تأثیر بریکس بر اقتصادهای نوظهور؛ یک رویکرد نوآورانه
بریکس میتواند بهعنوان یک الگوی نوین برای مدیریت بحرانهای اقتصادی و زیستمحیطی جهانی نقشآفرینی کند.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، گروه بریکس با عضویت برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی، در پی تغییر در نظم جهانی و ایجاد فضایی برای توسعه نظامهای مالی و سیاسی جایگزین است.
این اتحاد، در واکنش به سلطه اقتصادی غرب و به ویژه آمریکا، در تلاش است تا زمینهساز نوعی توازن اقتصادی جدید شود که به کشورهای در حال توسعه و نوظهور کمک کند تا از وابستگی به ارزهای غربی، بهویژه دلار، فاصله بگیرند.
این تلاشها شامل حمایت از ارزهای محلی و ایجاد سیستمهای پرداخت مستقل است. چنین ابتکارهایی میتواند کشورهای بریکس و دیگر کشورهای جهان در حال توسعه را قادر سازد که در برابر نوسانات اقتصادی ناشی از سیاستهای پولی غربی مقاومت کنند و به سوی استقلال اقتصادی بیشتری حرکت کنند.
توسعه پایدار با تمرکز بر همافزایی سیاستهای داخلی و بینالمللی
یکی از مهمترین چالشهای کشورهای بریکس تطابق سیاستهای داخلی با اهداف و نیازهای کلان این اتحاد است. هماهنگسازی سیاستهای اقتصادی و توسعهای با رویکردهای بریکس میتواند در تحقق چشمانداز رشد پایدار این کشورها نقش اساسی ایفا کند.
این موضوع بهویژه در سرمایهگذاریهای زیرساختی اهمیت دارد، چرا که تقویت زیرساختهای حملونقل، انرژی و ارتباطات میتواند توان رقابتی کشورهای عضو را بهبود بخشد و دسترسی آنها به بازارهای بینالمللی را تسهیل کند.
برای نمونه، چین با پروژه «کمربند و جاده» در توسعه زیرساختهای حملونقل در کشورهای مختلف فعال بوده که نهتنها به چین، بلکه به کشورهای پذیرنده این سرمایهگذاریها کمک میکند تا به جریانهای جدید اقتصادی و تجاری دست یابند. این قبیل همکاریها میتواند الگویی برای دیگر کشورهای عضو بریکس باشد تا به وسیله آن، سیاستهای داخلی و خارجی خود را در مسیر اهداف بریکس هم افزا کنند.
بریکس و دیپلماسی نوآورانه اقتصادی برای جلب نظر کشورهای در حال توسعه
بریکس در تلاش است تا نفوذ اقتصادی خود را فراتر از کشورهای عضو گسترش دهد و با کشورهایی از آفریقا، غرب آسیا و آمریکای لاتین اتحادهای اقتصادی و تجاری برقرار کند. این دیپلماسی نوآورانه اقتصادی، با تکیه بر همکاری در زمینههای مختلف از جمله انرژی و منابع طبیعی، زمینهساز توسعه اقتصادی فراگیر و متوازن است. بریکس با فراهمسازی مکانیزمهای مالی و تسهیلات سرمایهگذاری برای کشورهای غیرعضو، به جذب آنها به حوزه نفوذ خود و ایجاد یک شبکه اقتصادی گسترده کمک میکند.
به عنوان نمونه، همکاری در بخش انرژی یکی از محورهای کلیدی است. کشورهای بریکس، به دلیل دسترسی به منابع طبیعی گسترده، میتوانند از این ظرفیت برای ایجاد فرصتهای اقتصادی و توسعه زیرساختهای انرژی در کشورهای دیگر بهره گیرند و نفوذ اقتصادی خود را بهویژه در کشورهای وابسته به انرژی افزایش دهند.
دیجیتالیسازی اقتصاد و نقش فناوری در ارتقای رقابتپذیری کشورهای بریکس
یکی دیگر از ابعاد مهم فعالیت بریکس، تلاش برای دیجیتالیسازی اقتصاد و تقویت نوآوریهای فناورانه در میان کشورهای عضو است. ایجاد و گسترش سیستمهای پرداخت دیجیتال که به جای ارزهای خارجی، از ارزهای محلی بهره میگیرند، میتواند هزینههای تجاری را کاهش دهد و به تقویت همکاریهای اقتصادی بین کشورهای عضو کمک کند.
