چشمهایم که چپ میشد به "بهبود" میرسیدم
خبرگزاری تسنیم: بازیگر نقش "بهبود" در پایتخت ۳،گفت: در پایتخت ۳ خیلی سختی نکشیدم و فقط سعی کردم بخشی از بهبود فصل دو را برای خودم یادآوری کنم، بهطوریکه وقتی چشمم چپ میشد دوباره به بهبود میرسیدم.
به گزارش گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، دنیای بازیگری در کشور ما تعاریف گوناگونی دارد و اغلب بازیگران از تبحری صحبت میکنند که در نقشهایشان بروز دادهاند، اما بواقع معلوم نیست که تا چه حدی نظر مخاطبان فیلمها و سریالها با عقیده آن بازیگران نزدیک است. تماشاگران براین باورند که فلان بازیگر میتواند ادامه دهنده راه بهمان بازیگر پیشکسوت میشود یا نه...
مهران احمدی بازیگر نقش بهبود تاکنون نقشهای متعددی را ایفا کرده است. از بازی در «هیچ» گرفته تا «آلزایمر» و همینطور «بیست» و «شیار 143» که توانسته در هرکدام نقشی قابل دفاع خلق کند البته خودش میگوید که از همه کارهایم نمیتوانم دفاع کنم اما توانسته نقش و شخصیتهای خوبی را به مخاطب ارائه کند.
او در فصل 3 پایتخت در نقش بهبود به خوبی درخشید و توانست با توانمندی و تجربه تئاتریاش نقشی را خلق کند که در نهایت بیننده با تمام وجود آن را قبول کند. از این رو در ادامه گفتوگو با عوامل مجموعه پایتخت به سراغ مهران احمدی رفتیم و گفتوگویی را با او انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
*روزهای اخیر بیش از هر زمان دیگری تعریف و تمجیدهایی در خصوص بازیگران مجموعه پایتخت و بهبود دیده و شنیده میشود. اما بیتعارف شما در بسیاری از سکانسها نقش بهبود را طوری بازی کردید که اغلب بازیگران را تحتالشعاع قرار داد...
من همیشه سعی کردهام تعریفهایی را که در مورد نقش بهبود شنیدهام به خودم نگیرم اما بواقع در درونم ذوق میکنم. بسیار هم دوست دارم که از من تعریف میکنند. هرکدام از این شخصیتها جایگاه ویژه خودش را دارد و با احترام به نظر شما اما نمیپذیریم که در این کار کسی از کسی دیگر پیشی گرفته و به نظرم هرکسی در جایگاه خودش نمره قابل قبولی گرفته است. چراکه این کار، کاری بود که در مجموع پسندیده شد و قطعاً من هم در آن نقش داشتم. البته این موفقیتها زیر نظر لیدرهای موفقی همچون سیروس مقدم، الهام غفوری و همچنین محسن تنابنده شکل گرفته است.
*کار در ژانر کمدی و طنز از دشوارترین کارهایی است که در مقوله بازیگری وجود دارد، چراکه اگر بازیگر بیتوجهی به نقش کند مخاطب لذت نمیبرد و اگر هم زیاده روی کند به سمت لودگی میرود. با این حال برای بازی در نقش بهبود که بلافاصله بعد از نقش جدی شکیب در آوای باران دعوت شدید، تردید نداشتید؟
کاملاً با نظر شما موافقم که کار طنز و کمدی به مراتب هم کار سختی است و هم خطرناک. اما نقش بهبود شخصیت بود و باید همانند سایر شخصیتهایی که تاکنون بازی کرده بودم، پرداخت میشد. البته به همان علتی که شما هم اشاره کردید، تردیدهایی را برایم به وجود آورد و نقش را سختتر و حساستر کرد، چراکه به فاصله کمی این دو نقش از تلویزیون دیده شده بود.
*نقشهای اصلی فصل 3 پایتخت نسبت به فصل 1 و 2 تا حد زیادی مشمول تغییرات شده بود و سایر نقشها هم به تبعیت از شخصیتهای اصلی دچار تغییراتی شده بودند از این حیث رسیدن به شاکله بهبود که در فصل 3 به یکی از شخصیتهای اصلی بدل شده بود، شما را اذیت نکرد؟
شاکله بهبود در پایتخت 2 شکل گرفت و بواقع من این شخصیت را با سختی بسیار زیادی پیدا کردم. راستش در پایتخت 3 خیلی سختی نکشیدم و فقط سعی کردم بخشی از بهبود فصل دو را برای خودم یادآوری کنم، بهطوریکه وقتی چشمم چپ میشد دوباره به بهبود میرسیدم.
