"مردم" عنصر ذاتی و رکن مقوم "حکمرانی اسلامی" هستند
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر گفت: در فرآیند شکلگیری حکمرانی اسلامی، مردم نقش اساسی دارند و عنصر ذاتی و رکن مقوم حکمرانی اسلامی محسوب میشوند. با وجود این الگوی حکمرانی، نیازی به نسخه سفارشی حکمرانی خوب لیبرال دموکراسی غرب نیست.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ششمین نشست از یازدهمین دوره کرسیهای آزاداندیشی با عنوان «الگوی حکمرانی اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی» به همت مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری و اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر به صورت حضوری و مجازی در دانشگاه طلوع مهر برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین محسن مهاجرنیا، رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، در این نشست طی سخنانی به مسائل پیش روی حکومت اشاره کرد و گفت: حکومت برای شکلگیری چهار مسئله دارد؛ چگونه شکل میگیرد، چگونه اعمال قدرت میکند، چگونه توزیع قدرت میکند و چگونه مهار قدرت میکند. این چهار مسئله در همه حکومتها وجود دارد.
الگوی حکمرانی اسلامی در برابر الگوی غربی
او به تمرکز دنیای غرب بر دو مسئله ویژه اشاره کرد و اظهار داشت: دنیای غرب روی این دو مسئله خیلی تمرکز دارد؛ اینکه قدرت به صورت ساختاری میان مجموعه شهروندان و نهادها و جامعه مدنی و بخش خصوصی و دولت پخش شود. دیگر اینکه اگر قدرت دچار مشکل و استبداد و ناکارآمدی شد، چطور میشود آن را مهار کرد.
مهاجرنیا تصریح کرد: این دو مسئله باعث شد که غرب نظریه حکمرانی خوب را مطرح کرد. بر اساس این نظریه، اگر سیستم تصمیمگیری از دولتها گرفته شود و در جامعه پخش شود، جامعه بهتر اداره میشود، کارآمدی ایجاد میشود، مشارکت بالا میرود و جلوی فساد و قدرت را گرفته میشود. درواقع همه امتیاز حکمرانی خوب به دموکراسی بودن آن است.
استاد فلسفه سیاسی حوزه و دانشگاه بیان داشت: ما به دلایلی که قبلاً بحث کردیم نسبت به حکمرانی خوب انتقاداتی داریم و در مقابل آن میخواهیم «الگوی حکمرانی اسلامی» را مطرح کنیم. اینجا اولین سؤالی که مطرح میشود و به نوعی پاسخ به حکمرانی خوب هم هست؛ اینکه آیا مدل حکومت اسلامی مدل دیکتاتوری، فردی یا استبدادی است؟ هیچ دلیلی برای اینکه حکومت اسلامی استبدادی یا دیکتاتوری است، وجود ندارد بلکه همه دلایل برعکس آن است.
ویژگیهای حکومت اسلامی
او با بیان اینکه حکومت اسلامی فردی یا استبدادی نیست و ما توزیع قدرت داریم، خاطرنشان کرد: دین، قدرت را به گونهای طراحی کرده است که اگر دچار مشکل شد بتوان آن را مهار و کنترل کرد. دین هم مجموعهای از عقل و نقل است؛ یعنی یک بخشی از دین را آیات و روایات و یک بخشی از آن را هم عقل به ما میگوید.
استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: در قرآن خداوند میفرماید: ما دین را برای اهدافی فرستادیم و دین لهو و لعب و بیهوده نیست. ما انبیاء را فرستادیم برای اینکه به بشر آیات الهی را آموزش بدهند «یعلمهم و یزکیهم» و سبک زندگی و راه هدایت را به بشر یاد بدهند. این یکی از فلسفههایی است که خدا دین را فرستاده است.
مهاجرنیا با اشاره به اینکه خداوند میفرماید ما دین و انبیاء را برای اجرای قسط و عدل فرستادیم، یادآوری کرد: عواملی مثل ثروت، قدرت، قومیت و... باعث شد که انسانها با هم اختلاف پیدا کردند. خداوند میفرماید برای اینکه اختلاف انسانها را رفع کنیم، انبیاء را فرستادیم که «لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیه» تا اختلاف بین انسانها را رفع کنند و قانون آن هم قسط و عدالت است؛ بر اساس عدالت مشکل انسانها را رفع کنند. در آیه دیگر فرمود که ما همه انبیاء را فرستادیم «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط» همه جامعه و همه مردم قیام به قسط کنند. یعنی اختلافات بر اساس قسط رفع شود.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر هدف دیگر دین را عدالت اجتماعی دانست و گفت: انبیاء آمدند تا در جامعه و بین انسانها، عدالت، برابری و مساوات برقرار کنند. زیرا بشر به آن نیاز داشت، چون تبعیضها، بیعدالتیها و تجاوزهایی که بشر پیدا کرده بود نیاز به حل داشت: «و أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْل» انبیاء آمدند که حکم به عدالت کنند.
