مافیای تالار شیشهای
بازار سهام باید حافظ سرمایه سهامداران باشد اما منافع شخصی و سازمانی منجر شده اتفاقاتی در بورس بیفتد که بازار را دچار التهاب کند و این مغایر با رسالت بورس است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مجید عشقی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار بعد از حاشیههای مربوط به وام 10 ساله با کارمزد 4 درصد استعفا کرد. قرار شده شورای عالی بورس تشکیل جلسه دهد و درباره مسائل پیشآمده تصمیمگیری کند. در شرایط کنونی بسیاری از فعالان بازار نسبت به عملکرد هیاتمدیره بورس انتقاد دارند. به همین دلیل معتقدند دولت باید نسبت به اعضای شورای عالی بورس نیز به طور کامل تجدیدنظر کند، چرا که اقتصاد کشور با تورم بالایی روبهرو بوده و بازار باید واکنش نشان میداد اما سقوط کرده است. در این بین به طور قطع عملکرد ضعیف و پنهانکاری مدیران بورس به زیان سهامداران افزوده است. در میانه اوضاع نامطلوب بازار سرمایه، منتشر شدن خبر وام 10 میلیارد تومانی هیاترئیسه بورس در هفته گذشته شوک جدیدی به سهامدارانی وارد کرد که منتظر اقدامات همین هیاترئیسه برای جلوگیری از زیانشان بودند. این اتفاق نشان داد پنهانکاری در بین مدیران بورس بزرگترین عامل برای صدمه به سرمایهگذاران بورس بوده است، چرا که در تاریخ 17 اردیبهشت 1402 نیز بازار سرمایه به واسطه همین پنهانکاریها، ریزش عجیبی را تجربه کرد. در آن زمان به دنبال انتشار نامه افزایش نرخ خوراک گاز شرکتهای پتروپالایشی و سایر صنایع، بازار سقوط کرد ولی بعد از 50 روز مشخص شد افت سنگین شاخص بورس ناشی از این اطلاعات نهان بوده است، در حالی که بازار سرمایه باید آیینه تمامنمای یک اقتصاد شفاف باشد. به طور قطع مهمترین دلیل ناکارآمدی بورس به مدیران آن بازمیگردد. بورس به عنوان بازوی دولت باید در مدیریت نقدینگی درست عمل کند. در چند سال گذشته عملکرد عشقی بهگونهای نبود که سرمایهگذاران جدید را وارد بازار کند و خروج سرمایه از بازار در این چند سال بیشتر شده است.
بر همین اساس استعفای رئیس سازمان بورس نه تنها یک اقدام مثبت برای بازار خواهد بود، بلکه تلنگری برای دولت و دستگاههای نظارتی نسبت به عملکرد مدیران خواهد بود که بدون هیچگونه مسؤولیتپذیری بعد از چند صباحی از سازمان میروند، در حالی که تبعات عملکرد آنها اقتصاد و سرمایه مردم را نابود کرده است.
کمکاری و اهمال ناظر بورس در مقابل عملکرد برخی شرکتهای بورسی نشان میدهد بازار شفاف نیست. آیا این عدم شفافیت در بورس نشاندهنده آن نیست که عدهای منافع سهامداران را نادیده میگیرند. بازار سهام باید حافظ سرمایه سهامداران باشد اما منافع شخصی و سازمانی منجر شده اتفاقاتی در بورس بیفتد که بازار را دچار التهاب کند و این مغایر با رسالت بورس است.
* کاهش تعداد کدهای فعال بورس
اگر امروز تعداد کدهای فعال بورس از 4 میلیون کد در سال 1399 به حدود 150 هزار کد در سال 1403 رسیده است تحت تاثیر عملکرد غیرشفاف بورس است. در حال حاضر بازار سهام روند مشخصی ندارد. به همین دلیل عدم شفافیت مدیران سازمان بورس و اوراق بهادار به نابسامانی بازار دامن میزند. در همین راستا بازار سهام در یک سال گذشته حدود 5 درصد افت بازدهی داشته است، در حالی که بازارهای راکد مانند مسکن رشد داشتهاند. از طرف دیگر قیمت دلار هم در محدوده ابتدای سال باقی مانده است. به عبارت دیگر روند گذشته سایر بازارها صعودی بوده، در حالی که بازار سهام از سال 1399 نزولی بوده است.