اینکه شما میگویید بعد از بازی در «آوای باران» کار در فصل 3 پایتخت سخت بود، درست است چون این دو مجموعه با فاصله کمی نسبت به هم پخش شد قدری کارم را سختتر هم کرد چون کوچکترین نشانهای از «شکیب» در «بهبود» میتوانست کل شخصیت را نابود کند از این رو بسیار با وسواس و حوصله کارم را پیش بردم. اما اعتراف میکنم که یکی از سختترین نقشهای طول دوران بازیگریام بازی نقش «شکیب» در سریال «آوای باران» بود.
* رسیدن به «بهبود»ی که از ناحیه نشیمنگاه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و باید اغلب مواقع نقشش را به صورت خوابیده بازی کند با «بهبود» سرحالی که در فصل 2 قصد داشت برادر معتادش را از دام اعتیاد برهاند تفاوتهایی داشت، بنابراین فکر نمیکنید فقط چپ شدن چشم شما را به بهبود نمیرساند؟
دقیقاً همین طور است چون من وقتی برای فصل 3 دعوت شدم خیالم راحت بود که با قدری تمرکز میتوانم به بهبود و روحیاتش که در فصل دو آن را ساخته بودم برسم اما وقتی فیلمنامه را دیدم و متوجه مصدومیت بهبود در قصه شدم، پی بردم که کارم راحت نیست. این نقش دو وجه داشت یکی بحث فیزیکی و دیگری هم بحث بازیگری.
در همان بحث فیزیکی اگر کسی فکر میکند که دمرو بازی کردن، کار آسانی است، فقط نیم ساعت به همان حالت بخوابد و سرش را بالا بگیرد تا متوجه شود که چه فشاری را تحمل کردم. باور کنید اینها را برای خودستایی و لوس بازی نمیگویم واقعاً به لحاظ فیزیکی در فشار سختی بودم.
*این فیزیک و فشار فیزیکی میتوانست بازی شما را هم تحتالشعاع قرار دهد.
قطعاً، چون همانند سایر بازیگران میزانسن نداشتم، نمیتوانستم از دست و پاهایم استفاده کنم، در نتیجه وقتی نمیتوانستم، بیش از 90 درصد بدنم را حرکت دهم باید با مابقی اجزا کار میکردم و حتماً هم باید درست و بجا از آن استفاده میکردم چون بیدقتی میتوانست یک نقش کاملاً بیروح و آزاردهنده که مدام دراز کشیده برای مخاطب به وجود آورد از این رو سعی کردم در این فصل با استفاده بیشتر و بهتر از میمیک (صورت) و حرکت 180 درجهای گردنم، تمام آنچه بود را اجرا کنم.
*یکی از نقاط قوتی که در دو بازی اخیر شما دیده شد استفاده از چشمانتان در کمک به نقشتان بود. در «شکیب آوای باران» از چشمانتان مدام اشک میبارید و در «بهبود پایتخت» یکی از چشمانتان چپ بود. با شناختی که از شما دارم فکر نمیکنم بیدلیل دست به چنین کاری زده باشید.
تاکنون دوبار چنین کاری را انجام دادهام. قطعاً هم دلیل داشتم و بیمنطق هیچگاه کاری را انجام نمیدهم. در مورد «شکیب» چون محدودیتهای تلویزیونی نگذاشت تا این نقش آن طوری که بود، نشان داده شود از این رو برای بسیاری، اشک چشمم به علامت سؤال بزرگی تبدیل شد که چرا در اغلب مواقع اشک از چشمانم جاری میشود.
آیا این دیوانه است یا بازیگری است که میخواهد با چنین کارهایی قابلیتهای خودش را نشان دهد و خودش را مطرح کند؟! من برای آن نقش پیش از رفتن جلوی دوربین تحقیق کردم و به دنبال افرادی نظیر شکیب گشتم تا از نزدیک با چنین آدمهایی آشنا شوم. بعد از این مراحل برای آن نقش به یک شخصیت معتاد الکلی رسیدم که به خاطر اعتیادش به الکل، مدام اشک از چشمانش جاری میشد که البته هنگام تصویربرداری نشان میدادم که این آدم چگونه به الکل وابسته است. اما متأسفانه بعد از پخش از تلویزیون دیدم که آقایان تمام بخشهایی که این شخصیت الکل استفاده میکرد را سانسور کردند و در نهایت اشکی از چشمان شکیب جاری شد که از نگاه بسیاری منطق نداشت.
