کنفرانس منامه؛ از رؤیای عادیسازی تا سرنوشت مشترک تلآویو و رژیمهای عربی
در دورههای اخیر بهدلیل شراکت و همکاری برخی از کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی عادیسازی تقریباً به مرحله عمل رسیده و کنفرانس منامه نیز تلاشی در جهت تقویت آن است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم به نقل از روزنامه الاخبار، اختلافات میان اعراب، مشخص کردن منافع آنها با توجه به خواستههای حاکمان و اطاعت تقریباً کامل از نفوذ خارجیها بهخاطر ترس در رابطه با رژیم خود، از مهمترین ستونهای امنیت ملی رژیم صهیونیستی است. رژیم صهیونیستی در ماهیت خود از مقابله با پتانسیل اعراب و توانایی آنها ناتوان است؛ اما سیاستهای این کشورها آن را قادر میکند تا در منطقه نفوذ کرده و نیز بهدنبال چشماندازهای فراتر از آن هم باشد. این شرایط اعراب به رژیم اشغالگر اجازه میدهد که رژیم خود را در زمین فلسطین برپا کرده و بهدنبال آن ثباتش را نیز تسهیل کند. شرایط کنونی عربها به جایی رسیده است که آنها برای رضایت رژیم صهیونیستی عمل میکنند، درواقع این موضوع از مرز عادیسازی فراتر رفته و به سرنوشت مشترک رسیده است.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر دشمن در سال 2016 در یک مصاحبه تلویزیونی با شبکه سیانان اعلام کرد که موضع رژیم صهیونیستی در کشورهای عربی و بهویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس این است که کشورهای عربی بهدید یک دشمن به رژیم صهیونیستی نگاه نکنند بلکه همپیمان و شریک آن باشند. نتانیاهو در این مصاحبه اشاره کرد که با تعدادی از مسئولین اتحادیه اروپا دیدار کرده و از آنها خواسته که رژیم صهیونیستی را همانند همسایه اعراب بدانند. وی خطاب به این مسئولین اعلام کرد که با رژیم صهیونیستی و فلسطینیان بهمنزله همسایه اعراب برخورد کنند. دوماه پس از این مصاحبه نتانیاهو در کنست اعلام کرد: گمان میکنم که کشورهای عربی میدانند که مشارکت با رژیم صهیونیستی فرصتی است که فلسطینیان را مجبور میکند تا در نهایت بهسمت موضع سازش با ما کشیده شوند.
حذف آرمان فلسطین امروز بهطور رسمی در منامه و از طریق معامله قرن آغاز میشود که نتیجه طبیعی مشارکت اعراب با رژیم صهیونیستی است. خوب است بدانیم که دو چشم دیدگاه تاریخی، رژیم صهیونیستی را بهسمت حذف مسئله فلسطین کشانده است.
اشغالگری هدیهای است که اعراب به رژیم صهیونیستی تقدیم کردهاند و خودش نیز آن را انکار نمیکند.
درگیری میان رژیم صهیونیستی و فلسطین بر اساس خواستههای متغیر منطقهای و گرایش کشورهای عربی بهسمت رژیم صهیونیستی تشدید یافت که نتیجه آن ظهور یک گرایش افراطی شدید بود: ماندن بر مقدار زیادی از زمینهای اشغالی تحت حاکمیت صهیونیستی. این چشمانداز در جبهه راستگرای رژیم صهیونیستی حاکم شد و اخیراً با طرف فلسطینی مذاکرهای انجام دادند که نتیجهای نداشت. حذف مسئله فلسطین نه از راه مذاکره با تشکیلات خودگردان بلکه از طریق عادیسازی با کشورهای عربی صورت میگیرد که راه را برای سازش با فلسطینیان باز کردهاند، بهعبارت دیگر درواقع قلب معادله تاریخی که منطق حذف مسئله فلسطین بر آن بنا شده این است که بهجای اینکه سازش با فلسطینیان راهی برای عادیسازی با اعراب باشد، عادیسازی با اعراب راهی برای سازش شده است. اما این که منظور از سازش چیست، در حال حاضر آمریکا با همکاری اعراب در منامه این مسئله را دنبال میکند.
طبیعتاً رژیم صهیونیستی از طریق تحریک کشورهای عربی به عادیسازی بهدنبال پیداکردن یک دشمن جایگزین برای کشورهای عربی است که آنها را در برابر شروطی که مانع از ورود آنها به عادیسازی کامل با رژیم صهیونیستی میشود سست کند. رژیم اشغالگر بهدنبال این است که با این سناریو مسئله فلسطین را در دایره کماهمیتترین مسائل کشورهای عربی قرار دهد.
در حال حاضر عادیسازی تبدیل به واقعیتی شده که مقامات کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز آن را انکار نمیکنند. دیدارهای متقابل و توافقات از زیر و روی میز، تصاویر دست دادن و آغوش و روبوسیها تأکیدی بر وجود روابط میان آنهاست که جایی برای بحث باقی نمیگذارد.
معامله قرن که امروز فعالیتهای اقتصادی خود را در منامه آغاز میکند تنها در خیالات و رؤیاهای صهیونیستها نبود؛ صهیونیستی نیست؛ بلکه در فکر و ذهن همه کسانی است که ایده مذاکره با هدف شانه خالی کردن از سازش با فلسطین را پذیرفتهاند. اما این چشمانداز که قبلاً فقط یک خیال و رؤیا بود اکنون به سطح تطبیق عملی رسیده است.
انتهای پیام/*