علاوه بر این، بریکس به دنبال توسعه فناوریهای ارتباطی و زیرساختهای دیجیتال است که نه تنها بر رقابتپذیری این کشورها در بازارهای جهانی تأثیر میگذارد، بلکه به آنها کمک میکند که جایگاه خود را در اقتصاد دیجیتال جهان تثبیت کنند.
این استراتژی میتواند شامل ایجاد شبکههای ارتباطی اختصاصی بریکس، توسعه زیرساختهای دیجیتالی مانند فیبر نوری و شبکههای پهنباند و همچنین تبادل دانش و تکنولوژی بین اعضای بریکس باشد.
بریکس بهعنوان پلتفرم مدیریت بحرانهای جهانی
بریکس میتواند بهعنوان یک الگوی نوین برای مدیریت بحرانهای اقتصادی و زیستمحیطی جهانی نقشآفرینی کند. در حالی که بسیاری از سازمانها و نهادهای بینالمللی کنونی اغلب به منافع کشورهای توسعهیافته توجه دارند، بریکس به دنبال راهکارهایی است که نیازهای کشورهای در حال توسعه را نیز در نظر بگیرد.
بهعنوان نمونه، در مواجهه با بحرانهای اقتصادی جهانی، بریکس میتواند الگوهای جایگزینی برای مدیریت بحرانها ارائه دهد که از دیدگاههای جدیدی نسبت به سیاستهای ریاضتی و نهادهای مالی سنتی برخوردار باشد.
علاوه بر بحرانهای اقتصادی، تغییرات اقلیمی و مسائل زیستمحیطی از دیگر بحرانهایی است که بریکس میتواند با آنها مقابله کند. کشورهای عضو با اتخاذ سیاستهای مشترک و همگام، میتوانند به عنوان یک نیروی پیشرو در مدیریت بحرانهای زیستمحیطی جهانی عمل کرده و الگوهایی نوین برای کاهش اثرات زیستمحیطی ارائه دهند.
چالشهای بریکس در ایجاد یک همگرایی فراگیر اقتصادی
ایجاد همگرایی واقعی در بریکس چالشهای بسیاری دارد، از جمله تضادهای ژئوپلیتیک و تفاوتهای فرهنگی. این اختلافات میتواند مانع از هماهنگی کامل میان کشورهای عضو شود و دستیابی به یک انسجام اقتصادی فراگیر را دشوار کند. بهعنوان مثال، رقابت اقتصادی میان چین و هند یا تفاوتهای سیاسی میان روسیه و برزیل میتواند در مسیر همگرایی بریکس موانعی ایجاد کند.
با این حال، بریکس با ایجاد چارچوبهایی برای هماهنگی و کاهش تضادهای درون گروهی، میتواند راهی برای افزایش انسجام اقتصادی در میان اعضا و تقویت همبستگی خود پیدا کند. برای نمونه، ایجاد سازوکارهای گفتگو و حلوفصل اختلافات اقتصادی و سیاسی، میتواند یکی از روشهای مؤثر برای دستیابی به اهداف بلندمدت بریکس باشد.
بریکس با ایجاد اتحادهای اقتصادی و نوآوریهای دیجیتال، نظامسازی مالی مستقل و دیپلماسی نوین در حوزههای مختلف اقتصادی، پتانسیل ایجاد یک نظم جهانی جدید و پایدار را دارد. این اتحاد میتواند به عنوان یک نیروی محرک برای کشورهای در حال توسعه عمل کند و با ارائه یک الگوی جایگزین برای نظامهای مالی و اقتصادی فعلی، آنها را به توسعهای پایدارتر و کمتر وابسته به اقتصادهای غربی هدایت کند. با وجود چالشها و موانع پیشرو، بریکس همچنان توانایی ارائه چشماندازهای اقتصادی و اجتماعی نوآورانه را داراست که میتواند تأثیرات عمیقی بر آینده اقتصاد جهانی بگذارد.
این ساختار تحلیل، علاوه بر تمرکز بر سیاستهای اقتصادی و همکاریهای اقتصادی، رویکردی راهبردی و چندلایهای به بریکس ارائه میدهد که به درک بهتر نقش آن در تحولات جهانی کمک میکند و بهعنوان الگویی نوین برای همکاریهای بینالمللی در جهان در حال توسعه عمل خواهد کرد.
نویسنده: معصومه محمدی، کارشناس مسائل اوراسیا
انتهای پیام/