انتخاب کمحاشیهترین مدیر برای پرحاشیهترین کتابخانه کشور
نکته اولی که از انتخاب غلامرضا امیرخانی به سمت ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران به نظر میرسد، بردن کتابخانه به فضایی علمی و کاهش حاشیههایی است که در سالهای گذشته در این نهاد علمی وجود داشته است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، غلامرضا امیرخانی طی حکمی از سوی مسعود پزشکیان، رئیس جمهور کشور، به سمت ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران منصوب شد؛ انتخابی که مورد اقبال جمعی از اهالی فرهنگ نیز قرار گرفت.
امیرخانی در میان نامهایی که طی چندماه گذشته بر سر انتصاب آنها به این سمت حدس و گمانهایی زده شده بود، چهرهای معتدل است. او که پیش از این در دوره صالحی امیری، معاون و در دوره اخیر، در کسوت مشاور در کتابخانه حضور داشت، به جهت سیاسی چهرهای میانهروست. شاید بتوان بیحاشیه بودن و آشنایی با فضای کتابخانه به واسطه حضور بیش از دو دهه در این سازمان را، مهمترین ویژگی امیرخانی در کنار سوابق علمی و پژوهشی او دانست. در واقع برخلاف ادوار گذشته، رئیس جدید این سازمان از خانواده بزرگ آن انتخاب شده است.
کتابخانه ملی در ادوار مختلف در کنار کارکرد فرهنگی و علمی که دارد، عموماً محیطی سیاسی و محفلی برای میتینگهای رجل سیاسی از طیفهای مختلف هم بوده است.
در کنار این موضوع، این کتابخانه در سالهای گذشته حاشیه در دیگر موضوعات کم نداشته است. انتخاب امیرخانی میتواند این فضای ایجاد شده را تا حدی به سمت رسالت اصلی کتابخانه یعنی برقراری محیطی علمی و فرهنگی سوق دهد. اما او برای رسیدن به این مهم، راه سادهای در پیش ندارد. به نظر میرسد حل و فصل برخی مسائل که زمینههای آن از گذشته شروع شده و تا امروز هم ادامه دارد، نیازمند خرد جمعی و صرف انرژی و وقت است.
از جمله چالشی که امیرخانی با آن مواجه است، انتظارات اعضای کتابخانه و برآورده شدن خواستههای منطقی آنهاست. همین چند ماه پیش بود که اعلام شیوهنامه جدید عضویت حواشی را برای کتابخانه ایجاد کرد. این شیوهنامه که البته بخشی از آن تصحیح شد، دایره مراجعهکنندگان به کتابخانه را محدودتر از پیش کرد. اصلاح دوباره این شیوهنامه و در کنار آن، ایجاد فضایی بازتر و وسیعتر برای مطالعه و برقراری مجدد شیفت شب همانند گذشته از جمله خواستههای اعضای کتابخانه است که بارها از طرق مختلف اعلام شده است.
از سوی دیگر، کاهش سرعت اینترنت در کتابخانه، نقطه ضعف دیگر آن از منظر مراجعهکنندگان به شمار میآید که سبب هدر رفتن وقت آنها برای آپلود و یا اتصال به سایتها میشود.
ارتقای زیرساختها و افزایش منابع دیجیتال، چالش دیگری است که کتابخانه در سالهای گذشته با آن مواجه بوده است. در حالی که ارائه خدمات برخط در اکثر کتابخانههای ملی دنیا، امری رایج است، در ایران این موضوع همواره پاشنه آشیل کتابخانهها و مراکز علمی بوده است. در دنیایی که دسترسی به اطلاعات در کمترین زمان ممکن صورت میگیرد، سیستم فرسایشی و سنتی مراکز علمی ایران سبب شده تا خدمات آنلاین به ارائه چند صفحه نخست هر منبعی محدود شود. در این میان، مشخص نبودن مسائل حقوقی نیز کلاف کار را پیچیدهتر کرده است؛ بهطوری که انتشار برخی منابع در دوران کرونا از سوی یک مرکز دانشگاهی، منجر به شکایت برخی مولفان و ناشران شد.
تعیین تکلیف ساختمان 30 تیر به عنوان نماد کتابخانه ملی از دیگر اولویتهای این کتابخانه است؛ ساختمانی که یک طبقه آن برای چند سال به کتابخانه مجلس و طبقه دیگر به موزه علوم به صورت موقت واگذار شده بود، اما همچنان پس از اتمام زمان واگذاری، این ساختمان به کتابخانه ملی ملحق نشده است.
کتابخانه ملی همانند بسیاری دیگر از نهادهای فرهنگی، از کمبود بودجه رنج میبرد. این مسئله، کار کتابخانه را طی سالهای گذشته برای مجهز شدن به دستگاههای جدید حفاظتی به ویژه در آرشیو ملی، دستگاههای اسکن و آمادهسازی منابع و تجهیز سالنهای مطالعه سختتر کرده است. به نظر میرسد رفع این موانع از جمله اصلیترین چالشهای امیرخانی در دوره جدید کتابخانه ملی باشد.
کتابخانه ملی مهمترین کتابخانه کشور است که با حدود چهار دهه فعالیت، توانسته فصل جدیدی در ارائه خدمات کتابخانهای در کشور باش . با این حال، به نظر میرسد این کتابخانه تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله دارد و دامن زدن به حواشی نیز سبب شده تا گاه این مرکز، از مسیر اصلی خود دور شود. حال باید دید انتخاب کمحاشیهترین مدیر برای پرحاشیهترین کتابخانه کشور میتواند این قطار را به ریل اصلی خود بازگرداند یا خیر.
انتهای پیام/