بازار سرمایه این روزها همچنان در نبود نقدینگی بهسر میبرد و پول هوشمند منتظر اقدام کابینه جدید است. با توجه به اتفاقاتی که در هیاترئیسه سازمان بورس رخ داده، پیشبینی میشود تغییر مدیریت به زودی کلید بخورد. انتظار میرود همین موضوع نیز اثر روانی مثبتی بر معاملات بازار در کوتاهمدت داشته باشد. هرچند تا زمانی که ارزش و حجم معاملات که مهمترین فاکتور در چرخش روندهاست به وضعیت نرمال بازنگردد وضعیت بازار سرمایه به همین شکل ادامه مییابد.
هرچند برخی استدلال میکنند قبلتر از آن بازار سهام افت بسیار بالایی را تجربه کرده اما روند قبلی سایر بازارها نیز صعودی بوده است، بنابراین وضعیت بازار سهام با عملکرد مدیران سازمان بورس گره خورده است. عدم تعادل و تقارن در بازار سهام نیز این موضوع را تایید میکند، به طوری که برخی نمادها به صورت پروژهای در همین چند سال اخیر بازدهی چندصد درصدی را ثبت کردهاند و برخی دیگر بیش از 90 درصد افت داشتهاند.
علیرضا سادات، کارشناس اقتصاد با اشاره به اینکه عدم شفافیت بازار سهام منجر شده بسیاری از سرمایهگذاران از بازار خارج شوند، گفت: به طور قطع بازار سرمایه باید حامی سهامداران بازار سهام باشد اما وقتی سهامداران وارد زیان میشوند و واکنشی ندارند نشان میدهد مدیران سازمان بورس عملا نقش خود را به درستی ایفا نمیکنند. در چنین شرایطی اگر مدیران بازار رفتار غیرشفافی را از خود نشان دهند، به طور قطع سیگنال منفی به بازار سهام صادر میکند، چرا که برای سهامداران قطعی میشود که نمیتوانند سرمایه خود را در بازاری قرار دهند که مدیران آن به دنبال منافع شخصی خود هستند.
یکی دیگر از عدم شفافیتها در معاملات تالار شیشهای به وضعیت بورس کالا بازمیگردد. برای نمونه رشد هزینه برق به صورت دلاری برای فولادیها، هر کیلووات 3 سنت شده است، در حالی که شرکتهای خصوصی تولیدکننده برق نیز مدعی هستند زیانده شدهاند، چرا که منافع فروش برق در بورس کالا به نفع شرکتهای دولتی تولید برق است و اثرات آن در سرمایهگذاران بورس نمایان شده است.
* چرا معاملهگرها از سازوکار عرضه در بورس کالا گلایهمند هستند؟
با توجه به اینکه معاملهگرها از سازوکار عرضه در بورس کالا گلایهمند هستند، آیا عدم شفافیت در بورس چیزی غیر از این است که عدهای از فروشندگان در معاملات بورس راضی و خریداران ناراضی هستند؟
قبض برق صنایع فولاد و پتروپالایشگاهی از اردیبهشت تا دیماه 1402 به صورت 600 تومان به ازای هر کیلووات ساعت علیالحساب صادر شده بود و طبق مصوبه وزارت نیرو بهای برق مشترکان این صنایع در کل این دوره و سال 1403 باید بر اساس تعرفه 1200 تومان به ازای هر کیلووات ساعت پرداخت شود. هزینه برق نسبت به کل بهای تمامشده فولاد برای سالهای 1401 و 1402 مورد بررسی قرار گرفته که نشان میدهد 3.5 درصد از بهای تمامشده فقط مرتبط با هزینه برق بوده است. این نسبت از کمتر از یک درصد تا 6 درصد در سهمهای مختلف قابل ملاحظه است.