مهاجرنیا هدف دیگر دین را عدم تبعیت انسان از جهل، خرافات، انحرافات و تعصبات قومی و قبیلهای دانست و اظهار داشت: هدف بعدی دین این بود که به دلیل تعلقات، تعصبات، وابستگیها، جهل و نادانی و اجحاف و ظلم و ستمی که انسانها به یکدیگر میکنند و استبدادی که زورگویان و حاکمان به خرج میدهند، انسانها دچار مشکل شده و غل و زنجیر به پای آنها بسته شده و نمیگذارد آزادانه به انسانیت خود عمل کنند. لذا فرمود «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِم» ما انبیاء را فرستادیم تا غل و زنجیرها را بردارند و انسانها آزاد باشند. تابع جهل و خرافات و انحرافات و تعصبات قومی و قبیلهای و طایفهای و... نباشد.
استاد فلسفه سیاسی تصریح کرد: یکی از مواردی که در قرآن به عنوان هدف انبیاء آمده است احقاق حق کسانی است که حق آنها ضایع شده است. مظلومانی که به آنها ظلم شده است. همچنین توصیه به فضایل اخلاقی. ترویج ارزشها، فضیلتها و خیرات و ایجاد انس و الفت و برادری و اخوت و مهربانی هم از اهداف رسالت انبیاء است.
او با طرح این پرسش که «آیا انبیاء میتوانستند چنین کارهایی را بدون تشکیلات و حکومت انجام دهند؟» گفت: اگر انبیاء فقط میگفتند ما آمدیم شما را آموزش بدهیم، عدالت را بین شما برگزار کنیم، آزادتان کنیم و احقاق حق کنیم، اخلاق و فضیلت و ... را بین شما ترویج بدهیم، کفایت میکرد؟ یا به تعبیر دیگر آیا بدون حکومت میشد این اهداف مختلف رسالت انبیاء را محقق کرد؟ واقعاً نمیشد. پس خداوند برای اینکه دین خود را محقق کند نیاز به حکومت داشت.
حکومت، ابزار و ضرورت عقلی برای تحقق اهداف دین است
مهاجرنیا ابراز عقیده کرد: حکومت هدف انبیاء نیست بلکه ابزار و ضرورت عقلی برای تحقق اهداف دین است و به همین علت اصلاً نیاز نبود در قالب دین و آیات و روایات بیان شود چون عقل این را تشخیص میدهد که اگر حکومت و تشکیلات نباشد، هرج و مرج میشود. پس حکومت ابزار اجرا و اعمال قدرت است و بحث عقلی است.
استاد حوزه و دانشگاه به دو حجت مهم الهی بر انسان اشاره کرد و گفت: خداوند دو حجت برای انسان قرار داده است: حجت درونی یعنی عقل و حجت بیرونی که پیغمبر است. به وسیله این دو حجت حکمرانی اسلامی ایجاد میشود. یک بخش میگوید این اهداف و محتوای دینی را خدا برای انسان فرستاده است، یک بخش هم میگوید برای اجرا از عقل استفاده کنید. یعنی عقل به ما میگوید نیاز به حکومت داریم.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر حکومت را لازمه تحقق اهداف دینی دانست و اظهار داشت: زمانی که خوارج نهروان در جنگ صفین قرآن را سر نیزه دیدند، مقابل امام علی(ع) ایستادند و شعار «لا حکم الا لله» را سر دادند و گفتند حکومت فقط مال خدا است، حضرت در مقابل آنها فرمودند که این حرف اصلاً خلاف عقل است مگر بدون حکومت میشود؟ بنابراین حکومت یک ضرورت است و این ضرورت یک سری لوازم نیاز دارد. وقتی ضرورت حکومت عقلی است، لوازم آن هم عقلی هستند.
