزدیکیهای فلسطین بساط خود را گستردهاند و در بساط آنها کتابهایی دیده میشود که کپی یا بازتولید کتابهایی است که در شبکه رسمی کتاب وجود دارد. به عبارت دیگر، کتابهایی که خریدار خوبی دارد و ناشران مشهور و مجوزدار آنها را منتشر کردهاند، با چاپهای زیرزمینی و با نام مترجمان دیگر و گاه با نام همان مترجم اصلی و طرح جلد کتاب منتشر شده و توسط ناشر گمنامی با قیمتهای نازلتر به فروش میرسد. در بساط این کتابفروشها بهصورت آشکار آثاری به فروش میرسند که نقض قانون و تهدیدی برای سلامت فرهنگی جامعه است، کتابهای نویسندگان آثار ضاله، رمانهای حاوی داستانهای جنسی و غیراخلاقی، عرفانهای کاذب، رمالی و فالگیری و ... دیده میشود.
مشاهدات خبرنگار تسنیم نشان میدهد در حالیکه برخی کتابفروشیهای راسته انقلاب به دلایل اقتصادی در سالهای گذشته ناچار به تغییر کاربری شدهاند، این بساطیها اتفاقاً از فروش خوبی برخوردارند، بدون اینکه نیازی به پرداخت اجاره بها، تعرفههای انرژی یا مالیات داشته باشند.
بساطگسترانی که به دنبال سند مالکیت پیادهرو هستند
ماجرای حضور چند ساله این بساط گستران تا آنجا پیش رفته است که این بساط گستران بدنبال دریافت مجوز فعالیت در محدوده خود در نهادهای ذیربط هستند تا هم جای پای خود را در خیابان سفت کنند و هم وجهه قانونی به کار خود بدهند.
قانون درباره فعالیت بساطگستران چه میگوید؟
شهرداریها برابر تکلیف مقرر در تبصره یک بند 2 ماده 55 قانون شهرداری موظف هستند از سد معابر عمومی به عنوان ملک عمومی حفاظت و همواره آن را برای استفاده عموم آماده نگه داشته و از تجاوز اشخاص نسبت به آنها جلوگیری کنند.
این قانون با وجود گذشت سالها از تصویبش توسط شهرداریها چندان جدی گرفته نمیشود و میتوان گفت تاکنون هیچ شهرداری به این قانون به طور کامل تمکین نکرده است.
احمدوند: اینطور نیست که اگر امروز وزارت ارشاد اراده کند، فردا مشکل حل شود
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به دنبال مطالبه ناشران و کتابفروشان، برخورد با بساطگستران و پدیده قاچاق کتاب و کتابسازی را از ابتدای دهه 90 در دستور کار قرار داد، اما با گذشته بیش از یک دهه هنوز راه به جایی نبرده است،یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت ارشاد در تازهترین اظهارات درباره این موضوع گفته است: اینطور نیست که اگر امروز وزارت ارشاد اراده کند، فردا مشکل حل میشود. برخورد با [مافیا]نیازمند هماهنگی با نیروهای انتظامی، قوه قضائیه، نهادهای امنیتی، صنف ناشران، رسانهها و افکار عمومی است. اگرچه وزارت ارشاد اراده برخورد با این مسئله را دارد، ولی ما سه ماهه که درگیر هماهنگی در قوه قضائیه برای گرفتن یک حکم است. با جمع کردن چهار دستفروش مسئله حل نمیشود. همانطور خبرنگاران به خیابان انقلاب رفتند، همکاران ما هم رفتند و در آنجا دستفروشی کردند، تا کسانی را که در قاچاق کتابها دست دارند، شناسایی کنند.
حقی: اراده و اهتمام جدی وجود ندارد
محمد حقی؛ مدیر انتشارات کتابستان معرفت اما معتقد است که در برخورد با دستفروشان و پدیدیه کتابسازی، اراده و اهتمام جدی که باید شکل بگیرد، شکل نگرفته است، در مورد کتابهای مجاز که متعلق به ناشران است و توسط شبکههای قاچاق زیرزمینی چاپ میشود، گاهاً برخوردهایی انجام میشود، چون مدعی خاص داشت. اینگونه موارد نیازمند یک مرکز تصمیمگیری است، تا امور را هماهنگ کند، شاید شهرداریها دغدغه حل ترافیکی که بارفروشان ایجاد میکنند را بیشتر داشته باشند و یا حتی با چند بساطی کتاب هم در روزهای برخورد کنند اما برای حل موضوع باید یک کانون تصمیمگیر وجود داشته باشد که بتواند بخشهای دیگر مرتبط با این ماجرا را هماهنگ کند. طبیعتا باید هماهنگسازی بین بخشهای مختلف برای رفع این موضوع از سوی این وزارتخانه انجام شود. اگر قرار است شهرداریها ورود کنند، وزارت ارشاد باید موضوع را دنبال کند اگر قرار است حکم قضایی صادر شود باز باید وزارت ارشاد آن را دنبال کند نه اینکه این ماجرا را به کل رها کنیم.
اگر بخواهیم بگوییم که مسئله بساطگستران خیابان انقلاب چه اندازه جدی است؟ باید به گردش مالی آنها توجه کنیم، چند سال پیش و در نیمه نخست دهه 90، اتحادیه ناشران و کتابفروشان چاپخانهای را کشف کرد که متعلق به پدرخوانده قاچاقچیان کتاب بود، ارزش ریالی کتابهای منتشر شده توسط این گروه، آمارهای و باورهای بازار نشر را بر هم زد، در سالهای ابتدایی دهه 90 ارزش ریالی این کمتابها بالغ بر 15 میلیارد بود، امروز اگر چه قاچاق کتاب کمرنگتر شده است، اما نباید فراموش کرد که فعالان این بازار هماکنون تحت پوشش قانونی و با عنوان ناشران کتابساز فعالیت میکنند، پس قاچاق کتاب تنها از شکلی به شکل دیگر تغییر پیدا کرده است و یکی از مهمترین روشهای عرضه آثارشان نیز همین بساطهای خیابان انقلاب است که جمعاوری آنها کمک بسیاری به کاهش عرضه این آثار است.
پس ای کاش شهرداری تهران که حالا ساماندهی دستفروشان را به صورت جدی دنبال میکند و چهارراه ولیعصر را از این منظر پاکسازی کرده است، چند چهارراه بالاتر را نیز نگاهی بیاندازد و فکری به حال این زالوهای صنعت نشر کند.ای کاش اعضای شورای شهر که تاکید روی چهارراه ولیعصر داشتند، سری هم به خیابان انقلاب بزنند و تاکید دوبارهای برای جمعآوری این بساطگستران کنند. در پایان باید گفت، آقایان چند چهاراه بالاتر هم سری بزنید.
انتهای پیام/