نکته قابل توجه تاثیر بیشتر هزینه برق در شمشسازان نسبت به سازندگان فروآلیاژ، میلگرد و ورق است. از طرف دیگر خریداران صنایع پاییندستی شمش فولاد، محصولات پتروشیمی و... از سازوکار عرضه در بورس کالا گلایهمندند. آیا عدم شفافیت در بورس چیزی غیر از این است که عدهای از فروشندگان در معاملات بورس راضی و خریداران ناراضی هستند؟ برای نمونه نرخ برق نه به صورت ریالی بلکه به صورت دلاری رشد کرده و از میانگین 2.2 سنت در سال گذشته به میانگین 3.1 سنت به ازای هر کیلووات رسیده که این افزایش، کاهنده سود واقعی شرکتهای فولادی است. همین موضوع منجر شده تا در برخی مقاطع نرخ محصولات فولادی عرضهشده در بورس کالا گرانتر از بازار کشورهای همسایه شود.
* واکنش سرمایهگذاران بورس به عملکرد غیرشفاف مدیران
در حال حاضر بازار سرمایه با چالشهای زیادی مواجه است. یکی از مهمترین عواملی که منجر به زیان سهامداران شده ضعف نظارتی سازمان بورس و اوراق بهادار است. در سالهای اخیر برخی نمادها حدود 90 درصد اصلاح قیمت داشتهاند، در حالی که شاخص کل در محدوده اوج سال 99 قرار دارد. آیا در این وضعیت باز هم باید برخی نمادها مانند چکاپا، غزر، حریل و... اصلاح سنگینی داشته باشند و در چنین شرایطی ناظر بازار نباید نسبت به زیان سهامداران واکنشی نشان دهد و معاملات غیرشفاف حقوقیها را بررسی کند؟
در سالهای گذشته معاملات الگوریتمی، همچنین رفتار بازارگردانها منجر به افت زیاد قیمت سهام شده بود. همواره مدیران سازمان بورس از عملکرد بازارگردانها و حتی معاملات الگوریتمی حمایت کردهاند. به اعتقاد آنها این نوع معاملات باعث افزایش نقدشوندگی بازار میشود، اما این نقدشوندگی در شرایطی که بازار یک روند نزولی را طی کرده است هیچ ارزشی ندارد و تنها ارزش دارایی سرمایهگذاران بورس را کاهش داده است.
بنا بر این گزارش، واکنش سرمایهگذاران بورس به عملکرد غیرشفاف مدیران افزایش بیاعتمادی به بورس است. به همین دلیل دولت باید به سرعت جبران کند. اگر چنین اقدامی انجام نشود به طور قطع بازار همچنان به اصلاح خود ادامه میدهد و به زیان سرمایهگذاران بورس افزوده میشود. به عبارتی وقتی سرمایهگذاران به عملکرد بازار سرمایه ایمان نداشته باشند پول خود را از بورس خارج میکنند، آن هم در شرایطی که بشدت بازار سهام به پولهای جدید نیاز دارد. هرچند در این مقطع سهامداران زیان میبینند ولی اقتصاد کشور نیز آسیب میبیند، زیرا این پول وارد سایر بازارها میشود. حال از آنجا که دولت جدید وعده کنترل تورم را داده است ورود پولهای سرگردان به بازارهای ارز، خودرو، مسکن و... به چالشهای آن خواهد افزود. نتیجه اینکه هر اتفاقی در اقتصاد کشور رخ داده تابع عملکرد مدیران و سیاستهای خود دولت است و اگر قرار باشد تغییری در روند بازار و اقتصاد به وجود آید خود دولت باید پیشقدم شود.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/