جایگاه ویژه مردم در حکومت اسلامی
او همچنین مردم و سرزمین را به عنوان بخشی از ارکان حکومت اسلامی معرفی کرد و گفت: انبیاء را که فرستادند هم شهر و سرزمین آن مشخص بوده است و هم ملت، قوم، قبیله و آن کسانی که بنا بود برای آنها تبلیغ کنند. پس سرزمین جزء لاینفک حکمرانی اسلامی است. بخش دیگر مردم، قوم و قبیلهای هستند که پیغمبر مأمور است آنها را هدایت کند. حکومت بدون مردم تصور نمیشود. پس مردم هم بخشی از ارکان حکمرانی اسلامی هستند.
استاد فلسفه سیاسی با اشاره به آیاتی از قرآن کریم گفت: در حکمرانی اسلامی، مردم جایگاه ویژهای دارند. هدف از جعل دین و اسلام برای هدایت و سعادت مردم است؛ خداوند برای مصالح و خوشبختی انسانها انبیاء را فرستاد. همه تلاشها و سازوکارهای رسالت در خدمت به انسان است. بنابراین در فرآیند شکلگیری حکمرانی اسلامی و در ساختارها و کارویژههای آن، مردم نقش اساسی دارند.
او ادامه داد: مردم عنصر ذاتی و رکن مقوم حکمرانی اسلامی هستند. بر اساس آیات قرآن مردم از طریق مشارکت، نظارت و مسئولیت دینی، نقش ذاتی خود را اعمال میکنند و با وجود این الگوی حکمرانی نیازی به نسخه سفارشی حکمرانی خوب لیبرال دموکراسی غرب نیست.
مهاجرنیا به منظور تبیین نقش مردم در حکومت اسلامی اظهار داشت: اگر مردم مدینه به استقبال پیامبر (ص) نمیآمدند و بلکه جلوی او را میبستند، آیا حکومت پیامبر در مدینه شکل می گرفت؟ پس مردم خواستند تا حکومت پیامبر (ص) شکل گرفت. همچنین مردمی که به استقبال امام خمینی (ره) آمدند اینطور نبود که بگویند که امام فقط مرجع تقلید ما است، بلکه مردم خون میدادند که امام، ولی فقیه و حاکم شرعی آنها شود. اعتقاد ما این است که مردم نه تنها در حکومت شریک و مشارکت دارند، بلکه اگر مردم نیایند، رأی ندهند و نخواهند، اصلاً حکومت اسلامی نمیتواند شکل بگیرد.
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر تصریح کرد: امام خمینی (ره) در پاریس فرمودند: دموکراسی ما از همه دموکراسیها بهتر است. مقام معظم رهبری هم فرمودند مردمسالاری دینی یک امر درون دینی است که جوهره آن دینی است و بهتر از بقیه حکومتهایی است که بر اساس سکولاریسم و چیزهای دیگر هستند.
مهاجرنیا با اشاره به این پرسش که مردم در توزیع و ساختار قدرت در جمهوری اسلامی چه نقشی دارند؟ گفت: بر اساس سند قانون اساسی، اصل حاکمیت برای خدا است که به انبیاء واگذار کرد. انبیاء هم به بعد از خودشان واگذار کردند. خداوند در عصر غیبت، در چارچوب دین و ولایت فقیه بار را روی دوش مردم گذاشته تا مردم اصل حکومت و اصل ولایت فقیه را تعیین کنند و سپس قوای اجرایی، تقنینی و داوری یعنی ساختارهای مختلف نظام را انتخاب کنند.
استاد حوزه و دانشگاه خطاب به دنیای غرب خاطرنشان کرد: طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، نه فقط شکلگیری حکومت، بلکه اختیار انواع نهادها و ساختارهای درون حکومت به مردم داده شده است. 98 درصد مردم رأی دادند و جمهوری اسلامی را انتخاب کردند. بعد هم ولایتفقیه و قانون اساسی را در همهپرسی قانون اساسی انتخاب کردند، بعد هم رئیسجمهور و مجلس و دولت را مردم انتخاب میکنند.
او تصریح کرد: ما از حکمرانیای حرف میزنیم که قانون آن الهی است و خداوند به وسیله کتاب و سنت ما را به سمت آن هدایت کرده و با عقل ضرورت تشکیلات و حکومت آن را هم لازم کرده است.
مهاجرنیا در پایان یادآوری کرد: نقش مردم در حکمرانی غربی این است که مردم فارغ از خدا و بدون دین و حتی ضد دین بیایند و انتخاب کنند. ولی در حکمرانی اسلامی میگوییم مردم با دین و بر اساس قانون وحی و خداوند بیایند انتخاب کنند. بنابراین کار ما در حکمرانی اسلامی بهتر از آنها است؛ زیرا ما هم منبع عقل و هم منبع نقل را داریم.
انتهای پیام/