در مورد بهبود هم چپ بودن چشم بر اساس این منطق بود که چون ما با یک کار کمدی طرف بودیم و فکر کردیم که بهبود یک محیطبان است، پس قاعدتاً وظیفه اصلیاش مراقبت با چشمانش است و وقتی نقطه ضعف این شخصیت را در چشمانش دیدیم بهبود جذابیت بیشتری پیدا میکرد.
به اعتقاد من وقتی یک محیطبان که از ناحیه چشم دچار نقص است و میخواهد مسئولیت حفاظت از منطقهای را هم بر عهده داشته باشد بستر طنز را میگستراند.
البته در نظر داشته باشید که اغلب افرادی که چشمشان دچار این اشکال است، هیچگاه دوبینی و انحراف دید ندارند و مانند همه افراد سالم همه چیز را میبینند، این مسأله را من از بسیاری از افراد انحراف چشمی پرسیدم و تحقیق کردم.
*بحث بازی در سکوت از جمله مباحثی است که کمتر در میان بازیگران ایرانی رعایت میشود، در حالی که یکی از بهترین بازیها را میتوان در همین بازی در سکوتها انجام داد. بهبود در این امر مثبت عمل کرد و به خوبی از فرصتهای به دست آمده استفاده کرد. برای مثال سکانس خداحافظی نقی با خانواده برای رفتن به اردو، یکی از همان صحنههایی بود که شما با واکنشهای مناسب، بازی درخشانی را ارائه دادید.
بله خودم هم اتفاقاً به آن صحنه دقت کردم. در آنجا سعی کردم از تجربهام کمک بگیرم چراکه نمیتوانستم از جایم بلند شوم و حرکتی انجام دهم. بنابراین از تنها ابزاری که میتوانستم خودم را در آن میدان نشان دهم که همانا استفاده درست از صورت و گردنم بود، استفاده کردم.
*میدان؟
البته نمیخواهم بگویم میدان جنگ و نبرد، فکر میکنم بیشتر میدان دو بود و میخواستم که موفق باشم و نقشم را به نحو مطلوبی نشان دهم. ری اکشنها و واکنشهای من در این سکانس بسیار مهم بود و همانطوری که سرکار برای بچهها هم مثال میزدم بهبود دقیقاً شبیه به یک خروس بود و حالا خوشحالم که نقشم درست دیده شده است.
*در این میدان دو! دوستانتان از عکسالعملهای شما و نداشتن دیالوگ انتقاد نداشتند که تمرکز بیننده را از بازی ما میگیری؟
من خوشحالم که در مجموعهای کار کردم که چنین فضاهایی حاکم نبود. بله در برخی از کارها بعضی از همکاران خیلی تمایل ندارند که بازیگری که دیالوگ ندارد زیاد ری اکشن(واکنش) نشان دهد. اما خوشبختانه سرکار سیروس مقدم اصلاً چنین مباحثی مطرح نبود و همه تلاش کردند هرکاری که میتوانند انجام دهند تا نقششان به بهترین حالت در بیاید و در مجموع سریال پایتخت به موفقیت برسد.
*هنگام ورود به مجموعه پایتخت در فصل 2 و در ادامه فصل 3 مردد نبودید که با خانواده جور در نیایید و نقشتان تو ذوق بزند؟
چرا. من در فصل 2 ترس داشتم چون شاکله پایتخت در فصل یک شکل گرفته بود و بیننده بازیگران را با نقشهای موجود در همان فصل پذیرفته بود و حالا چسبیدن به این خانواده عجیب و غریب، رئالیست و خیلی پویا که مدام در حال تغییر و حرکت است، کار آسانی نبود و میطلبید که یک شخصیتی از جنس خودشان وارد محدوده آنها شود.
متأسفانه یا خوشبختانه که البته خوشبختانه چون من معتقدم که هرچیزی که پیش میآید خوب است نخستین بازیام را از سختترین سکانسم شروع کردم و واقعاً برایم رعبآور بود چون هر لحظه فکر میکردم که من هنوز نقش را بازی نکردم و حالا میخواهم بخش دشوار شخصیت «بهبود» را بازی کنم.
*کدام سکانس؟
سکانسی که برادرم را برای ترک اعتیاد به تخت میبندم. البته ترسم را هم به سیروس مقدم گفتم و ایشان هم با همان مهربانی و سعه صدر همیشگیاش به من گفت: «مهران بازی کن اگر نقش در نیامد دوباره میگیریم اما چارهای نیست باید امروز این کار را انجام دهیم» به یاد دارم که بعد از کار احساس کردم که حدود 4 -5 کیلو از وزنم کم شده.
