توافق پنهانی رضاخان و انگلیسیها برای سرکوب میرزاکوچک جنگلی
شاه قاجار به انگلیس که منافع استراتژیک و اقتصادی زیادی در ایران داشت متوسل شد و از گسترش جنبشهای ملیگرا و ضد استعماری در این کشور نگران بود به همین دلیل، انگلیس آمادگی خود را برای کمک به حکومت مرکزی ایران در سرکوب جنبش جنگل اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، حسن غلامپور فعال رسانه طی یادداشتی نوشت: نهضت جنگل یکی از مهمترین جنبشهای سیاسی و اجتماعی در تاریخ معاصر ایران است که در اوایل قرن بیستم در مناطق شمالی کشور، خصوصاً در استان گیلان، شکل گرفت. این نهضت به رهبری میرزا یونس استاد سرایی ملقب میرزاکوچک خان جنگلی که روحانی بود، آغاز شد و یکی از دلایل اصلی شکلگیری نهضت جنگل، نارضایتی عمومی از وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران در آن دوره بود، در اوایل قرن بیستم، ایران تحت سلطه قدرتهای خارجی مانند روسیه و بریتانیا قرار داشت و این کشورها با نفوذ اقتصادی و سیاسی خود، منابع ایران را استخراج میکردند و در امور داخلی کشور دخالت میکردند.
شرایط اقتصادی نیز در آن دوره به شدت نامطلوب بود. کشاورزان و کارگران از بیعدالتیهای اجتماعی و اقتصادی رنج میبردند و زمینهای خود را به دلیل مالیاتهای سنگین و سیاستهای نادرست دولتی از دست میدادند، این وضعیت باعث شد که بسیاری از مردم به دنبال تغییر و بهبود شرایط زندگی خود باشند و به نهضت جنگل بپیوندند.
میرزا کوچکخان جنگلی، مردی برخاسته از دل جنگلهای گیلان، نماد مقاومت و آزادیخواهی در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی در تاریخ ایران شناخته میشود، او رهبری نهضت جنگل را بر عهده داشت، جنبشی مردمی که در دوران آشفتگی و ضعف حکومت مرکزی پس از جنگ جهانی اول، برای احیای استقلال و عدالت در ایران به پا خاست.
نهضت جنگل همچنین بر پایه ایدئولوژیهای ملیگرایانه و ضد استعماری شکل گرفت، میرزاکوچک خان و همراهانش به دنبال ایجاد حکومتی مبتنی بر عدالت و برابری بودند که در آن همه افراد جامعه بدون توجه به طبقه اجتماعیشان از حقوق برابر برخوردار باشند.
حکومت قاجار، که در آن زمان با مشکلات زیادی از جمله ضعف اقتصادی و بیثباتی سیاسی روبهرو بود، نمیتوانست به تنهایی با این چالشها مقابله کند. از این رو، شاه ایران به دنبال یافتن راهحلی برای مهار قدرت جنبش جنگل و بازگرداندن کنترل به مناطق شمالی کشور بود و این قیام مردمی، با تمام شور و شهامتش، در نهایت در برابر دسیسهچینیهای داخلی و خارجی به شکست انجامید.
یکی از عوامل اصلی این شکست، تفاوق شوم و پنهانی بین رضاخان، سردار سپاه قزاق و مهره مورد اعتماد انگلیسیها، و دولت بریتانیا بود، این تفاوق، که در واقع خیانتی آشکار به آرمانهای نهضت جنگل و مردم ایران بود، سرنوشت تلخی را برای میرزا و یارانش رقم زد.
در همین راستا، شاه قاجار به انگلیس، که در آن زمان یکی از قدرتهای بزرگ جهانی بود و نفوذ زیادی در ایران داشت، متوسل شد که منافع استراتژیک و اقتصادی زیادی در ایران داشت و از گسترش جنبشهای ملیگرا و ضد استعماری در این کشور نگران بود به همین دلیل، انگلیس آمادگی خود را برای کمک به حکومت مرکزی ایران در سرکوب جنبش جنگل اعلام کرد.
در این میان، انگلیسیها با زیرکی تمام از این فرصت استفاده کردند و با وعده و وعید، رضاخان را به سرکوب میرزا تشویق کردند، آنها به رضاخان قول مساعدت مالی و نظامی برای رسیدن به قدرت را دادند، مشروط به این که او نهضت جنگل را سرکوب کرده و منافع آنها را در ایران تامین کند، رضاخان نیز که به دنبال فرصتی برای حذف رقیب خود بود، با اشتیاق به این پیشنهاد پاسخ مثبت داد، این توافق، هرچند از دیدگاه حکومت قاجار یک موفقیت دیپلماتیک به حساب میآمد، اما از سوی دیگر، نشاندهنده وابستگی بیش از حد ایران به قدرتهای خارجی و ناتوانی در مدیریت بحرانهای داخلی بود.
توافق پنهانی بین رضاخان و انگلیسیها، موجب تضعیف شدید نهضت جنگل شد، نیروهای دولتی به رهبری رضاخان، با پشتیبانی تسلیحاتی و لجستیکی انگلیسیها، حملات گستردهای را علیه جنگلیان آغاز کردند، از طرفی، انگلیسیها با تبلیغات گسترده سعی در بدنام کردن میرزا و یارانش داشتند و آنها را «اشرار» و «یاغی» معرفی میکردند، این سرکوب، اگرچه به بازگشت کنترل حکومت مرکزی بر مناطق شمالی انجامید، اما به بهای از دست رفتن یک فرصت تاریخی برای ایجاد اصلاحات واقعی و استقلال ملی در ایران بود.
در نهایت، میرزاکوچکخان جنگلی که توان مقابله با خیانت و دسیسه را نداشت، مجبور به عقبنشینی به مناطق صعبالعبور کوهستانی شد، او در سرمای جانسوز سال 1300 شمسی در حالی که در راه رفتن به خلخال بود، به شهادت رسید، سرکوب نهضت جنگل با خیانت رضاخان و حمایت انگلیس، صفحهای سیاه در تاریخ معاصر ایران رقم زد. این رویداد نشان داد که چگونه قدرتطلبی و منفعتجویی میتواند آرمانهای آزادیخواهانه را به مسلخ بکشاند.
انتهای پیام/