*بهبود در زندگی شخصیاش هم به محیط زیست و طبیعت اهمیت میدهد یا حساسیتش فقط در نقش «بهبود» بود؟
ابتدا باید بگویم که چند روز پیش در یک گفتوگوی تلفنی که در یک برنامه رادیویی انجام شد، با خانم ابتکار صحبت کردم و ایشان گفتند به خاطر بازی در نقش «بهبود» نشان زیستی به من اعطا میکنند که بسیار خوشحال شدم. اما ای کاش در پاسخ به سؤال شما همسر و فرزندم حضور داشتند تا آنها به شما میگفتند که من در زندگی شخصیام هم برای محیط زیست و طبیعت بسیار ارزش قائلم. بهطوریکه یکبار به خاطر زبالههایی که در یکی از جنگلهای شمال ریخته شده بود اشک ریختم. به اعتقاد من ریشه بدبختیهای ما از همین بیتوجهی به محیط اطرافمان است و در بسیاری از مواقع ما خودمان کوتاهی میکنیم و تقصیر را به گردن دولتمردان میاندازیم.
*برای رسیدن به لحن مازندرانی چه کردید که به سمت لودگی کشیده نشود ؟
برای تسلط بیشترم در رسیدن به لحن درست، به محلی که از بازیگران بومی برای نقشهای فرعی تست گرفته میشد، میرفتم و از نزدیک لحن آنها را میشنیدم و با خودم تمرین میکردم تا به لحن مورد نظر بهبود رسیدم.
ناگفته نماند که من استعداد این کار را هم دارم و در نقشهایی که تاکنون بازی کردم لحن نیشابوری، همدانی، کرمانی و... را اجرا کردهام. اصلاً یکی از وظایف بازیگر است که بتواند لحنهای متعدد را به خوبی بیان کند.
*اگر نتواند این کار را انجام دهد میتوان گفت که این بازیگر نمیتواند همه نقشها را بازی کند؟
این کار یک استعداد است که امکان دارد همه نتوانند اینچنین باشند و نمیتوان به آنها خرده گرفت. اما تأسف باید برای بازیگری خورد که نمیتواند فارسی را صحبت کند! هنوز لحن خاصی دارد و هرنقشی که بازی میکند با همان لحن است و این ادعا را دارد که من بیانم بسیار خوب و کامل است و از پس هر نقشی بر میآیم، آنوقت نقش روح، پلیس، تهرانی و... را با آن لحن خاص بازی میکند و هیچ تفاوتی هم برایش ندارد که نقشش عوض شده یا نه.
در حال حاضر ماکه با هم تهرانی حرف نمیزنیم، فارسی صحبت میکنیم و اگر نتوانیم فارسی هم حرف بزنیم، بعد ادعا کنیم که بازیگریم افسوس دارد!
*برگردیم به «پایتخت»، به اعتقاد شما پتانسیل برای تولید فصلهای بیشتری را دارد؟
چراکه نه. در تمام دنیا ساخت ادامه سریالی که با استقبال مواجه شده امری مرسوم است.
*شخصیت «بهبود» چطور، ظرفیت همراهی و ادامه دار بودنش را دارد؟
من اگر لحظهای حس کنم که پتانسیلش را ندارد که قطعاً خودم پیش از هرکسی میفهمم، هرگز نمیپذیرم که با گروه ادامه همکاری بدهم و مطمئناً «بهبود» را از گردونه کار خارج خواهم کرد و اگر هم لازم باشد از همه خواهش میکنم تا همراهشان نباشم. اما باید بگویم که محسن تنابنده یکی از باهوشترین بازیگران و نویسندگانی است که من تاکنون دیدهام و یقین دارم که اگر بداند «بهبود» نباشد برای مجموعه «پایتخت» بهتر است حتماً او را حذف میکند.
*تعریف از تنابنده، بحث نان قرض دادن که نیست؟
به جان مادرم اگر تا آخر عمرم هم با محسن تنابنده کار نکنم باز هم بر این عقیده و نظرم پایبندم که او بهترین است. من الان در جایگاهی نیستم که مجیز کسی را بگویم. خودستایی نباشد برای من در حد خودم کار هست، پس هیچگاه به فکر نان قرض دادن و مجیزگویی هیچکس نبوده و نخواهم بود. من کارم را انجام دادهام اگر اثری که از من باقی مانده تأثیرگذار بوده از من استفاده میشود و اگر هم مؤثر نبوده دعوت به کار نمیشوم. باور کنید هیچ اصراری هم بر حضورم ندارم. ضمن اینکه در حال حاضر بیش از 5 کار سینمایی به من پیشنهاد شده که از کنارشان گذشتهام و در حال تمرین تئاتری هستم که قرار است اردیبهشتماه اجرا شود، بنابراین مهران احمدی واقعاً کشته و مرده دوربین نیست که بخواهد از کسی به رندی تمجید کند.
*شما در ژانرهای متعددی بازی کردهاید و در اغلب آنها هم موفق بودهاید. فکر میکنید در کدام ژانر تبحر بیشتری دارید؟ درام یا طنز؟
دوست ندارم همانند بسیاری از بازیگران جواب کلیشهای بدهم که من در فلان نقش تبحر دارم و... برای من بهطور کلی بازی کردن تفاوتی نمیکند و هیچگاه به صرف نقش کمدی، کارم را شوخی نگرفتهام. حرف زدن از کارم به این مفهوم نیست که از تواناییهایم تعریف کنم، به شهادت تمام کسانی که با من کار کردهاند من برای رسیدن به نقشهایم زحمت میکشم و عرق میریزم.
شما در این مدت که با من حرف زدید آیا برای مدت کوتاهی هم شده که به یکی از شخصیتهای فیلمهایم شبیه باشم. متأسفانه امروزه بازیگری به مبحثی در آمده که برخی فکر میکنند با بیان دیالوگها و چند قطره اشک تبدیل به بازیگر شدهاند اگر اینگونه باشد که مادر 75 ساله من هم اگر بداند که پسرانش در پشت دوربین یکی نویسنده و یکی کارگردان و دیگری هم تصویربردار است، میتواند در یک نقش دیالوگ بگوید و گریه هم کند، حالا ما باید بگوییم که او بازیگر شده؟! به اعتقاد من بازیگر کسی است که نقشی متفاوت از آنچه هست را بازی کند و خلق شخصیت را وظیفه بداند، کاری که ما در تلویزیون و سینمایمان نمیبینیم.
*شما که خلق شخصیت را وظیفه بازیگر میدانید، بر این باور هستید به بازیگرانی که این وظیفه را جدی نمیگیرند، بگوییم کمفروش؟!
بله، متأسفانه همینطور است. با احترام به همه دوستان و همکارانم واقعاً بازیگر اگر شخصیتی را خلق نکند کمفروشی کرده است البته نوع دیگری هم هست که در آن بازیگر نه اینکه نخواهد، توانایی خلق شخصیت را ندارد که خب تکلیف دومی روشن است. جالب است که امروزه اغلب بازیگران ما بر این باورند که نقشهایشان با هم متفاوت است و در بسیاری از مصاحبههایشان هم میبینیم که به مخاطب نوید بازی نقش متفاوتی را در کار آیندهشان میدهند اما وقتی کار را میبینیم فقط تفاوت در لباس، گریم و نام شخصیت هویداست و متأسفانه بیان – نه صدا – همان چیزی است که در کارهای قبل از آن بازیگر دیده بودیم.
*جواب سؤالم را کامل ندادید که با کدام ژانر بیشتر ارتباط برقرار میکنید؟
واقعا اگر بخواهم با صداقت بگویم. کار طنز حال و هوای بهتری دارد و انرژی بیشتری نصیبم میکند. ولی در کار جدی این موج کمتر وجود دارد.
*رابطه مهران احمدی با نقد چطور است؟ خودش را منطقی نقد میکند؟
قطعاً. در قسمتی از کار بوده که همه تعریف کردهاند اما من همانجا گفتم که واقعاً از کارم راضی نبودم و ایکاش این سکانس را به این صورت بازی نمیکردم. مگر من کی هستم که بگویم کار من بینقص است و اشکالی ندارد. یادم هست در یک فیلم بازی کردم و بعد از کار وقتی آن را دیدم از بازی خودم آنقدر بدم آمد که حتی دیویدی آن را هم نگرفتم و ترجیح دادم در رزومه کاریام نباشد، حتی به خانواده خودم هم اجازه خرید آن را ندادم و از آنها خواستم تا هیچوقت آن را نبینند.
چون خیلی افتضاح بازی کردم. از این روست که ترجیح میدهم خودم را براحتی نقد کنم و نقدهای درست منتقدان را هم بپذیرم تا بیشتر به ایدهآلهایم در مقوله بازیگری برسم.
منبع: ایران
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.